در ماه محرم، یقه جمهوری اسلامی، “خامنه ای” “یزید” زمان را بگیریم!

در حالی مراسم ماه محرم برگزار میشود، که هم چون سالهای متمادی ایرانیان فریب خورده نا آگاه، و بی اطلاع از واقعیت های تاریخ شخصیت های اعراب و حتی کشورشان، تحت تاثیر تبلیغات دروغین فرهنگ آخوندیسم عقب مانده در برگزاری سنت مرده پرستی برای حسین عربستانی سنگ تمام می گذارند !
و سالهاست که سنتا مردم ایران به خیابان می آیند، لباس سیاه میپوشند، و عزاداری میکنند! بر سر و سینه میزنند؟ زنجیر زنی راه می اندازند. مراسم وحشیانه قمه زنی برگزار میکنند. و حتی عده ای فریب خورده نیز با قمه بر سر کودکان بیگناه می زنند! تعزیه داری میکنند. در این راستا موظفیم که به بعضی از سوآلات مطرح جواب دهیم. این عزاداری که واقعاً فاقد منطق و خرد است، برای احترام به شخصیت چه کسیست؟ آیا “حضرت حسین عربستانی” لایق این همه احترام است؟ مگر حسین یک چهره اهل کشور ایران بود؟ و تفاوت حسین با پدرش علی که گردن اسراء را با شمشیر می زد، در چیست؟ اگر حسین یزید را شکست می داد، چه تفاوتی برای نحوه زندگی مردم ایران حاصل می شد؟ و قرار بود که پیروزی حسین در جنگ با یزید، جنگ دو عرب همشهری، چه گلی به سر ما ایرانیان بزند؟ مگر دیگرانی که قبل از او ایران را به تصرف خودشان در آورده بودند، چه تمدن انسانی پیشرو برای ایرانیان داشته؟ آیا تمدن اعراب بیابانگرد چیزی به غیر از صد ها بی حقوق و نقض تمام حقوق انسان است؟ و از همه مهمتر اینکه این جنگ و اصولا پیروزی و شکست حسین و یزید چه ربطی به مردم ایران دارد؟ چرا به عوض این کارهای متوحشانه به مسائل اصلی و مشکلات جامعه خودمان توجه نمی کنیم؟ به آزادی زندانیان سیاسی. به بی حقوقی مردم ایران در استبداد حاکم در زندگی ایرانیان نمی پردازیم؟ توجه ای به فقر و مسائل اقتصادی نداریم؟ برای رسیدن به آزادی هیچ تلاشی نمی کنیم! اما به عوض ان برای یک شخصیت کشوری دیگر بر سر و سینه می زنیم که چه چیزی را ثابت کنیم؟
مردمی که قبلا توسط اقوام همین حسین و یزید با شمشیر گردن زده شده اند. وحشیانه به کشورشان تجاوز نظامی و فرهنگی شد. و تمام فرهنگ و تاریخشان را از بین بردند. ( در زمان حمله به ایران عمر خلیفه مسلمانان بود، و بعد از اشغال نظامی ایرانی دستور داد که ما یک کتاب داریم آن هم قران است، همه کتاب ها در آب بریزید وآنکه آتش بزنید). با این همه حقیقت تلخ تاریخی برای مردم ایران، چرا ایرانیان برای کسانی که ۱۴۰۰ سال است که به چیزی به غیر ازجنایت، و عقب ماندگی های بیشتر برای ایرانیان هدیه نیاورده اند، گریه و شیون سر دهند؟ مگر پیروزی اعراب بر ایرانیان چه سنت و قانون انسانی برای اجداد ما به همراه آورده است؟ به غیر از اسارت گرفتن زنان ایرانی، تجاوز به آنان، به غارت بردن اموال ایرانیان، تقسیم غنایم در میان شمشیر زنان وحشی سپاه اسلامی؟ و مگر غیر از این است که تمام بنیاد اسلام ناب محمدی، ونوه اش حسین، بر مبنای زن ستیزی، جنگ، شلاق، صیغه، سنگسار، خمس و زکات و فطریه، و ده ها مورد دیگر از جنایت و عقب ماندگی های بشری است.آیا به جز از این است که تمام بدبختی های تاریخی مردم ایران از فرهنگ وحشیانه عقب مانده محرم وصفر است. افیون و فرهنگ و سنت های عقب مانده ای که هم از طرف پادشان ایرانی تبلیغ شده است، و هم مورد حمایت ملاهای پای منبری بوده است. فرهنگی که در عین بیسوادی و قلدری پادشاهان، و مغز های فسیل شده آیت لله ها بر مردم ایران تحمیل گردید. ماه محرمی که مورد تعریف امثال خمینی جلاد است. این محرم را زند ه نگه دارید؛ ما هر چه داریم از اینمحرم است. محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.همان خمینی مرتجعی که باعث شده است که ده ها هزار جوان ایرانی را به گلوله ببندند. و در بیایبان ها و قبرستان های بی نام ونشان دفن کردند. که خاوران یکی از شناخته شده ترین آنهاست. و همان محرمی که امروز بسیجیان چماقدست، شکنجه گران، پاسداران تیر خلاص زن، آخوند های مفت خور، آیت الله های فاسد، خامنه ای دیکتاتور، گریه و زاری ها میکنند. چونکه همه داستان محرم به نفع این جماعت سرکوبگر، تروریست، مستبد، فاشیست است. واین در حالیست که مردم ایران نیز نا آگاهانه به دام خرافات، ودروغ های شاخدار مبلغان محرم افتاده اند.تمام عقب ماندگی، آوارگی، بدبختی، ظلم های که به ما ایرانیان میشود… از فرهنگ عقب مانده آخوندیسم، و برگزاری مراسم های محرم و صفر است.
از باورهای عقب مانده ارتجاعی باعث آن میشود که امثال خامنه ای خونخوار به خودش اجازه دهد که ادعای خدای کند، و هیچ احترام و ارزش و شخصیتی هم برای مردم ایران قائل نباشد. واز نا آگاهی های تاریخی ما ایرانیان است که فریب حیله های مرتجعی بنام خمینی را خوردیم، و به او اجازه دادیم تا جنایتکارترین، و مستبد ترین حکومت را، در تاریخ ایران بنیان نهد.البته تمام این دروغ پردازی ها، و تبلیغات انحرافی و مغز شوی اجدادمان توسط ملاهای منبر خوان صورت گرفته است. ملا های که به عوض دریافت دوریال پول، یک مشت دروغ و چرندیات را برای مردم تعریف کرده اند. و در واقع زندگی مادی شان از راه گریاندن مردم، عزاداریها، مرده پرستی،مرده شوری، فروش بهشت و جهنم، و از این دست عقب ماندگی ها میگذرانند. ملاهای که در تمام طول زندگی شان بزرگترین وسیله ای که جابجا کرده اند، آفتابه توالت برای کون شوی شان بوده است. و هرگز هم در جامعه هیچ گونه کار مفید و سازنده ای انجام نداده اند. یک تعداد انگل های که از بدنه جامعه تغذیه میکنند. و متاسفانه امروز ایرانی های نا آگاه فریب دروغ گوی هایشان را خورده ند، و کاسه داغ تر از آش شده اند.بزنید بر سر و سینه تان، واما خودتان را هم بفریبید! و بگوئید که حسین و محرم هیچ ربطی به حکومت اسلامی کنونی ندارد. حسین ومحرم مربوط به جلادان خونخواری به نام خمینی، خامنه ای، اسامه بن لادن نیست. که حسین ومحرم هیچ ارتباطی به سنگسار زنان، زن ستیزی، بردگی زنان، و صد ها سنت عقب مانده وحشیانه که امروز در ایران حاکم است نداشت. خودتان را بفریبید و تصور کنید که مرگ ندا آقا سلطان، امیر جوادی، اشکان، و سهراب ها، و ده ها هزار جوان بیگناه ایرانی که به حکم آیت الله های حکومت اسلامی، و بدست لمپنیسم های بسیجی، سپاهی رژیم اعدام شدند، نیز به دخالت اسلام سیاسی در زندگی و قتل آنان نداشته است. خودتان را بفریبید و بگوئید که هیچکدام از جنایت های وحشیانه ای که هم اکنون در کشور عربستان از جمله گردن زدن مردم در ملاء عام، قوانین برگرفته از اجداد حسین نیست. خودتان را بفریبید و بگوئید که چند همسری، مرد سالاری، تبعیض جنسی، سنت صیغه( معنی واقعی تر صیغه که همان فاحشه خانه و گمرک سابق تهران است، که امروز ژتون دارانش ملاهای رژیم هستند، که تعدادی از کودکان و زنان بی سرپرست و نیازمند در آن با حکم شرعی، و اجازه ملاها تن فروشی میکنند)، ربطی هم به باور های امثال حسین ندارد.
خودتان را بفریبید و ظلمها، و زندگی جهنمی که در آن گرفتارشده اید را نادیده بگیرید. جوانان و مردم ایران خبر ندارند که همان زنجیری که به سر و سینه تان میزنید، در واقع زنجیر بردگی تان را امضاء کرده اید، و مرتبا نیز تکرارش میکنید. یا حسین مظلوم! من برده تو هستم. نوکر تو هستم. غلام تو هستم. من خر تو هستم. من اصلا در مقابل شخصیتت عددی نیستم. من هیچ مطلق هستم. یک صفر به تمام معنا. بی عقل، و بی شعور هستم. با همین زنجیر زدنم، همچنان به عقب ماندگی های تاریخی ام ادامه خواهم داد، که تا یک تعداد انگل مفت خور به اسم آخوند ما را بیشتر بچاپند، و بر ما حکومت کنند. و تا دشمنان فرهنگ انسان دوستانه ایرانی ها، همان های که با شمشیر زور گوی شان، توحششان، سنت، و قوانین عقب مانده بر گرفته از صحراهای کشور عربستان را به ما ایرانی ها تحمیل کرده اند، شادمان تر گردند. و تا افیون، و فرهنگ مخرب آخوندیسم در ایران همچنان به رشد و نمو اش ادامه دهد. و در تاریخ عقب ماندگی هایمان، از نظر علم، تفکر، هنر، انسانیت، حکومت های مبتنی بر مردم سالاری، برابری های سیاسی، اجتماعی، به چند هزار سال از تاریخ تمدن بشری جا مانده تر باشیم! یا حسین مظلوم! یا ابوالفضل! یا علی اصغر کودک شیر خوار!از همین باورهای خرافاتی و بیگانه پرستی ما ایرانیان است که امثال خمینی، خامنه ای، لمپنی همچون احمدی در حقیقت.نژاد ها میشوند رئیسان امور سیاسی و اقتصادی، فرهنگی… کشور ایران. وزندگی مان را تیره وتار، گروگان میگیرند، و بر سر مان میزنند. و هنوزهم نمی توانیم بفهمیم که باور به همین چرندیات که هیچ ربطی نیز به مسئله و مشکلات تاریخی ایرانیان نداشته است باعث آن شد که امثال خمینی های مرتجع فرصت یابند که خودشان را در دل مردم جا بزنند، خود نمای کنند، از نظر معنوی شخصیت و جایگاه اجتماعی بدست آورند، و در نهایت امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ایران را هم بدست بگیرند، و در ادامه نیز شاهد اینهمه جنایت و آوارگی و زندگی جهنمی برای ایرانیان باشیم.تفاوت ما با کشورهای صنعتی پیشرفته در این است که آنها ده ها سال است که جدای دین از حکومت را رسمیت بخشیده اند. دست پدر روحانی، کشیش، پاپ ها… را از سر قانون، امور شخصی شان… کوتاه کرده اند. باور های دینی و غیر دینی یک مسئله خصوصی برای مردم شده است. و کلا مذهب در جایگاه واقعی خود، به عنوان امری خصوصی تبدیل شده است. و سالهاست که تمام فکر و انرژی مردم بمنظور سازندگی، و داشتن زندگی بهتر خلاصه شده است. اما زندگی مادی مان همچنان اسیر تعدادی ملای مفت خور، آیت الله های انگل جامعه، مرتجعان لباس شخصی که به ضرب چماق، اعدام، و ده ها جنایت دیگر به گروگان گرفته اند و از برگزاری همین محرم و صفر و روضه خوانی هاست که همچنان شخصیت و هویت انسانی مان را در همان دوران تاریخ برده داری و جهالت چند هزارسال گذشته انسان ها ثابت کرده ایم، و در جایگاه های حقوق بشر جهانی، در رده جهان سومی مان باقی مانده ایم .
مردمی که قبلا توسط اقوام همین حسین و یزید با شمشیر گردن زده شده اند. وحشیانه به کشورشان تجاوز نظامی و فرهنگی گردید. در این راه تمام فرهنگ و تاریخشان را از بین بردند. ( در زمان حمله به ایران عمر خلیفه مسلمانان بود، و بعد از اشغال نظامی ایرانی دستور داد که ما یک کتاب داریم آن هم قرآن است، همه کتاب ها در آب بریزید و آنکه آتش بزنید.(

حمله اعراب به ایران حقیقتی بس تلخ در تاریخ مردم ایران به ثبت رسیده است. چیزی به غیر از در جا زدن وعقب ماندگی برای ایرانیان نداشته است. چرا ایرانیان برای کسانی که ۱۴۰۰ سال است که به چیزی به غیر از نابرابری، خرافات نداشتند گریه و شیون سر دهند؟ مگر پیروزی اعراب بر ایرانیان چه سنت و قانون انسانی برای اجداد ما به همراه داشت؟ به غیر از اسارت گرفتن زنان ایرانی، تجاوز جنسی به آنان، به غارت بردن اموال ایرانیان، تقسیم غنایم در میان شمشیر زنان وحشی سپاه اسلامی؟ و مگر غیر از این است که تمام بنیاد اسلام ناب محمدی، و نوه اش حسین، بر مبنای زن ستیزی، جنگ، شلاق، صیغه، سنگسار، خمس و زکات و فطریه، و ده ها مورد دیگر از جنایت و عقب ماندگی های بشر همان زمان و امروز است؟
آیا جز از این است که تمام بدبختی های تاریخی مردم ایران از فرهنگ وحشیانه عقب مانده از اعراب بیابانگرد و از ادامه به سنت های عزاداری همین محرم و صفر است. افیون و فرهنگ و سنت های عقب مانده ای که هم از طرف پادشان ایرانی تبلیغ شده است، و هم مورد حمایت روحیانیون منبری بود. فرهنگی که در عین بی سوادی و قلدری پادشاهان، و مغز های فسیل شده آیت لله ها بر مردم ایران تحمیل گردید. ماه محرمی که مورد تعریف امثال “خمینی” جلاد است. این محرم را زنده نگه دارید؛ ما هر چه داریم از این محرم است. محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است . در سال ۱۳۵۷ هم از نا آگاهی های تاریخی ایرانیان بود که فریب حیله های مرتجعی بنام “خمینی” را خوردیم، و به او اجازه دادیم که تا جنایتکارترین، و مستبد ترین حکومت را در ایران عصر پیشرفت ودانش پایه گذاری نماید. ما ایرانیان، تا چه تاریخی هم چنان در جهل و نادانی زندگی کنیم و دم بر نیاوریم؟
خمینی مرتجعی که باعث شد که ایران اسلام زده ده ها هزار جوان ایرانی را زندانی، و اعدام نمایند. و جنازه های قربانیان در بیایبان ها و قبرستان های بی نام و نشان مدفون گردد. که خاوران یکی از شناخته شده ترین آنهاست. و ماه محرمی که امروز بسیجیان چماقدار، شکنجه گران، پاسداران تیر خلاص زن، آخوند های مفت خور، آیت الله های فاسد، خامنه ای دیکتاتور برایش گریه و زاری سر می دهند. چون که همه دلایل پرداختن مردم به عزاداری های محرم به نفع این جماعت مستبد است. اگر یزید ظالم بود، امروز امروز نیز خامنه ای در همان جایگاه جنایت تکیه زده است. خون مردم ایران را می خورد وحکومت مستبدش را حفظ می نماید. محرم اگر برای آزادی بود ( که جنگ تعئین قدرت برای شخصیت های اعراب بود)، و حسین هم به این دلیل نیز به قتل رسید. چرا توجه نمی کنیم که چند ده هزار جوان ایرانی به فرمان خمینی و خامنه ای و گماشتگانشان تیر باران گشتند! اگر حسین یک “مظلوم” بود که کشته شد، مگر نمی بینیم که گماشتگان نظام مستبد حاکم در همین هفته گذشته چگونه ستار بهشتی جوان را به قتل رساندند؟ قتل ندا آقا سلطان را فراموش کردید؟ قتل سهراب، اشکان، امیر جوادی فر را چه؟
تمام عقب ماندگی، آوارگی، بدبختی، ظلم های که به ما ایرانیان میشود… از فرهنگ عقب مانده آخوندیسم، و برگزاری مراسم هائی چون محرم و صفر است. از باورهای خرافاتی جامعه سنتی است که امثال خامنه ای به خود اجازه می دهند تا ادعای نمایندگی خدا بر روی زمین نمایند! و هیچ احترام و ارزش و شخصیتی برای مردم ایران قائل نباشند.
در ایران، دروغ پردازی ها، تبلیغات انحرافی و مغز شوی اجدادمان توسط ملاهای منبر خوان انجام گرفته است. ملا های که به عوض دریافت چند ریال، یک مشت دروغ و چرندیات را برای مردم تعریف کرده اند. و همه دوران زندگی مادی شان را از طریق گریاندن مردم، بر پائی عزاداریها، مرده پرستی، مرده خوری، فروش بهشت و جهنم، و از این دست خرافات غیر منطقی عقلانی سپری می کنند. ملاهای که تمام طول زندگی شان بزرگترین وسیله فیزیکی که جابجا کردند، آفتابه توالت برای کون شوی شان است! و هرگز در جامعه هیچ گونه کار مفید و سازنده ای انجام نمی دهند به غیر مانع تراشی در راه پیشرفت های علوم انسانی، دانش بشر، آزادی های اجتمعی و بیان. یک تعداد مفت خورهائی که از بدنه جامعه تغذیه می کنند. و متاسفانه همچنان ایرانیان نا آگاه فریب دروغ گوی هایشان را می خورند.
برای همه کسانی که نقشی در ماه محرم ایفاء می کنند
بزنید بر سر و سینه تان! و اما خودتان را هم بفریبید! و بگوئید که حسین و محرم هیچ ربطی به جمهوری اسلامی و استبداد حاکمه ندارد. که حسین و محرم هیچ ارتباطی به سنگسار زنان، زن ستیزی، بردگی زنان، و صد ها سنت عقب مانده وحشیانه که امروز در ایران حاکم است، نداشت. خودتان را بفریبید و تصور کنید که قتل ستار بهشتی، ندا آقا سلطان، امیر جوادی، اشکان، و سهراب ها، و ده ها هزار جوان بیگناه ایرانی که به واسطه سیاست های ظالمانه یزید زمان و گماشتگان نظام انجام گرفت، خود بخودی صورت گرفت! خود فریبی کنید که هیچ کدام از جنایت های وحشیانه ای که مثلا در کشورهای اسلامی چون کشور عربستان از جمله گردن زدن مردم در ملاء عام، قوانین برگرفته از اجداد حسین نیست! که چند همسری، مرد سالاری، تبعیض جنسی، سنت صیغه ( معنی واقعی تر صیغه که همان فاحشه خانه و گمرک سابق تهران است، که امروز ژتون دارانش ملاهای رژیم هستند، که تعدادی از کودکان و زنان بی سرپرست و نیازمند در آن با حکم شرعی، و اجازه ملاها تن فروشی میکنند. فحشای شرعی)، ربطی به باور های امثال حسین ندارد. و ظلم ها، و زندگی جهنمی که سال هاست در آن اسیر گرفتار شده ایم را، نادیده بگیرید! چشمانتان را بر استبداد حاکم ببندید و به خیال خودتان عزاداری کنید و ثواب ببرید که در دنیای بعد از مرگتان به شما پاداش خواهند داد! لابد یکی از حوری های زیبای بهشتی جایزه خواهید گرفت!
آیا جوانان و مردم ایران خبر ندارند که همان زنجیری که به سر و سینه تان می زنید، در واقع زنجیر بردگی حقوقی زندگی شان است؟ با این رفتار نابخرادنه شان بی حقوقی و تن دادن به ظلم را قبول می کنند؟ یا حسین مظلوم! من برده تو هستم. نوکر تو هستم. غلام تو هستم. من خر تو هستم. من سگ درگاهت هستم. من اصلا در مقابل شخصیتت عددی نیستم. من هیچ مطلق هستم. یک صفر به تمام معنا هستم. و با عزاداری بی منطق همچنان به عقب ماندگی های تاریخی ام ادامه خواهم داد، که تا یک تعداد انگل مفت خور به اسم آخوند ومداح و دیگر مذهبی ها ما را بیشتر بچاپند، اموال ما را ببلعند، و اسلام سیاسی شان نیز زندگی بر ما حکومت کند. و همان های که با شمشیر زور گوی، توحششان، سنت، و قوانین عقب مانده بر گرفته از چادرنشینان بیابانگرد عربستان را به ما ایرانی ها تحمیل کرده اند، شادمان تر گردند. و تا افیون، و فرهنگ مخرب آخوندیسم در ایران همچنان به رشد و نمو زندگی جاهلانه اش ادامه دهد. از موقعیتی که ما در اختیارشان قرار می دهیم. و در تاریخ عقب ماندگی هایمان، از پیشرفت، دانش امروزی، علوم انسانی، جامعه ای مبتنی بر مردم سالاری، برابری های سیاسی اجتماعی، چند هزار سال از تاریخ تمدن بشری عقب مانده تر باشیم! یا حسین مظلوم! یا ابوالفضل! یا علی اصغر کودک شیر خوار !
باور به چرندیاتی هیچ ربطی به زندگی بشر امروز ندارد. تاریخ گذشته هر چه بوده است مربوط به همان دوره تاریخیست. اینکه ما بیائیم، و آن هم برای مرگ شخصیت های کشورهای دیگر سر و سینه بزنیم به مثابه نشان دادن نادانی مطلق ماست و نه باور به هیچ عقاید شخصی مان.
تفاوت ما با کشورهای صنعتی پیشرفته در این است که آنها صد ها سال است که جدای دین از حکومت را رسمیت بخشیده اند. دست پدر روحانی، کشیش، پاپ ها… را از سر قانون، امور شخصی شان… کوتاه کرده اند. باور های دینی و غیر دینی یک مسئله خصوصی در قانون است. و کلا مذهب در جایگاه واقعی خود، به عنوان امری خصوصی تبدیل گردید. همه داستان پیدایش مذهب وادامه آن پرداختن به دروس اخلاقی ودنیای بعد از مرگ انسان است. در حالیکه زندگی انسان روی زمین نیازمند برنامه ریزی های اقتصادی وتصص در این امور می باشد. و غربی ها تمام فکر و انرژی اجتماعی شان بمنظور سازندگی، و داشتن زندگی بهتر خلاصه شده است. اما زندگی مادی ما ایرانیان همچنان اسیر دست تعدادی ملای مفت خور، مداحان بی سواد، آیت الله های دزد و فاسد، مرتجعان لباس شخصی ها چماقدار گردید.
و از برگزاری همین محرم و صفر و روضه خوانی هاست که همچنان شخصیت و هویت انسانی مان را در همان دوران تاریخ برده داری و جهالت چند هزار سال گذشته انسان ها حفظ کرده ایم. به عوض پیشرفت متکی بر سنت های خرافاتی زندگی مان بودیم. کشورهای پیشرفته به رفتار ما با نگاه تعجب می نگرند وبه پوزخند می زنند!
سوآلات آخر برای عزاداران ایرانی حضرت حسین و خانواده عربستانی اش
آیا مظلوم تر از مردم شریف ایران، ستمدیده تر از مردم عزیز ایران، مردمی را در همه جهان می شناسید؟
جنایتکار تر از گماشتگان حکومت استبداد فاشیست اسلامی در ایران ( پاسداران برادران قاچاقچی، بسیجی های ساندیس خور، شکنجه گران زندان ها، چماقداران، تیر خلاص زن ها، سرکوبگران…) ، در جائی دیگر از دنیا سراغ دارید؟
برای مظلومیت مردم ایران چه کسانی باید بگریند؟ وقتی که در زندگی ما ایرانی ها که تا بی نهایت استبداد و ظلم حاکم است، آیا تمسخر کردن خودمان نیست که برای مظلومیت شخصیت کشورهای عربی داد و فغان راه بیندازیم؟
بیش از هزار و چند صد سال قبل حسین نامی را در کشورهای عربی را کشتند! در حقیقت دعوای فک و فامیل برای قدرت و زن بازی هایشان بود و نه هیچ چیز دیگری… جدای از این واقعیت های تاریخی، به من ایرانی چه مربوط است در حالیکه ظالمینی چون یزدید ( خامنه ای )، وگماشتگان چماقداران، بر زندگی ما چیره شده اند، در دعوای بیش از هزار سال قبل “یزید” و “حسین” دخالت نمائیم؟
به عوض عزاداری “حسین”، راه بیفتیم و یقه یزید ظالم “خامنه ای” را بگیریم!
اگر واقعاً ادعای آزادیخواهی داریم و آزاد زیست اهداف زندگی ما است، نیازی به رفتن راه دور و دراز نیست، و بلکه دسته های عزاداری را به طرف سکونت علی خامنه ای هدایت کنیم، و فریاد “خامنه ای یزید ظالم ایران” را سر دهیم! فریاد بر آوریم که آهای “خامنه ای”، تو و “خمینی” و گماشتگانت ده ها هزار جوان بیگناه ایرانی را به اتهام آزادیخواهی اعدام و تیر باران کردید. و در همین هفته گذشته جوانی بیگناه به نام “ستار بهشتی” را به قتل رساندید!
“یزید” ظالم زمانه، ظالم ور دل ماست! در چند قدمی ماست! در شهر تهران پایتخت ایران، و در یکی از خیابان هائی که ممکن است ما نیز مقیم همان خیابان باشیم، زندگی می کند. عزاداران حسینی! اگر واقعاً می خواهید ثوابی هم ببرید، و داد مظلومیت حین را بستانید، بروید به سراغ خامنه ائی، و گماشتگان چماقدارش. بروید به سمت زندان اوین و درب زندان را باز کنید و به فریاد ستم دیگی نسرین ستوده، و صد ها زندانی سیاسی دیگر برسید. اگر با عزاداری و بر سر و سینه زدنتان می خواهید نشان دهید که انسانیت و آزادی اعتقاد دارید، خواهشاً، به اون تاریخ گذشته و شخصیت های عربی بر نگردید، همین جا، در همین پایتخت ایران، نزدیک ما، یزید ظالمی به نام “خامنه ای” لمیده است! استبداد اسلامی اش را به قیمت خون امثال ستار بهشتی و ده ها هزار جوان مظلوم ایرانی سر پا نگه داشته است. بروید و گریبان همین یزید ایرانی را بگیرید و داد خود را بستانید. اگر وافعاً ادعای آزاد منشی دارید!

مراد شیخی
یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۱
۱۸/۱۱/۲۰۱۲
muradsheixi@yahoo.com
http://www.enghelaab.net
http://www.panahandegan.com/