” ایران تریبونال ” و این بار ” خانم مینا احدی “!

” خانم احدی، نگاهتان را از بالایی‌‌ها برداشته و به پایین بنگرید، خیابان‌ها را بنگرید، 

بالاخره همانطور که انتظار می‌‌رفت ، خانم ” مینا احدی ” هم به کار زار تبلیغاتی ” ایران تریبونال ” پا گذاشت. ایشان در ۲ اکتبر با قرار دادن مقاله‌ای در سایت‌های متعلق به ” حزب کمونیست کارگری ” به این کارزار تشریف آوردند. قبل از طرح هر مساله‌ای ابتدا عنوان کنم که ایشان در مقاله فوق الذکر ، بی‌ ربطی‌ و بی‌ اطلاعی خودش را از موضوع ” ایران تریبونال ” به وضوح نشان می‌‌دهد! و این در اولین جمله این مقاله قابل تشخیص هر خواننده‌ای می‌‌باشد، که از این موضوع اطلاعی هر چند ناقص داشته باشد. برای روشن شدن این قضیه ، بهتر است به خود ! مقاله رجوع کنیم.

ایشان در اولین جمله می‌نویسند که : ” دومین دادگاه ایران تریبونال روز‌های ۲۵ تا ۲۷ اکتبر در لاهه برگزار می‌‌شود”. بهتر بود ایشان می‌‌گفتند که ” دومین مرحله دادگاه ایران تریبونال “، در لاهه برگزار می‌‌شود و نه دومین دادگاه! همانطور که بر همگان واضح و مبرهن است ، هنوز هیچ حکمی در دادگاه اول صادر نشده که منجر به تشکیل دادگاه دومی‌ گردد! یا خانم “مینا احدی” از حقوق سر رشته‌ای ندارند، یا از روند ” ایران تریبونال ” چیزی نمی‌‌دانند.

ایشان در بخشی از همان مقاله می‌‌نویسند که : ” اگر این دادگاه را برگزار کنندگان به کمک ” شیطان رجیم ” هم بر پا کرده باشند ، مهم نیست “!

قبل از هر چیز این نکته را بگویم که نگارنده این سطور ۳ مقاله در انتقاد به روند این دادگاه به رشته تحریر در آوردم و در هیچکدام از آن مقالات ، حتی کوچکترین اشاره‌ای به کمک خارجی‌ نکردم. به اصطلاح ، چون در این باره چیزی نمی‌‌دانستم، اظهار نظری هم نمی‌‌کنم. و تا آنجایی هم که به یاد دارم، برگزار کنندگان این ” کارزار ” هم ، کمک گرفتن از جریانات دولتی را قویاً تکذیب کرده اند. اما چیزی که جالب است ، این موضوع می‌‌باشد که خانم ” مینا احدی ” دارد قبح قضیه ” کمک گرفتن ” از خارجی‌ را ( تو بخوان سر سپردگی به خارجی‌ ) می‌‌شکند! ایشان با زبان! ی رسا در وصف ” کمک گرفتن از شیطان رجیم ” قلمفرسایی می‌‌کند!

خانم احدی!

نقل قول فوق الذکر، بیش از آن که دفاعی باشد از ” ایران تریبونال”؛ بیشتر به این می‌‌ماند که هجومی به آن است! در بهترین حالت ، می‌‌تواند یک دفاع خیلی‌ بد از ” ایران تریبونال ” باشد! این در حالی‌ است که گردانندگان ” ایران تریبونال ” بارها و بارها از ” استقلال مالی و سیاسی ” ایران تریبونال ” گفته و نوشته اند.

البته نگارنده از سابقه همکاری شما با خانم ” نازنین افشین جم” ( که به شکلی‌ کاملا ! اتفاقی هم ” سلطنت طلب ” است و هم ” باز به شکلی‌ خیلی‌ اتفاقی همسر وزیر دفاع کانادا، و هم عضو ” بنیاد امنیت بین‌المللی هالیفاکس”) می‌‌باشد، مطلع هستم. هم من و هم شما و هم دیگران بخوبی می‌‌دانند که آقای ” پیام اخوان ” که دادستان ” دادگاه ایران تریبونال ” می‌‌باشند هم ، به شکلی‌ کاملا اتفاقی عضو همان بنیاد ” هالیفاکس ” و همچنین عضو ” بنیاد برومند ” هم می‌‌باشند. ” بنیاد امنیت بین‌المللی هالیفاکس” همان بنیادی ‌ست که به شکلی&zw! nj; کاملا اتفاقی، چند ژنرال عضو ” ناتو “، و صد البته باز هم به شکلی‌ کاملا تصادفی، ” اهود باراک ” و ” جان مک کین ” هم عضو آن می‌‌باشند!

خانم ” مینا احدی ” در بخش دیگری از مقاله فوق الذکر می‌‌نویسند که ؛ ” اگر تریبونالی تا کنون برگزار نشده است دقیقا به دلیل همراهی دول غربی با حکومت اسلامی ایران، ادامه روابط سیاسی و اقتصادی با این حکومت و سکوت در مقابل جنایت غیر قابل تصور اینها بوده است “.

در حقیقت خانم ” مینا احدی ” ، با زبان بی‌ زبانی می‌‌گوید که برگزاری ” ایران تریبونال ” ، بدلیل قطع رابطه ” سیاسی و اقتصادی دول غربی ” با حاکمیت امکان تحقق‌ یافته است! و در غیر اینصورت امکان تحقق‌ نداشت! خانم ” مینا احدی ” اینطور به خواننده القا می‌‌کند که، گویا برگزاری ” ایران تریبونال ” در درجه اول به خواست دول غربی بستگی دارد، و نه مردم! خانم ” احدی”، به خواننده “کد ” می‌‌دهد. پس خواننده مقاله فوق الذکر باید شکر گذار دول غربی ! یا به قول خانم ” احدی”، ( شیطان رجیم ) باشند، زیرا اگر دول غربی نمی‌‌خواستند، این تریبونال هرگز امکا! ن تحقق‌ نداشت!

” خانم مینا احدی”، دارد قاعده بازی در بساط جریانات استعماری را یادمان می‌‌دهد! بقول معروف ” تمام راه‌ها به روم ختم می‌‌شود ” ! بهتر است بگوییم که از نظر خانم ” مینا احدی ” تمام راه‌ها به ” دول غربی ” ختم می‌‌شود! ایشان کاملا مثل آقای ” پیام اخوان ” استدلال می‌‌کنند. آقای ” پیام اخوان ” هم همین ” قاعده بازی ” را مدام در مصاحبه خودش، یادآوری می‌‌کرد!

خانم ” مینا احدی ” ، همزمان که این مطلب را مینویسم ، خبر دار شدم که در تهران و مشهد، مردم در اعتراض به گرانی دست به تظاهرات زده اند. و این چقدر موجب خوشحالی‌ است! من و کسانی‌ مانند من، به این نیروی عظیم اعتقاد داریم و نه دول غربی! باشد که حاکمیت فاشیستی به زور قهر مردم سرنگون شود. این قاعده‌ای است که من و کسانی‌ مانند من ، به آن اعتقاد داریم. نام این قاعده ، اراده معطوف به آزادیست. اراده ایست معطوف به مردم. اراده‌ای که اعتقاد دارد حتی اگر تمام دول غربی با این رژیم همکاری کنند، با ز هم با اراده مردم می‌‌شد که تریبونالی بر پا شود. اما ! قاعده‌ای که شما ، آن را تبلیغ می‌‌کنید، از جنس دیگریست. اراده شما بر کسب قدرت استوار است و نه آزادی! اراده شما باید با اراده “دول غربی” هم گام شود! زیرا نگاه شما با قدرت است، و نه با مردم! از همین روست که نگاه به بالا دارید!

اگر بخواهم منصفانه قضاوت کنم، اراده شما حتی ، اراده کسب قدرت هم نیست، بلکه تطهیر آن است! در نظر مردم ، دول غربی همان جانیان ” کابل و بغداد هستند، که شما آنان را بزبانی دیگر حامیان ” حقوق بشر” نامیدید!

خانم احدی! کلید انقلاب ، در دست مردم است، نه قدرت‌های استعماری! به خیابان‌ها بنگرید و مردم خشمگین را دریابید!

با امید با سرنگونی رژیم فاشیستی حاکم بر ایران بدست مردم!

و با آرزوی برقراری جمهوری مردمی، و تحقق استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی!

با احترام، سعید صارمی ۲۰۱۲۱۰۰۳