باز هم خاورمیانه در انتظار فاجعه انسانی دیگر , در حاشیه تشدید نبرد بین اسلامیها و رژیم جنایتکار و نژاد پرست اسرائیل

مقدمه:

نزدیک به چهار سال پیش حکومت جنایتکار اسرائیل به بهانه حملات اسلامیها به منطقه غزه حمله کرد و بعد از مدتی کوتاه صدها انسان بی دفاع و غیر نظامی را کشت و هزاران انسان را داغدار کرد. اسمش را هم گذاشت “تنبیه نیروهای نظامی حماس”! همان سازمانی که در دهه ۸۰ میلادی ، توسط سازمان اطلاعات این حکومت تقویت شد تا رقیبی باشد بر علیه جناح های چپ جنبش فلسطین.

استراتژی حکومت امریکا در پاکستان در آن سالها این بود که اسلامیها را در منطقه خاورمیانه میانه تقویت کنند و اسمش را گذاشته بودند : “تقویت کمربند سبز”. حمایت از جنبش اسلامیها در ایران و افغانستان و پاکستان و فلسطین بواقع بخشی بود از یک استراتژی جهانی برای به زمین زدن “رقیب بلوک شرق” و “کمونیستها و چپها. اینها خوب می دانستند که استفاده از اعتقادات مذهبی و ارتجاعی اسلامی تا چه اندازه می تواند نبرد ضد کمونیستی اینها را در منطقه خاورمیانه کم خرج تر کند.

سقوط بلوک شرق و تغییر دینامیک ژئوپولیتیک در جهان و منطقه خاورمیانه ، باعث چرخشی شد و همان دست ساختگان طالبانی و اسلامی و معادل هاشان در فلسطین یعنی حماس تبدیل شدند به “مخالفان و رقبائی ” که سهم خواهی می کردند و می کنند. با توجه به این زمینه تاریخی و در شرایطی که الترناتیو چپ و مدرن در این دینامیک وارد نشده، متاسفانه زمینه ای است که انقلابات معاصر را هم در خطر افتادن به دام اسلامیها قرار داده. همانطور که در لیبی و مصر و تونس دیده ایم و در سوریه هم تدارکی مشابه در جریانست.

چند روز گذشته، بحرانی مزمن که در منطقه فلسطین و اسرائیل دهه هاست در جریانست، دوباره شعله کشیده و متاسفانه منطقه نوار غزه در لبه یک جنگ خونین دیگر قرار گرفته است. تلاش من در این مقاله این خواهد بود که وضعیت را بیشتر بشکافم:

(۱)دو روایت متضاد در موضوع “مقصر ” بحران اخیر

حکومت اسرائیل طبق معمول مدعی است که نیروهای نظامی حماس ، ابتدا به کاروانی نظامی اسرائیلی حمله کردند و این شروع موشکبارانی از سوی حماس به مناطق مسکونی اسرائیل شد و طبق گزارشات حکومت اسرائیل تا همینجا حدود ۶۰۰ راکت به مناطقی از اسرائیل از جمله تل آویو و اورشلیم شلیک شده است.

حکومت اسرائیل هم در “دفاع از مردم خودش”(البته به دروغ!) حملات هوائی متقابلی را سازمان داده و بنا به گزارشات ، تا همینجا صدها غیر نظامی درون منطقه غزه کشته و زخمی شده اند. حکومت اسرائل قصد دارد در صورت تداوم این حملا موشکی، نیروهای زمینی خود را مثل چهار سال پیش روانه غزه کند.

از سوی دیگر، سازمان تبلیغاتی حماس مدعی است که این حکومت ایرائیل است که بخاطر نزدیک شدن انتخابات اسرائیل با حمله به عزه تلاش دارد که بار دیگر مردم اسرائیل را برای حمایت از هارترین جناح های حکومتی به پای صندوقهای رای بکشاند.

اینها بطور خلاصه، ادعاهای دو طرف “حاکم “بر این تئاتر زشت و ضد انسانی است!

(۲)وقتی دو طرف جنگ ارتجاعی در منطقه فلسطین مجهز به تکنولوژی جنگی می شوند:

منطقه غزه و مردم فلسطین و اسرائیل در لبه پرتگاه یک جنگ خونین قرار دارند. هم حماس با تکیه به سلاح های رژیم جنایتکار اسلامی و متحدین ریز و درشت دیگرش، اینبار متکی به تکنولوژی موشکی است که بنا به گزارشهائی، بیش از ۱۲ هزار موشک برد کوتاه را در بر می گیرد و برای اولین بار شهر تل آویو را هم در معرض حملات خود قرار داده. و هم نیروهای حکومت اسرائیل، اینبار به سیستم دفاع ضد موشکی بسیار پیشرفته مجهز هستند که قادر است بسیاری از این موشکها را در هوا نابود کند.

تحلیل گران نظامی مفتقدند که در صورت ورود ارتش اسرائیل به منطقه غزه، بخاطر سازمانیافتگی بسیار بالاتر نیروهای نظامی حماس و تسلیحات پیشرفته تری که اینها در اختیار دارند و شاید نیروهای کمکی از حکومت اسلامی ایران، از یکسو و هم تکنولوژی نبرد از آسمان ، و قرار گرفتن نیروهای نظامی حماس در محلات مسکونی منطقه ای نزدیک به یک و نیم ملیون انسان بی گناه فلسطینی، جنگی بسیار خونین تر از چهار سال پیش در انتظار منطقه خاورمیانه است.

همین چند روز اخیر که نبرد موشکی و از اسمان بین این دو نیروی ارتجاعی در جریان بوده ، بجز مقر رهبری حماس در غزه و خبر کشته شدن احمد سعید خلیل الجعبری فرمانده شاخه نظامی حماس در غزه، خبر کشته و زخمی شدن صدها نفر در منطقه غزه و کشته و زخمی شدن چند ده نفر در اسرائیل منتشر شده و کابوس یک جنگ خونین و شهری بالای سر مردم مظلوم فلسطین است.

در خبرها هست که:

“… ارتش اسرائیل که به طور اصولی فراخواندن ۳۰ هزار نفر ازنیروهای ذخیره را تصویب کرده است، فعلاً ۱۶ هزار نفر از این نیرو‌ها را احضار کرده و دو هزار نفر آنان درکنار خودروهای نظامی در کمربند پیرامونی غزه، در بخش اسرائیلی، مستقر شده‌اند تا در صورتی که عملیات گسترش یابد و به مرحله وارد کردن نیروهای پیاده نظام زمینی برسد، این فرمان را اجرا کنند.”

حکومت اسرائیل در حال متمرکز کردن ارتشی بزرگ در حاشیه مرزهای منطقه غزه است و هر لحظه امکان دارد جنایتکارانش را برای سلاخی مردم بی دفاع فلسطین و با توجیه “مبارزه با حماس و گوشمالی دادنش” اعزام کند.

(۳)مقصر کیست؟

هر انسان با وجدان و آگاهی که تاریخ خاورمیانه و این بحران مزمن را بشناسد می تواند به خوبی ببیند که مقصر این تئاتر ضد انسانی ، هم اسلامیون سیاسی حاکم بر فلسطین هستند و هم جنایتکاران نژاد پرست و صهیونیست در حکومت اسرائیل. انها مدتهاست که لازم و ملزوم هم بوده اند و وجودشان به همدیگر وابسته است. حکومت اسلامی حماس به بهانه “مبارزه با اسرائیل” و حفظ وضعیت روانی تنفر که برای خیمه شب بازی “ضد اسرائیلی” اش و کسب حمایت مالی و نظامی و سیاسی از رژیم اسلامی و سایر حکومت های “عرب” و اسلامی، مرتب به تحریک ادامه می دهد. حکومت اسرائیل هم سنتا با پرچم مبارزه با “یهودی ستیزی”، تشکیل شده و مثل بقیه حکومتهای مذهبی و ایدئولوژیک، برای بقایش به ساختن دشمن خارجی و دمیدن بر فضای جنگی نیاز دارد.

هر دوی اینها مقصر هستند و حکومت امریکا و حکومتهای غربی بعنوان حامیان تاریخی حکومت اسرائیل ، در هر جنایتی که در این منطقه انجام می شود سهیم هستند.

(۴) راه جل کدامست؟

تشدید بحران فلسطین و بالاگرفتن خطز کشتار در منطقه غزه، ابزاری است برای بالاگرفتن نبرد سیاسی بین “حامیان حکومت اسرائیل” و حامیان اسلامیون سیاسی. هر دو طرف این دعوای سیاسی را باید افشا کرد. این دو صحنه گردان جنایتکار، عاملین تداوم این بحرام مزمن هستند و از آن هویت می جویند. نبرد بین حکومت اسلامیها در غزه و حاکمان جنایتکار اسرائیل ، بی ربط است به خواست مردم این منطقه. از درد و رنج و خون این نبرد، تنفر می روید و این تنفر و دشمنی ، نسل بعد از نسل ، هیزمی می سازد برای روشن نگه داشتن بازار داغ مذاهب و ایدئولوژیهای سیاسی که انسان ، مهمترین قربانیش هستند.

در خبرها هست که :

” …شورای امنیت شامگاه پنجشنبه بدرخواست مصر این بحران را برای دومین شب پی در پی بررسی کرد و اعلام شد که‌بان گی مون دبیر کل سازمان ملل خود در روزهای آینده برای پایان دادن به بحران، به اسرائیل خواهد رفت.”

شورای امنیت سازمان ملل ، تاریخا از عوامل تداوم بحران و فاجعه فلسطین است. اسلامیهای مصر و ترکیه، حکومت اوباما، رژیم اسلامی ایران و سایر جناح های ارتجاعی جهانی، از پایان یافتن بحران فلسطین، سودی نمی برند. آنکه ذینفع است، مردم فلسطین و اسرائیل هستند. جنبش مطالباتی مردم فلسطین و اسرائیل بعد از عروج بهار خاورمیانه، زمینه های استراک بسیاری یافته اند.

کلید پایان قطعی بحران خاورمیانه ، پایان جنبش اسلام سیاسی است.سرنگونی حکومت اسلامیست . پایان دادن به حکومت ایدئولوژیک و مذهبی و نژاد پرستانه در اسرائیل است. تشکیل دو کشور با حقوق مساوی ، به رسمیت شناختن حق مردم فلسطین و اسرائیل در سازماندهی جامعه آزاد و برابر و انسان محور است. جنبشهای مطالباتی این منطقه ، فعالین این جنبشها، مبارزات مردم در خیابانها، باید معطوف شود به مسئله انسان محوری و هویت انسانی. مسئله فلسطین و اسرائیل را مثل هر مسئله سیاسی جهانی از این پنچره باید بازتعریف کرد.

خاورمیانه در آستانه یک جنایت و قتل عام دیگر است. نباید گذاشت قرن بیست و یکم هم صحنه این جنایات بماند.

منابع دیگر:

اسرائیل: حکومت امریکا از حملات اسرائیل به نوار غزه پشتیبانی می کند

http://www.dw.de/اسرائیل-آمریکا-از-حملات-اسرائیل-به-غزه-حمایت-میکند/a-16387102

اسرائیل ساختمان نخست وزیری حماس را بمباران کرد

http://www.radiofarda.com/articleprintview/24773645.html

اوج‌گیری تنش میان غزه و اسرائیل؛ پرتاب راکت به سوی بیت‌المقدس و ‌تل‌آویو

http://www.radiofarda.com/content/f8-israel-gaza-conflict/24773273.html

سعید صالحی نیا: افق بحران در اسرائیل در مواجهه با موج انقلابهای دوران اخیر

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/7538-1390-05-15-21-53-27.html