گفتگوى نسان نودینیان با محمد آسنگران در ارتباط با طومار ٢٠ هزار امضا

نسان نودینیان: گزارش جمع آوری این طومار که تعداد امضا ها به بیست هزار رسیده است منتشر شده است. این طومار با عکس العمل و انعکاس وسیعی در رسانه های داخل وخارج از کشور با عکس العمل وسیعی روبرو شده است. جایگاه  این طومار؟ از چه تاریخی شکل گرفته و استارت جمع آوری امضا زده شد؟ چه خلائی را پر میکند؟ به کدام نیاز معین جواب میدهد؟ گسترده شدن امضاها در گرو کدام اقدامات است؟  

محمد آسنگران:اولا اجازه بدهید هم به شما و هم به بینندگان برنامه تان سلام عرض کنم. مرسی از اینکه این امکان را فراهم کردید که وارد چنین بحثی بشویم. تا آنجای که به خود این طومار بر می گردد این ادامه مجموعه فعالیتهای قبلی علیه دستمزد های زیر خط فقری است که به جامعه تحمیل شده است. این اقدامی در دفاع از معیشت و زندگی کارگران و همه مردم زحمتکش جامعه است. ایده این حرکت تا جائی که من در جریان هستم اول ماه مه مطرح شد. بعنوان یک پروژه ای که یکی از تشکل های کارگری به اسم اتحادیه آزاد کارگران ایران همان موقع استارتش را زد. در آن موقع بحث مراسم های مختلفی بود، بحث اینکه تشکل های کارگری و فعالین کارگری با هم کاری بکنند و… حالا آنها به هر جایی رسیدند به جای خود، ولی این ایده پیگیری شد و بعنوان یک اقدام معین برای افزایش دستمزد کارگران به نسبت تورمی که در جامعه هست. این در واقع یک حرکت دفاع از معیشت و دفاع از زندگی کارگران و مردم زحمتکش است. از سالها قبل هم به نوعی  در اشکال مختلف این نوع اعتراض وجود داشته است. منتها حقیقتش این است که با توجه به مسئله گرانی روز به روز و هر لحظه و بیکاری و عدم تامین حداقل معیشت و قیمت ارز وهزارمشکل دیگر که زندگی غیر قابل تحملی را به جامعه تحمیل کرده است این حرکت را شکل داده است. میخواهم بگویم این یک سنگر بندی در دفاع از زندگی و معیشت است.

همچنانکه گفتم دلایل متعددی برای آغاز این حرکت وجود دارد. کارگران برای دفاع از معیشت خود این اقدام را شروع کردند. این یک سنگر بندی در مقابل تعرض دولت و سرمایه داران است. کارگران دارند میگویند ما خارج از اینکه درجامعه ای زندگی میکنیم که محاصره اقتصادی است و دود آن به چشم ما مردم کم درآمد میرود و شما حاکمان این شرایط را فراهم کرده اید در عین حال دارید طرح یارانه ها را به قول خودتان هدفمند می کنید!؟ ولی درحقیقت سوبسیدها را دارید می زنید. گرانی سر سام آور کاری کرده است که کارگران همان دستمزد کمتر از ۴٠٠ هزار تومانشان هم ارزش قبلی را ندارد.

یعنی ٣٠-۴٠- ۵۰ درصد ارزش ریال پایین آمده است و این روند همچنان ادامه دارد. به این معنا قدرت خرید کارگر را پایین تر از قبل آورده اید. یعنی کارگر دستمزد را با ریال دریافت می کند و به دلار خرید میکند. همین دستمزد چند برابر زیر خط فقر را هم به موقع پرداخت نمیکنند. تازه همانی هم که تحویل می دهند و بلاخره دستمزدشان را پرداخت می کنند برای هزینه یک هفته خانواده کارگری کفاف نمیکند. این در حالی است که خیلی جاها هم پرداخت نمی کنند و بحث دستمزد های معوقه هست. همان هم که پرداخت می کنند ارزش سالهای قبل را ندارد بخاطر اینکه ارزش خود ریال پایین آمده است. همچنانکه گفتم مردم دارند دستمزد را به ریال دریافت می کنند و اجناس را به دلار می خرند و به این معنا فشار غیر قابل تحمل است. بحث این نیست که کارگران مثلا می توانند اقدام بهتر و یا بدتری بکنند، بلاخره باید یک کاری بکنند.

 نسان نودینییان: کارگران در نامه شان نوشته اند «که میانگین دستمزد ما کارگران در سال ۹۰و۹۱ فقط  ۱۳درصد افزایش پیدا کرده است»

محمد آسنگران: هر سال معمولا سر سال یا نزدیک های  نوروز  وقتی سال تازه شروع میشود معمولا دولت و تشکل های کارگری دولتی می نشینند و همراه با کارفرماها حداقل دستمزد را تعیین میکنند. بنابراین طرفهای درگیر در این مورد یک طرف دولت یک طرف کارفرما و یک طرف تشکل های دولتی هستند. اینها می نشینند با هم طرحی را پیش می برند مثلا ١٣ یا ١٧ درصد به دستمزدها اضافه می کنند. اما خارج از اینکه کارگران نقشی در تعیین دستمزد خودشان ندارند این نوع تصمیمات برای افزایش دستمزد تعیین کننده هم نیست. زیرا چند برابر همان درصدی که اضافه شده است از فردای آنروز تورم بالا میرود و کالاها گرانتر میشوند و کارگران نمیتوانند بگویند دستمزدشان اضافه شده است.

یعنی همان درصدی هم که اضافه می کنند روز بعدش چند برابرش را از جیب کارگر در میآورند. اکنون که ارزش  ریال آنقدر پایین آمده است که دیگر اصلا با روزهای قبلش هم قابل مقایسه نیست. حتی در قانون کار خودشان ( قانون کار جمهوری اسلامی) در رابطه با مسائل کاری، آنجا یک بندی دارد که میگویند به نسبت تورم باید دستمزد کارگران در نظر گرفته بشود.الان دیگر کسی از آن هم سراغ نمی گیرد. بخاطر اینکه تورم به قول خود دولت و بانک مرکزی ومجلس وعالم و آدم می دانند که تورم لحظه به لحظه در حال افزایش است و غیر قابل مهار شده است.

تورم وحشتناک است. لحظه به لحظه دارد افزایش پیدا می کند و دستمزد کارگر همچنان مانده سر جای خودش. تازه همان موقعی هم که چند درصدی اضافه کرده اند دستمزدها دو سه برابر زیر خط فقر بود. یعنی همان موقع بانک مرکزی ایران اعلام کرد که خط فقر چیزی نزدیک به ١ میلیون تومان است. ابتدا از هشصد و خورده ای گفتند تا ٩٠٠ هزار و تا ١ میلیون تومان و دستمزد را کمتر از ۴٠٠ هزار تعیین کردند. به این معنا همان موقع هم دستمزدها دو سه برابر زیر خط فقر بود. ولی همان موقع و همین الان هم میبینیم که با توجه به کم ارزش شدن ریال قدرت خرید برای مردم نمی ماند. در مقابل این روند تحمیل شده به جامعه کارگران آمدند به جمع آوری امضا اقدام کردند. گفتند دیگر ما نمی توانیم ساکت بنشینیم، بلاخره حرکتی راه انداختند،اقدامی انجام دادند، تحرکی ایجاد کردند و این تحرک بنظرم مهم است. منتها اینکه این حرکت  به جائی میرسد یا نه به فاکتورهای متعددی مربوط است.

نسان نودینیان: چرا طومار؟ چرا اعتراضات خیابانی نه؟ چرا تجمع و تظاهرات در مقابل مجلس شورای اسلامی نه؟ سوال اول من این بود این ایده طومار جمع کردن چه نیاز وخلا ی را پر میکند؟ در اعتراض کارگر به دولت و به کارفرما و کلا رابطه دستمزدها، بیکاری و کلا به گرانی که الان فی الحال موجود است؟

محمد آسنگران: ببیند ما در ایران با یک موقعیت معینی روبرو هستیم. ایده آلها خیلی چیزهای خوبی هستند. می توانیم ایده آلهای خوبی داشته باشیم. می توانیم بگویم چرا کار من به اینجا ختم بشود. من انقلاب کارگری می خواهم و سرمایه داری را میخواهم ریشه کن کنم. بقیه کارهای دیگر در چهار چوب اصلاحات در درون جامعه سرمایه داری است. در جواب به این تفکر من میگویم خوب این یک سطح بحث است. احزاب سیاسی معینی می توانند شعارهایشان را بدهند، سازمان بدهند و در این جهت فعالیت بکنند. ولی در زندگی واقعی کارگر حتی برای انقلاب کارگری از دفاع از زندگی خودش و از این طریق میخواهد پیش برود.

واضح است که مبارزات علیه دستمزدهای پایین پیش میرود. از ابتدای بوجود آمدن جنبش طبقه کارگر تا حالا اساسا بخش عمده این مبارزات،همیشه بحث اقتصادی بوده است. برای اینکه زندگی شان بهتر بشود و به این معنا این یکی از اقداماتی است که کارگران در پیش گرفته اند. این که چرا خیابان نروند، اینکه چرا نروند جلوی مجلس یا نروند جلوی اداره کار و…. میگویم اگر قدرتش، تشکلش و امکاناتش بود حتما همین کار را میکردند. اگر توان و تعادل قوای دیگری وجود داشت حتما این کار را می کردند. بحث این است که از امکانات موجود باید حرکت کرد تا بتوانیم به آنجا برسیم و گرنه ایده آلها خیلی خوب  هستند.

 نسان نودینیان: بحثی که میشود این است که این طومار در هشت استان جمع شده است، اشکال پراکنده ای بخود گرفته است. این بیست هزار امضا در یکی دو مرکز کارگری نیست. در مراکز مختلف کارگری است که سقف تعداد کارگران احیانا به هزار یا پانصد نفر میرسند. و این نمیتواند قدرت ابراز وجود کارگران را بطور مستقیم خطاب به دولت در راستای ابراز وجود کارگران را به نمایش بگذارد. در صورتیکه این اعتراض در شکل طومار است، در هشت استان تهیه شده، پراکنده است. کارگران را در انتظار قرار میدهد و نه در موضع تعرض.

محمد آسنگران؛میفهمم چی میگویید. یک عده از مخالفین این را می گویند. بنظر من اولین سوالی که مطرح است این است که این نوع آدمهائی که این حرفها را می زنند اصلا متوجه هستند که موقعیت جنبش کارگری چیست؟ متوجه هستند که اصلا کارگر از چه رنج میبرد و باید چی را جواب بدهد.؟ اینها به نظر من نه به کارگر ربطی دارند نه به زندگی واقعی ربط دارند. بخاطر همین است که این حرفها را می زنند. اگرنه اینکه مثلا باید تشکل های سراسری داشت،باید به خیابان آمد و اعتصاب راه انداخت و… لعنت بر منکرش،کی گفته نباید این کارها را کرد. در جواب به این دسته از مخالفین باید گفت بفرما این گویی و این میدان. بفرما برو یک تشکل کارگری سراسری درست کن ببینم چگونه درست میکنید.

همان تشکلهای فعالین کارگری هم که وجود دارند،همین ها هم تحت فشارهستند، دولت جمهوری اسلامی عملا به طور دو فاکتوسندیکای هفت تپه و سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی را به تعطیل کشانده است. بطور واقعی بی خاصیتشان کرده است. از میدان بیرونشان کرد. اکنون فقط یک سنت و یک تاریخ ازشان باقی مانده است. فعالیتی نمیتوانند بکنند. بخاطر اینکه فعالینش را گرفتند،اخراجشان کردند،زندانشان کردند،شکنجه شان کردند و کاری کردند که این تشکلها عملا کار زیادی از دستشان برنیاید. این یک تعادل قوای معین است. یک تعداد تشکل های دیگر هستند بلاخره دارند کاری می کنند، سری می جنبانند و باید انتظار داشت همین ها هم مورد تعرض قرار بگیرند. جمهوری اسلامی ممکن است در مقابل همین تشکلهای دیگر هم همان کار را بکند. همانطور که حمله کرد به کمیته هماهنگی، نزدیک به ۶٠ نفر از فعالینش را گرفت.

می خواهم بگویم که کسی که از دور و از خارج گود دارد ایده های خودش را توضیح میدهد و متوجه تعادل قوا نیست بنظرم بیشتر به فکر قانع کردن ایدئولوژیک خودش است تا دنیای واقعی و زندگی کارگران. اینکه تشکل های کارگری در مراکز کارگری زیر سقف های واحدی بتوانند متشکل بشوند، کاری بکنند، هر کسی که توانش دارد و سرش به تنش می ارزد مشغول این کار است. اینکه تا الان به کجا رسیده ،خوب من میگویم این داستان دیگری است. کسانیکه نقش مبصر بازی میکنند و ازاین حرفها را می زنند هیچ جا نیستند. نه آنجای که همین حد اقل سازمان داده میشود و نه آنجای که حد اکثر ها مطرح هستند اینها هیچ جا نیستند. من خطاب به این دسته از مخالفین میگویم وقتی وجود خارجی ندارید، جا پات جایی معلوم نیست، فقط ادعای ایدئولوژیک می کنید، بیشتر از اینکه راه حل باشید مانع هستید. آدمهای اینجوری،سازمانهای اینجوری،تشکل های اینجوری بطور واقعی  پرتند از قضیه، خارج از گودند، اینها را باید به حال خودشان گذاشت که اوراد ایدئولوژیک نوع خودشان را تکرار بکنند. بر عکس تصور ذهنی این دسته از مخالفین در دنیای واقعی بنظر من این حرکت اخیر کارگران یک نقطه عطف در جنبش کارگری بود. برخلاف این تصویر تقلیل گرایانه که می خواهند کمش کنند و اهمیتش را پایین بیاورند یک نقطه عطف مهم بود در تاریخ جنبش کارگری ایران در چنین شرایطی که حاکمان قهار جامعه را میخواهند به استیصال بکشانند این کم سابقه بوده است.

نسان نودینیان؛این نقطه قدرت ها چی هستند؟

محمد آسنگران: بنظرم اولین نقطه قدرتش این است که یک تعداد از فعالین کارگری رادیکال، ماکزیمالیست، منتقد جامعه سرمایه داری، از موضع چپ و از موضع کارگری آمدند می گویند به این سطح زندگی ما اعتراض داریم. در دفاع از معیشتمان اقدامی شروع کردیم بیایید حمایت کنید و اولین تاثیر اقدامشان این بود که وقتی امضاها به ٢٠ هزار رسید، جامعه را متوجه کارگر کرد. مهم است تا دیروز همین رسانه های موجود، آنهائی که در دست دولت بودند، آنهائی که در خارج در دست جریانات راست بودند، متاسفانه چپ هنوز از رسانه قوی برخوردار نیست ولی تمام این رسانه ها در خدمت چیز دیگری بودند، کارگر کمتر جای در این رسانه ها داشت و معلوم بود. الان کارگر از موضع صاحب جامعه آمده فراخوان میدهد، میگویند ما این امضاها را جمع کردیم، می خواهیم این سطح دستمزد را بالا ببریم، قبول نمی کنیم، باید کاری کرد، کارگران  را فراخوان میدهند، جامعه را فراخوان میدهند، نقطه قدرت اصلی این حرکت این است که این بار بعنوان صاحب اصلی جامعه یک تعداد فعال کارگری جلو آمده اند. اینکه چقدر قدرتشان می رسد این را تحمیل کنند به دولت، مثل هر مبارزه دیگری، اعتصابی را یک جای شروع میکنند تلاش میکنند پیروز بشود. مثلا برای نمونه می گویم شرکت واحد یک اعتراضی را شروع کرد. آمدند خیابان،تظاهرات کردند، همان خیابان آمدنی که بعضیها فکر میکنند تنها راه این است! جمهوری اسلامی هزار و خرده ای را دستگیر کرد. تعدادی را برد و اخراجشان کرد. رهبران و فعالینشان را طولانی مدت زندانی کرد. اسانلو را الان می بینید دیگرسکوت کرده. اسانلو که حرفهایش موقعیت و موضعش به احتمال زیاد همانست که بود. ولی او را وادار کردند که سکوت کند. چرا؟ بخاطر اینکه دهنش را دوختند، تحت فشارش گذاشتند، مورد تهدید و زندان و شکنجه قرارش دادند و آن کاری که نباید میشد به سرش آوردند. همان بلائی که نمیبایست سرش آوردند،الان میبینید که ساکتش کردند. کسی که اینها را نمیبیند و یا میبیند و نمیفهمد در دنیای دیگری زندگی میکند.

نسان نودینیان: در ادامه به جایگاه ویژه تر اجتماعی و تاثیرات این اعتراضات در شرایط کنونی که گرانی بیداد  میکند مردم از دست گرانی به تنگ آمده اند. ما هر روز صدای نفرت و اعتراض آنها را میشنویم. در حالیکه حقوق یک کارگر یک سوم یک سکه آزادی است. به ابعاد گرانی برمیگردیم. اما انتشار طومار با عکس العمل خانه کارگریها و کانون های شورای اسلامی روبرو شد. از جمله “هادی ابوی” سخنگوی کانون عالی انجمن های صنفی کارگران وابسته به دولت گفته است؛ «از جامعه کارگری انتظار داریم که هر گونه مطالبه و خواست را تنها از کانال نمایندگان خود در تشکلهای صنفی کارگری شوراهای اسلامی کار و مجمع عالی نمایندگان در استانهای مربوطه پیگیری کنند تا اینکه به برخی جریانهای خاص متکی شوند.” معنی این عکس العمل چیست؟ این مهم است.

محمد آسنگران: دقیقا من هم فکر می کنم مهم است،بخاطر اینکه دولت، تشکل های دولتی و مقامات خانه کارگر و شوراهای اسلامی متوجه شدند که کارگران برای دفاع از زندگی شان دارند اقدامی می کنند به فراخوان یک تشکل مستقل کارگری آمده اند این فراخوانشان را پیش می برند.از بالای سر آنها و در تقابل با آنها در تقابل با همین تشکل های کارگری دولتی که برای سد و مانع ایجاد کردن در مقابل جنبش کارگری درستشان کرده اند،کارگران آمدند به فراخوان دیگری جواب دادند. بنابر این مقامات دولتی تشکلهای دولتی نمی توانند بگویند این فراخوان هیچی نیست. نمیتوانند آنرا نادیده بگیرند. بلاخره ٢٠ هزار کارگر آمده اند طوماری را امضا کرده اند. طبق آخرین خبر ١٠ هزار امضای دیگر هم در راه است بزودی جمع آوری میشود. تازه خود خانه کارگری ها  بخاطر اینکه از قافله جا نمانند رفتند در استان فارس گفتند ما هم همین کار را می کنیم. خوب خیلی ها از جریانات اپوزسیون چپ سنتی و حاشیه ای متوجه نیستند این فشار کارگر است، فشار همین حرکت است که  آنها را به دست و پا انداخته است. مجبورند یک  کاری  بکنند. این یکی میگوید از طریق تشکل های رسمی دولتی بیائید کاری بکنیم چون ما قانونی هستیم. منظورش این است که آن تشکل های مستقل دیگر قانونی نیستند! میخواهد کارگران را از زاویه امنیتی بترساند. اتفاقا همین حرکت نشان داد همان تشکلی که از نظر دولت غیر قانونی است عملا رسمیت یافت. چون در اکثریت قریب به اتفاق نشریات و رسانه های دولتی و غیر دولتی و مجاز در ایران، اسم این تشکل آمد. اقدامشان مطرح شد. بحث طومار مطرح شد. مخالفت و موافقت در موردش بیان و منتشر شد. بخشی از مقامات دولتی هم گفتند این کاری قانونی است. در خارج کشور هم به همین نسبت.این اولین نتیجه ای است که به نفع کارگران تمام شد. به نفع کل جنبش کارگری تمام شد نه یک تشکل معین٬ این است که میگویم یک قدم کل جنبش کارگری را جلو برد.

نسان نودینیان: این یک قدم روبجلو در شکل ملموس یعنی چه؟

محمد آسنگران: به شکل ملموس اولین مسئله یعنی اینکه بلاخره جامعه متوجه شد تشکل های کارگری مستقل از دولت هستند که دارند در دفاع از معیشتشان فراخوان می دهند به جامعه و دو فاکتو این تشکل خود را به دولت تحمیل کرد و این میدانی برای فعالیت همه تشکلهای کارگری مستقل از دولت باز میکند.

نسان نودینیان: موضع احزاب اپوزیسیون در خارج از کشور احزابی که چپ هستند و طرفدار کارگر هم هستند در قدم اول  میگویند این اقدام خوبی است. و سپس نقدهایشان را شروع میکنند. مساله این است این اقدام خوب است کلی است. کجای اینکار خوب است! آیا این اندازه خوب است که میتونه رو افکار عمومی جامعه تاثیر بگذارد؟. آیا این اندازه خوب است که مقامات و سخنگویان جمهوری اسلامی را به حرف میاورد؟ و بگویند امضا جمع کردن قانونی است(محجوب رئیس خانه کارگر این را گفته است) مشخص است که این اقدام خوب در جامعه گسترش پیدا میکند. این یک مبارزه است علیه فقر، علیه گرانی و برای افزایش دستمزدها.

محمد آسنگران: دقیقا تمام مشکل این نوع چپ این است کا پاش روی زمین نیست. بیشتر اوراد ایدئولوژیک خودشان برایشان مهم است تا نانی به سفره کارگر اضافه بشود. من نوشته یکی از اینها را دیدم، خودش را فعال کارگری هم معرفی کرده است،گفته است “حتی ممکن است فردا بیایند چند درصد به دستمزد کارگران اضافه کنند، این بدرد هیچی نمیخورد این تغییری جدی در زندگی کارگر ایجاد نمیکند” و…. اینجا است که میگویم  این دسته از “چپها” بی ربط به زندگی واقعی و موقعیت کارگر در آن جامعه هستند. من کارگر بلاخره برایم مهم است فردا ١٠ درصد،٢٠ درصد ۵٠ درصد، هر درصدی که ممکن است به دستمزدم اضافه بشود. به این معنا نانی به سفره ام اضافه شده است. برای تو (این نوع چپ) مهم نیست تو شکم سیری مشکل دیگه ای نداری، من همین امروز توی همین جامعه احتیاج دارم شب که میرم خانه خانواده ام نان روی سفره اش باشد. تو برایت مهم نیست، تو فکر می کنی چون هنوز رابطه پایه ای کار و سرمایه تغییر نکرده است و از نظر تو چون هنوز “سوسیالیسم” برقرار نشده پس مهم نیست و به درد نمیخورد و…. من در جواب این دسته از افراد میگویم لطفا برو کنار مزاحم ما نشو ما درد خود و راه مداوای آنرا بلد هستیم. بیربطی این نوع سوسیالیسم و افراد و سازمانها فکر نکنم احتیاج به بحث زیادی داشته باشد. می گم بابا پرتی برو زندگی ات را بکن.

 نسان نودینیان: کدام راه حلهای کارساز و موثری میتواند این جنبش که علیه گرانی است را هدایت کند؟ و طبقه کارگر میرود که خودش را برای قراردادهای جدید و تعیین میزان دستمزدها آماده کند. به نظر شما جمع آوری این امضاها کدام زمینه های مناسب را در این رابطه فراهم خواهد کر؟.

محمد آسنگران: من فکر می کنم اولین کاری که الان میشه کرد نباید فقط به ایده آلها فکر کرد، در مورد ایده آلها هر کسی که فکر میکند کار مهمتری میشه کرد برود انجام بدهد. نه ما و نه کارگران کسی جلو دست اینها را نگرفته است. بروند آن چیزی که درست میدانند انجام بدهند. منتها داستان ما این است که الان باید این کمپین را تقویت کرد. برای اینکه بطور مشخص بدانیم چگونه از نقطه آ به نقطه ب میرویم اول باید همین کمپینی که راه افتاده را تقویت کرد. حمایت کردن، در موردش نوشتن، اظهار نظر کردن، جایگاهش را نشان دادن، تعداد بیشتری امضا جمع کردن و در عین حال این امکان را فراهم کردن که از این حرکت به نفع متشکل شدن باید استفاده کرد. ایجاد شبکه های کارگری قدرتمند تر شدن صف کارگران برای رسیدن به خواسته هایشان و…. اقداماتی است که میتواند پیگیری شود. تعداد زیادی از مراکز کارگری بوسیله فعالین کارگری میتوانند با هم وصل بشوند. با هم مشورت کنند. با هم تصمیم بگیرند. الان مثلا ده هزار امضا دوم در هشت استان جمع آوری شده است. از هر استانی اگر ده تا فعال کارگری با بقیه فعالین در استانهای دیگر آشنا بشوند و ارتباطی با هم وصل کنند، یک شبکه وسیع کارگری بوجود می آید میتوانند تلاش کنند راههای عملی کردن و فشار آوردن بیشتر به دولت را تصمیم بگیرند که ناچار بشود به خواست کارگران تن بدهد این قدم مهمی است و باید اینرا بررسی کرد. اما بطور مشخص خود این کمپین را آشکارا و با صراحت باید مورد حمایت قرار داد. متاسفانه تشکل های کارگری فعلا موجود در ایران تا کنون چیزی نگفته اند. معلوم نیست چرا؟ مطمئنم که اگر ازشان سوال کنید میگویند کار خوبیست.

اما یک نکته دیگر در مورد جریانات چپی که مخالفند بگویم. خوب کسانی که با کلیت این حرکت مخالفند از موضوع خارج هستند. اما آنهائی که حمایت می کنند و می گویند این کار خوبیست ولی این مبارزه چیزی را تغییر نمیدهد. این “ولی” استدلالهایی را به دنبال می آورد که نوع مخالفت آنها را بیشتر نشان میدهد.

من میگویم تا همین حالا  این مبارزات چیزی را تغییر داده است. اینها متوجه نیستند و یا نمیخواهند بپذیرند. اولین چیزی که تغییر داده یک درجه تعادل قوا را بنفع کارگر چرخانده است. فشار کارگر را دولت احساس می کند. بخشی از مقامات دولتی، خانه کارگر و تشکل هایش ناچار شدند از این حرکت حرف بزنند. حتی تعدادی نتوانستند مخالفت کنند بلکه حمایت هم کردند. این اولین دستاوردش بوده تا همین امروز.

یک مسئله دیگه ای هم هست، کارگرانی که بنظر من نه الزاما مثل فعال کارگری که شب و روز می دوند از این نوع کارها سازمان می دهند،حتی آن کارگری که در مرکز معینی  کار میکند و از کمی دستمزدش رنج میبرد و در  این حرکت شرکت کرده است متوجه شده است که کارگر می تواند کاری بکند. می تواند کار گنده تری هم بکند. می تواند فردا بیاید تو خیابان، همین ها می توانند فعالین کارگری مراکز مختلفی که آمده اند امضایشان را پای این طومار گذاشته اند، فردا با هم هماهنگ کار کنند و اقدامات دیگری را در دستور قرار دهند. اگر در چهار مرکز کارگری در حمایت از این حرکت دست به اقدامات و التیماتومهائی بزنند و بلاخره سازمان بدهند و یک روزی بتوانند تعادلی را ایجاد کنند، فضائی را ایجاد کنند که بیایند تو خیابان٬ دولت ناچار خواهد شد به کارگران جواب بدهد.می خواهم بگویم قدم اول تقویت همین حرکت پیش شرط حرکت های بعدی است برای اینکه توازن قوا را بیشتر به نفع کارگران تغییر دهد.

 نسان نودینیان: به نظرمن هم باید امضاها را بیشتر از این بیست هزار بکنند. شما به نکته مهمی اشاره کردید، تشکیل شبکه های طبیعی رهبران و فعالین کارگری. که نفس این نزدیکی میتواند این جنبش را صاحب یک هویت سازمانیافته بکند. و از همین کانال میتواند به مجمع عمومی متکی شود. و با این ظرفیت میتواند خودش را برای اقدامات بعدی آماده کند.

محمد آسنگران: همین تشکلی که این کمپین را هدایت میکند میتواند  در دیگر مراکز هم تشکیل شود. و شعبه های دیگری ایجاد گردد.

 نسان نودینیان: دقیقا و اگر این امضاها از این تعداد بیشتر بشود و به ارقامی در حدود صدهزاری برسد و شبکه های طبیعی در دل این اقدام شکل بگیرد خود نیز موفقیت بزرگی برای طبقه کارگر است و از یک زاویه دیگر با انتشار طومار و انعکاس وسیع این امضاها در میدیا و رسانه ها این نظر را پیش میکشد که جامعه ایران در آستانه انتخابات رئیس جمهور است. و ادامه اینکه به این دلیل این امضاها به این شکل منعکس شده است که توسط جناحهای مختلف درون حاکمیت به نفع خودشان استفاده ببرند.

محمد آسنگران: اولا ما نمی توانیم جلوی جناح های جمهوری اسلامی را بگیریم و بگوئیم با هم رقابت نکنید. رقابت خودشان را دارند. ما داریم کار خودمان را می کنیم. برای مثال کارگر یا فعال کارگری در این جامعه دارد کار خودش را می کند، خواسته ها و جنبش خودش را دارد. اینکه کی چه جوری در مقابل آن یکی جناح از این کار استفاده می کند به هر حال بنظر من مسئله ثانوی تری است. اصل قضیه این است کارگران باید به این بچسپند،حرکت مستقل خودشان را ادامه بدهند. در تقابل با سیاستی که خانه کارگر دارد،شورای اسلامی دارد و انجمن های  صنفی دارند،اینها می گویند ما تشکل های مستقلی هستیم شما هم حمایت می کنید خیلی خوبست. می توانید حمایت کنید. من بدم نمیاید بیایند حمایت کنند. چرا باید بدم بیاید. ولی اینکه بخواهند یک جای دست اندازی کنند،بخواهند سایه بندازند روی حقانیت این حرکت و بخواهند ببرند زیر چتر قانونی ای آنطور که خودشان می میخواهند٬ اینجاست که فعالین کارگری باید هوشیارانه رفتار کنند. و بنظر من تا حالا هوشیارانه اقدام کرده اند. من هیچ جای نمی بینم یا لااقل من متوجه نشده ام که سوتی داده باشند. و یا توهمی بوجود آمده باشد یا کمبودی احساس کنم. من از این بابت راستش را بخواهید مشکلی ندارم، احساس خطری را هم نمی کنم.نگرانی و کمبودی اگر هست این است که همین فعالین رادیکال، همین تشکل های رادیکال که تشکل های چپی هم هستند سکوت کرده اند. من میگویم این میدان، میدان آزمایش مهمی است، اگر واقعا در بیان این قضیه که همه مدافع اتحاد کارگران هستند٬ صداقتی وجود دارد، باید رفت و این حرکت را تقویت کرد و مال خود کرد. حتی اگر نمی روند پشتیبانی کننند از فلان تشکل به هر بهانه ای، بروند در محل خود شروع کننند بعنوان یک تشکل کارگری، به عنوان فعال کارگری، بعنوان یک انسان آزادیخواه و مخالف فقر و فلاکت در آن جامعه در دفاع از این تومار اقدامی بکنند و علیه فقر و فلاکتی که تحمیل شده به جامعه یک سنگری درست کنند. یک جای یک خاکریزی را فتح کنند، حرکتی انجام بدهند، حرفی بزنند، با سکوت نمی توان حقانیتی را برای کسی قائل شد.

مثلا من شنیده ام از داخل ایران بعضی فعالین کارگری گفته اند از اول این اقدام هماهنگ نشد. باید هماهنگ میشد که بطور مشترک کاری بکنیم. می گویم هماهنگ شده و نشده بحث دیگری است اکنون حی و حاضر اقدامی صورت گرفته است، دولت در موردش حرف می زند، مقامات دولتی حرف می زنند، مقامات خانه کارگر و شورای اسلامی و … حرف می زنند، رسانه های داخلی عمدتا رسانه های کتبی این را منتشر کرده اند، سایت های اینترنتی منتشر کرده اند، شما بلاخره چه می گویید.؟ نمی توانید فقط سکوت کنید، می دانم که نمی توانند مخالفت کنند چون مخالفت کردن برایشان سخت است! مخالفت کردن یعنی ایستادن در مقابل حرکت ٢٠ هزار کارگر٬ میگویم ٢٠ هزار ولی در مقابل کل جنبش کارگری بنظر من. کسی نمی تواند اینطوری مخالفت کند. آنهائی که در خارج کشور تا کنون مخالفند می گویند این کار خوبه ولی بی نتیجه است. کم اهمیت است، من می گویم عزیز من اگر فکر می کنی کار با اهمیت تری میتوانید انجام بدهید، بفرما برو ببینم می خواهی چیکار بکنید، راه را برو که ببینم چند مرده حلاجی، فقط ادعا نکن، کسی که فقط ادعا می کند، بنظر من تو خیالات و فضای ایدئولوژیک خودش زندگی می کند.

نسان نودینیان: از یک زاویه دیگر، میگویند این نامه ها نوشته شد. از بیست و سی هزار هم بیشتر شد و جمهوری اسلامی جواب نداد و این انتظار و نا امیدی در درون جنبش کارگری را دامن خواهد زد.   

محمد آسنگران:اگر این ادعا درست باشد جنبش کارگری صدو پنجا دویست سال است دارد مبارزه می کند هنوز سرمایه داری سر جای خودش است پس هیچی! پس بیخود کرده اند، بنا بر این حرف این چنینی حرف بیخودی است. بنظر من کسی که فکر می کند کار مهمتری باید کرد آن کار مهمتر را شروع کند. من اگر فعال این حرکت اخیر باشم بعنوان یک فعال کارگری توی این زمینه مدعی هستم که یک قدم برداشته ام نه بیشتر، هنوز کار عجیبی نکرده ام. فقط دارم می گویم این وضعیت زندگی نیست باید یک کاری کرد و کاری که از دست من بر می آید رفتم این کار را کرده ام. کسانی که فقط فکر می کنند این جواب نمیدهد، سوال این است چی جواب میدهد؟ لطفا بروید همان کار را انجام بدهید. حتما من هم کمک خواهم کرد. اما اگر کار دیگری از شما مخالفین این حرکت ساخته نیست لطفا مانع کار ما هم نشوید.

قطعا فعال این حرکت پاسخش به این مخالفین این خواهد بود: فکر نکنید شما باید ایده های ذهنی و بی ربط به واقعیات خودتان را به من بدهید و من برایتان اجرا کنم. داستان این است این افرادی که حرف می زنند بروند انجام بدهند. منتظر نباشند کس دیگری برایشان انجام بدهد. ،آنموقع که الگوی درستی را نشان دادند مدافعینی هم پیدا میکنند. این تشکل آمد یک الگو نشان داد، نشان داد که می تواند، نفوذ دارد، بر خلاف مخالفینش که فکر می کردند که باید منحل بشود و بدرد نمی خورد و خارج از مراکز کارگری است و این به ضرر کارگر است و…. همانها اکنون آمده اند خوشبختانه از این حرکت با هر تفسیری که دارند دفاع کرده اند. حتما در بحث هایشان  یک تجدید نظری کرده اند و به این نتیجه رسیده اند. منتها من می گویم خوب اگر کار مهمتری باید کرد، تشکل های کارگری در مراکز کار باید تشکیل شوند، کسی دست اینها را نگرفته است، خوب بروند درست کنند. اینها در زندان که نیستند، اگر در آن جامعه مانعی هست برای همه هست. من به اینها میگویم بفرما آن کارخانه و آن هم کارگر برو ببینم کاری از دستت بر می آید؟

من در دفاع از اقدام اخیر می گویم این کارگران دارند کاری می کنند،همان کاری که از دستشان بر می آید انجام داده اند. برویم اول دستشان را بفشاریم، برادریمان را ثابت کنیم با آنها همراه شویم بعد میشود پیشنهادات دیگری را هم بررسی کرد. بهتر است این جماعت به همان فعالین کارگری بگویند شما که آنقدر عاقل بوده اید یک قدم برداشته اید و به اینجا رسیده اید و ما که اصلا تو باغ این مسائل هم نبودیم٬ اکنون میتوانید ما را راهنمایی کنید که قدمهای بعدی را چکونه میشود برداشت؟ بیائید مشورت کنیم ببینیم به کجا می رسیم،الان ما هم هستیم، تا دیروز نبودیم، الان آمده ایم و هستیم، اگر اینجوری بود یک صداقتی تو کارشان بود. ولی کسی که نه صداقتی تو کارش هست، نه عمقی تو بحثش هست، نه واقعیات را میشناسد، نه پیچیدگی و مکانیزم حرکت جامعه را میشناسد٬ بنظر من نباید جدی اش گرفت.

بنا بر این من فکر می کنم باید هنوز برگردیم سراصل قضیه، فعالین کارگری در داخل ایران چه آنها که این حرکت را شروع کرده اند چه آنهایی که خودشان را در این قضیه شریک می دانند، و یا خودشان را می خواهند امروز شریک کنند، باری که روی دوششان قرار گرفته است بسیار سنگین است. باید تلاش کنند تعداد هر چه بیشتری از فعالین کارگری را به کمک بطلبند. بنظرم عملا با همین حرکتی که شروع کرده اند برای اتحاد و تشکل و به هم نزدیک شدنشان زمینه بیشتری فراهم شده است.

همین تشکل را می توانند قوی تر کنند،همین تشکل را می توانند در مراکز مختلف شعبه هایش را ایجاد کنند. کارگران بیشتری می توانند به این تشکل وصل شوند. اکنون زمینه این فراهم شده است که فعالین کارگری با هم مشورت بیشتری بکنند. فعالین کارگری در مراکز مختلف در استان های مختلف میتوانند در سایه این حرکت شبکه های خود را سازمان بدهند. این شبکه ها  میتوانند با همدیگر ارتباط گرفته  مشورت کنند. راه حل نشان بدهند و قدمهای بعدی را هماهنگ پیش ببرند.

بنظرم نباید منتظر باشند یک ناجی بیاید یک راه حل را برایشان طراحی کند. حقیقتا تا حالا هم منتظر نبوده اند، همین هم ابتکار خودشان بوده است. تا همین جا جامعه را متوجه خودشان کرده اند. معلوم است که آدمهای پخته ای هستند. پیچیدگی اوضاع را میشناسند. مخالفین این حرکت اگر صمیمیتی در پیشرفت جنبش کارگری دارند باید از همین فعالین درخواست کنند راه حل و قدمهای بعدی را به آنها نشان بدهند. اگر کسی بیاید اینجوری راجع به این مسئله باهاشون صحبت کند، می گویم صداقتی تو کارت هست، بسیار خوب میشه حرفت را جدی گرفت.

نسان نودینیان: خارج از کشور سنتا ستون حمایتی از کارگران بوده است. در شکل آکسیون، تظاهرات و تماس با اتحادیه ها و جلب حمایت از آنها.  ما تجربه حمایت و جلب افکار عمومی از مبارزات صنعت نفت را داریم. در همین رابطه در خارج از کشور احزاب سیاسی چکارهایی باید انجام دهند؟

محمد آسنگران: من فکر می کنم میشه حرکت های حمایتی را همچنان سازمان داد. اولین اقدامی که با ارزش بود و دیدم کمیته همبستگی با کارگران ایران این نامه اتحاد آزاد کارگران و آن جمعی که این حرکت را پیش می برند و هماهنگ کننده اش هستند را ترجمه کرده بودند. خبرش را منتشر کرده بودند. این نامه را به مجموعه ای از سازمانهای کارگری و اتحادیه های کارگری فرستاده بود و آنها هم جاهای منتشر کرده بودند.این مسئله یکی از اقدامهای خوبی بود که انجام شده است. حالا هم بنظرم باید دست به کار شد این جا و آنجا همان حرکت را در خارج کشور و به افکار عمومی که علاقمند هستند به این عرصه از کار، به آنها معرفی کنیم که بگوئیم چنین اتفاقی در ایران افتاده است. احتیاج به حمایت دارند. بخواهیم از آنها حمایت کنند و بعد هم خود این تشکل که این ابتکار را بخرج داده است (اتحادیه آزاد کارگران ایران) و ۵-۶ نفری که هماهنگ کننده این حرکت هستند را به سازمانهای کارگری باید معرفی کرد. آنها بطور واقعی رهبران لایق آن جامعه هستند. تو عرصه های مختلف اینها آدمهای صاحب فکر، صاحب طرح، صاحب پروژه میتوانند باشند. و باید اینها را لانسه کرد. این رسانه ها باید اینها را بعنوان صاحب نظرانی که بتوانند در مورد جنبش کارگری با آنها مشورت کنند،امکانی برایشان فراهم شود و مورد حمایت قرار گیرند و…. خوشبختانه تا حالا کسانی بخشی از این کار را کرده اند، ولی باید بیشتر این کار را کرد و در عین حال آکسیون های حمایتی را سازمان داد. و در عین حال بنظرم مهم است که گسترش این فعالیت در خارج با عث دلگرمی فعالین در داخل میشود. مهم است که آنها در داخل ایران بیشتر احساس دلگرمی و حمایت بکنند. بنا بر این خارج کشور و اقدامات خارج کشور باید نقش حمایتی اش را بیشتر و برجسته نشان بدهد. باید این موضوع را به مسئله بسیاری از سازمانهای کارگری  که چنین اتفاقاتی را مورد حمایت قرار میدهند تبدیل کرد.

نسان نودینیان: به نظر من مساله مهم دیگر حمایت و پشتیبانی تشکلهای موجود در ایران است. ما از این تشکلها میخواهیم برای حمایت از این اقدام دست بکار شوند. در تاریخ جنبش کارگری در ایران این مساله و حمایتها ثبت خواهد شد. فراخوان من این است فعالانه از این اقدام حمایت کنند.

محمد آسنگران:با تشکر از شما من هم فکر می کنم فراخوانی که دادی بجاست و فکر می کنم این کار مهمی است. نباید دچار این مشکل شد که کی با کی فاصله و اختلاف دارد. و یا سایه روشنی در مباحث این فعالین درمورد این یا آن موضوع وجود دارند و…. مسئله این است که جنبش کارگری مطرح است، مسئله معیشت میلیونها کارگر در ایران مطرح است. و بلاخره باید وارد این میدان شد. حتی ممکن است شکل دیگری را در پیش بگیرند. من نمی گویم حالا الزاما فقط این شکل، هر شکلی که خودشان فکر می کنند درست و عملی است باید دست به کار شد. ولی یک کار اجتماعی نه فقط یک اطلاعیه و یک نامه و اظهار نظر در گوشه ای که تاثیری بر جامعه نداشته باشد، اطلاعیه و اظهار نظر هم خوب است ولی بنظر من باید در جامعه یک حرکت اجتماعی راه انداخت. توجه جامعه را باید جلب کرد. امیدوارم فعالین کارگری و تشکل های موجود هم وارد این عرصه بشوند.