مجمع عمومی و شورا تشکل کارگری است نه انجمن صنفی و دیگر نهادهای دولتی

مجمع عمومی و شورا تشکل کارگری است نه انجمن صنفی و دیگر نهادهای دولتی

(متن  گفتگو تلویزیون پرتو با سلام زیجی در مورد کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران)

تلویزیون پرتو: سلام زیجی شما مقاله ای در نشریه کمونیست ‌هفتگی درنقد کانون عالی صنفی کارگران ایران داشتید، محتوا­ی نقد شما چه بود؟

سلام زیجی: غلامرضا خادمی زاده،”رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران از رابطه برخی تشکلها یا انجمنهای  صنفی کارگری انتقاد کرده بود که گویا رابطه­ی حسنه با دولت دارند و از این رابطه ابراز ناخرسندی کرده بودند. اما اساس تناقض قضیه این است که چنین انجمنهایی که ایشان در راس آن قرار دارند از همان روز اول دقیقا برای برقراری همین رابطه حسنه با دولت و کارفرما ایجاد شده بود طوری که تحت کنترل کامل قوانین دولت و در جهت تامین منافع سرمایه و کارفرما عمل نمایند. کانون عالی انجمنهای صنفی مانند هر نهاد دولتی دیگر دقیقا به هدف کنترل طبقه کارگر و برای ممانعت از اعتراض به بی حقوقی تحمیل شده به کارگر و پیش گیری از رشد اعتراضات کارگری علیه سرکوب و زندان و فقر و کلیت پدیده ضد کارگری جمهوری اسلامی بنا نهاده شده است. در نتیجه چنین ناخرسندی که بعضا از سوی مقامات بالا دست حکومت یا مسئولین چنین “تشکهای کارگری” در مورد کارگران شنیده میشود چیزی جز فریبکاری محض نیست.

اگر اعتراض موجهی وجود داشته باشد این است که این حقایق را گفته باشیم که انجمن صنفی کارگران را چرا به اسم تشکل کارگری به کارگر تحمیل کرده­اید؟ چرا کارگران را مجبور میکنید به یک تشکل دولتی گردن بگذارند و اگر هم با معماران این تشکلهای قلابی سروکار داشته باشند فریبکارانه سرزنش میکنید؟ مگر میشود نهادی را با اتکا کامل به قانون اساسی ضد کارگری جمهوری اسلامی ایجاد کرد و به مجریان  دولتی این قانون پشت کرد؟ اما واقعیت این است، چنین تشکلهای دولتی که بخشی از کارگران را ناچار کرده اند در آن گرد هم بیایند جز سد کردن مبارزه طبقاتی طبقه کارگر و اتحاد آنها حول مطالبات اقتصادی و سیاسی خود هیچ خاصیتی ندارند. با مراجعه به آئین نامه­ای که بر مبنای ماده ١٣١ قانون کار رژیم تهیه و تنظیم شده است چنین تشکلی بر مبنای آن ساخته شده است و دارد فعالیت میکند، میبینید که صد در صد ضد کارگری و صد در صد در راستای خدمت به دولت و کافرما و قوانین کار ضد کارگری جمهوری اسلامی ایجاد شده است. این آئین نامه کارگران را مجبور کرده که عملا به جمهوری اسلامی و قوانینش متعهد باشند، از فعالیت سیاسی پرهیز کنند، به رشد و سود آوری کارخانه کمک کنند و غیره. در نتیجه معلوم نیست کارگری که در این ظرف قرار میگیرد و با این مقررات ارتجاعی سروکار دارد چگونه میشود به نفع کارگر و منافع طبقاتی­اش عمل کند و با دولت و کارفرما رابطه­ی حسنه نداشته باشد و در خدمت آنها قرار نگیرد؟

تلویزیون پرتو: چنین تشکل­های زرد و دولتی کم نیستند در ایران. از جمله خانه کارگر و شوراهای اسلامی. سوال این است که این تشکلهای زرد و دولتی  آیا از طرف کارگران مورد استقبال قرار میگیرند؟

سلام زیجی: قطعا مورد استقبال طبقه کارگر قرار نگرفته و نمیگیرند. اما در جامعه ایران فجایع و سرکوب و بی حقوقی و ممنوعیت­ها چنان گسترده و و حشتناک است که جامعه، از جمله بخشی از طبقه کارگر را مجبور میکنند تن به هر چیزی بدهند. کارگری که سی سال است سرکوب میشود، نان خود و خانواده اش به گرو گرفته شده است، فعالینش مورد پیگردند و آنها را به زندان می اندازند، بخشا مجبور میشود تن به هر نوع فشار و هر نوع تشکل زرد و طرحهایی که دولت و بورژوازی  در مقابلش قرار میدهد بدهد. فعالین کارگری چون ابراهیم مددی، رضا شهابی، علی نژادی، شاهرخ زمانی، بهنام ابراهیمی زاده، صدیق کریمی، شیت امانی و تعداد دیگری همچنان در زندان و زیر شکنجه بسر میبرند، چند هفته پیش ۶٠ فعال کارگری را یکجا دستگیر و هنوز چند نفر از آنها در زندان و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار دارند.

 این اوضاع در شرایطی  به طبقه ما تحمیل شده است که  تشکل های طبیعی و قدرتمند طبقه کارگر وجود ندارد و افق و سیاست و رهبری منسجم کمونیستی متاسفانه در سطح قابل توجه غایب است و موقعیت  و نقش رهبران عملی و سوسیالیستی که کل این پدیده را ببینند و متحدانه کارگران را به مبارزه علیه آن بسیج کنند بشدت ضعیف است. در چنین شرایطی بی تردید بخشهایی از طبقه ما به دام راه حل­های دولت و جریانات راست خواهند افتاد و بخشهایی از طبقه ما را با گرسنگی و اخراج روبرو میکنند و دیوار نفاق و تفرقه را در صفوف آنها ایجاد میکنند. سطح دستمزدی که حتی برخی از سران رژیم از جمله محسن رضائی گفته که خط فقر یک و نیم میلیون  تومان است، اما به کارگران ماهانه دستمز حدود  ٣٨٩هزار تومان  تحمیل کرده اند و تازه در موارد زیادی این مزد بردگی را نیز نمی پردازند. در چنین تناسب قوای بشدت نابرابر بورژوزی و دولت و کارفرما از یکسو هر نوع تحرک اعتراضی و هر نوع تلاش برای تشکل یابی مستقیم کارگران را میزنند و از سوی دیگر تعدادی دیگر بر بستر این فضای ریاکارانه، سفره­ی تشکلهای “صنفی” و “قانونی” “کارگری” را پهن میکنند که در مجموع  به زیان کارگر و قدرت طبقاتی و خاصیت ضد سرمایه دارانه بودنش تمام شده است. در دل چنین شرایطی روشن است که حتما تعدادی مجبور میشوند و یا نا آگاهانه به دام چنین تشکلهای زرد و دولتی خواهند افتاد …

تلویزیون پرتو: کشمکش طبقه کارگر با سرمایه داران و دولتشان به قدمت جمهوری اسلامی در جریان بوده است. تا جایی که به تشکل­یابی طبقه کارگر مربوط است از نظر شما چه راه حلی وجود دارد که کارگران با اتکا به آن متحد و قدرتمند علیه سرمایه داری و زورگوئی و ستمگری جمهوری اسلامی صف بندی کنند و  وجود و عملکرد نهادهای “کارگری” دولتی را از سر راه خود خنثی کنند؟

سلام زیجی: این حکومت از همان روز اول با سرکوب و کشتار کارگران از جمله شرکت نفت به میدان آمد و بر بستر سرکوب کل صف آزادیخواهان توانست پدیده کثیف و ضد کارگری خود را تحمیل کند. از همان دوره و با وجود این سرکوبها طبقه کارگر در اشکال مختلف به مبارزه خود ادامه داده و به سیاستهای این رژیم در کلیت خود تن نداده است. در زمینه تشکل یابی نیز طبقه ما از دو سو موانع سر راهش بوده و همچنان هست. اول، بر بستر سرکوب و جنایت مدوام جمهوری اسلامی توانسته تشکلهای ضد کارگری خود را مانند همین انجمنهای صنفی و شوراهای اسلامی و خانه کارگر را به بخشی از طبقه ما تحمیل کند و همواره تلاش کرده هر نوع تحرک انقلابی و تشکل یابی شورائی و توده ای کارگری را از میدان بدر کند. دوم، خط سیاسی، فکری و جنبشی است که بعضا در درون طبقه کارگر و یا از سوی جریانات دیگر به آنها تحمیل شده است و این جنبش یک جنبش راست رفرمیستی – سندیکالیستی و قانونگرا است که کارگران را از تحزب و تشکل واقعی خود برحذر میدارد و آنها را به رفرم و قانون و قانون کار اسلامی متوهم نگاه میدارد. هر دو این موانع و پدیده، دولت و سیاستهای ضد کارگری آن، و جریان رفرمیستی و راست درون طبقه کارگر، اگر چه در یک سطح نیستند اما عملا یک هدف را تامین میکنند، دست نبردن به بنیادهای نظام سرمایه داری و جمهوری اسلامی، ممانعت از تحزب کمونیستی طبقه کارگر و اخلال و ممانعت از تشکل یابی کارگری مستقل از دولت که به اهداف و افق سوسیالیستی متکی میباشد. در نتیجه اولین امر مهم، گفتن و دیدن این حقایق و روشن شدن بخش اعظم طبقه ما به این موانع و خود آگاهی و عکس العمل نشان دادن جدی در ضدیت  با هر دو تای این پدیده­ها است که علیه منافع کنونی و آتی طبقه کارگر میباشند.

کارگران به تشکلی نیاز دارند که بدون دخالت کامل دولت و کارفرما خودش مستقیما آن را ایجاد کند، مقررات و آیین نامه  و چگونگی ایجاد آن را راسا و مطلقا بدون کسب اجازه از دولت دنبال کند. تنها از زاویه منفعت اقتصادی و سیاسی و اتحاد همه بخشهای طبقه کارگرشکل گرفته باشد. این تلاش روشن است با اتکا به یک افق و استراتژی رادیکال و سوسیالیستی و خود آگاهی بالای  کارگران از جمله رهبران و محافل سوسیالیستی کارگران ممکن میگردد. چنین خود آگاهی است که به کارگران امکان میدهد که در درجه اول ترفندهای بورژوازی و دولت را پس بزنند و هم راه حل­هایی که به اسم “کارگر” از سوی جریانات قانونگرا و سندیکالیست به کارگران تحمیل میشود را خنثی کنند. صفبندی در مقابل کل این پدیده از دولت و قانون کار جمهوری اسلامی تا تشکلهای قلابی­شان، از تحمیل فقر و سرکوب و پیگرد تا اخراجهای گسترده و از سیاست کارگر گرائی قلابی جریانات راست تا ایجاد دو دستگی و ایجاد تفرقه و پراکندگی در میان کارگران از سوی سرمایه داران و همه جریانات را میتوان به عنوان یک طبقه و با منافع و سیاست مشترک و رادیکال ممکن کرد. تنها این  تلاش گسترده و صمیمانه ضامن اتحاد و تشکل و پیروزی طبقه کارگر در مقابل دولت و سرمایه داری افسار گسیجه ایران است.

تلویزیون پرتو: آلترناتیو مشخص شما برای اتحاد و تشکل یابی طبقه کارگر و به منظور خنثی کردن نهادهای دولتی و تشکلهای زرد چیست؟

سلام زیجی:  ما میگوئیم کارگران در مبارزه خود هر ظرف و تشکلی ایجاد کنند مادام که مستقل از دولت و کارفرماها است، مورد حمایت ما میباشد و مثبت دانسته و میدانیم. اما در عین حال تاکید میکنیم که هر تشکل کارگری که متکی به مجامع عمومی کارگران و شوراهای کارگری نباشد نمیتواند در دراز مدت استقلال طبقاتی و موجودیت خود را حفظ کند یا نماینده پیگیر منافع کارگران باشد. از این رو به منظور ایجاد تشکل یابی توده ای و قدرتمند و متحد کننده کارگران ما خواهان مجامع عمومی کارگری و بر بستر آن خواهان ایجاد شوراهای کارگری در سطوح مختلف مراکز کار هستیم. مجمع عمومی و شوراهای کارگری طبیعی­ترین ، توده ای­ترین و محکم­ترین شکل تشکل یابی طبقه کارگر است . طبعا همه تشکلهای دیگر کارگری از نوع سندیکا نیز میتواند به مجمع عمومی و شوراهای کارگری متکی باشد تا بتواند استقلال و نمایندگی طبقاتی کارگری را تامین کند. ما طبقه کارگر ایران و همه رهبران عملی و محافل سوسیالیست کارگری را در همه مراکز کارگری به عملی کردن گسترده­ی این ظرف اتحاد و تشکل خود یعنی مجمع عمومی و شوراهای کارگری فرامیخوانیم.

( گفتگو از طرف سعید آرمان در تلویزیون پرتو در تاریخ ٢۴-٨-٢٠١٢ صورت گرفته و پخش شده است، این  تلخیصی از گفتگو است و بعضا  نکاتی در متن به آن اضافه شده است)

١٢-٩-٢٠١٢