در حاشیه اعتراض و اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در ترکیه

وقتی که پسرم اولین جزوه تکالیف مدرسه اش از موضوع ” زبان فرانسوی” را به خانه آورد، هم من و هم مادرش ماندیم که چگونه کمکش کنیم. معمولا در مواقعی که با درسهای دیگرش که انگلیسی هستند با مشکلی بر می خورد، یا من و یا مادرش به کمکش می رفتیم؛ اما این یکی را نه من چیزی از آن سر در می آوردم و نه کس دیگری در روابط پیرامونی مان. خودبخود به یاد دوران کودکی ام افتادم وقتی که اولین روزی که به مدرسه رفتم، با عموی هم سنم وارد کلاس درس شدیم که تمامی بیش از ٣٠ دانش آموز دیگر ترک زبان بودند و معلم که سعی می کرد خود و کلاس و غیره را به ما معرفی کند ابتدا با زبان فارسی با ما حرف زد که دید نمی فهمیم چه می گوید، خواست با ترکی با ما مراوده کند که باز هم مشکلی حل نشد. ما را به حال خود رها کرد. روزهای زیادی مثل دو آدم کر و لال سر کلاس درس می نشستیم و به دهان معلم خیره می شدیم. بعدا که متوجه شدیم معلم دارد درباره چه حرف می زند، گامها از بقیه عقب بودیم. این مشکل فقط مشکل ما نبود، مشکل میلیونها کودک دیگری نیز بود و هنوز هم هست که در یک خانواده ای به دنیا آمده بودند که پدر و مادرشان با زبانی غیر از فارسی با آنها راحت بوده صحبت کنند. کودکانی که به شیر، گربه، سگ و مامان و بابا و دیگر الفاظ شیرین کودکی، با زبانی به غیر از فارسی آشنا هستند. این کودکان کسانی اند که ابتدائی ترین حقشان که مراوده به زبان مادریشان است از آنها دریغ شده است. اما اشتباه است اگر فکر کنیم این فقط ایران و یا کشورهای مثل ایران و ترکیه است که چنین زورگوئیهایی را به کودکان اعمال می کنند. در خود کانادا که اکنون پسرم باید با زبان فرانسوی سر و کله بزند، کودکان بومیان سرخپوست را در سنین کودکی از والدینشان جدا می کردند و در کمپهای مخصوصی وادار می کردند که با زبان انگلیسی و یا فرانسوی دنیا را بشناسند! دنیا اما از فرهنگ و زورگوئی نوع فئودالی مدتهاست فاصله گرفته است. این فرهنگ عهد بوقی در جاهایی مثل ایران و ترکیه اما هنوز جان سختی می کند.
***
چندین دهه است که زندانهای ترکیه مملوست از زندانیانی که خواسته اند در دادگاه به زبان کردی از خود دفاع کنند. مملوست از زندانیانی که گفته اند دوست دارند کودکانشان به زبان مادری در مدرسه درس بخوانند، مملوست از زندانیانی که در خیابان با پلیس بر سر ابتدائی ترین موضوعات درگیر شده و با زبان کردی به آنها چیزی گفته اند. مملوست از کسانی که به خبرنگار فلان روزنامه و رسانه نان به نرخ روز خور گفته که مادرم نمی تواند با من ترکی حرف بزند. این واقعیت زندگی در ترکیه امروزی است که هزاران انسان بخاطر ابتدائی و طبیعی ترین حق باید در زندانها جان بکنند!
از اوایل دهه ٩٠ قرن گذشته تا سال ١٩٩٩، صدها تن از اعضای احزاب سیاسی اپوزیسیون در کردستان توسط دسته های متخصص ترور و پلیس سیاسی مخفی ترور شدند. صدها فعال سیاسی با بدترین شرایط زندان و شکنجه روبرو شدند. از سال ٩٩ تا کنون گرچه مسئله کرد هنوز لاینحل مانده اما حداقل فعلا آن ترورها در دستور دولت ترکیه نیستند. اما از سال ٢٠٠٩ تا کنون، بیش از ٨٠٠٠ نفر از وکلا، دانشگاهیان، خبرنگاران و نویسندگان کرد زبان در ترکیه به دنبال “پروژه سرکوب و از بین بردن PKK و KCK” دستگیر و به زندانهای ترکیه افتاده اند.

اعتراض و اعتصاب غذا به ستم ملی در کردستان ترکیه
بیش از ٧٠٠ زندانی سیاسی کرد زبان در ترکیه و به حمایت از آنها دهها هزار مردم شهرهای مناطق کردنشین این کشور از روز ١٢ سپتامبر ٢٠١٢ دست به اعتراض و اعتصاب غذا زده اند. مطالبات این زندانیان و معترضین سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، خواندن و نوشتن به زبان مادری، آزادی عبدالله اوجالان که اکنون حتی حق دیدار با وکیل خود را نیز ندارد، برخورداری از حقوق برابر شهروندی و هچنین آزادیهای سیاسی و اجتماعی اعلام شده است. یکی از اساتید حقوق دانشگاه دیاربکر می گوید که مردم این منطقه شاید از دفاعشان و نوع دفاعشان از سیاستهای احزاب هم‌رأی نباشند، اما همه ماها در اعتراض به اجحافاتی که این زندانیان سیاسی به خاطر آنها دست به اعتصاب غذا زده اند شریکیم و مطالبات آنها مطالبات همه مردم این منطقه نیز هست. این زندانیان سیاسی برای اینکه توجه ها را بیشتر به موقعیت سیاسی این منطقه جلب کنند و علیرغم اینکه جملگی تسلط کامل بر زبان ترکی دارند خواهان دفاع از خود در دادگاههای ترکیه به زبان کردی شده اند. مسئله بی اعتنایی و فشارهای سنگین بر زندانیان سیاسی بنزینی شده بر اعتراضات هر روزه در کردستان ترکیه. در ماه ژوئیه ٢٠١٢ نیز، صدها نهاد غیر انتفاعی در کردستان ترکیه با صدور بیانیه مشترکی به بازداشت و نگه داشتن به قول بیانیه غیرقانونی عبدالله اوجالان و در قرنطینه نگه داشتن وی اعتراض کردند.
مهمترین پیروزی اعتصاب این دوره، این است که بخش زیادی از روشنفکران ترک زبان و نهادهای غیرانتفاعی مردم ترک زبان نیز از خواست این اعتصابیون حمایت کرده اند. تظاهراتهای مهمی در همبستگی از اعتصاب و اعتراض این زندانیان سیاسی در دانشگاههای مهم استانبول و آنکارا سازمان داده شده اند. ما در ترکیه تاریخا شاهد چنین همبستگی هایی به این وسعت نبوده ایم. گرچه PKK بعنوان نیروی اصلی طرف دولت ترکیه برای اعتراض به بیحقوقی مردم کرد زبان شناخته شده است، و در بین بخش وسیعی از مردم ترکیه، بخصوص بخش غیر کرد زبان، بدنام است، اما بخش بسیار وسیعی از مردم این کشور به این نتیجه رسیده اند که حل مسئله کرد راه حل نظامی ندارد. این موضوع در بین خود هیأت حاکمه هم منعکس شده و مذاکراتی پشت پرده بین PKK و دولت ترکیه در جریان بوده و از نظر دولت ترکیه هم حل مسئله کرد و یا به معنای دیگری سرکوب مطالبات مردم کردزبان، راه حل نظامی ندارد!

معامله بر سر مسئله کرد
در کنار بی حقوقی مطلق مردم کرد زبان کردستان ترکیه، چه در محافل هیأت حاکمه، از اسلامیون و هم کمالیستها و چه در بین تحلیلگران سیاسی، دائم با این گفته مشمئز کننده روبروئیم که “بی حقوقی مردم مناطق کردنشین و کنار نیامدن با احزاب ناسیونالیستی کردستانی، سدی است بر سر راه ورود ترکیه به بازار مشترک و اتحادیه اروپا!” انگار فقط نگرانی از ورود ترکیه به بازار مشترک اروپا و آن اتحادیه است که باید فکری هم به بی حقوقی مطلق سیاسی بیش از ٣٠ میلیون مردم در این کشور کرد! انگار فقط نگرانی از این معامله است که باید به این هم اندیشید که با زندانیان سیاسی وحشیانه برخورد نکرد!

راه حل مسئله کرد
تا جائی که به خود مسئله کرد برمی گردد، عدم سرکوب بخاطر خواستن مکالمه به زبان مادری و آزادیهای سیاسی و فرهنگی، و حق برابر شهروندی، گام اولی است در راه حل این مسئله. منتها این مسئله صرفا با ژاندارم شدن مقامات محلی جواب درخور برای مردم این منطقه به ارمغان نخواهد آورد. مسئله کرد که در عراق ظاهرا حل شده است، اما واضح است که کسانی که اکنون در این جغرافیا حکومت می رانند، زندگی را بر مردم این کشور راحت تر از زمان صدام حسین نکرده اند. ما در برنامه “یک دنیای بهتر” درباره حل مسئله کرد گفته ایم: “نظر به سابقه طولانى ستم ملى بر مردم کرد در همه کشورهاى منطقه و سرکوب خونین خواست هاى حق طلبانه و جنبش هاى اعتراضى و خودمختارى طلبانه در کردستان ایران در رژیم هاى سلطنتى و اسلامى، حزب کمونیست کارگرى بعنوان یک اصل، حق جدایى از ایران و تشکیل دولت مستقل از طریق یک پروسه انتخاب آزاد و عمومى را براى مردم کردستان به رسمیت میشناسد و هر نوع اقدام قهرآمیز و نظامى براى جلوگیرى از این انتخاب آزادانه را قویا محکوم میکند. حزب کمونیست کارگرى خواهان حل فورى مساله کرد در ایران از طریق برگزارى یک رفراندم آزاد در مناطق کردنشین غرب ایران، زیر نظارت مراجع رسمى بین المللى است. …
حزب کمونیست کارگرى در هر مقطع تنها در صورتى به جدایى کردستان راى موافق میدهد که قویا محتمل باشد چنین مسیرى کارگران و زحمتکشان در کردستان را از حقوق مدنى پیشروتر و موقعیت اقتصادى و مناسبات اجتماعى برابرتر و ایمن ترى برخوردار خواهد ساخت. …
حزب کمونیست کارگرى طرح هاى مختلف خودمختارى کردستان را که از جانب نیروهاى خودمختارى طلب در کردستان ارائه میشود را نه فقط گامى به پیش در امر حل مساله ملى کرد تلقى نمیکند، بلکه آنها را نسخه اى براى دائمى کردن هویت هاى ملى کرد و غیر کرد در یک چهارچوب کشورى واحد، ابدى کردن و قانونیت بخشیدن به جدایى هاى ملى و زمینه اى براى تداوم تخاصمات و کشمکش هاى ملى در آینده ارزیابى میکند.
حزب کمونیست کارگرى هر نوع ترتیباتى در مورد آینده سیاسى کردستان را که بدون مراجعه به آراء عمومى خود مردم کردستان و صرفا بر مبناى تصمیمات دولت مرکزى و یا توافقات از بالا میان دولت و احزاب محلى به اجراء گذاشته شود، فاقد مشروعیت و غیرقانونى میداند.”
اشاره به راه حل حزب کمونیست کارگری در این رابطه از این جهت مهم است که گروههای ناسیونالیست دخیل در کردستان ترکیه از جمله PKK، KCK و BDP به نوعی مشغول مذاکره و رایزنی های پشت پرده با دولت ترکیه و مشخصا با حزب اسلامی AKP هستند. این شیوه شاید راه حلی برای محکم شدن پای این احزاب در بخشی از هیأت حاکمه ترکیه باشد، اما ابدا رفاهیاتی به زندگی مردم این منطقه معرفی نخواهد کرد. “راه حل”های نوع مسعود بارزانی و PKK و احزاب و محافل قومپرست در کردستان ایران را نه ما در ایران قبول می کنیم و نه آن را به مردم کرد زبان مناطق کردنشین ترکیه توصیه می کنیم.

اعتصاب غذا بهترین شیوه اعتراض نیست
اعتصاب غذا به هیچ وجه شیوه درستی در مبارزه سیاسی نیست. اعتصاب غذا آسیبهای جدی ای به سلامتی جسمی و روحی زندانیان وارد می کند. اگر بشود اعتراضاتی مثل اعتراضی که هم اکنون در بیرون از زندانهای ترکیه به راه افتاده است را سازمان داد، این بهترین شیوه مبارزه است. من اما اعتصاب غذای این زندانیان را نه محکوم می کنم و نه مورد شماتت قرار می دهم. یکی از زندانیان اعتصابی از دیاربکر طی نامه ای که در روزنامه های ترکیه نیز انعکاس وسیعی یافته است، نوشته بود: “در این چهاردیواری کار دیگری از دستمان ساخته نیست. مجبوریم با ذوب کردن بدنمان پیغاممان را به بیرون از زندان انتقال دهیم.” باید این پیغام زندانیان سیاسی را به همه رساند. باید از همه خواست که از مطالبات این زندانیان سیاسی بدون قید و شرط دفاع و حمایت کنند. اعتصاب زندانیان سیاسی مذکور و مطالباتشان شایسته بیشترین حمایتها هستند.
١٠ نوامبر ٢٠١٢