اعلام رای محکومیت رژیم اسلامی در دادگاه لاهه و “معمای داروغه”! در حاشیه “گفتار کوتاه ” آقای صارمی

مقدمه:

در ادامه تلاش فعالین تریبونال بین المللی برای افشای جنایات رژیم اسلامی، مرحله دوم پیگیری قانونی جنایات این رژیم در دادگاه لاهه بمدت سه روز (۲۵ تا ۲۷ اکتبر ۲۰۱۲) تشکیل شد و با قرائت حکم قضات این دادگاه(۱و۲) برگ بسیار مهمی از افشای بین المللی جنایات رژیم اسلامی رقم خورد.این پروژه و اسنادش همانطور که رفیق حمید تقوائی تاکید کرد(۳) جهت سیاسی و سمبلیک بسیار مهمی دارد و پایه قانونی مراحل بعدی گسترده کردن کارزار بین المللی بر علیه جنایات رژیم اسلامی خواهد بود. این دادگاه به پایان رسید و حکم خود را اعلام کرد(۲) اما جنبش برای به محاکمه کشیدن رژیم اسلامی تا سرنگونی کاملش و جنبه عملی دادن به مجازاتها بر علیه جانیان رژیم ادامه خواهد داشت. تا همینجا پروژه تیبونال کار بسیار مهمی را از پیش برده و باید به همه دست اندرکارانش و همه شاهدانی که به رغم فشارهای روانی یاد آوری جنایات، این سختی را به جان خریدند و در جلسات این تریبونال و دادگاه شرکت کردند و همه عزیزانی که با سخن و قلم خود این پروژه را حمایت کردند تبریک می گویم.

همانطور که خواننده این سطور در جریانست، از همان ابتدای شروع این پروژه، “چپهائی” دور هم جمع شدند تا اثبات کنند که این پروژه “امپریالیستی” است و بعضی ها پول گرفته اند بعضی های دیگر و قرار است این تریبونال ، پروژه لیبی را در ایران پیاده کند و …خلاصه مثل همیشه نسخه صادر کردند که در قهوه خانه ها باید سنگر گرفت تا پرولتاریا از راه برسد و هم آنها را نجات دهد و هم “دادگاه خلقی” از آسمان نازل گردد! منهم در چند مقاله مثل بسیاری دیگر از دوستان به حمایت از این پروژه مقالاتی نوشتم(۴و۵و۶). رسیدیم به مرحله اعلام حکم در دادگاه لاهه و باز هم منفی بافیهای بسیار نخ نمای “چپی” که دو ریالیش نمی افتد و قرار گذاشته هویتش را در همین مخالف خوانی به اثبات برساند. نمونه بسیار بامزه اش هم مقاله کوتاهی است از جناب سعید صارمی(۷) که موضوع این مقاله است. طبعا نه برای اینکه ایشان قانع شود بلکه برای اینکه خوانندگان ببینند این مالیخولیائی که در “چپ حاشیه نشین” در مغز استخوان عجین است چگونه دینامیکی برایش ساخته است!

(۱)خلاصه احکام دادگاه لاهه:

قبل از ورود به “بحث ” جناب صارمی فکر می کنم خوب باشد نظری بیندازیم به احکام دادگاه لاهه(۳)

“… براساس سوابق فاکتهای اشاره شده تریبونال در میابد:
A. جمهوری اسلامی ایران مسئوکیت کامل و فاحش نقض حقوق بشر علیه شهروندان خود را براساس کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی را عهده دار میباشد.
B. جمهوری اسلامی پرونده قوی دارد که باید در خصوص جنایت علیه بشریت براساس عرف قونین بین المللی که در دهه ۱۳۸۰ در ایران رخ داده، پاسخگو باشد.


تریبونال توصیه میکند که
– جمهوری اسلامی بعنوان مقام اولیه بزرگترین مسئولیت را در بررسی این جنایت و محاکمه عاملین این جنایتها دارد.

– شورای حقوق بشر سازمان ملل یک کمیسیون تحقیق بعنوان گزارشگر ویژه برای بررسی این جنایات ایجاد کند.

– سازمان همکاری اسلامی، دستور دهد تا یک کمیسیون دائمی و مستقلی را ایجاد نماید که به تعیین این موارد نقض موضوع حقوق بشر اولیه پرداخته و به مطالعه و پژوهش حول آن بپردازد.

– دولت ها تعهدات خود تحت قوانین بین المللی ، از جمله ایجاد حوزه های قضایی برای پیگیری و پاسخگویی قضایی مرتکبین فردی، به جرم جنایت علیه بشریت ، را اجرا کنند.

– جامعه مدنی بطور کامل از یافته های این تریبونال حمایت کرده و آن را دنبال کننند.”

 

همانطور که خواننده می بیند، دادگاه لاهه، رژیم اسلامی را رسما برای جنایاتش در دهه ۸۰ میلادی ، مجرم اعلام کرده و توصیه می کند که این جنایات ، در کمیسیون تحقیقی وسیعتر در سازمان ملل، سازمان همکاری اسلامی بررسی مستقل شود و دولتها و جامعه مدنی را بطور مستقل خطاب قرار می دهد که از یافته های این دادگاه حمایت کنند و برای پیگیری قضائی جنایات رژیم اسلامی ادامه دهند.

حالا ببینیم جناب صارمی از موضع “چپ ضد امپریالیست” چه ایرادتی بر این دادگاه دارد:

(۲) جناب صارمی می پرسد :”داروغه کیست؟”

جناب صارمی می پرسد: “داروغه کیست”؟ یعنی به زبان خودمانی، مسئولیت دستگیری و مجازات مجرم با کیست؟ و خودش اینگونه پاسخ می دهد:

“…” داروغه ” هم پیدا شد. تعارف را کنار بگذاریم. در اینجا منظور دولت ” بورکینا فاسو ” و یا ” گینه ” نیستند. ” داروغه ” باید از مجرم قوی تر باشد. وجهه‌ داشته باشد. قدرت داشته باشد. به اصطلاح زورش از مجرم بیشتر باشد. به قول معروف پیدا کنید پرتغال فروش را!

” داروغه ” کسی‌ نیست به جز دولت آمریکا! و این روند هیچ اسم دیگری ندارد به جز ” نظام نوین امپراطوری قدرت ، سلطه و استعمار “!”

چه استدلالی ایشان برای این ادعایش دارد” استدلال ایشان اینست که چون دادگاه خطاب به دولتها کرده و چون دولتها یعنی حکومت آمریکا ..پس داروغه خود حکومت امریکاست! طبعا ایشان بعنوان یک چپ “ضد امپریالیست” که دنیا را دو قطبی می بیند(یا رژیم اسلامی یا حکومتهای سرمایه داری غرب) طبعا هم فرمولش همین می شود که “پرتغال فروش” و داروغه را همان حکومت امریکا می بیند و راضی از یافته خویش ، یکبار دیگر ثابت می کند که نشستن در قهوه خانه و محکوم کردن ، بهترین کار و انقلابی ترین کار بود!

اجازه بدهید چند پاسخ را در مقابل ایشان ارائه دهم:

اولا: با رفیق حمید تقوائی موافقم که در پیامش به فعالین تریبونال اعلام کرد:

“… شاهدین دادگاه با سری برافراشته و با صدائی محکم و با صلابت پرده از جرئیات جنایات حکومت برداشتند، کیفرخواست کل مردم ایران علیه جانیان حاکم را اعلام داشتند و گفتند که قصدشان نه انتقامجوئی بلکه اجرای عدالت است. این دادخواهی امری سیاسی است و مجریان آن در نهایت خود مردم بپاخاسته ایران خواهند بود. دور نیست روزی که مردم انقلابی ایران این رژیم فاشیستی را سرنگون کنند و سران آنرا در دادگاههای علنی و مردمی در خود ایران به محاکمه بکشند. برگزاری دادگاههایی نظیر ایران تریبونال، در شرایطی که هنوز جانیان در حکومتند، نوید دهنده آنست که چنین روزی بزودی فراخواهد رسید.”

مجریان رای دادگاه جنایات رژیم اسلامی، بطور واقعی مردم ایران و مبارزاتشان خواهد بود. تاریخ معاصر نشان داده که اتفاقا حکومتهای غربی هرگز در پی دستگیری و مجازات مجرمین جنایات دیکتاتوریها نبوده اند و هر جا توانسته اند این جانیانرا فراری داده اند. نمونه اش پینوشه و اگر نتوانسته اند جانیان را نجات دهند ، سر آنها را به سرعت زیر آب کرده اند تا رازها برملا نشود(نمونه اش قذافی ها و صدام ها و سایر جانیان دیکتاتور ریز و درشت تا محمد رضا شاه). اساسا و ماهیتا تنها نیروئی که دنبال عدالت جوئی واقعی است، چنبش انقلابی مردم ایرانست و این جناب صارمی است که این تاریخ واقعی را منکر است!

دوما: همانطور که در مقالات قبلی هم تاکیید کردم، چپ ضد امپریالیست، توان دیدن جبهه سوم را ندارد. دنیای ذهنی این چپ دنیای خطی است و جائی برای مبارزه مردم قائل نیست. دنیائی که با ابزارهای مدیای آلترناتیو ، امکان تماس گیری با مردم جهان و فعالین اجتماعی همه دنیا فراهم است، در فرهنگ قهوه خانه ای این چپ ناشناخته است. ابزاری فرهنگی ، سیاسی و قانونی مثل این دادگاه که می تواند وسیله ارتباط گیری با مردم دنیا شود و جنبش جهانی حمایت از مردم ایران را تقویت کند، برای این چپ، بی معنی است! اینست که این چپ، “داروغه را مثل پرتغال فروش:”، فقط حکومت “استعماری” امریکا می بیند و بس! حتی قاضیان این دادگاه از جناب صارمی جلوتر هستند وقتی خطابشانرا نه تنها به حکومتها بلکه به مردم دنیا(جامعه مدنی- یا جامعه غیر دولتی) می کنند! آقای صارمی حتی متن حکم قضات را هم تحریم می کند و فقط بخشی از آنرا که خطاب به دولتهاست تکرار می کند و نتیجه خودش را می گیرد!

سوما: جناب صارمی فکر می کند اگر قضات دادگاه ، دولتها را مورد خطاب قرار می دهند به این معنی است ، لزوما که این دولتهای بیایند و بجای مردم ، حکومت اسلامی را سرنگون کنند! آیا چنین چیزی امکان دارد؟ خود حکومت امریکا اینرا بارها رد کرده! گوش جناب صارمی شنوا نیست! حکومت امریکا رسما اعلام کرده که هرگز قصد تعویض رژیم در ایرانرا ندارد! علتش؟ چندین علت دارد: اولا توانش را ندارند. دوما: دینامیک ایران امکان عروج انقلاب را بالا برده و دخالت از بیرون ممکنست ضد اهداف این حکومتها باشد. لذا حکومت امریکا تنها انتخابش همینست که می بینیم: تا زمانی که مردم ایران برای سرنگونی قطعی رژیم وارد صحنه نشده اند، کنار رژیم خواهد ماند و بعد از آنهم سعی خواهد کرد با مدل لیبی از بالای سر مردم بشود “شریک انقلاب”! در لیبی موفق شدند چون جنبش انقلابی مردم سازمان نداشت و چپ جامعه حاضر نبود اما در ایران؟ البته چپهای امثال جناب صارمی آنزمانهم حتما در قهوه خانه خواهند ماند و مقاله بر علیه حضور چپ در خیابان خواهند نوشت!

بطور واقعی همانطور که تاریخ نشان داده، می شود با فشار از پائین، حکومتهای دنیا را به پذیرش حق مردم ایران وادار کرد. همانطور که رژیم جنایتکار افریقای جنوبی ، با فشار مردم ، مورد بایکوت دنیای غرب قرار گرفت.قدرت انقلاب مردم این توان را دارد که حکومتهای غرب را نیز به کرنش در آورد. این مسیری است که انقلاب ایران باید بگشاید. حکومتهای غرب را با حضور سازمانیافته در خیابانهای ایران با به چالش کشیدن نهائی رژیم اسلامی می توان و باید از پشت رژیم اسلامی کشید بیرون و طبعا “داروغه نهائی” و مجری نهائی احقاق حق مردم ایران ، مردم ایران خواهند بود.

(۳) آقای صارمی و اتهام “خسته شدن از ایجاد اتحاد میان کارگران”!

آقای صارمی می فرماید:

“.. آخرین نکته این است که گویا خیلی‌‌ها از متحد شدن کارگران خسته شده اند و رفته اند سراغ متّحد کردن دولت ها! اما این نکته را بدانید که اگر قرار بود از دولت‌ها چیزی بماسد تا حالا ماسیده بود، وقت خودتان را تلف نکنید، خیلی‌‌های دیگر قبل از شما در نوبت ایستاده اند!”

در ذهن “ضد امپریالیست” آقای صارمی، یا می شود کارگران را متحد کرد یا رفت سراغ “اتحاد دولتهای غربی”! خوب اینهم یک نمونه دیگر از درک خطی و الکنی است که چپ مالیخولیائی را به پدیده ای بی خاصیت در تاریخ ایران تبدیل کرده! راستی آیا نمی شود برای اتحاد کارگران فعالیت کرد و سازمانشان داد و تحزب کمونیستی کارگری را تبلیغ کرد و بطور همزمان برای افشای رژیم اسلامی در خارج کشور مبارزه کرد؟ اگر اینکار را کردیم داریم “اتحاد بین دولتهای غربی” ایجاد می کنیم؟!

بطور واقعی ، وظیفه هر نیروی سیاسی مسئولی است که در حین سازماندهی برای اتحاد قطب چپ جامعه حول مطالبات مشخص جامعه و جول قطب سیاسیش یعنی برنامه کمونیستی و کارگری، به تمامی ابزارهای ایجاد فشار تبلیغاتی روی رژیم توجه کرد . اتفاقا اتحاد طبقه کارگر درون کشور هم با چنین کمپینهائی تقویت می شود. وقتی جامعه ای که بخاطر دیکتاتوری، زبان ارتباطیش با خارج کشور بریده شده، ببیند که عده ای در خارج کشور دارند در سطح بین المللی دادخواهی می کنند، حتما بیشتر ترغیب می شوند و امید می یابند و متحد می شوند. کارگر، دانشجو و فعال اجتماعی درون ایران وقتی به فعالیتهای خارج کشوری در چنین سطحی نگاه می کند، قوت قلب می گیرد. وقتی می بیند که فعالین سیاسی خارج کشور حرکتی واری سازمانی و فرای سیاسی انجام داده اند و حول مسئله مشترکی توانسته اند جمع گردند و کار مشترک ارائه دهند، می فهمد که اینکار شدنی است و طلسم جدائی ها در داخل کشور هم می شکند.

به خلاف ادعای جناب صارمی، من ادعا می کنم که تلاش عزیزان تریبونال اتفاقا به اتحاد چپ جامعه به اتحاد طبقه کارگر و جنبش برای سرنگونی رژیم اسلامی کمک مهمی کرده و افق اتحادهای فراسازمانی را که بر اساس اصولیتی استوار است بسیار شفاف تر و ممگن تر ساخته است. چیزی که در مخیله جناب صارمی و همفکرانش البته نمی گنجد!

بازهم به همه عزیزان دست اندرکار این پروژه صمیمانه تبریک می گویم و به امید همکاریها و موفقیتهای بیشتر!

منابع بیشتر:

(۱) کارزار ایران تریبونال: جمهوری اسلامی ایران در دادگاه ایران تریبونال به جرم جنایت علیه بشریت محکوم شد

http://rowzane.com/index.php/annonce-archiev/82-reports/11475-1391-08-11-10-11-36.html

(۲)فرشاد حسینی:خلاصه فشرده ای از متن قضاوت دادگاه ایران تریبونال

http://rowzane.com/index.php/annonce-archiev/82-reports/11453-1391-08-08-14-40-41.html

(۳) پیام حمید تقوائی به سازماندهندگان دادگاه ایران تریبونال در لاهه: ایران تریبونال اولین گام در به محاکمه کشیدن رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی!

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/40-hamid-t/11459-1391-08-09-15-33-10.html

(۴) سعید صالحی نیا: اهمیت تاریخی تریبونال لندن در محکومیت جنایات رژیم اسلامی و مخالفتهای “چپ” ملی مذهبی

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/10227–qq

(۵) سعید صالحی نیا: تجربه موفق تریبونال لندن و افقهای پیش رو

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/10401-b.html

(۶) سعید صالحی نیا: سعید صالحی نیا: معضلات فکری چپ و پروژه تریبونال بین المللی برای محاکمه جنایات رژیم اسلامی

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/11177-1391-07-07-15-29-05.html

 (۷)سعید صارمی:گفتاری کوتاه در باره تریبونال و نتایجش

http://www.azadi-b.com/J/2012/11/post_261.html