تعجیل جمهوری اسلامی در به ”خانه بخت” فرستادن دختران!

انتشار نوشته زیر که تقرییاً همزمان با رویدادهای عاشورا تهیه شده بود بدلیل اولویت انعکاس این رویدادها به تعویق انداخته شد.
جمهوری اسلامی از اولین روز حاکمیت ارتجاعی اش تا کنون انواع پروژه های اسلامیزه کردن جامعه را سازماندهی و به اجرا در آورده است. این رژیم برای تبدیل کردن «شهروندان» این مملکت به «امتی» سربراه و مطیع احکام ارتجاعی اسلام، به ضرب زور کوشیده است ذهن و شعور و وجدان انسان ها را ۱۴۰۰ سال به عقب برگرداند.
این رژیم در جریان پیاده سازی پروژه های ارتجاعی اش، بیشترین تأکیدها را بر پایمالی حقوق انسانی زنان و تحقیر آنها گذاشته است.
تحمیل حجاب اجباری و پوشش اسلامی به زنان، قانونی کردن حقوق نابرابر آنها با مردان، تفویض قانونی حق انحصار طلاق به مردان، رسمیت قانونی بخشیدن به تعدد ذوجات و چند همسری، اشاعه عرف و فرهنگ و مناسبات مردسالاری، تنها مواردی چند از کل برخوردهای ضدانسانی و زن ستیزانه این رژیم به زنان است.
جمهوری اسلامی برای نهادینه کردن عرف و مناسبات مرد سالارانه و تبدیل کردن آنها به ”هنجارهای اجتماعی”در جامعه، انواع شیوه و شگردها و طرح و پروژه های زن ستیزانه را به اجرا درآورده است.
تازه ترین این طرح ها که اخیراً وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی آن را ”نوید” داده است، طرحی است که بر اساس آن قرار است مضمون و موضوع کتاب های درسی دختران و پسران متفاوت باشد.
حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در نشستی که اخیراً با استانداران کشور داشته است، اعلام کرده است که از این پس مضمون و موضوع کتابهای درسی دختران و پسران بالاتر از ۹ سال متفاوت خواهد بود.
جناب وزیر برای اینکه به این طرح ارتجاعی ”مشروعیت” بدهد و ”مقبولیت و اعتبار” آنرا بالا برد، مهر تأیید”رهبر” را هم بر آن می کوبد و اضافه می کند که این سیستم بر اساس دستورات خود آقا پی ریزی شده است.
سوأل این است که چه خبر است که رژیم هرازگاهی طرحی ارتجاعی برای اجراء به مدارس و محیط های آموزشی می برد؟ چه خبر است که این رژیم بعد از سی سال حاکمیت ارتجاعی خود و بعد از آن همه طرح و پروژه گوناگون اسلامیزه کردن محیط های آموزشی، به فکر این افتاده است که حتی مضمون و محتوی کتب درسی کودکان را هم بر حسب جنسیت شان تعیین کند؟ مگر کتاب های درسی همین امروز دانش آموزان مضمون و موضوع خرافی، ارتجاعی، و ضدیت با حق و حقوق انسانی کم دارند؟ با این جدا سازی کتب کودکان چه هدف خاصی تعقیب می شود؟!
منهای انگیزه سیاسی ایکه در این طرح نهفته است و پایین تر به آن اشاره می شود، ساده ترین جواب این است که هیچکدام از طرح ها و پروژه های تاکنونی این رژیم نتوانسته است که زن را به آنچه که این رژیم می خواهد مطیع کند و بپذیرد که: نیمه است. حقیر است. برده است. ناموس کسی دیگر است. مایملک کسی دیگر است. صغیر است و کسی دیگر باید برایش تصمیم بگیرد.
البته پاسخ این سوأل را جیره خوارانی به نام ”کارشناسان آموزشی” اینگونه داده اند که: «اجرای این پروژه اساساً برای زود آماده کردن دختران برای ازدواج و تشکیل خانواده است.»
همان طوری که جناب وزیر آموزش و پرورش در معرفی این طرح اشاره کرده اند دستور این آماده سازی را خود خامنه ای  صادر فرموده اند!
حتماً آقا تشخیص داده اند که این حد از خوار شمردن زن و مفاهیم مرد سالارانه موجود در کتاب های درسی کودکان، برای بار آوردن زنانی مطیع، تسلیم، و فرمانبر مرد، کافی نیست و باید بجای آموزش علوم و مهارت های فنی، از همان سن کودکی و هرچه سریعتر به دختر بچه های معصوم آداب شوهرداری، بچه داری و … آموزش دهند تا بسرعت آماده رفتن به ”خانه بخت” شوند!
خامنه ای این روزها و در طول خیزش توده ای جاری مردم که می بیند جوانان با چه شوری و با چه جسارتی در صف اول هر اعتراضی فریاد مرگ بر سیستم و نظام اش را سر می دهند و نیمی از همین صفوف جوانان معترض را دختران تشکیل می دهند، هر روز خواب تازه ای برای منفعل کردن و خانه نشین کردن و بی تفاوت ساختن آنها می بیند.
طرح اخیر یکی از این خواب های شوم ایشان است، که اساساً از تفکر ارتجاعی او و ضدیت اسلام با حقوق انسانی زن ناشی می شود.
جمهوری اسلامی به درازای سی سال حاکمیت ارتجاعی اش همواره کوشیده است با اجرای طرح هایی از این دست، خرافات و موهومات مذهبی را جایگزین مفاهیم علوم تجربی و انسانی کند. و محیط های آموزشی را به مرکز اشاعه خرافه های مذهبی و ترویج فرهنگ مرد سالارانه و باز تولید برخوردهای زن ستیزانه و بارآوردن زنانی مطیع، تسلیم، و فرمانبر مرد؛ تبدیل کند.
جمهوری اسلامی از همان روزهای اول مصادره انقلاب توده های مردم و حاکمیت جهل و خرافه اسلامی، همواره کوشیده است با بکار گیری مکانیزم ها و سازماندهی ارگان هایی، افکار و باورهای ارتجاعی را در مراکز آموزشی نهادینه کند و به این ترتیب ذهن و روان کودکان و جوانان و کلاً مردم را از ارزش های انسانی دور و به خرافه های مذهبی مسموم نماید.
باز تولید فرهنگ مردسالارانه و خوارشماری زن، یکی از اهداف ویژه این رژیم است که با اجرای هر پروژه اش تعقیب می شود. پروژه اخیر این هدف را ویژه تر دنبال می کند.
جمهوری اسلامی ظرف چند ماه اخیر دوجینی از این طرح های ارتجاعی را به میدان آورده است: «طرح بردن مدارس به زیر نفوذ حوزه های ”علمیه”، طرح فرستادن آخوند به مدارس، طرح حذف دروس علوم انسانی از واحدهای دانشگاهی،» و بالاخره همین طرح اخیر!
این رژیم بنا به ماهیت ارتجاعی اش ممکن است تا واپسین دم مرگش هم، آنی از اجرای این گونه طرح های ارتجاعی دست برندارد و هر روز با پروژه ارتجاعی جدیدتری به میدان آید، اما همه شواهد حکایت از این دارند که این رژیم بهم ریخته تر از آن است که عمرش وفا کند و نتیجه پروژه های ارتجاعی چند ماه اخیرش را در محیط های آموزشی و از جمله پروژه تفکیک مضمون و موضوع کتب درسی کودکان بر حسب جنسیت شان را، ببیند!
آیا واقعاً این رژیم خود نمی داند که در چه موقعیتی است؟ آیا نمی بیند که مبارزات روزمره توده های مردم می رود که با اولین سوت اعلام حضور کارگران متشکل در میدان، شمارش معکوس زمان مرگش اعلام شود؟! اگر می داند حکمت این تلاش های ارتجاعی را در چه می بیند؟
واقعیت این است که این رژیم بهتر از هر مخالف و هر اپوزیسیونی می داند که آفتابش بر لب بام است. اتفاقاً به میدان آوردن چنین طرح هایی بیشتر از آنکه از ماهیت ارتجاعی اش مایه گرفته باشد، انگیزه هایی سیاسی در بطن دارند.
رژیم برای اینکه وانمود کند که هیچ خبری نیست و هیچ اتفاقی نیفتاده و اوضاع امن و امان است و همه چیز تحت کنترل است و نظام مسلط است و حکومت سر جایش است و طرح ها و پروژه ها هم روتین مطرح می شوند و روتین هم به اجرا در می آیند، با چنین طرح هایی  ظاهر می شود.
به بیانی دیگر انگیزه به میدان آوردن این طرح ها از سوی جمهوری اسلامی صرفنظر از اینکه از ماهیت ارتجاعی اش مایه می گیرد، یک هدف سیاسی بسیار مهمی را هم تعقیب می کند. و آن اینکه می خواهد چنین وانمود کند که هنوز قدرتمند است و حکم می راند. اما این روی بزک کرده این رژیم است. واقعیت این است که اوضاع خراب است و خرابتر هم می شود.
واقعیت این است که درد جمهوری اسلامی بی درمان تر از اینهاست که با آوردن چنین طرح هایی رادیکالیزم موجود در جامعه را، تضعیف کند و مبارزات مردم را عقب نشاند.
با اینحال و علیرغم اینکه این رژیم در چه موقعیتی باشد و با چه ژستی ظاهر شود، باید علیه هر طرح بی فرجامش هم به مبارزه برخاست و به همین بهانه هم که شده میدان کارزار مبارزه برای سرنگونی این رژیم را پر تب و تاب تر کرد. و وادارش ساخت که پروژه اش را با همان دستی که طرح کرده است با همان دستش پس بگیرد!
این رژیم که دو نسل از جوانان این مملکت را زیر پوشش همین طرحها بار آورده است، و با صرف هزینه های گزافی در به اجرا درآوردن و بکار گیری انواع پروژه ها و شگردها برای شستشوی مغزی کودکان و جوانان در مراکز آموزشی، بیشترین تلاش ها را کرده است، امروز به چشم خود می بیند که همین ”دست پرورده” های این رژیم و این نظام، چگونه در خیابانها تصویر رهبران و”مقدس ترین”های این نظام را، لگد مال می کنند! چگونه روز عاشورایش را به کارناوال سیاسی تبدیل می کنند! چگونه دانشگاه ها را رویی سرشان گذاشته اند! چگونه خیابان و دانشگاه را بهم پیوند زده اند! چگونه طناب دار از گردن محکومین به اعدام باز می کنند! و چگونه پاسگاه نیروی انتظامی و مرکز بسیج اش را تسخیر می کنند و مزدورانش را گوشمالی می دهند!
طرح تفکیک محتوی کتب درسی کودکان بر حسب جنیست شان که بر اساس دستور خامنه ای قرار است به اجرا درآید، همان سرنوشتی را خواهد داشت که دیگر طرح های ضد انسانی و ضد فرهنگی تا کنونی داشته اند.
اگر این رژیم با تغییر هر ساله مضمون و محتوی کتب درسی در همه سطوح آموزشی، توانسته است بچه های مردم را سربراه و مسلمان و وفادار به جمهوری اسلامی بارآورد، با طرح اخیرش هم می تواند دختران را برای ازدواج زود رس و خانه نشینی و شوهرداری و بندگی مرد بارآورد.
جمهوری اسلامی اگر توانسته است با زنانه مردانه کردن اتوبوس ها و کلاس های درس و آرایشگاه ها و سالن های ورزشی و پارک ها و… جامعه مدرن ایران را به عقب برگرداند، با تفکیک محتوی کتب درسی دانش آموزان هم خواهد توانست تمایلات نوخواهی جوانان این مملکت را بمیراند و آنها را سربراه بارآورد.
جمهوری اسلامی اگر توانسته است با بکارگیری انواع حیله های شرعی و حقه بازی ها و تعیین سهمیه برای دختران شرکت کننده در آزمون های ورودی دانشگاه ها و مدارس عالی، دختران کمتری به دانشگاه ها راه یابند و آمار ۶۰ درصدی دختران دانشجو را پائین آورد؛ با بکار گیری این طرح هم خواهد توانست شوق و رغبت دختران را برای رفتن به مدرسه بمیراند و عشق و علاقه ازدواج زودرس را در آنها ایجاد کند.
جمهوری اسلامی اگر توانسته است با طرح ”تربیت” معلمان تربیتی و اعزام آنها به مدارس برای جاسوسی کردن و اشاعه خرافه در میان کودکان و جوانان کاری از پیش ببرد و بچه های مردم را آن گونه که خود می خواهد بار آورد، طرح «زود آماده کردن دختران برای ازدواج و تشکیل خانواده» اش هم با موفقیت به اجرا در خواهد آمد!
جمهوری اسلامی که با اجرای آن همه طرح های گوناگون گذشته اش ره به جایی نبرده است، با اجرای این یکی هم ره به جایی نخواهد برد.
در جامعه ای که آمار زنان دانشگاه رفته اش مرز پنجاه درصد را پشت سر گذاشته و آشنایی دخترانش با مظاهر تازگی های دنیای امروز دست کمی از دختران اروپایی ندارد، و تکنولوژی امروز آنها را به دنیای خارج وصل کرده است و مرتب خود را به روز می کنند، حتی اگر هم موضوعات بمراتب ارتجاعی تری هم در کتب درسی آنها بگنجانند و بیشترین موضوعات کتاب های درسی آنها را به آموزش تر و خشک کردن بچه و آداب شوهرداری و پختن آش نذری اختصاص دهند، و در کلاس های آنها اندر محاسن ”عصمت و عفت” موعظه کنند، به محض فارغ شدن از این تحمیل ها، سراغ همان چیزهایی می روند که باید بروند. موسیقی راک و رپ شان را گوش می دهند. با جوانان آن سر دنیا چَت اینترنتی می کنند، و پاسخ کنجکاوی های علمی و اجتماعی و سیاسی شان را از سایت ها و کانال های ماهواره ای تلویزیونی و کتاب های مارکسیستی می گیرند، و با سر و وضعی دیگر در محافل جوانانه شان ظاهر می شوند، و در خیابان ها علیه این رژیم و این نظام و دین و آئینش شعار می دهند، و پیش می تازند.
آقای خامنه ای این آرزو را باید بگور ببرد که آداب قبایل قریش را در این مملکت احیاء کند و به ضرب آموزش اجباری، کودکان را از سن ۹ سالگی آماده رفتن به خانه شوهر کند.
لابد جناب ”رهبر” با دیدن آمار عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به وحشت افتاده است که اعلام کرده است ۸۰٪ از دختران دبیرستانی مملکت اسلامی ایشان دوست پسر دارند.
وحشت و نگرانی آقا و اطرافیانش از هرچه باشد، با این طرح های ارتجاعی نخواهند توانست برای ”رضای خدا” دختران را از ”معصیت” رابطه آزاد جنسی مصون دارند و هرچه زودتر به خانه شوهر بفرستند.
با هر طرحی که اینها بخواهند دختران و پسران را از هم تفکیک کنند، خود جوان ها می دانند که چگونه این موانع را دور بزنند و از حق طبیعی و انسانی خود برخوردار شوند و از جوانی شان لذت ببرند.
واقعیت این است که طرح تعیین محتوای کتب درسی کودکان بر حسب جنسیت آنها نیز، به همان درجه موفق خواهد شد که دیگر طرح ها بودند!
جالب اینجاست که بسیاری از همین جوان ها که همه این پروژه های ارتجاعی را از سر گذرانده و در مکتب اسلام ”بارآمده” اند، به محض اینکه پای شان به دانشگاه می رسد سر از محافل دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و سوسیالیست در می آورند و همه آموزه های اسلامی را از یاد خود می برند و بازو در بازوی جنس مخالف در صحن دانشگاه ها و در خیابانهای شهر، سرود انقلابی می خوانند و بر علیه جمهوری اسلامی و علیه آپارتاید جنسی و علیه نابرابری زن و مرد شعار می دهند.
واقعیت این است که بسیاری از دانش آموزان و جوانان ایران بیش از آنچه که متأثر از آموزه های ارتجاعی باشند که در مدارس به آنها القاء و تحمیل می کنند، از تازگی های دنیای امروز بهره می گیرند.
همین جوان کم سال و کم تجربه اما هوشمند و امروزی، از روی همین طرح های جدایی می داند که  تبعیض جنسی یعنی چه ، زن ستیزی و تحجر یعنی چه، مردسالاری و خوار شماری زن یعنی چه؟
جمهوری اسلامی با ادامه طرح های پیشین اش و با اجرای طرح «تثبیت تبعیض جنسی» می تواند بخشی از وقت و انرژی و عمر جوانان را تباه کند، اما نمی تواند و نخواهد توانست تمایلات آزادیخواهی و برابری طلبی آنها و ضدیت شان علیه نابرابری جنسی و تحقیر زن را از بین ببرد.
اگر از سویی خامنه ای و دم و دستگاه دولتی با آوردن طرح های خوار شماری زن، تلاش دارند تا زنان را از کانون های آموزشی و اجتماعی و میدان مبارزه به کنج خانه بفرستند، آن سوی دیگر زنان برای هرآنچه که از دست داده اند و هرآنچه که شایسته بدست آوردنش هستند، در این کانون ها و در این میدان ها در خروشند.
اگر خامنه ای و چاکرانش با این طرح ها می کوشند ”ارزش” های اسلامی را ملکه ذهن زنان این جامعه کنند و حجاب را بالاترین ارزش ها برای زن تعریف می کنند، زنان شجاع از هر فرصتی که به چنگ آورند، خفت این ارزش ها را از سر خود باز می کنند و آنرا دور می اندازند.
حتماً جناب ”رهبر” خبر دارند که چگونه زنان شجاع کاراته کار در مسابقات بین المللی در آلمان در برابر دوربین تلویزیون های عالم بدون حجاب ظاهر شدند و یکی از ”مقدس” ترین ”ارزش” های اسلام و جمهوری اسلامی را برباد دادند.
لابد بعد از این اتفاق که برخی از نمایندگان مجلس آن را فاجعه نامیدند و گفتند که این مصیبت بزرگی است و باید برای آن خون گریه کرد، در خلوت خودشان برای این نه گفتن زنان به حجاب، خون گریسته اند.
حتماً خود آقا هم آن تکه هایی از ویدیو کلیپ هایی که تلویزیون های جهان نشان می دهند که چگونه در روز ”عاشورای حسینی” زنان و دختران بدون حجاب مرگ بر اصل ولایت فقیه سر می دهند، دیده اند.
آقای خامنه ای باید بداند با این روندی که مبارزات جاری در پیش گرفته است هر روزه تا روز مرگ نظام اسلامی اش، باید بخاطر زیر پا رفتن یکی پس از دیگری ارزش های اسلامی اش خون، بگرید!