مقدمه
پس از پایان جنگ ایران در مقابل عراق، عده ای از فرماندهان سپاه پاسداران ظاهرا اسلحه را زمین گذاشتند و به عرصه سیاست، مشاغل خدماتی، اجرایی، قانون گذاری و فرهنگی تحت عنوان روزنامه نگار، نویسنده، کارشناس، تحلیلگر و غیره روی آوردند. هنگامی که احمدی نژاد، رییس جمهور شد حتا تعدادی از اعضای کابینه اش را از میان فرماندهان سابق سپاه انتخاب کرد.
سپاه به مرور زمان علاوه بر عرصه نظامی، در کلیه عرصه های اقتصادی و سیاسی کشور دخیل شد و به ویژه دامنه حضور سپاه، در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، که خود سابقه ای در این ارگان مخوف دارد حتا به کابینه دولت هم توسعه داده شد: در دوره نخست چهار ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد، ۱۴ عضو از کابینه ۲۱ نفری دولت را فرماندهان سابق سپاه تشکیل می دادند. ضمنا، حدود ۸۰ تن از فرماندهان سپاه از ۲۹۰ کرسی مجلس را اشغال کرده اند. در شوراهای محلی و شهرداری ها، فرمانداری ها و استانداری ها و غیره نیز حضور اعضای سابق پاسداران چشم گیر است. علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، قبلا عضو سپاه پاسداران بوده است.
سپاه در عرصه تروریسم، پرونده قطوری دارد و از جمله ده ها تن از اعضای اپوزیسیون را در خارج ترور کرده است. در سطح بین المللی به ویژه در خاورمیانه و آفریقا، حامی گروه های مذهبی تروریستی است.
سپاه پاسداران در عرصه اقتصادی نیز فعالیت های خویش را از طریق زیر مجموعه هایی هم چون شرکت ها و بازرگانی و غیره گسترش می دهد و بر بخش های مهم اقتصادی و منابع طبیعی کشور چنگ می اندازد. این نیروی مخوف نظامی، حتا در قاچاق اسلحه، مواد مخدر و بسیاری از اجناس قاچاق را وارد کشور می کند.
چندین سال است که علی خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی بر خصوصی سازی تاکید می کند و «خصوصی سازی نیز یعنی واگذاری منابع و صنایع کشور» به سپاه پاسداران و شرکت زیر مجموعه آن است.
اخیرا حجت الاسلام حسن روحانی، ریییس پژوهشگری مجمع تشخیص مصلحت نظام، از دخالت بی حد و حصر سپاه در ارکان اقتصادی کشور، چنین گفته است: «تا به حال بخش خصوصی گرفتار بخش دولتی بود، ولی از این پس گرفتار بخش شبه نظامی و نظامی است.»
پس از سرنگونی حکومت پهلوی، گروه های مختلف مذهبی مسلح شدند و هر کدام تعرض خود را به جان و مال مردم و دستاوردهای انقلاب آغاز کردند. از سویی حکومت اسلامی جدید، به دلیل این که اعتماد چندانی به ارتش دست پرورده حکومت پهلوی نداشت باین فکر افتادند که گروه های پراکنده مذهبی را در هم ادغام کنند و یک نیروی وسیع که در خدمت سران حکومت اسلامی باشد به وجود آورند. با این افق و چشم انداز سپاه پاسداران تشکیل شد و وظیفه اصلی آن، سرکوب انقلاب و برپایی یک حکومت تروریستی اسلامی بود.
در سال ۱۳۵۷، با فرمان روح الله خمینی، عده ای از گروه های مذهبی، سپاه پاسداران را پایه ریزی نمودند. خمینی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸، طی فرمان به شورای انقلاب اسلامی رسما تاسیس این ارگان مخوف و تروریستی را اعلام کردند. سپاه در دوران تشکیل، صرفا برای سرکوب مخالفین حکومت اسلامی در شهرها فعالیت داشت و در جنگ های حکومت اسلامی علیه مردم هم چون جنگ در کردستان، ترکمن صحرا، تبریز، خوزستان، سیستان و بلوچستان و غیره دوش به دوش ارتش شرکت داشت. دست این نیرو به حدی باز گذاشته شده است که حتا به هر خانه ای دلشان می خواست وارد می شدند. سپاه برای خودش زندان و بازجو و شکنجه گر دارد و جوخه های مرگ و اعدام آن نیز فعال هستند. از این رو، سپاه تاکنون خون انسان های بی شماری را در خیابان ها و زندان ها ریخته است.
نیروهای سپاه در میان جنگ و کشتار، وحشت و ترور، شکنجه و اعدام، به نیروهای حرفه ای آدم کشی تبدیل شده اند و در نقاطی چون کردستان، خوزستان و گنبد، برای مقابله با مردم آزادی خواه جنگ های هولناکی را راه انداختند. خصوصا در کردستان، هنگامی که مردم حق طلب و انقلابی کردستان و سازمان هایشان در مقابل تهاجمات آدم کشان حکومت اسلامی مسلح شدند تا از جان و مال خود و هم چنین دستاوردهای انقلاب خود دفاع کنند، سپاه با تمام قدرت وارد این منطقه شد و هم زمان صادق خلخالی، نماینده تام اختیار خمینی، رهبر حکومت اسلامی که جنون آدم کشی داشت، همراه نیروهای سپاه وارد کردستان شد. آن ها هر کسی را از پیر و جوان به دام انداختند بلافاصله به جوخه های مرگ سپردند. از سوی دیگر، نیروهای سپاه از ارومیه به سردگی آخوند وحشی ملاحسنی راهی کردستان شدند و علاوه بر این که در شهر نقده جنگ ترک و کرد را راه انداختند، در شهرهای دیگر کردستان نیز دست به کشتار مردم و غارت اموال آن ها دست زدند. مردم قارنا و ایندرقاش را جمع کردند و مردان را به طور دسته جمعی تیرباران نمودند.
با آغاز جنگ ایران و عراق، سپاه پاسداران، بخشی از نیروهای سپاه پاسداران راهی جبهه های جنگ شدند. پس از پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق، سپاه علاه بر فعالیت های رزمی و چریکی و آموزشی در عرصه های مختلف اقتصادی هم چون سدسازی، راهسازی، پروژه های کشاورزی، تولید قطعات صنعتی و نظامی و هم چنین در عرصه های فرهنگی و سیاسی کشور نیز جایگاه فعالی کسب کرد.
در این مدت، بخشی از نیروهای زبده و حرفه ای سپاه در گروه های ترور سازمان دهی شدند و حتا برخی از آن ها را به خارج کشور فرستادند تا از یک سو، افرادی که در لیست ترورشان است شناسایی کنند و از سوی دیگر، در نهادها، رسانه ها و سازمان ها و احزاب ایرانی نفوذ کنند. جوخه های ترور سپاه، علاوه بر کشورهای همسایه ایران هم چون ترکیه، پاکستان و عراق که صدها تن از فعالین سیاسی مخالف حکومت اسلامی را ترور کرده اند، در کشورهای غرب نیز مانند فرانسه، سوئیس، آلمان، سوئد، اتریش، ایتالیا و غیره دست به ترور مخالفین حکومت زده اند.
سپاه پاسداران، هم چنین نیروهای بسیج را نیز در کنترل خود دارد که از جمله در کوچه و خیابان های کشور، به زن آزاری و افرادی که استانداردها و قوانین اسلامی را ر
عایت نمی کنند، دست می زند.
سپاه پاسداران، در مرود فعالیت های اقتصادی، سیاسی و نظامی خود، هیچ گزارشی به دولت و مجلس و غیره نمی دهد و مستقیما زیر نظر آیت الله خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی فعالیت می کند. هیچ گزارش مالی درباره فعالیت های اقتصادی سپاه منتشر نمی شود و بودجه های کلانی نیز به آن تعلق می گیرد که کاملا محرمانه است. هر از چند گاهی در کمشکش جناح های درونی حکومت، آن هم به زیاده روی های سپاه در سطح کلی اشاره می شود.
بدین ترتیب، سپاه پاسداران، با هویت نظامی، تروریستی، جاسوسی، سیاسی و اقتصادی به یک قدرت بزرگی تبدیل شده که عملکردهایش با نیروهای متعارف نظامی و ارتش های جهان و حتا ارتش ایران، خوانایی ندارد.
سپاه در ساختن سناریوهای سیاه به حدی استاد است و آن قدر این سناریوهایش را در این سی سال تکراره کرده است که حتا در برخی مواقع خودی هایشان نیز ادعاهای فرماندهان سپاه را قبول ندارند. نصرالله ترابی، عضو فراکسیون خط امام مجلس که در مورد ادعای محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران مبنی بر «کشته شدن ۲۰ نفر بسیجی در حوادث اخیر»، از او می پرسید: «با توجه به این آماری که می گویند پس چرا ما هیچ مراسمی ندیدیم که برای آن ها بگیرند؟»
سپاه پاسداران، به عنوان یک اهرم سیاسی، وارد منازعات و معادلات سیاسی کشور شده است. بنابراین، نقش سپاه پاسداران در تحولات ایران و ساختار سیاسی کشور، از مسایل مهمی است که پرداختن به آن به ویژه نشان دادن نقش آن در سرکوب اعتراضات بر حق مردم جان به لب رسیده و آزادی خواه، حائز اهمیت است.
سپاه در قانون اساسى حکومت اسلامی ایران
قـانـون اسـاسـى فـلسـفه وجودى سپاه را به صورت عام و کلى، نگهبانى از انـقـلاب و دسـت آوردهـاى آن بـیـان کرده و چـگـونـگـى انـجـام ایـن مـاموریت را نیز به وضع قوانین حواله داده است:
سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى کـه در نـخـسـتـیـن روزهـاى پـیـروزى ایـن انـقـلاب تشکیل شد، براى ادامه نقش خود در نگهبانى از انقلاب و دستآوردهاى آن پا برجا مى ماند. حدود وظایف و قلمرو مسئولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهاى مسلح دیـگـر بـا تـاءکـیـد بر همکارى و هماهنگى برادرانه میان آن ها به وسیله قانون تعیین مى شود.(۱)
سپاه در اساسنامه
سـپـاه پـاسـداران انـقلاب اسلامى نهادى است تحت فرماندهى عالى مقام رهبرى که هدف آن نـگـهـبـانى از انقلاب اسلامى ایران و دست آوردهاى آن و کوشش مستمر در راه تحقق آرمان هاى الهـى و گـسـتـرش حـاکـمـیـت قـانـون خـدا طـبـق قـوانـیـن جـمـهـورى اسـلامى ایران و تقویت کـامـل بـنـیـه دفـاعـى جـمـهورى اسلامى از طریق همکارى با سایر نیروهاى مسلح و آموزش نظامى و سازماندهى نیروهاى مردمى مى باشد.(۲)
سپاه به مجموعه فرماندهى کل، ستاد مشترک سپاه، نیروى زمینى، نیروى هوایى، نیروى دریـایـى، نـیـروى مـقـاومـت بـسـیج و نیروى قدس و سازمان هاى وابسته به آن ها اطلاق مى گردد.(۳)
ماموریت هاى سپاه در اساسنامه
مـجـلس شـوراى اسلامى، اساسنامه سپاه را در تاریخ ۱۵/۶/۶۱ در ۴۹ ماده و ۱۶ تبصره بـه تـصـویـب رسـانـد و وظـایـف و مـامـوریـت هـاى فـراوانـى را بـه ایـن ارگان محول نمود. از جمله این ماموریت ها عبارتند از:
الف. مبارزه قانونى با عوامل و جریان هایى که در صدد خرابکارى، براندازى جمهورى اسلامى و یا اقدام علیه انقلاب مى باشند.
ب. مـبـارزه قـانونى با عواملى که با توسل به قوه قهریه در صدد نفى حاکمیت قوانین جمهورى اسلامى باشند.
ج. اقدام همانند دیگر نیروهاى انتظامى در جهت خلع سلاح کسانى که بدون مجوز قانونى اسلحه و مهمات حمل و نگهدارى مى نمایند.
د. هـمـکـارى بـا ارگـان اطـلاعـاتـى کـل کـشـور طـبـق قانونى که به تصویب مجلس خواهد رسید.(۴)
خمینی از تاریخ ۲۷/۵/۵۸ تا ۱۶/۶/۵۸، یعنى طى ۲۰ روز ۲۴ حکم، پیام و سخنرانى مربوط به کردستان داشت. خمینی، این همه پیام و دستورات تهدیدآمیز را حتا در طـول جـنـگ هشت ساله ایران و عراق نیز بیان نکرد. خمینی، در ایـن پـیـام هـا و سخنرانی های خود، همواره مردم کردستان را مورد حمله قرار می داد و برای تحریک افکار عمومی به مسایل غیرواقعی و دروغین نیز متوسل می شد: «این ها سر پـاسـدارهـا را بـریدند، زن هاى مردم را به گروگان بردند، دست رنج مردم را به آتش کـشیدند.» سپس از آن ها به عنوان اشرار، خرابکار، مفسد، خیانت کار نام برده و در پیام هاى مختلف از قواى انتظامى و حزب الله مى خواست که «هر چه سریع تر به این غائله پایان دهند و آن ها را قلع و قمع نمایند.» (۵)
«بـه قـواى انتظامیه و سپاه پاسداران دستور اکید داده ام که غائله کردستان را ختم نموده و مـردم شـریـف آن مـنطقه را از دست ضد انقلابیون نجات دهند، پاسداران انقلاب در هر محلى هـسـتـنـد بـه مـقـدار کـافـى بـه طـرف سـنـنـدج و کـردسـتـان بـا پل هوایى بسیج شوند و با شدت تمام اشرار را سرکوب نمایند.» (۶)
بدین ترتیب، خمینی همه نیروهای سرکوبگر اعم از ارتش، نیروی انتظامی، گروه های حزب الهی و سپاه را راهی کردستان کرد تا با سرکوب و کشتار مردم کردستان را وادار به تمکین نمایند.
خمینی خطاب به جمعی که می گفتند مردم ترکمن صحرا هستند و برای شکایت پیش خمینی آمده اند، ضمن مفسد خواندن عناصر خلق ترکمن مقابله با آن ها را واجب دانسته و در پایان گفت: «امـیـدوارم کـه انشـاء الله امـنـیـت آن جـا (گنبد کاووس) برقرار بشود و شما با برادران سـربـازتـان
و بـا بـرادران پـاسـدارتـان با هم دست به هم بدهید و این اشرار را از آن ناحیه عقب بزنید.» (۷)
بـا دستور خمینی، نیروهاى سپاه راهی گنبد شدند و در مراکز حساس شهر مستقر گردیدند. درگیرى هاى شدید آغاز شد. در این درگیرى ها، عده ای از مردم گنبد و هم چنین فعالین و هواداران چریک های فدایی خلق جان خود را از دست دادند و یا دستگیر و زندان و اعدام شدند.
عـلاوه بـر این ها، سپاه در سرکوب های وحشیانه ای هم چون سرکوب مردم سیستان و بلوچستان، مردم تبریز به بهانه انحلال حزب خلق مسلمان، مردم قشقایى در فارس، مردم عامل، برکناری بنی صدر از پست ریاست جمهوری و سرکوب مجاهدین در سی خرداد ۶۰، ترور اعضای اپوزیسیون در خارج کشور و… شرکت داشت و در تثبیت حکومت اسلامی نقش مهمی ایفا کرده است.
واحدهای سپاه پاسداران
سپاه پاسداران شامل ۵ نیرو، با ماموریت های متفاوت است.
۱- نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۲- نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۳- نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۴- نیروی مقاومت بسیج
۵- نیروی قدس
– نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به طور رسمی فعالیت خود را از شهریور ۶۴ به فرماندهی یحیی رحیم صفوی آغاز کرد.
این نیرو، بدنه اصلی و اولیه سپاه در آغاز تاسیس سپاه در اردیبهشت ۵۸، زیربنای اصلی آن را تشکیل می دهد. در ابتدا با سرکوب شورش های خوزستان و کردستان و ترکمن صحرا و سرکوب های ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، کار خود را گسترش داد و با آغاز جنگ ایران و عراق، راهی جبهه های جنگ شدند. این نیرو، آهسته آهسته لشکرها و تیپ هایی را به موازات ارتش در استان های مختلف کشور تشکیل داد.
– نیروی هوای سپاه، فعالیت خود را در اواخر سال ۱۳۶۴، با چند هواپیمای کوچک در بخشی از فرودگاه مهرآباد آغاز کرد. به مرور در سال های بعد از جنگ، با ورود هواپیماهای ایلوشین و سوخو و هلیکوپتر میل ۱۷ قدرتمند شد. این نیرو به عنوان کاربر اصلی موشک های دوربرد شهاب ۳ می باشد. پایگاه های آن در تهران مشهد شیراز و چند نقطه نامعلوم دیگر مستقر است.
– نیروی دریایی سپاه، به پیشنهاد محسن رضایی و فرمان خمینی، به فرماندهی حسین علایی در سال ۱۳۶۴ تشکیل شد. این نیرو، با استراتژی قایق های تندرو در عملیات های مختلف جنگ کسب تجربه کرد و به مرور زمان گسترش یافت. در سال ۱۳۶۹، علی شمخانی به فرماندهی مشترک نیروی دریایی ارتش و سپاه منصوب شد. در این دوره، نیروی دریایی به تسلیحاتی هم چون زیردریایی کیلو کلاس شناور تندرو هودونگ موشک های دریایی c ۸۰۲ c ۷۰۱ و کرم ابریشم FL۱۰ قایق های توپدار سریع السیر و… مجهز شد.
از اقدمات جنجال برانگیز این نیرو، دستگیری نظامیان انگلیسی در خرداد ۱۳۸۳ و فروردین ۱۳۸۶ و اخطار به ناوهای آمریکایی برای خروج از آب های ایران در دی ۱۳۸۶ و فروردین ۱۳۸۷ می باشد. در حادثه ۳ فروردین ۱۳۸۷، ۸ ملوان و ۷ تفنگدار بریتانیایی که از ناو کورنووال وارد آب های ایران شده بودند، بدون هیچ مقاومتی تسلیم نیروی دریای سپاه شدند.
هم اکنون کنترل کامل خلیج فارس و جزایر آن از دهانه اروندرود تا تنگه هرمز به عهده این نیرو است.
– نیروی مقاومت بسیج، ارگانی است که ابتدا با نام بسیج مستضعفین در تاریخ ۵ آذر ۱۳۵۸، به فرمان خمینی تشکیل شد و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی در دی ۱۳۵۹، رسمیت پیدا کرد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعلق گرفت. در جنگ ایران و عراق از بسیجیان بیش تر برای اعزام نیروی داوطلب و سازماندهی شده به جبهه ها استفاده می شد.
– نیروی قدس یا سپاه قدس، زیر شاخه ای از نیروهای پنج گانه سپاه پاسداران است که مسئولیت فعالیت در خارج از مرزهای ایران را به عهده دارد.
نیروهای قدس در زمان جنگ ایران و عراق، به عنوان نیروی مرزی سپاه پاسداران تشکیل شد، و فعالیتش را با حمایت از جریان بارزانی و طالبانی برای مقابله با صدام حسین در زمان جنگ ادامه داد. هم چنین با حمایت از احمد شاه مسعود در جنگ شوروی در افغانستان، بوسنیا در جنگ داخلی یوگسلاوی و هم چنین تعقیب و شناسایی و ترور اعضای اپوزیسیون فعالیت خود را گسترش داد. مسئولیت اعزام جوخه های ترور برای ترور اعضای اپوزیسیون نیز به عهده این نیرو است.
انتصاب های تازه در سپاه برای سرکوب اعتراضات خیابانی
سران حکومت اسلامی، با توجه به طرح هایی که در دستور کار خود داشتند و احتمال می دادند مردم شورش خواهند کرد بی رحم ترین فرماندهان را مجددا بر سر این ارگان های سرکوب آوردند.
آیت الله على خامنه اى، در اواسط مهر ماه سال جاری، انتصاب هاى تازه اى در سپاه پاسداران انجام داد و از جمله محمدرضا نقدى را به عنوان فرمانده نیروى مقاومت بسیج و حسین سلامى را به عنوان جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران معرفى کرد.
خامنه ای به عنوان فرمانده کل قواى جمهورى اسلامى، هم چنین معاونت اطلاعات سپاه پاسداران را به حسین طائب، فرمانده سابق بسیج، واگذار کرد.
بر اساس گزارش سایت «الف» نزدیک به احمد توکلى، رییس مرکز پژوهش هاى مجلس، خبر داده است که این معاونت قرار است به سازمان اطلاعات سپاه ارتقاء یابد تا به گفته وی، نهادهاى اطلاعاتى و امنیتى در مقابله با «جنگ نرم دشمن» تقویت شوند.
جعفری، فرمانده کل سپاه نیز در مراسم تودیع و معارفه چند تن از فرماندهان جدید این نیرو گفته است: «انتظارات تحولى در سپاه باید براساس ضرورت هاى حال حاضر انقلاب پیش برود. بر ه
مین اساس باید تمام تمرکزمان را بر ارتقاى سطح کیفى سپاه و بسیج معطوف کنیم که این کار، کارى طاقت فرسا و مشکل است.»
جعفرى، با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهورى در ایران، اظهار عقیده کرد که «سپاه از این آزمون نیز سربلند بیرون آمد اما ما باید آمادگى خود را روزبروز افزایش دهیم.»
پیش تر یک فرمانده ارشد سپاه تایید کرده بود که این نیروى نظامى به مدت دو ماه کنترل شهر تهران را پس از برگزارى انتخابات در دست گرفته بود.
عبدالله عراقى، فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ، در این زمینه گفته بود: «بعد از این که نیروى انتظامى اعلام کرد، احتیاج به کمک بسیجیان براى کنترل اغتشاشات دارد، نیروهاى بسیجى وارد عرصه شدند، که این اعلام نیاز در روز ۲۳خرداد ماه اتفاق افتاد و بخش از نیروهاى بسیجى به کمک آن ها رفتند اما از ۲۵ خرداد ماه تمام مسئولیت برعهده سپاه و نیروهاى بسیجى گذاشته شد که تا ۲۵ مرداد ماه ادامه داشت.»
محمد على جعفرى، ادعا کرده است: «حوادث اخیر به ما کمک کرد تا با جدى تر تلقى کردن تهدیدات پیش روى انقلاب اسلامى آمادگى بیش ترى براى مقابله کسب کنیم.»
فرمانده کل سپاه پاسداران که در شهریور ماه سال ۱۳۸۶ به این سمت منصوب شده بود، در روز هفتم مهر ماه همان سال، اعلام کرده بود که «ماموریت اصلى سپاه در حال حاضر مقابله با تهدیدهاى داخلى است و سپس در صورت تهدید نظامى خارجى، به کمک ارتش خواهیم شتافت.»
یکى از اقدامات مهم وى، ادغام فرماندهى سپاه و بسیج و هم چنین ایجاد ۳۱ سپاه استانى بود تا به بالا رفتن «تحرک نیروهاى نظامى و تمرکزدایى» کمک شود.
خبرگزاری حکومتی مهر، گزارش داده بود که به زودی، نیروی مقاومت بسیج برای هماهنگی بیش تر در نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام خواهد شد. به گفته خبرگزاری مهر، این اقدام به دستور محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران و در ادامه تغییرات صورت گرفته در اجرای طرح تحول ساختار این نیروی نظامی صورت می گیرد.
این مرحله از تغییرات که به عنوان مرحله دوم از آن یاد می شود، در ادامه تغییرات مرحله اول یعنی تغییرات ساختاری سپاه در استان ها صورت می گیرد. در مرحله قبلی، سپاه پاسداران به ۳۱ بخش استانی تقسیم شد که دو بخش آن به تهران اختصاص داشت.
گزارش فعالیت های شش ماهه سپاه
سردار سرلشکر محمدعلی جعفرِی، فرمانده کل سپاه پاسداران در یک نشست خبری، گزارشی از فعالیت های شش ماه اول سال ١٣٨٨ سپاه و بسیج ارائه کرد .
جعفری، فعالیت های سپاه پاسداران در امور امنیتی، اطلاعاتی و هم چنین عمران و سازندگی تشریح کرد .
جعفری ابتدا در خصوص عملیات اخیر سپاه و بسیج در کردستان توضیحاتی داد و ادعا کرد: «در کردستان گروهک های کوموله، دموکرات و پژاک تلاش می کردند بعد از ناامنی های داخلی با تحریک دشمنان فرامنطقه ای تحرکاتی را در این منطقه انجام دهند که با سلسله عملیات سپاه دچار تلفات سنگینی شدند.»
او گفت: «از ابتدای امسال مسئولیت امنیت در جنوب شرق کشور به سپاه واگذار شد… سپاه برای مقابله با ناامنی ها از عشایر و نیروهای قومی منطقه کمک گرفت و با اتکا به آن ها و مسلح کردن آن ها و واگذاری امنیت منطقه به آن ها احساس امنیت و آرامش را به این منطقه بازگرداند.»
فرمانده سپاه، سپس به موضوع ناآرامی های پس از انتخابات پرداخت و گفت: «برای کمک دادن به نیروهای انتظامی در تهران، اصفهان، شیراز و مشهد، نیروهای بسیجی و سپاهی حضور گسترده ای داشتند.»
وی درباره نیروهای انتظامی و امنیتی و لباس شخصی به کوی دانشگاه نیز ادعا کرد که تخریب ها توسط «عوامل آشوبگر» انجام گرفته، و انکار کرد که «نیروهای بسیجی در این حادثه حضور نداشتند، بلکه لباس شخصی های خودسری بودند که از بسیجی ها نبودند»؟
سردار جعفری، اضافه کرد که برای مقابله با تهدیدات نرم، سپاه پاسداران در زمینه جنگ سایبری(شبکه اینترنت) در حال توسعه امکانات خود است .
تقسیم سیاست های امنیتی کشور بین ارگان های سرکوب
روز سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸ – ۱۰ نوامبر ۲۰۰۹، در حاشیه جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، فاش شد که شورای عالی امنیت ملی، وظیفه اجرائی کردن سیاست های امنیتی کشور را میان نهادهای انتظامی و امنیتی مختلف تقسیم کرده است. در این میان نیروهای انتظامی، وظیفه کنترل ارتباطات اینترنتی و سپاه پاسداران وظیفه نصب دکل های ارسال کننده پارازیت بر روی فرستنده های تلویزیونی و رادیوئی را به عهده گرفته اند.
روح‌الله حسینیان، نماینده مجلس شورای اسلامی و مدافع سرسخت احمدی نژاد، روز سه شنبه، پس از جلسه علنی مجلس به خبرنگار اعتماد گفت: «موارد امنیتی چون نصب دکل های ارسال پارازیت، ورود دستگاه های متعدد امنیتی به حوادث پس از انتخابات، واگذاری نظارت بر اینترنت به نیروی انتظامی، تدابیری است که از سوی شورای عالی امنیت ملی برای مقابله با جنگ نرم دشمنان نظام اتخاذ شده است.»
این نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی، در ادامه توضیح داد: «نظارت بر اینترنت به نیروی انتظامی به این دلیل صورت گرفته که اینترنت یک فضای رسانه ای وسیع است و ابعاد مختلف امنیتی، فرهنگی و سیاسی دارد و نظارت بر آن نیازمند ورود نیروهای متعدد است.»
لازم به یادآوری است که نام حسینیان، به دنبال افشا شدن نقش مامورین امنیتی حکومت اسلامی در قتل های موسوم به «قتل های زنجیره ای»، هر چه بیش تر به زبان ها افتاد. س