ورود لواز‌م‌‌التحریر غیرایرانی و غیراسلامی به مدارس از مهر ۹۱ ممنوع است

کاربرد جمله”ممنوع است”در فرهنگ لغات رژیم اسلامی بیشتر از هر جمله دیگری رایج و متداول است. تابلوی این جمله بی مسما که آویزه سر درب ادارات دولتی، اماکن عمومی و اتاق کار رئیس و روسای دست نشانده رژیم اسلامی است به شدت مورد تنفر مردم انقلابی و آزادیخواهی است که به ناچار برای رتق و فتق امور خود به این مکانها مراجعه میکنند. ابعاد کلمه ممنوعیت در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به بخشی از زندگی عادی مردم و دخالت در حریم زندگی خصوصی افراد و خانواده ها ی آنها نیز تبدیل شده است به نحوی که عواقب زیانبار این حکم ارتجاعی((ممنوع است))در میان جوانان، دانش آموزان و دانشجویان چندش آور، آزاردهنده و غیر قابل قبول شده است.
رژیم جمهوری اسلامی از همان اوائل بر سر کار آمدنش با طرح دو مقوله حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی تلاش کرد تا با اعمال زور و ایجاد رعوب و وحشت در سطح جامعه به این دو مقوله قانونیت ببخشد که عملآ موفقیت چندانی کسب نکرد. اما حاکمان اسلامی برای بقای خود و حفظ سیادت ضدانسانیشان به این سادگی ها دست بردار نبوده و نیستند. آنها با استفاده از امکانات تبلیغی و با بهره گیری از نیروی سرکوبی که در اختیار دارند از هر فرصتی جهت تثبیت سیاست های ارتجاعی خود در سطح جامعه به بهانه حضور در”صحنه” مخصوصآ در میان جوانان ناراضی به وضع موجود حد اکثر استفاده را کردەاند، تا جائیکه ابعاد این دخالت ها به ممنوعیت تصاویر رنگی و عکس های مورد علاقه دانش آموزان روی جلد دفتر مشق مدارس ابتدائی و ممنوعیت استفاده از مداد و مداد پاک کن غیر اسلامی تعمیم یافته است.
فلسفه ممنوعیت و کار برد این کلمه از دیدگاه “فاطمه قربانی”معاون وزارت آموزش و پرورش رژیم اسلامی به نقل از خبرگزاری مهر شنیدنی است. نامبرده طی دستورالعمل جدیدی به مدارس اعلام کرده “ورود لواز‌م‌‌التحریر غیرایرانی و غیراسلامی به مدارس از مهر ۹۱ ممنوع است و تولیدکنندگان باید توجه داشته باشندکه تولیدات آن‌ها با فرهنگ و تمدن غنی ایرانی- اسلامی همخوانی داشته باشد.” با توجه به اظهارات این مأمور مرتجع ممنوعیت و ممنوع بودن به درون کیف مدارس دانش آموزان و اوراق دفتر مشق هنوز ننوشته شده بچه های کلاس اول ابتدائی نیز سرایت خواهد کرد!؟
از قرار معلوم تحصیلات دانشگاهی و تخصص”فاطمه قربانی”تنها به امر تعلیم و تربیت اسلامی محدود نیست بلکه ایشان در امر اقتصاد و تولیدات اسلامی گوی سبقت را از امام و رهبرش جناب خامنه ای ربوده است. تولید مداد و مداد پاک کن هائی با “نقش و نگار اسلامی” و “تمدن غنی شده ایرانی” و در نهایت در همخوانی با نظرات ولی فقیه و مراجع تقلید آنها از جمله طرح های این معاون آموزشی است که ورودش در مهر ٩١ به مدارس مجوز قانونی دارد.
اما ببینیم سخنان این معاون دست نشانده رژیم چقدر به حقیقت خواهد پیوست؟
عباس هدایتیان رئیس اتحادیه لوازم التحریردرباره میزان واردات لوازم التحریر به خبر نگار مهر می گوید:”٩٠ درصد لوازم التحریر موجود در بازا وارداتی است و تولید کنندگان داخلی تمایلی به رقابت با کشورهای وارد کننده را ندارند. تولیدکنندگان باید محصولات اولیه را با ارز آزاد وارد کنند که با گران شدن هر روزه ارز و بالا رفتن قیمت کاغذ این موضوع به نفع تولیدکنندگان نیست. بسیاری از کارخانه های تولید لوازم التحریر مانند مداد و دفتر تعطیل شده و یا در شرف تعطیلی هستند. چنانچه دولت حمایت های لازم را از تولیدکنندگان انجام ندهد در آینده ای نه چندان دور همه بازار کشور را لوازم التحریر خارجی فرا می گیرد و تمامی کارخانه های تولید لوازم التحریر تعطیل می شوند.”
آقای هدایتیان حداقل در زمینه اقتصاد از فاطمه قربانی معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی و رهبرش خامنه ای عاقل تر و علمی تر می اندیشد. بی خبری این معاون حاجی بابائی از وضعیت فلاکت بار اقتصادی کنونی ایران و تعطیلی انواع و اقسام مراکز تولیدی، اخراج و بیکاری هزاران کارگر از کارخانه ها و کارگاه های کوچک و بزرگ به بهانه تحریم اقتصادی و کمبود مواد خام برای تولیدات داخلی آنهم از نوع اسلامی آن به گذشته ای نه چندان دور در رابطه با نام گذاری سال ٩١ توسط خامنه ای و شعار تو خالی و غیر علمی او جهت کمک به تولیدات داخلی و خود کفائی ناشی از آن در”ایران اسلامی”بمنظور برون رفت از بحران اقتصادی موجود است.
خامنه ای ۶ ماه قبل در بخشی از پیام نوروزی خود بمناسبت آغاز سال٩١ خورشیدی، این سال را به عنوان “سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی”نام گذاری کرد. با توجه به این لفاضی ها و تحلیل های بی محتوا ی نامبرده و دارو دسته او نه اینکه”جهاد اقتصادی”مورد نظر آنها پوچ از آب در آمد بلکه وضع از آنچه که بود بدتر شده است.
بحران اقتصادی سرمایه داری ایران و تأثیر مستقیم آن بر افزایش تعداد بیکاران و فقر ناشی از آن بر گوشه و زوایای زندگی روزمره قشر وسیعی از خانواده های کارگران و مردم ستمدیده در جامعه تحت حاکمیت رژیم اسلامی در شهریور و مهر سال جاری تحصیلی بهنگام بازگشائی مدارس برای خانواده هائی که فرزندان آنها به مدرسه میروند از نظر مالی ابعاد نگران کننده ای دارد. خبرنگار مهر در یکی از بازارهای لوازم التحریرفروشی در گفتگو با “مریم احمدی پور”یکی از والدین دانش آموزانی که برای خرید به این بازار آمده بود دلیل خود را درباره خرید لوازم التحریر لوکس و خارجی اینگونه بیان می کند: “لوازم التحریر های ایرانی همچون پاک کن، مداد و یا دفتر مرغوبیت لازم را ندارند، همچنین جذابیت های بصری لازم روی دفتر های مشق دیده نمی شود و فرزندم خود هیچ تمایلی به خرید آنها ندارد. در فروشگاه های لوازم التحریر و حتی در بازار تهران نیز بسیار کم لوازم التحریر ایرانی دیده می شود و کل بازار را لوازم التحریر خارجی گرفته است و ما براساس آنچه که در بازار وجود دارد برای فرزندانمان خریدمی کنیم.”
البته فاطمه قربانی این معاون از دنیا بی خبر رژیم اسلامی تاکنون متوجه این طرح غیر قابل اجرای خود شده است که چگونه میتوان در اواخر شهریور امسال ٩٠ در صد لوازم التحریر موجود در بازار را که در مغایرت با اسلام ناب محمدی است به دریا ریخت و برای آن تعداد از دفاتری که قبلآ به فروش رفته و روی جلد آنها شخصیت های کارتونی و رنگارنگی نقش بسته در روز باز گشائی مدارس توسط نیروی بسیج دانش آموزی داخل کیف مدرسه و جیب دانش آموزانی را که اولین روز از سال اول مدرسه خود را شروع خواهند کرد تفتیش و پس از کشف مداد و مداد پاک کن”غیر اسلامی و غیر ایرانی”از ورود آن به داخل مدارس جلوگیری کنند تا به این ترتیب رژیم اسلامی بعد از ٣٣ سال حاکمیت زور در ایران نوشتن با مداد های اسلامی و پاک کن های ایرانی را به متمم های قبلی قانون اساسی آموزش و پرورش(سند تحول بنیادین آموزش و پرورش”اضافه کنند.
“نعمت اله متین”کارشناس مسائل آموزشی در مصاحبه ای با خبرنگار مهر گفت: “دانش آموز را نمی توان از خرید لوازم التحریر خارجی منع کرد، نسل فعلی تبعیت پذیر نیست و بسیاری از فرزندان خود باید وسایل آموزشی در طول دوران تحصیل را انتخاب کنند.”
تحلیل آقای متین عینی و واقعی است، ایشان در رابطه با نسلی از جوانان و دانش آموزانی اظهار نظر میکند که خود و همکلاسی های آنها در پیشاپیش صفوف معترضین به تمامیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی با شعار مرگ بر خامنه ای در سال ٨٨ عکس او را پاره کرده و سوزاندند.
ایشان به درستی میگوید که “نسل فعلی تبعیت پذیر نیست.”اما این تبعیت نکردن تنها به تصمیم گیری و انتخاب وسائل آموزشی در طول دوران تحصیلی محدود نیست، بلکه روند این نافرمانی ها و تبعیت نکردن ها در همه عرصه ها ی مبارزاتی به وضوح دیده میشود . اگرچه نیروی سازمان دهنده این نافرمانی ها و تبعیت نکردن از قوانین ارتجاعی رژیم اسلامی، متاسفانه هنوز شکل و جایگاه واقعی خود را نیافته است اما انتخاب وسائل آموزشی در طول دوران تحصیل توسط خود دانش آموزان انتخاب بین آموزش و پرورش سکولار و آموزش و پرورش ارتجاعی – اسلامی است.
ایجاد تشکل مناسب دانش آموزان و سازمان دادن نافرمانی ها و تبعیت نکردن ها از قوانین ارتجاعی رژیم حاکم بر ایران در درجه اول وظیفه دانش آموزان آگاه و پیشرو در میان خود دانش آموزان است. اما کمک و یاری رساندن معلمان مبارز و انقلابی در پیوند با رهبران سوسیالیست و کمونیست جنبش دانشجوئی در پروسه سازماندهی تشکل های واقعی دانش آموزان از جایگاه مهمی برخوردار است.
١٨_٩_٢٠١٢