تحمیل قراردادی ستمگرانه به پرسنل شرکت هواپیمائی اسکاندیناوی

روز سه شنبه ۱۹ نوامبر، مدیریت شرکت هواپیمائی اسکاندیناوی “اس، آ، اس” قرارداد ستمگرانه ائی را با توسل به تهدید و تزویر از جانب مدیریت و دولت سوئد به پرسنل هوائی این شرکت تحمیل کرد. بدون تردید سه شنبه ۱۹ نوامبر را بعنوان روزی سیاه در زندگی پرسنل این شرکت، از خلبانان گرفته تا مهمانداران می توان نام گذاری کرد. 
شرکت هواپیمائی “ساس” مدتهاست در بحرانی ناشی از کاهش شمار پروازها بویژه پروازهای سودآور مسافت دور و به این اعتبار کاهش سود دست و پا می زند. مدیریت این شرکت که سهام عمده آن متعلق به سه کشور سوئد، نروژ و دانمارک است، طی سالهای گذشته و به قول خودشان برای افزایش قدرت رقابت با شرکتهای قدرتمند هواپیمائی اروپا، از جمله “لوفتانزای آلمانی”، “برتیش ایرویز انگلیسی” “ایر فرانس” و “کی ال ام “، دست به اخراج شماری از پرسنل این شرکت زده و بارها حقوق و مزایای آنها را طی سالهای گذشته کاهش داده بودند.
اما اینبار مدیریت “ساس” با توسل به تهدید و تزویر، به جنگ پرسنل این شرکت رفت. دو هفته پیش با اعلام یا “کاهش بیسابقه هزینه” و یا “اعلام ورشکستگی” جنگ تمام عیاری را با آخرین امیتازات و حقوق کاهش یافته پرسنل این شرکت آغاز کرد. تهدید به اعلام ورشکستگی در شرایطی که اثرات بحران اقتصادی کشورهای حوزه یورو در کشورهای اسکاندیناوی و بویژه سوئد، در شکل بیکارسازیهای گسترده و اخطار به بیکارسازیهای بیشتر به جریان افتاده است، موجی از نگرانی در میان پرسنل این شرکت و جامعه را دامن زد. طرح این موضوع و تلاش مطبوعات بورژوائی برای تبدیل آن به بحرانی اجتماعی در این کشورها و بسیج افکار عمومی در راستای خواسته های مدیریت “ساس” ، دست دولت و مدیریت را برای تهدید پرسنل این شرکت در قبول شرایط دشوار کار و کاهش دستمزدها باز گذاشت. در ادامه این روند در ساعتهای اولیه روز سه شنبه ۱۹ نوامبر همانند بردن زندانی به بازجوئی در نیمه های شب، مدیریت “ساس” با ۸ اتحادیه فعال در این شرکت، وارد “بنام مذاکره” بر سر دیکته و تحمیل بسته ریاضتی خود به آنها شد. در حین برگزاری این مذاکرات رسانه های جمعی، سمعی و بصری و نوشتاری دائما” افکار عمومی را در راستای قبولاندن شروط مدیریت یا اعلام ورشکستگی در انتظاری بیسابقه نگاه می داشتند، و هر نیم ساعت یکبار آخرین نتایج “بنام مذاکرات” را به اطلاع افکار عمومی می رسانند. شیوه اطلاع رسانی از فضای حاکم بر مذاکرات همانند فضا سازی صحنه های یک جنگ تمام عیار گزارش می شد. با امضای شروط مدیریت توسط هریک از اتحادیه ها از آن بعنوان تصرف سنگری توسط مدیریت به جامعه گزارش می دادند. تا ساعتهای ظهر روز سه شنبه ۷ اتحادیه از ۸ اتحادیه درگیر در مذاکرات پای قرارداد تسلیم پرسنل زیر فشار و تهدید دولت و مدیریت را امضاء کردند. تنها اتحادیه ای که تا ساعت عصر روز سه شنبه حاضر به قبول شروط مدیریت نشده بود، اتحادیه خلبانان دانمارکی بود. با پخش خبر عدم امضای قرارداد توسط اتحادیه خلبانان دانمارکی رسانه های بورژوائی خود دست بکار حمله به آنها شدند و تلاش کردند از آنها بعنوان کارشکنان و مانع تداوم فعالیت “ساس” و عامل ورشکستگی احتمالی این شرکت نام ببرند. آنها در این کمپین دفاع از سرمایه داری تا آنجا پیش رفتند که خبر تسلیم دیگر اتحادیه ها را بسان تبلیغات جنگی برای تسلیم آخرین سنگرهای مقاومت وسیعا” پخش می کردند، تا اینکه در ساعتهای عصر آنها نیز پای قرارداد را امضاء و شروط مدیریت “ساس” را پذیرفتند.
بدین ترتیب اتحادیه خلبانان این شرکت با قبول کاهش دستمزد خود به میزان یک ماه در سال، و افزایش ساعت کار از ۴۴ ساعت در هفته به ۵/۴۷ ساعت، و اتحادیه های مهمانداران و دیگر پرسنل کابین هواپیماها با قبول افزایش سن بازنشستگی از ۶۰ به ۶۵، قبول عدم افزایش دستمزدهایشان در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ و افزایش ساعت کار، زیر فشار و تهدید دولت هایشان، بویژه دولت دست راستی سوئد، تسلیم مدیریت شرکت هواپیمائی اسکاندیناوی شدند و پای ضد انسانی ترین قرارداد تحمیلی را امضاء کردند.
به دنبال امضای قراردادها بود که مدیریت “ساس” که در فرودگاه کاستروک کپنهاک برای به اصطلاح “اعلام ورشکستگی” یا “ادامه فعالیت” بعنوان ابزار تهدیددر مذاکرات، در نشستی حضور داشتند، نفسی راحتی کشیدند و دستمزدهای صدها هزار کرونی خود را حفظ کردند، اما آتش به زندگی پرسنل این شرکت زدند. طولی نکشید که سخنگوی مدیریت “ساس” با حضور در مصاحبه های مطبوعاتی پیروزی خود را اعلام کردند.
پرسش اینجاست آیا با تحمیل این قرارداد ستمگرانه به پرسنل این شرکت بحران سودآوری گریبان “ساس” را رها خواهد کرد؟ و ۶۰۰۰ نفر از جمع ۱۵۰۰۰ نفره پرسنل بخشهای دیگر این شرکت از تهدید به اخراج نجات خواهند یافت؟ بدون تردید خیر.
فاجعه بارتر اینکه آیا شرکتهای دیگر در سوئد و اسکاندیناوی با ترفند “ساس” “اعلام ورشکستگی” و یا “تحمیل شروط ناعادلانه به کارگران و پرسنل خود” به استقبال تحمیل قراردادهای این چنینی نخواهند رفت؟ چرا ؟ چنین خواهد شد. تحمیل شروط مدیریت “ساس” به پرسنل این شرکت راه را برای چنین روندی با توجیه موقعیت بحرانی و کاهش سود باز گذاشته است.
اما تنها راه حل این است که طبقه کارگر و مزدبگیران در این کشورها با یافتن راه سوم که مسیری سوای عملکرد رهبران اتحادیه های رفرمیست است را درپیش گیرند، و بعنوان گام اول بستن قراردادها را از چنگال کمیته قراردادهای اتحادیه های رفرمیست توجیه گر سلطه سرمایه بیرون آورند، و به کمیته های محلی کارگران بسپارند.
تحمیل این قرارداد موجی از نگرانی را در این کشورها دامن زده و بسیاری از فعالین جنبش کارگری با پیدایش نشانه های بحران نگران گسترش آن به دیگر رشته های صنعت و خدمات هستند.