“اعتصابات کارگری ابزار نیرومند در مبارزه برای پیروزی انقلاب”

“برخیزید شما ای شیران خفته!..

با جمعی بسیار، شکست نایذیر..

زنجیرانی را که هنگام خواب بر شما افکنده‌اند به تکان آرید!..

و آنها را همچون شبنمی که به زمین میریزد، بیفشانید..

شما بسیارید.. آنها اندکند!..”

(النور مارکس – سخنرانی بمناسبت اول ماه مه ۱۸۹۰ در هاید پارک لندن)

 

مقدمه:

دوست کارگری از ایران اخیرا در پیغامی از من خواسته بود تا برایش وضعیت کنونی طبقه کارگر و نقشی را که می تواند در پیشبرد اهداف انقلاب داشته باشد، توضیح دهم. خواستم از طریق نوشتن این مقاله کوتاه برداشت خودم را از آنچه که بر کارگران در ایران می گذرد، و پتانسیل و وسعت تاثیرگذاری مبارزات آنها در تعیین کردن سرنوشت کل جامعه، هم برای این دوست خوبم و هم برای سایر خوانندگان عزیز بیان نمایم.

در این مقاله ابتدا می پردازم به توضیح نقش مطالبات صنفی کارگران در ایران و رابطه آن با مبارزات سیاسی، سپس از نزدیک به چند حرکت مهم اخیر کارگران ایرانی نگاهی می اندازم، و در قسمتهای بعدی مقاله نیز به بحث های کلی تری مربوط به جایگاه طبقه کارگر در نظام سرمایه داری، و مکانیزم آزاد سازی انسان از مشکلاتش در جهان امروز خواهم پرداخت.

مطالبات صنفی یا مبارزات سیاسی

سالهاست که در کشور ایران بسیاری از کارخانه ها و مراکز تولیدی تحت کنترل شدید نیروهای دولتی قرار گرفته اند. این مکانها بمثابه بخشهای مهم تولید سرمایه و گردش سیستم موجود، یا متعلق به دولت می باشند و یا اینکه با دخالت مستقیم دولت اداره می شوند. شوراهای اسلامی، حراست و سایر ارگانهای پلیسی و امنیتی، در کلیه کارخانجات اعم از دولتی و غیر دولتی، ابزاری بوده اند در دست دولت و کارفرمایان برای ایجاد فشار، کنترل و سرکوب مبارزات کارگری، و در نتیجه تداوم سیستم موجود.

اما همین دستگاه کنترل و شیوه سرکوب بکار گرفته شده توسط دولت، بنابر ماهیت خویش، زمینه تبدیل هرگونه اعتراضات و اعتصابات کارگری را به حرکتهای سیاسی فراهم ساخته است. کارگران ایرانی با هرگونه حرکت اعتراضی که انجام می دهند، حتی برای ابتدائی ترین مطالباتشان، بلافاصله نه تنها در برابر کارفرمایان و نهادهای کنترل، بلکه در برابر کل سیستم حاکم و دولت محافظ و نگاهدارنده آن قرار می گیرند.

مبارزات خستگی ناپذیر این طبقه در جهت خنثی نمودن تلاشهای رژیم برای برقراری اختناق و سکون محض، موجب بوجود آمدن یک توازن قوای معینی بین دولت از سوئی، و طبقه کارگر از سوی دیگر گشته است. این شرایط و ویژگیهای خاص طبقه کارگر در ایران، علیرغم مصائب و سختیهای موجود، به آن قدرت تاثیرگذاری شگرفی می بخشد. کارگران مبارز ایران تاکنون هر بار با تلاشهایشان به اشکال مختلف در جهت بدست آوردن خواسته ها و مطالبات صنفی خویش، کل رژیم سرمایه داری حاکم را به چالش کشیده اند.

پتانسیل بالای تبدیل اعتراضات کارگری در ایران، به جنبش سیاسی آنها را از کارگران سایر کشورها متمایز می سازد. بعنوان مثال، در کشورهای غربی مبارزات این طبقه معمولا در قالب بهبود شرایط کاری باقی می ماند. گاه این تلاشها به اهداف کوتاه مدت و یا میان مدت خود می رسند، و در نتیجه نیاز به تغییر زیربنایی سیستم لزوما لمس و یا مطرح نمی شود. همچنین، نمایندگی مبارزات کارگران ایرانی توسط نیروهای چپ در برخی از نهادها و کمیته های علنی، که خود حاصل مبارزات پیگیر این طبقه می باشد؛ نقطه قوت دیگری به او بخشیده است که آنرا از کارگران در سایر کشورهای عقب مانده و تحت کنترل، متمایز می سازد.

نگاهی مشخص به مبارزات اخیر کارگران در ایران

پابپای اِعمال فشار و سرکوب توسط دولت در کارخانه ها، کارگران مبارز ایران قهرمانانه اعتراضاتشان را در جهت دستیابی به خواسته های بحق خویش، در جای جای این کشور ادامه داده اند.

از جمله جدیدترین حرکتهای اعتراضی این کارگران، می توان به دو فعالیت چشمگیر اشاره نمود – اعتصاب کارگران صنایع فلزی تهران، و تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان:

در روز شنبه بیست و دوم مهرماه، حدود ۶۰۰ نفر از کارگران صنایع فلزی شماره یک و دو در مقابل وزارت کار در خیابان آزادی تهران دست به تجمع زدند، و خواهان پرداخت فوری حقوق پرداخت نشده خود، و نیز رسیدگی به مساله بیمه، رفع موانع بازنشستگی تعدادی از کارگران و تمدید دفترچه های درمانیشان شدند.

در این تجمع کارگران خیابان آزادی را مسدود کرده، و وارد مذاکره با مقامات وزارت کار شدند. اما پاسخ وزارت کار به کارگرانی که چند ماه حقوق شان را دریافت نکرده بودند، همانگونه که انتظار می رفت بهیچوجه قانع کننده نبود. در برابر خواسته های بحق کارگران، از آنها “خواسته شد” تا جهت حل مشکل بازنشستگی تعدادی از کارگران و بیمه درمانی آنها، هفت درصد بیمه بیکاری را بجای کارفرما پرداخت کنند؛ و نیز اعلام شد که دستمزدهای معوقه نه به وزارت کار، بلکه به وزارت صنایع مربوط می شود. طبق گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران تجمع اعتراضی خود را به مقابل وزارت صنایع منتقل کردند، اما وزارت صنایع هیچگونه اقدامی برای پاسخ دادن به خواسته های کارگران نکرد. از اینرو کارگران از صبح فردای همانروز اقدام به تجمع اعتراضی در مقابل استانداری نمودند. در این تجمع اعتراضی استاندار ناگزیر به حاضر شدن و شنیدن خواسته های کارگران شد.

همزمان با حرکت اعتراضی کارگران صنایع فلزی تهران، حدود ۲۰۰۰ نفر از کارکنان بازنشسته ذوب آهن اصفهان نیز، بدلیل عدم پرداخت حقوق بازنشستگی خود در مقابل اداره بازنشستگی در خیابان نشاط اصفهان دست به تجمع زدند، و با سخنرانی و دادن شعارهایی انزجار خود را از شرایط موجود حاکم بر آنها بیان کردند. در پی این تجمع که تا عصر همانروز ادامه داشت، ۲۰ نفر بعنوان نمایندگان اعتراض کنندگان به تهران رفته و در مقابل دفتر احمدی نژاد تجمع نمودند. این عمل موجب شد که رحیمی معاون احمدی نژاد، در جمع نمایندگان ظاهر شود و اعلام کند که مبلغی بابت پرداخت حقوقهای معوقه کارگران به حساب ذوب آهن اصفهان خواهد ریخت. بهرحال کارگران بازنشسته اصفهان، با تجربه ای که از اینگونه وعده های نامشخص و دروغین داشته اند، جهت دریافت پاسخی روشن، با تجمعات مجدد، خوابیدن و مسدود کردن خیابان و نیز دادن شعارهایی برعلیه مسئولین، در روزهای پی در پی بعد از آنروز تا کنون، خواسته های خویش را قاطعانه پیگیری کردنده اند، و با اینکار عزم راسخ خود را برای گرفتن حقوق خویش نشان داده اند.

بجز از موارد اعتراضی ذکر شده در بالا، از جمله مبارزات و تلاشهای اخیر کارگران ایرانی، همچنین می توان به: طومار بیش از بیست هزار امضا، تجمع رانندگان و کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در مقابل ساختمان شهرداری، تجمع رانندگان شرکت واحد در مقابل ساختمان شورای شهر، اعتراض کارگران پروژه قطار شهری مشهد به عدم دریافت ۳ ماه حقوق خویش، اعتصاب رانندگان کارخانه سیمان ارومیه و تجمعات اعتراضی کارگران ریسندگی خاوررشت در مقابل استانداری گیلان اشاره کرد، که جملگی در طی تنها چند هفته اخیر اتفاق افتاده اند.

شدت اعتراضات کارگران مبارز ایرانی به حدی رسیده است که اخیرا نایب رئیس کمیسیون اقتصادی، درماندگی دولت را چنین اعلام کرده: “موفقیت دولت یازدهم‏ در گرو توجه به کارگران است.”

نگاهی کلٌی به مکانیزم آزاد سازی طبقه کارگر

پایان دادن به بهره کشی انسان از انسان، و برقرار ساختن جامعه بدون طبقه، روندی ساده نیست. اما به همان اندازه که در وجود تک تک انسانها نیاز به آزادی، رشد و بالندگی در ظرفیت شایسته او وجود دارد، می تواند؛ و باید امکانپذیر باشد.

 آزاد سازی جوامع انسانی، از طریق انقلابات اجتماعی و پایان یافتن کار مزدی، طی روند تحولات سوسیالیستی آغاز می شود. در بوجود آوردن و پیروزی این انقلابات نقش طبقه کارگر بسیار موثر و سرنوشت ساز می باشد. در جامعه ایران، همانطور که در بالا اشاره شد، بنابر دخالت مستقیم دولت در کنترل کارخانه ها، و مبارزات پیگیر کارگران برای اجازه ندادن به تثبیت یکجانبه این نیروها، توازن خاصی بین این دو نیروی متقابل بوجود آمده، و وضعیت کارگران را بگونه ای شکل داده که هر نوع اعتراضی از جانب آنها، به مبارزه مستقیم با دولت، و در نتیجه به یک فعالیت سیاسی بدل می گردد.

اعتصابات، و بخصوص اعتصابات سراسری می توانند نقش سرنوشت سازی را در براندازی رژیم ایفا کنند. کارگران از طریق دست زدن به چنین فعالیتهایی، در واقع قدرت خود را نه تنها به دولت و حامیان سرمایه ثابت می کنند و آنانرا به وحشت می اندازند، بلکه خود نیز هر بار بیشتر از پیش پی به توان واقعی خود در بلرزه انداختن پیکر سیستم، و جابجایی قدرتها خواهند برد.

هر بار که کارگران با بکار گرفتن این شیوه آرام ولی موثر مبارزه، و سرباز زدن از حاضر شدن در محل کار گوشه ای از سیستم موجود را مختل می سازند، بتجربه پی خواهند برد که چگونه سایر شعبات اقتصادی و سیاسی جامعه نیز از این موضوع صدمه خواهند دید، و بیش از بار قبل خواهند توانست واقعیتها را از نزدیک مشاهده کنند و پی به پتانسیل آزادسازی کل جامعه توسط نیروی لایزال خود ببرند.

کمونیستهای کارگری همچنین معتقد به اهمیت بزرگ تشکل و تحزب کارگری، در پیروزی انقلاب می باشند.

ما معتقدیم که هرچقدر کارگران با هم ارتباتشان را محکم تر سازند، و هرقدر تلاشهایشان را با هم همسوتر و همزمان تر بسازند، از امکانات بالاتری برای دستیابی به اهداف خود برخوردار خواهند شد.

سازماندهی موثر جنبشهای کارگری از طریق تشکیل مجامع عمومی کارگری، و بوجود آوردن اتحاد و یکپارچگی در صفوف آنها امکانپذیر می شود.

سازماندهی سیاسی طبقه کارگر برای کسب قدرت سیاسی، از درون تحزب کمونیستی و کارگری فراهم می شود. حزب کمونیست کارگری ایران با جای دادن اصول آزادی بدون قید و شرط بیان، پذیرش رقابت کمونیستها در نظام شورائی، و مخالفت با نظام تک حزبی در برنامه سیاسی خود؛ و همچنین قرار دادن اصل مهم لغو طبقات و سیستم کارمزدی در برنامه اقتصادی اش؛ بعنوان حزب راستین طبقه کارگر، جایگاه مناسبی را برای سازمانیابی و انسجام هر چه بیشتر کارگران ایرانی بوجود آورده است.

رسالت تاریخی پرولتاریا

من در مقاله قبلی ام با عنوان “چرا طبقه کارگر تنها طبقه ای است که می‌ تواند آزاد کننده بشریت باشد؟”، بزبان ساده و از زوایای مختلف چگونگی رشد روزافزون کمٌی طبقه کارگر را در مقایسه با طبقه کوچک سرمایه دار، بررسی کرده ام. (خوانندگان علاقمند می توانند به لینک نشان داده شده در زیر رجوع نمایند).

با رشد سرمایه داری و پیوستن هرچه بیشتر سایر طبقات و قشرهای اجتماعی به طبقه کارگر، یعنی طبقه ای که برای امرار معاش و بقای خویش ناگزیر به فروختن نیروی کارش – بشکل کار یدی یا فکری – می باشد؛ امروز اکثریت مردم تمام جوامع دنیا را این طبقه تشکیل می دهد. در نتیجه، نیازهای این طبقه و خواسته هایش برای هرآنچه که بهبود وضع او را ممکن می سازد، در واقع همان نیازها و مطالبات مردم دنیا در ظرفیت وسیع خود می باشند. دستیابی این طبقه به خواسته های واقعی خویش، همان دستیابی به خواسته های اکثریت قریب به اتفاق مردم، و در مقابلش؛ ضرر و زیان طبقه بسیار کوچک سرمایه دار خواهد بود.

داخل شدن به چرخه حاکم بر سیستم سرمایه داری، که در آن انسان یا جزوی از استثمار شوندگان می شود (با احتمال بیشتر)، و یا برعکس به استثمار دیگران خواهد پرداخت (با احتمال بسیار کمتر)؛ سرنوشت گریزناپذیر همه انسانهای عصر ماست. تا زمانیکه بر هر جامعه ای سرمایه حاکمیت دارد، نیروی کار افراد، واقعیتهای زندگی، و حتی فکر و آمال آنها، همه بنحوی توسط این غول دست ساخته خود او کنترل می شوند.

انسان در این جامعه نمی تواند آزاد باشد، هویت مستقل خود را از دست می دهد، و در نتیجه از خودبیگانگی یکی از احساسات بسیار شایع موجود برای انسانها در این نوع جوامع است. در جامعه ای که همه چیز در خدمت رشد سرمایه بکار گرفته می شود، هرگونه ساختار اجتماعی و سیاسی، مناسبات فرهنگی، ایدئولوژیها و مذاهب، همه و همه تبدیل به ابزاری می شوند برای مخفی نمودن این جوهر ذاتی و این امر بدیهی که در این سیستم از انسان چیزی بجز پذیرفتن امر نابرابری، و به اشکال مختلف در خدمت تولید سود برای عده ای معدود گشتن، انتظاری نمی رود.

و از آنجا که طبقه ای که بیشترین زیان از سوی سیستم موجود به او می رسد طبقه کارگر می باشد، تنها طبقه ای نیز که می تواند نماینده راستین انقلاب باشد و آنرا تا آخرین مرحله پیروزی همراهی کند؛ همان طبقه کارگر است. آنها که از تغییر بنیادی سیستم و تبدیل آن به یک سیستم آزاد و برابر سود خواهند برد، همان اکثریت قریب به اتفاق جامعه می باشند، که در سراسر زندگی طولانی سیستم موجود به انواع مختلف استثمار و از حقوق مسلم خویش محروم گشته اند.

با پیروزی طبقه کارگر و محو سیستم کارمزدی، انسان خواهد توانست برای اولین بار سیستمی را بسازد که بجای دربند شدنش، کلیه ابعاد وجودی او را شکوفا سازد؛ سیستمی باشد که در آن انسان بتواند هویت واقعی خویش را بازشناسد.

منابع:

زهره مهرجو – چرا طبقه کارگر تنها طبقه ای است که می‌ تواند آزاد کننده بشریت باشد؟

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/168-1391-01-17-20-21-57/9104-b.html

کارگران صنایع فلزی تهران دست به تجمعات اعتراضی زدند – اطلاعیه حزب کمونیست کارگری:

http://www.rowzane.com/index.php/annonce-archiev/60-kargari/11293-1391-07-23-09-32-25.html

اطلاعیه شماره ١١: کارگران بازنشسته ذوب آهن – حزب کمونیست کارگری:

http://www.rowzane.com/index.php/annonce-archiev/60-kargari/11301-1391-07-25-05-01-22.html

۲۰ هزار کارگر خواستار افزایش دستمزد در نیمه دوم سال شدند – ایلنا خبرگزاری کار ایران:

http://ilna.ir/news/news.cfm?id=5469

قدرت طبقه کارگر در چیست؟ متن سخنرانی حمید تقوائی در مراسم اول ماه مه ٢٠١٠ در تورنتو، کانادا:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/40-hamid-t/9673-1391-02-06-20-28-53.html

مصاحبه با حمید تقوائی – اعتصابات سراسری کارگران، ابزار کارساز انقلاب برای سرنگونی جمهوری اسلامی:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/40-hamid-t/6392-1390-01-10-15-38-15.html

حمید تقوائی – جایگاه نظریه “حزب و قدرت سیاسی” در تحزب سیاسی طبقه کارگر:

http://www.rowzane.com/index.php/component/content/article/86-am-maqalat/10433–q-q-

چگونه اعتراضات خودبخودی و پراکنده کارگران می تواند رژیم اسلامی را بیندازد؟ – ناصر اصغری:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/74-nasser-a/9888-1391-02-26-20-13-48.html

خصلت سیاسی مبارزه علیه فقر! تامین افزایش دستمزدها در گرو چیست؟ – نسان نودینیان:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/130-nesan-n/9373-1391-01-04-12-40-01.html

سندیکالیستها و نهادهای سرکوب رژیم در میان کارگران – ناصر اصغری:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/74-nasser-a/10649-b.html

چرا فعالین کارگری را دستگیر میکنند! – نسان نودینیان:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/130-nesan-n/9021-1390-11-21-13-34-21.html

دیوارهای زندان را یارای تجربه مبارزاتی و اتحاد کارگران نیست – ناصر اصغری:

http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/74-nasser-a/58-nasser8.html

جلد اول کتاب “اعتراضات و مسائل کارگری” در سال ۱۳۸۷ – گردآوری توسط نسان نودینیان:

http://www.rowzane.com/index.php/annonce-archiev/60-kargari/9587–q-q-1387-.html

تشکیل اتحادیه آزاد کارگران ایران:

http://www.ofros.com/gozaresh/etehadye_tashkil.pdf

سایت کارگری افق روشن:

http://www.ofros.com/