دو ماه شد سه ماه ، خانه شد چادر

کارگران، گرانی و زلزله
مطلب سوم

سایت “آفتاب” نوشته؛ دوماه شد سه ماه، خانه شد چادر، و نوشته؛ «اینک ، نه دو ماه ، که سه ماه از آن روز و آن وعده شیرین می گذرد و آخرین خبر این است که هلال احمر اعلام کرده است برای زلزله زده ها چادرهای جدید می فرستد ولباس گرم بین شان توزیع می کند.».
مساله زلزله در آذربایجان شرقی با شدت گرفتن بحران و تورم و گرانی و آشفتگی اوضاع سیاسی در ایران تا حدودی به حاشیه رفت. از همان روزهای اول این زلزله خانمان برانداز، مساله رابطه دولت و مردم زلزله زده از قالب رابطه دولت بعنوان مسئول کمک رسانی و ساختن خانه و سرپناه، خارج گردید. در خلال این حادثه، فاصله و شکاف مردم زلزله زده و دولت بی اعتنا به مشقات مردم زلزله زده، عیان شد. خودیهایشان نوشته اند: “سخن این نوشتار البته نقد ” وعده ی داده شده و انجام نشده” نیست ، چه آن که در این مملکت ، اگر وعده ای سر وقتش محقق شد ، جای تعجب دارد و از این روی ، نیکزاد ،(وزیر راه و شهرسازی) کاری خلاف عرف نکرده که شایسته نکوهش باشد ؛ او در سرزمین وعده ها ،همانند دیگران ، وعده ای داده و رفته است ، همین! ”
(سایت آفتاب ٢٩مهرماه ١٣٩١)
همین سایت خودی حال و روز و آن شکاف و فاصله عمیق دولت و مردم آذربایجان را به این شکل بیان کرده است “وزیر راه و شهرسازی که در بحبوحه زلزله آذربایجان همراه احمدی نژاد به مکه رفته بود تا حج مستحبی به جای بیاورد ، روز ٢٨ مرداد ، یعنی یک هفته بعد از زلزله ، به مناطق آسیب دیده رفت. او که در آن ایام به خاطر این تأخیر ، تحت انتقادات شدید افکار عمومی قرار داشت ، شاید برای رهایی از موج نقدها ، وعده ای ناممکن به سیاهه بلند بالای وعده های دولت دهم افزود: دو ماهه ، مناطق زلزله زده را می سازیم ، زلزله زده ها ، فصل سرما را در خانه های خود خواهند بود ؛ من اطمینان می دهم! اینک ، نه دو ماه ، که سه ماه از آن روز و آن وعده شیرین می گذرد و آخرین خبر این است که هلال احمر اعلام کرده است برای زلزله زده ها چادرهای جدید می فرستد ولباس گرم بین شان توزیع می کند”.

بحث در باره زلزله زدگان و تامین مسکن و بازسازی کامل مناطق زلزله زده نیازی به آژیتاسیون و افشاگری ندارد. همین چند کلام از سایت خودیهایشان کافی است تا فاجعه ویرانگر زلزله و “مسئولیت” دولت را فهمید. مساله زلزله یک واقعیت و اتفاق مهم سیاسی در شکل رابطه دولت و جامعه را، به صحنه سیاسی و اجتماعی در ایران تحت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی اضافه کرد. شکاف عمیق دولت و حاکمیت با جامعه! اما البته که این شکاف بی ربطی دولت و دستگاه حاکمیت را در نظام پهلویها بویژه از سالهای دهه پنچاه ببعد را تجربه کرده ایم. در آن سالها دزدی و ثروت اندوزی و شکاف طبقه کارگر و مزدبگیر جامعه هر روز بیشتر میشد. ثروت و منابع مالی در ایران در دست بورژواها و ارتشبدها و بانکداران و سناتورها بود. طبقه کارگر تحت شدیدترین استثمار بود و خیل وسیع کارگران مهاجر در حاشیه شهرها بر تعداد حلبی آبادها میفزود.
سیمای سیاسی و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی ایران امروز بسیار آشفته تر و بحرانی تر از آن سالهای قبل از قیام است. حادثه زلزله مساله چگونگی رابطه دولت و دستگاه حاکم با مردم و جامعه را، روشنتر کرد. صورت مسئله این نیست که جمهوری اسلامی در برابر زلزله غافلگیر شد و یا با تاخیر عکس العمل نشان داد، بلکه آن شکاف عمیقی است که مابین کل نظام جمهوری اسلامی با جامعه و طبقه کارگر وجود دارد. این شکاف و جدا شدن رژیم از زندگی، مطالبات و کمک رسانی را، ما با فاجعه زلزله بشکل عریان می بینیم.

در یک کلام رابطه جمهوری اسلامی و زلزله زدگان آذربایجان شرقی در سکوت و بی اعتنایی آنها به مردم، ناشی از یک فاکتور جدی و عمیقا سیاسی در دل اوضاع نابسامانی است که هر روز بیشتر ار همیشه عمیقتر شده و جمهوری اسلامی را در موقعیت سراشیبی قرار داده است.
مساله دوم اما در همین رابطه، تشخیص درست این فاکتور است. ایجاد سنگرهای محکم، سازمانیافته، خیزشهای خودجوش و ظاهر شدن طبقه کارگر بعنوان فراخوان دهنده رهایی جامعه از دست این جنایتکاران است. سنگر اول در شکل موج اعتراضات کارگری در اشکال مختلف هم اکنون در ابعادی وسیع در جریان است. مساله گرهی و محوری مبارزه ای مداوم و تعطیل ناپذیر علیه گرانی و فقر و فلاکتی است که هر ساعت و هر دقیقه ای به طبقه کارگر، زلزله زدگان و مزدبگیران جامعه تحمیل میشود. سنگربندی طبقه کارگر در مقابل اوضاع کنونی مساله ای حیاتی شده است. این سنگر بندی اگر با موانع جدی از جمله تفرقه در میان سخنگویان و رهبران جنبش کارگری روبرو شده است، راه حل این است که بر این موانع فائق بیایند. این تفرقه با توصیه و خواهش میکنم رفع شدنی نیست. در دل تحرک و دخالتگری اجتماعی و مطالباتی قابل تخفیف و تحقق است. طومار بیش از بیست هزار امضا میدانی واقعی برای این بهم نزدیک شدن و پهناور کردن عرصه مبارزه علیه گرانی و برای افزایش دستمزدها است.
مساله کارگران زلزله و گرانی است. به هر درجه مسائل زلزله زدگان آذربایجان شرقی مورد توجه محافل فعالین کارگری قرار گیرد، خواست و رسیدگی به زندگی آنها، تامین مسکن و رفاه و بهداشت، بیمارستان و مدرسه برای کودکان زلزله زده توسط کارگران در نامه، طومار و اعتراضات آنها مطرح شود، کارگران و محافل و تشکلهای کارگران در نزد مردم مصیبت دیده و مناطق زلزله زده مورد توجه قرار خواهند گرفت.