در حاشیه عکسی که وجدان انسان را تکان می دهد

چند روز قبل این عکس و این صحنه دلخراش را در صحفه فیس بوک مشاهده کردم، اول نتوانستم روی آن مکث کنم وسریع ازآن رد شدم. بخاطر اینکه دیدن همچون صحنه ای آسان نیست و دراولین نگاه روح و روان انسان را بهم می ریزد و تحت تآثیر قرارمی دهد. سخت است دیدن عکسی که کودکی را می بینید که جلو چشمش، مادرش را بشیوه ای درندانه لت و پارکرده اند. هیچ فریادرسی به دادش نرسیده است، تنها امیدش برای نجات مادرش چند تا سنگریزه بوده است که دردستهای کوچکش گرفته و بطرف مهاجمین وحشی صفت پرت کرده است. بدون شک درک کردن این طفل معصوم برای این انسان نماها که اقدام به چنین جنایتی می کنند، مشکل بوده است و احتمالا قصد کشتن اورا هم داشته اند. در همچنین مواقعی این فکرها اعصاب انسان را بخود مشغول می کند و نمی توان در یک چشم به هم زدن فراموششان کرد. برای هر انسانی که بویی از انسانیت برده باشد، نگاه کردن به این نوع عکسها و صحنه ها یی که انسانها را سنگسارو یا حلق آویز می کنند، بی نهایت دلخراش و متآثر کننده است.
از طرف دوستانی درفیس بوک این عکس چند روز متوالی دوباره پخش می شد. مشخص بود آن دسته از دوستان هم ازنگاه کردن این عکس حالت بخصوصی پیدا کرده اند. من هم مثل سایرین که این عکس را دیده اند حالت عجیبی را در خود احساس می کردم. عاقبت الامرتصمیم گرفتم صفحه فیس بوکم را ثابت کنم و به عکس خیره شدم، اینباردور شدنم از عکس برایم مشکل شده بود ونمی توانستم چشم از روی آن بردارم، تنها کاری که می توانستم انجام بدهم این بود، همراه باشما نفرت خودرا از عقاید و تفکری که سرنوشت این انسانها را بدین شیوه به سیاهی می نشانند، ابراز دارم. دراینگونه مواقع افکارو تصمیمات خیالی متفاوت به مغزانسان خطور می کند، وقتی عصبانیت اوج می گیرد دوست دارید توان از بین بردن تمام کسانیکه دارند جان این زن را در جلو چشمان فرزندش میگیرند، داشته باشید. بعداز فروکش کردن عصبانیت می خواهید در پهلوی این کودک باشید ودستش را در دست بگیرید و روبه مهاجمین ازآنها بخواهید چند لحظه ای دست نگه دارند و به حرفهایت گوش بدهند و قانعشان کنید که دارند مرتکب جنایت و هم جرم کسانی می شوند که این فتوا را داده اند وبه آنها ثابت کنید که این زن مجرم نیست وخطایی از او سر نزده است و مرتکب هیج جنایتی نشده است، اگر احیانآ کسی هم مرتکب خطای شود، راهش این نیست که شماها را به آن واداشته اند و تحریکتان کرده اند، به دختر کوچلو اشاره کنید و از آنها بخواهید که آینده اورا در نظر بگیرند. بعداز اتمام این حرفها متوجه بشوید که سنگها دارد از دستشان پائین می افتد و بطرف زن می روند و دست و پایش را باز می کنند و یکی یکی دختر کوچلو را بغل می کنند واورامی بوسند، و بعد همه باهم بطرف عکس یکی از فتوا دهندگان که بر روی دیوارآن طرفتر آویزان شده است و در عکس مشاهده می شود، با شعار مرگ بر ارتجاع، راه می افتند و سنگهایشان را بطرف او پرت می کنند.
بعدازاین خیالات که به دنیای واقعی بر می گردید متوجه می شوید، که پرتاب کنندگان سنگ و نظاره گران این نوع صحنه ها اسیرافکاری هستند که چنان مغزشان را به آن بسته اند محکم تراز گره طنابی است که به دست و پای این زن پیچانده اند. بنابراین نمی توان با شعاردادن وبحث تهیجی کردن آنها را از این دام گسترده خلاص نمود. و به این سادگی هم نمی توان از تباه شدن سرنوشت و آینده این نوع کودکان و از قربانی شدن این انسانها که با اسلحه جهل و خرافه و افکار دین سالاری و ضد بشری ازبین می روند، جلوگیری نمود. برای خاتمه دادن به این نوع کردارهای ضد انسانی و جنایتکارانه باید همه جانبه به جنگ ایده و تفکری رفت که زن را نصف مرد به حساب می آورد و از هر لحاظ حکم به پایمال کردن حقوقش را می دهد. این امر مهم مبارزه ای پیگیر و سازمانیافته و متحد را می طلبد و باید خواست کوتاه کردن دست دین از زندگی انسان را هر چه بیشتر و زیادتر مطرح نمود و شعاری جدایی دین از دولت و حکمرانی را به شعارهمگانی تبدیل نمود و این فرهنگ را در این نوع جوامع به انزوا کشاند. طبیعی است مبارزین این عرصه راه بس دشواری را در پیش دارند ولی پیروزی در این راه غیر ممکن نیست. به امید روزی که این نوع کودکان به جای زار زدن برسرجسد بخون آغشته شده مادرشان، خندان و سر حال در سعادت و خوشبختی بسر ببرند و هنگامی که بزرگ شدن این فجایع و این صحنه های دلخراش را در لا بلای کتابهای تاریخ جستجو کنند و قبول کردنش برایشان زیاد راحت نباشد. در خاتمه بعداز نوشتن این یادداشت از دوستی شنیدم که گویا این عکس را از صحنه ای برای تهیه فیلم تهیه کرده اند، احیانآ اگراین صحنه برای تهیه فیلم هم درست شده باشد، حکایت از واقعیاتی را دارد که اتفاق افتاده است و دوباره آنرا باسازی کرده اند و این نمونه و صدها نمونه از این قبیل و وحشتناک تر از آن هم روی داده است. بنابراین این موضوع از اهمیت مبارزه علیه این جنایات کم نخواهد کرد و باید پیگیرتر از هرزمان و شرایطی در افشا‌ی آن کوشید وبه مخالفتش برخاست.

١٧.١١.٢٠١٢