در باره جنبش ضد جنگ

امروز در شهر ادمونتون تظاهراتی علیه جنگ آمریکا علیه ایران صورت گرفت. حدود صد نفر در آن شرکت داشتند. حدود شش سخنران از پیش توسط اکو وور (اتحاد علیه جنگ و راسیسم) تعیین شده بودند. من تلاش کردم در بین سخنرانان باشم ولی بدلایل سیاسی میسر نشد. دو نفر از سخنرانان ایرانی الاصل بودند. سخنران ایرانی اول خانمی بود که از دانشگاه کالگری بود. ایشان روسریشان محکم بسته شده بود و هیچ چیز علیه جمهوری اسلامی نگفت. نه تنها این، بلکه بطور غیر مستقیم و مستقیم از رژیم سر تا پا جنایت و دزدی و تجاوز و شکنجه و اعدام دفاع کرد. او گفت که ایران تاریخا به کشوری در دوره مدرن حمله نکرده است و تلاش داشت یک چهره زیبا از ایران به شنوندگان بدهد. او همچنین گفت که هم در آمریکا دموکراسی هست و هم در ایران ولی هر کدام بشکل خودش. این دیگر یک دفاع آشکار از رژیم یک مشت اوباش مسلح است. من موقع سخنرانی نفر دوم از ایران مشغول مصاحبه با گلوبال تی وی بودم و آنرا نشنیدم. 

من قبلا تلاش کرده بودم جزو سخنرانان باشم ولی موفق نشده بودم. یک خط سیاسی چپ سنتی هست که پرچم ورشکسته ضد امپریالیستی سنتی را برداشته است و نمی خواهد چیزی علیه جمهوری اسلامی گفته شود. در تظاهرات از سازمان دهندگان خواستم که به من فرصت سخنرانی چند دقیقه ای بدهند که موافقت نکردند. به آنها گفتم که پس من میخواهم در پایان لیست سخنرانان از میکروفون نظرات خودم را بگویم ولی با آن هم موافقت نشد. برای اولین بار من شاهد بسته شدن امکان میکروفون آزاد در تظاهرات در شهر ادمونتون بودم. گفتم که این کار اسمش سانسور است. چرا میکروفون را از دست من میگیرید؟ میکروفون به من داده نشد ولی بلافاصله در پایان سخنرانیها و مراسم من رفتم بالا و حرفهای خود را با تمام تارهای صوتیم فریاد زدم. حدود هفت نفر از طرفداران ایرانی و یک غیر ایرانی میخواستند با داد و بیداد جلوی سخنرانی مرا بگیرند اما مردم آنها را سر جای خود نشاندند. شنوندگان با صدای بلند گفتند ما میخواهیم سخنرانی را بشنویم. مزدوران جمهوری اسلامی سرم ریختند و مرا به مجاهد بودن متهم کردند و از جنایت و کثافت جمهوری اسلامی دفاع کردند. باید صحنه را بر طرفداران و مزدوران جمهوری اسلامی تنگ کرد. طرفداران و مزدوران جمهوری اسلامی جائی در جنبش ضد جنگ ندارند بخاطر اینکه سی و سه سال است که آنها جنگی همه جانبه بر علیه مردم ایران را به پیش برده اند. هزار هزار اعدام کرده اند. سنگسار کرده اند. به دختران ۹ ساله تجاوز کرده اند. به دختران اعدامی تجاوز کرده اند. شکنجه کرده اند. زندان کرده اند. دزدی کرده اند. غارت کرده اند. جنایت کرده اند. کسی که طرفدار یا مزدور جمهوری اسلامی باشد نمی تواند ضد جنگ باشد بخاطر اینکه خودش از کشتار مردم ایران توسط جمهوری اسلامی دفاع میکند و یا در آن شرکت میکند.

گفتم که جنگ سه طرف دارد: مردم ایران، رژیم ایران، آمریکا. مردم ایران با هر دو طرف دیگر مخالف هستند. مردم ایران رژیم جمهوری اسلامی را دشمن درجه یک خود به حساب می آورند و میخواهند آنرا سرنگون کنند. جمهوری اسلامی رژیمی هست که زنان را در چاله میکند و سنگهای با اندازه های قانونی بر سرو روی و اندام زن میزند تا او را بکشد. همجنس ها را داخل گونی میکند و از کوه پرتابشان میکند. زن در جمهوری اسلامی کمتر از شهروند درجه دوم است. صحبت از دموکراسی در ایران کمال بیشرمی هست و فقط میتواند از زبان مزدوران جیره خوار رژیم بیرون بزند.

هر موضعی که جنگ مردم ایران با جمهوری اسلامی را نبیند یک موضع ارتجاعی و بنفع رژیم است. مهمترین تاکید ما باید سر همین باشد. باید تمام مردم دنیا بدانند که مردم ایران با جمهوری اسلامی در حال جنگ هستند. هر موضعی که فقط ضد “جنگ آمریکا علیه ایران” باشد یک موضع ارتجاعی هست که بنفع رژیم تمام میشود.

جنبش ضد جنگ باید بروشنی هم علیه جنگ باشد و هم علیه جمهوری اسلامی باشد و هم همبستگی خود را بطور روشن با مردم ایران اعلام بکند. ما جنگ آمریکا علیه ایران را نداریم، بلکه، ما جنگ آمریکا و جمهوری اسلامی علیه مردم ایران را داریم. سوسیالیستهای ایران باید در مرکز جنبش ضد جنگ پرچم جنگ علیه هم جمهوری اسلامی و هم جنگ آمریکا را برافرازند. فوری ترین و اولین و مهمترین دستور روز ما سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق یک انقلاب رادیکال و انسانی و سوسیالیستی می باشد. جنبش ضد جنگ را به جنبش ضد جمهوری اسلامی تبدیل کنیم.

۶ اکتبر ۲۰۱۲