کلاغ اونجا دریده !

تا جایی که درذهنم مانده و اگر اشتباه نکنم ؛ درهمان سالهای موسوم به فاز سیاسی مهدی بازرگان درجواب حرفهای یکی ازهمین چهره های هار اسلامی درمجلس اسلام ؛ ازرئیس مجلس که رفسنجانی بود وقت میخواهد برای جواب به آن نماینده ؛ و نهایتا رفسنجانی به بازرگان ۳۰ ثانیه وقت میدهد و بازرگان هم با توجه به زمان کم فقط گفته بود : کسی که به ما نریده بود کلاغ کون دریده بود . این اصطلاح کلاغی البته موضوع اصلی این مطلب نیست. موضوع اصلی همچنان مجاهدین هستند ولی این بارچند نوع مجاهدین با هم قاط زدند و من باید کمی تفکیک کنم . خروج سازمان مجاهدین مسعود رجوی از لیست سیاه امریکا واکنشهای مختلفی را تا به حال به همراه داشته است . هرکس به فراخور حال و منافع و طبع و شعورش…..حالتهای گیجی ؛ خوشحالی ؛ عصبانییت ؛ ترش کردن ؛ جیغ بنفش ؛ جیغ سیاه…..کمی هم منطق…..

یک شکل ازموضع گیری هم مربوط به مجاهدین انقلاب اسلامی است که به همان کلاغ کون دریده معرفی میشود . واکنش و موضع سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درمورد خروج مجاهدین خلق ازلیست امریکا و دعوت این یکی باند مافیایی حکومتی ازبقیه گروهها برای محکومییت عمل امریکا…..فقط یادشان رفته ازآن بقیه گروههای حوزوی نامی ببرند !

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ۱۶ فروردین ۱۳۵۸ با به هم پیوستن ۷ گروه اسلام‌گرای وحشی دونبش شکل گرفت که برخی سابقه مبارزه نظامی را نیز داشتند. این گروه‌ها تا قبل از پیروزی انقلاب ارتباط تشکیلاتی چندانی با هم نداشتند اما وجود هدف مشترک مقابله با خطراتی که نظام نوپا را تهدید می‌کرد، آن‌ها را به اتحاد با یکدیگر سوق دادازجمله ؛ درتقابل مشخص با سازمان مجاهدین خلق…تنها تفاوت نام این دو سازمان جایگزینی کلمه «خلق» با کلمه «انقلاب اسلامی» بود. گسترش و تداوم تفکر انقلابی و اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری خمینی از مشخصه های دیگر مجاهدین انقلاب اسلامی بود. پس از اعتراضات به کودتای انتخاباتی ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) فعالیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به همراه جبهه مشارکت در سال ۱۳۸۹ غیر قانونی اعلام شد. پس از اعلام غیر قانونی بودن فعالیت این سازمان گروهی از اعضای این سازمان در خارج از ایران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران (شاخه خارج از کشور) را تشکیل دادند.

بیانیه این مجاهدین انقلاب اسلامی ( اصلاح طلبان ) شاخه خارج کشور؛ از زوایای مختلف قابل کنکاش و بررسی است ولی من فقط از زاویه کمک به این جلبرگهای سیاسی وارد میشوم تا شاید از لایه خاکستری شان کمی استفاده کنند ؛ حیف است که مغزآکبند با خودشان به گورببرند .

سازمان مجاهدین مسعود رجوی انبوهی اشکالات دارد و نقدش ازگذشته تا به امروز کاری مثبت است ؛ اما جیغ سیاه و سوت ناشی ازترس گرهی ازکسی باز نمیکند . کمی نگاه سیاسی و منصفانه حناق نمیآورد . غرب و درراس آن ایالات متحده ازهمان دوران ریاست رفسنجانی امیدش به تحولی از داخل حکومت اسلامی بود . بارها رسمی و غیررسمی فریاد زدند که هدف رژیم چنج نیست بلکه تغییر رفتارحکومت اسلامی است . دراین زمینه خداوکیلی کم مایه نگذاشتند . یکی ازمهمترینش وارد کردن مجاهدین مسعود رجوی به لیست سیاه بود ….. بعد گرفتن پشت خاتمی …..و بقیه اصلاح طلبان…..حتی تا جایی که درجریان سرکوب خونین خرداد ۱۳۸۸ اوباما درمقابل مردم ایران به خامنه ای نامه های رسمی حمایتی نوشت . این استراتژی و نگاه سیاست غربی وامیدش به تحول از داخل حکومت ؛ خیلی زمان برد و هزینه ای که البته مردم دادند . ولی این اصلاح طلبان هفت خط نتوانستند کاری را پیش ببرند که خواسته بنیاد فریدمنها بود . داستان سبزها هم به جایی نرسید ؛ حکومت اسلامی کوتاه نیامد ؛ بازی کرد ؛ زمان خرید ، خندید ؛ مذاکره کرد ؛…..بگذریم که تازه وزارت دفاع انگلیس اعتراف کرده ؛ حکومت اسلامی زمانی عقب مینشیند که موجودیتش را درخطرببیند . نامه های اوباما به خامنه ای چنین پیامی نداشت !

غرب درمجموع به خاطر روی ماه یا نحس کسی دست به عملی نمیزند . شما ببینید و بگوئید که حکومت اسلامی چه گلی به سراین همه زحمات شرکتها و سیاست غربی زده ؛ که مشوقی برای ادامه آن سیاست قبلشان باشد ؟ مگرگنجی وشرکاء را تا دادن نقش گاندی ایران پیش نبردند ؟ مگر روی رضا پهلوی به عنوان گاندی بعدی حساب نکردند ؟ اینکه طرفشان این کاره نیست ، موضوع جداگانه ای است . اینکه مجاهدین مسعود رجوی بعد ازخروج ازلیست اینکاره بشوند یا نه را….هم خواهیم دید …. ولی درآستانه نمایش تکراری اتنخاباتی حکومتی درخرداد سال آینده ؛ چنین پاچه خواری یا خایه مالی سیاسی اصلاح طلبانه ؛ نوبرنیست .

اسماعیل هوشیار
۱۷٫مهر.۱۳۹۱

……………………………………………………………………………
http://www.kaleme.com/1391/07/16/klm-115119/

چکیده :سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن محکوم کردن شدید اقدام آمریکا در خارج کردن نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی، مراتب تأسف و تأثر خود را از بی‌کفایتی و ناکارآمدی اقتدارگرایان حاکم در حفظ منافع ملی ایران، به دلیل اتخاذ اینگونه سیاستهای جهانی علیه کشورمان در عرصه دیپلماتیک، اعلام می‌دارد….

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با صدور بیانیه ای اقدام دولت آمریکا در خارج کردن سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی را محکوم کرد.

به گزارش سایت امروز، در بخشی از این بیانیه با اشاره به سیاست های دو گانه دولت آمریکا در قبال تروریست، این اقدام دولت آمریکا و دیگر تهدیدهای بین المللی علیه ایران نشانه ضعف و بی کفایتی دیپلماسی اقتدارگرایان عنوان شده و آمده است: “استبداد حاکم که روزی مدیریت داخلی و خارجی اصلاح طلبان را مدیریت «شاه سلطان حسینی» اعلام می‌کرد، امروز ایران عزیز را به چنان وضعیت حقارت‌باری دچار کرده است که رئیس کشوری که تمام تاریخ چند ده ساله‌اش با ستم و تجاوز و اشغال و نسل کشی عجین است، در برابر مجمع عمومی سازمان ملل، ایران را به عنوان عامل تهدید صلح در منطقه و جهان، به تجاوز نظامی تهدید کند و از نمایندگان جامعه جهانی تشویق و احسنت دریافت کند. استبداد حاکم دولتی را شاه سلطان حسینی و مرعوب غرب می‌خواند که با دیپلماسی موفق خود آمریکا را ناگزیر کرد مجاهدین خلق را جزو گروه‌های تروریستی اعلام کند و امروز نتیجه دیپلماسی حاکمیت اقتدارگرایان پس از هفت سال، انبوه بحران‌ها و فشارهای همه جانبه جهانی علیه ایران است که خارج کردن نام مجاهدین خلق از فهرست تروریست‌ها تنها یکی از آن‌هاست”.

متن کامل این بیانیه در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

وزارت امور خارجه آمریکا در هفته گذشته طی اطلاعیه‌ای نام «سازمان مجاهدین خلق» را از فهرست گروه‌های تروریست خود خارج کرد و به این ترتیب بار دیگر برخورد دوگانه خود را با مقوله تروریسم به نمایش ‌گذاشت. دولت این کشور از یک سو گروه‌هایی نظیر القاعده را به دلیل تفکرات خشونت بار و دست‌بردن به سلاح علیه مخالف، تروریست می‌داند ولی از سویی دیگر سازمان مجاهدین خلق را که کارنامه‌ای از جنایت و کشتار صدها انسان بیگناه، خیانت، جاسوسی و همکاری با دشمنان یک ملت را در کارنامه خود دارد، از فهرست گروه‌های تروریست خارج می‌کند.

دولتمردان آمریکا در توجیه تصمیم خود اعلام کرده‌اند این سازمان طی ده سال اخیر اقدام مسلحانه‌ای نداشته است و به این ترتیب خواسته یا ناخواسته اذعان می کنند که همکاری با یکی از منفورترین دیکتاتوری‌های معاصر علیه ملت عراق، همکاری با دشمن متجاوز و اشغالگر علیه ملت خود، جاسوسی به نفع قدرت‌های خارجی، بمبگذاری و ترور مردم بیگناه در کوچه و خیابان و… تعارضی با آزادی و دموکراسی و نسبتی با تروریسم ندارد و کیست که نداند این سازمان مادام که صدام در قدرت بود در همکاری با او چه در زمینه جاسوسی و ترور و بمب‌گذاری و اقدام نظامی علیه ملت ایران و چه در کشتار مردم مظلوم عراق از هیچ امکانی فروگذار نکرد، و تنها پس از سقوط صدام و اشغال خاک عراق، و خلع سلاح و محاصره در پادگان اشرف، که امکان اقدام نظامی علیه ایران را نداشت، از اقدام نظامی و ترور در ایران بازماند و در طول این مدت هیچگاه از همکاری با بیگانگان و جاسوسی و مشی مسلحانه ابراز ندامت نکرد و هیچگاه موضعگیری رسمی از جانب این سازمان مبنی بر تغییر مشی سازمان منتشر نشده است.

دولت آمریکا امروز گروهی را به عنوان اپوزیسیون سیاسی حکومت ایران به رسمیت شناخته است که عموم ملت ایران و همه آگاهان و آشنایان با تاریخ سی و چند ساله اخیر ایران، آن را نه یک سازمان سیاسی، بلکه فرقه‌ای ضد آزادی و دموکراسی می‌دانند؛ فرقه‌ای با ساختار و روابط درونی غیر دموکراتیک و سلطه گرانه که نه در سطح فکر و اندیشه و نه در سطح عمل، به بدیهی ترین اصول دموکراتیک معتقد و ملتزم نیست، امری که همچنان در ادبیات و رسانه های این سازمان به وضوح قابل مشاهده است. فرقه‌ای با روابط درونی غیرشفاف و سری که همگان از آن بی‌اطلاعند و به عنوان نمونه سال‌هاست هیچ‌کس از سرنوشت رهبر غایبش اطلاعی ندارد. فرقه‌ای غیر دموکراتیک و ضد ملی که تعداد هوادارانش از چند هزار نفر متجاوز نیست اما برای ملت هفتاد میلیونی ایران رئیس جمهور تعیین می‌کند و برای حفظ حیات خود به همکاری با قدرت‌ها و جاسوسی علیه ایران تن می‌دهد.

دولت آمریکا با نادیده گرفتن بمب‌گذاری‌های هفتم تیر، ششم شهریور وصدها عملیات تروریستی دیگر سازمان مجاهدین خلق در ایران که طی آن ده‌ها تن از سران و مسؤلان کشور و صدها تن از ایرانیان بی‌گناه به شهادت رسیدند، و تفکیک و تمایز آن با بمب‌گذاری‌‌های القاعده و کشتن چهره‌های ملی و دولتمردان افغانستان و عراق و دیگر ترورهای کور در کشورهای مختلف، منطق دوگانه خود را در برخورد با آزادی و دموکراسی و حقوق بشر به نمایش گذاشته است، وگرنه چه تفاوتی میان این دو وجود دارد که عاملان یکی به راحتی حتی از لیست گروههای تروریستی خارج می شوند تا راه تعامل با آنها باز شود و عاملان دیگری مستحق حبس و شکنجه در گوانتانامو شناخته می‌شوند؟ و چه تفاوتی است میان دولتی که مفاهیم والای انسانی نظیر آزادی و دموکراسی را چنان تابع منافع و مصالح خود تعریف می‌کند که قتل و جاسوسی و خیانت و ترور نیز توجیه شود، با کسانی که امور قدسی را چنان تابع امیال و اوهام خود تعریف می‌کنند که کشتار انسان‌های بیگانه را موجه سازد؟

مفاهیم متعالی و ارزش‌های قدسی وقتی درخدمت قدرت و منافع قرار گیرند آن‌گاه شاهد زشت‌ترین صحنه‌های ضد بشری در صحنه تاریخ خواهیم بود، در یکی کشتن زنان و کودکان و مردان بیگناه، «جهاد فی سبیل الله و مجوز رفتن به بهشت الهی» نمایش داده می‌شود و در دیگری گروهبان آمریکایی عامل کشتار اعضای خانواده‌ای بیگناه را در عراق حداکثر به شش ماه تأخیر در ارتقاء درجه محکوم می‌شود و در دیگری قاتل اعضای خانواده‌ای در افغانستان بلافاصله پس از ارتکاب جنایت به آمریکا منتقل می‌شود تا وکیل وی اساساً منکر هرگونه مدرکی دال بر وقوع جنایت شود.

آیا باید تصمیم اخیر آمریکا را یک اشتباه دانست و باور کرد که دولتمردان این کشور از بازتاب اقدام خود در افکار جامعه ایران ناآگاه‌اند؟ و از حافظه و ذهنیت تاریخی ایرانیان نسبت به خائنانی که با دشمن متجاوز خارجی همکاری کرده‌اند، بی‌خبرند؟ و یا باید این تصمیم را بخشی از سناریوی جامعی تلقی کرد که سوری سازی ایران مرحله‌ای از آن به شمار می‌آید، مرحله‌ای که برای آن از هم اکنون باید بازویی نظامی تدارک دید؟

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن محکوم کردن شدید اقدام آمریکا در خارج کردن نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست گروه‌های تروریستی، مراتب تأسف و تأثر خود را از بی‌کفایتی و ناکارآمدی اقتدارگرایان حاکم در حفظ منافع ملی ایران، به دلیل اتخاذ اینگونه سیاستهای جهانی علیه کشورمان در عرصه دیپلماتیک، اعلام می‌دارد. استبداد حاکم که روزی مدیریت داخلی و خارجی اصلاح طلبان را مدیریت «شاه سلطان حسینی» اعلام می‌کرد، امروز ایران عزیز را به چنان وضعیت حقارت‌باری دچار کرده است که رئیس کشوری که تمام تاریخ چند ده ساله‌اش با ستم و تجاوز و اشغال و نسل کشی عجین است، در برابر مجمع عمومی سازمان ملل، ایران را به عنوان عامل تهدید صلح در منطقه و جهان، به تجاوز نظامی تهدید کند و از نمایندگان جامعه جهانی تشویق و احسنت دریافت کند. استبداد حاکم دولتی را شاه سلطان حسینی و مرعوب غرب می‌خواند که با دیپلماسی موفق خود آمریکا را ناگزیر کرد مجاهدین خلق را جزو گروه‌های تروریستی اعلام کند و امروز نتیجه دیپلماسی حاکمیت اقتدارگرایان پس از هفت سال، انبوه بحران‌ها و فشارهای همه جانبه جهانی علیه ایران است که خارج کردن نام مجاهدین خلق از فهرست تروریست‌ها تنها یکی از آن‌هاست.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از همه گروه‌های اپوزیسیون ملی می‌خواهد به نمایندگی از بخش‌های مختلف ملت ایران، با محکوم کردن این اقدام، به دولتمردان آمریکا تفهیم کنند که چنین اقداماتی در میان ایرانیان جز تشدید شک و تردید درباره نیات آمریکا نسبت به ایران، دستاورد دیگری برای این کشور نخواهد داشت.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران( شاخه خارج کشور )

۱۵/۷/۱۳۹