انتخابات ریاست جمهوری در ایران نزدیک است!

یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران را باید به حرکت سرنگونی کل حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل کرد!

اسماعیل مولودی                                                     ۲۷ شهریور ۱۳۹۱

مقدمه؛

قریبا ۹ ماه به یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران مانده است. طبق سنت سیاسی در جمهوری اسلامی ۲۲ خرداد ماه روز انتخابات ریاست جمهوری است. از هم اکنون جوانه های مبارزات و مباحثات انتخاباتی شروع شده و هر طرف از دعوا دارند خودرا برای کارزار انتخاباتی آماده میکنند. در مبارزات انتخاباتی و مقدمات کار، رسم بر این است که اول گردو خاک های سیاسی را بپا میکنند و در آخرین روز ها و درست سر بزنگاه حاکمیت جمهوری اسلامی با اصلاحیه ها و نیز دخالتهای مستقیم صاحبان قدرت محدودیت انتخاباتی بیشتر و بیشتر میشود. در نتیجه با کلک و دزدی و جعل ساز کردن کفتر پر قیچی جمهوری اسلامی را به مسند مینشانند. آرائ مردم و نیز آرائ جعلی در یک تنش سیاسی اجتماعی، تکلیف ریاست جمهوری را به نفع جعلیات و رای دزدی روشن میکنند. یعنی علیرغم رای میلیونها مخالف همان نتیجه ای ارائه میشود که نظام خواستار آن است. در انتخابات ۱۳۸۸ همه به علنی متوجه شدند و جلو چشم همه ی دنیا با رای دزدی محمود احمدی نژاد ریئس جمهور شد. بنا براین با این فضا و بر بستر این سنت ضد دمکراتیک موجود در جمهوری اسلامی کمتر از ۹ ماه دیگر باز این بازار سرکوب ، جعل و دزدی بنام  “انتخابات ریاست جمهوری” باز راه می افتد و شیخ رهبر از زیر عبایش آن کسی را به ریاست میرساند که همراه و همترازش است. برای روشن شدن مسئله و آماده شدن ذهنی مردم به این مسئله و نیز اپوزیسیون سرنگونی طلب در این رابطه لازم می بینم به وضعیت سیاسی امروز ایران نگاه کنم و نظر خودرا در مورد اقدامات و حرکتهای سیاسی فعالین چپ و نیروهای سرنگونی طلب بخصوص کارگران و تشکلهای کاری بیان دارم. البته هدف من از این نوشته نسخه پیچیدن نیست، بلکه جلب توجه فعالین و نیروهای سرنگونی طلب بخصوص کارگران و تشکلهای کارگری، نیروهای کمونیست و برابری طلب به اصل مسئله است و ایجاد یک فضای سیاسی بحث و روشنگری در این مورد رو به جامعه و مردم آزادیخواه و سرنگونی طلب در ایران است.

صورت مسئله چیست!

خرداد ماه سال آینده یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار میشود. بجاست با توجه به فضای سیاسی جامعه ایران و نیز وجود یک نیروی بلقوه مخالف و سرنگونی طلب در ایران، به این مسئله بپردازیم. همه میدانیم اوضاع اقتصادی جامعه ایران بحران زده و نا بسامان است. اگر در دوران دهم انتخابات ریاست جمهوری با پول نفت وضعیت اقتصادی و خرج کلان انتخابات  را سامان میدادند اکنون این امکان هم مورد مناقشه زیاد و نیز خود نفت و فروش آن به سیر نزولی خود ادامه میدهد، تحریمهای جامعه جهانی فشار را بر رژیم گسترده کرده است. طرح های اقتصادی و نیز تلاش برای کم کردن بیکاری در جامعه به شکست کشیده شده. گرانی و بیکاری باعث انواع و اقسام مشکلات اجتماعی شده است و اقتصاد جامعه اساسا بر رشوهخواری، دزدی و از بالا تا پایین مسئولین دولتی با این مسئله در گیرند.  مسئله بیکاری، اعتیاد، تجاوز به ابتدایی ترین حقوق انسانی انسانها به امری عادی و روز مره در جامعه ایران تبدیل شده و هر روز هم خشن تر و ضد بشری تر میشود. در مقابل آن تعرض هر روزه مردم و اعتراضات کارگران، دانشجویان و مردان و زنان آزاده به قوانین غیر انسانی کار، اعتراض به نقض آزادیهای فردی و اجتماعی در جامعه و دانشگاه، اعتراض به نبودن تشکلهای مستقل کارگری و آزادی بیان همه و همه جوی ازمبارزه جویی را در جامعه دامن زده است. مضاف بر آن جمهوری اسلامی میرود تا در گیر یک مشکل جدی تر بین المللی شود، قضیهحمله اسراییل، خلیج فارس، آزمایشات موشکی و نظامی و نیز در همان حال مسئله انرژی اتمی همه و همه مشکلاتی جدی برای جمهوری اسلامی هستند.
جمهوری اسلامی با مسئله انرژی اتمی نبود که مورد بحث جامعه متمدن دنیا قرار گرفت و با انتخابات ریاست جمهوری نیست که دوباره جو اختناق را بیشتر میکند. بلکه با برخورد غیر انسانی و وحشیانه به حقوق انسانها در دنیا بعنوان یک رزیم هار قرون وسطی و مذهبی شناخته شده است. در طول سی وسه سال گذشته، مبارزات مردم ایران، افکار عمومی مردم متمدن دنیا ازرا به جنایتکار بودن جمهوری اسلامی جلب کرده اند. کارران و مردم مبارز ایران با حضور فعال خود به جامعه بین المللی نشان دادند که  جمهوری اسلامی  نماینده مردم ایران نیست بلکه حکومتی عقب افتاده و ضد بشری است.
امروز با توجه به فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران جمهوری اسلامی دارد خودرا برای دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۹۲ آماده میکند. برای همین طیف حاکمیت و نیز اپوزیسون درونی نظام جمهوری اسلامی دارند خودرا برای این مسئله آماده میکنند. در سطح جهان و با توجه به اوضاع سیاسی خاور میانه( مسله سوریه، جو جدید سیاسی بخاطر نمایش فیلم مخالفت با اسلام در یو توب و اوضاع جدید  افغانستان) جمهوری اسلامی وضعیت خودرا در خطر بیشتری میبیند. برای چاره جویی وضعیت خود دارد تعرض را در داخل و نیز در سطح بین المللی گسترده میکند، همین چند روز پیش بنیاد ۱۵ خرداد در مورد فتوای قتل سلمان رشدی اظهار نظر کرده. فضای احتناق را از یک طرف در داخل بالا بردن و از طرف دیگر با ایجاد تنشهای خارجی جلو اعتراضات را گرفتن به بهانه، تحریم، تهدید های بین المللی و……

جمهوری اسلامی بعنوان حکومت بحران و حکومتی تشنج زا فقط و فقط با گسترده کردن حکومت پلیسی بر زندگی روز مره مردم، ایجاد حمامهای خون در مقاطع مختلف( کشتار زندانیان سیاسی در سالهای ۱۳۶۰ و شهریور ۱۳۶۷) توانسته است خودرا نگهدارد. جمهوری اسلامی با جلو گیری از ایجاد تشکلهای آزاد سیاسی و صنفی. جلوگیری از حق تشکل کارگران، دانشجویان، روزنامه نگاران، نشریات و میدیای آزاد و مستقل. سلب آزادی بیان در ابعاد گسترده اجتماعی و سیاسی. پایمال کردن تمامی قوانین دفاع از انسان در سطح بین المللی. همچنین ایجاد و تقویت گروههای تروریستی در داخل و خارج ایران همه و همه تلاش برای ماندگار کردن حاکمیت سیاه مذهبی خود است. همه اینها هویت قرون وسطی و ضد بشری بودن حکومت اسلامی را به نمایش میگذارد. در همین فضا مبارزات در سطح گسترده جامعه همیشه مانع جدی دستگاه حاکمیت در ایران بوده و هست. اگر فقط به چند سال اخیر نگاه کنیم رشد مبارزات مردم و نیز رادیکال شدن گام به گام آن در جهت مخالف این حاکمیت سیاه وجود داشته و دارد. مبارزات اخیر کارگران در بخشهای مختلف و شهرهای مختلف در ایران. که توانسته حمایت بین المللی را هم بخود جلب کند (کارگران شرکت توسعه و معادن، کارکنان بیمارستان فوق تخصصی بیمارستان رشت، کارگران کارخانه پارس خواب هشتگرد کرج، کارگران شرکت تولیدی نادران لاهیجان ) کم نبوده اند و نیستند. دفاع از مبارزات آزادیخواهانه دانشجویان، کارگران و زنان گذشته از ابعادش همچنین بالا رفتن سطح شعار ها و توقع اش، برجسته و عیان است. اگر به این دو وجه وضعیت سیاسی در ایران نگاه کنیم و این تنشها را در مقابل هم بگذاریم متوجه میشویم که با هر دوره رشد و بالا رفتن این تنشها جنگ در دستگاه حاکمیت بالا میگیرد و صف بندی های مخالفین داخلی برای سلب قدرت و نفوذ همدیگر گسترش مییابد.

این روزها انواع و اقسام نظریه پردازان و رهبران و مخالفین در حکومت جمهوری اسلامی به مسئله انتخاباتی که پیش رو داریم میپردازند و جوانه های و حرکتهای طیف های مختلف درون حکومتی و اپوزیسونهای درون خانواده جمهوری اسلامی در مورد انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی که خرداد ماه ۱۳۹۲ خواهد بود اظهار نظر میکنند. خود دستگاه حاکمیت هم در تدبیر و به نوعی در یک سکوت و در عین حال دخالت در مسئله انتخابات را از زبان افراد درجه چندم خودرا بیان میکنند.

حامیان و مخالفین درون حکومتی!

اخیر افرادی مثل هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، نایب رئیس مجلس اسلامی محمد رضا باهنر، آقای صولت مرتضوی معاون سیاسی وزارت کشور، حمید رضا مقدم فر معاون فرهنگی سپاه پاسداران، محمد رضا تابش نمایده مجلس ایران

این افراد هر کدام به فراخور حال و موقعیت خود در مورد مسئله انتخابات اظهار نظر کرده اند و هر کدام بنوعی در این باره نمایدگی طیف خودرا دارند. این ها دودسته اند دسته اول مخالفین درون حمومتی که تلاش میکنند با طرح مسئله و ایجاد فضای سیاسی نوع جمهوری اسلامی وانمود کنند که اپوزیسیون هستند و مخالف، در صورتیکه هیچکدام از این نجبا در طول حیات جمهوری اسلامی همیشه در مقابل خواست مردم و تلاش برای جلوگیری از سرنگونی حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی کرده اند. حال به اظهارات این ها بپردازیم، هاشمی رفسنجانی ؛ در ۱۵ مرداد با حمله به وضعیت اقتصادی در ایران خودرا دوباره به صحنه آورد و گفت که اقتصاد مقاومتی جامعه را دچار بحران کرده و به مدیریت و اصول اداره مملکت انتقاد نمود. در یک جای دیگر هاشمی رفسنجانی در جواب به محمد تقی مصباح یزدی میگوید، در تاریخ ۱۴ شهریور میگوید صدای متحجرین در ایران دارد بلند میشود. اشاره اش به این است که از ابتدای کار مصباح یزدی مخالف جمهوریت بود و در صف آیت اله خمینی نبوده است. مثلا اشاره میکند ؛ در سالهای اخیر عده ای ، میگویند با وجود ولایت فقیه احتیاجی به جمهوریت نیست، در نتیجه رای مردم اصلا معیار نیست

در جایی دیگر در بیست شهریور رفسنجانی اشاره به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری میکند و آنرا کلید حل مشکلات میداند و میگوید؛” برگزاری انتخاباتی آزاد، شفاف منطبق بر قانون اساسی میتواند بخش بزرگی از مشکلات جامعه را حل کند”. .

محمد خاتمی که مدتی ریاست جمهوری را بر عهده داشت میگوید ؛ شرکت در انتخابات حق است و امیدوار است این حق از کسی سلب نشود. صاحب نظران سیاسی این بحث محمد خاتمی را دال بر تمایل او به شرکت در انتخابات میدانند.

محمد تابش نماینده مجلس که مدتی ریاست گروه اصلاح طلبان را بر عهده داشت میگوید ؛” اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات منتظر چراغ سبز حاکمیتند”

در این میان هم سعید حجاریان( که زمانی مسئول امنیتی جمهوری اسلامی بود)، بعد از سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی( در مورد مسئله انتخابات ریاست جمهوری سال آینده) گفته است که هاشمی رفسنجانی زمان دومین دوره ریاست جمهوری خود، مجمع روحانیون را مسخره کرده و “کفت اگر به من رای نمیدادند مجمع روحانیون به زباله دان میرفت، اونها مجبورند از من حمایت کنند” این گفته اساسا حکایت از همان سناریوی قدیمی دارد که وقتی گاری به سربالایی برسد اسبها همدیگر را گاز میگیرند. سعید حجاریان هم در این فضا است.

بهشتی شیرازی مشاور میر حسین موسوی میگوید، بحران سیاسی در ایران فرکش نکرده است.

اظهار نظرات طیف دوم در مورد انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده حکومتی ها و دست اندرکاران حکومتی هستند.

علی مطهری نماینده مجلس ایران  در تاریخ ۱۹ شهریور۱۳۹۱ در مورد انتخابات ریاست جمهوری میگوید؛

“نود درصد اصولگراها در سال ۱۳۸۸ ادامه دولت احمدی‌نژاد را به صلاح نمی‌دانستند، اما می‌گفتند که میل آقا [رهبر ایران] به احمدی‌نژاد است و به بهانه میل آقا، آن چیزی را که صلاح می‌دانستند انجام ندادند،( منبع سایت بی بی سی)

آقای صولت مرتضوی معاون سیاسی وزارت کشور ایران در تاریخ ۲۳ مرداد ماه ۱۳۹۱ اعلام کرده است که دوحز اصلاح طلب اجازه شرکت در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری دور یازدهم  را ندارند. این دوحزب که سازمان مجاهدین  انقلاب اسلامی و حرب جبهه مشارکت باشند قبلا بوسیله دولت محمود احمدی نژاد منحل شده اند.

محمد رضا مقدم فر معاون فرهنگی سپاه پاسداران در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۳۹۱ اعلام کرده است، اصلاح طلبانی که در وقایع بعد از انتخابات دور دهم دخالت نداشته اند میتوانند در رقابتهای انتخاباتی سال آینده شرکت کنند. همین جا آقای مقدم فر میگوید ولی مردم تمایلی به انتخاب آنها ندارند.

اینها نمونه هایی بود از فضا سازی قبل از یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. اینها همه اظهار نظر ها و نکاتی است که از همین حال کل نظام جمهوری اسلامی دارد خودرا برای مقابله با مبارزات مردم آماده میکند. زیرا همه میدانیم که اظهار نظرات رفسنجانی و رضا مقدم فر از سپاه پاسداران تا خاتمی و معاون سیاسی وزارت کشور برای این است که نظام فاسد و فاشیست جمهوری اسلامی را سر پا نگاهدارند. فضا سازی سیاسی و مطرح کردن مسائل از طیف مخالفین درون حکومتی و افراد دست اندر کار مساوی با این است که جامعه را مرعوب کنند. از همین الان خودرا برای سال دیگر آماده نمایند.

وظیفه ما!

چند ماه بیشتر به یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران نمانده است، این نمایش مسخره و ضد دمکراتیک جمهوری اسلامی بهانه ای میشود برای بالا بردن جو سرکوب و اختناق، ترور، ایجاد فضای وحشت و سرکوب مجدد در ایران. وظیف ما انسانهای آزادیخواه و برابری طلب، نیروهای کمونیست ، کارگران و زنان و مردان آزاده این است که فضای سیاسی بهنفع مسئله سرنگونی جمهوری اسلامی ایجاد کنیم.  باید جمهوری اسلامی تحت فشار سیاسی از پایین قرار گیرد. این انتخابات تند پیچ جدی است برای جمهوری اسلامی و میتوان آنرا به یک باتلاق سیاسی برای نابودی جمهوری اسلامی تبدیل کرد. . فاکتورهای عملی و عینی آن وجود دارد. بحران موجود سیاسی و اقتصادی که در جامعه وجود دارد و نیز فشارهای بین المللی میتواند موقعست سیاسی جدی به نفع جنبش سرنگونی طلب باشد. همیشه  انتخابات ریاست جمهوری در ایران در دو دهه اخیر یکی از آن مسائل حادی است که اولا باید وسیعا تحریمش کرد و ثانیا در حول و حوش یک جامعه بهتر بحث های جدی راه انداخت. جنبش برابری طلبی که راه افتاده است نوید یک حرکت و اعتراض طبقاتی/اجتماعی سنگینی را میدهد که بساط جنایت جمهوری اسلامی را هیچ جمع میکند تلاش مینماید دنیایی بهتر را بنیاد نهد. برای همین است امروز مزدوران ریز و درشت جمهوری اسلامی از ترس اعتراضات مردم در هنگام انتخابات، پیش دستی میکنند تا فضای سیاسی جامعه را بیشتر متشنج و در همان حال تلاش میکنند با فراهم ساختن جو رعب و وحشت مردم را پراکنده کنند. اینکه وزارت کشور و معاون فرهنگی سپاه پاسداران هر کدام از دری وارد قضیه میشوند تنها یک ژست سیاسی نیست، بلکه تقسیم کاری سیاسی است بین واحد ها و نیرو های جمهوری اسلامی برای فضا سازی سیاسی در جامعه و دور کردن مردم از صحنه سیاسی روز. حالا جمهوری اسلامی با  مسئله تحریمها و نیز تهدید های بین المللی در یک منگنه جدی قرار گرفته است. رژیم اسلامی دارد با ایجاد فضای تشنج در داخل و نیز در سطح خارج افکار جامعه را از مسئله به زیر کشیدن حکومت جمهوری اسلامی منحرف کند. مانور های نظامی اخیر قبل از اینکه در مقابل خارجی ها باشد تلاشی است برای منحرف کردن افکار عمومی جامعه.

انتخابات سال آینده و به استقبال رفتن جمهوری اسلامی به این مسئله و نیز فضا سازی کاذب سیاسی و جنگ زرگری راه انداختن همه و همه برای نگهداشتن حاکمیت فاشیست این نظام است. نباید اجازه داد که نیروی مبارزاتی مردم دستمایه معاملات مرتجعینی مثل کروبی و میر حسین موسوی گردد. نباید اجازه داد با مظلوم نمایی حصر خانگی کروبی و موسوی برای این جریان در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده جو را آلوده کنند. اینها هیچ ربطی به جنبش مبارزاتی مردم ایران برای سرنگونی رژیم ددمنش جمهوری اسلامی ندارند. حصر خانگی هر فردی کاری ضد حقوق انسانهاست اما موسوی و کروبی قربانی اختلافات خانوادگی هستند و هیچ رابطه ای با اعتراضات روز مره مردم ندارند. باید هوشیارانه این مسئله را تشریح و توضیح داد. خواست مبارزات کارگری و جنبش سرنگونی طلب بزیر کشیدن حاکمیت سیاه مذهب درفضایرقابتهای انتخاباتی سال آینده است. تلاش مردم سرنگونی طلب و آزادیخواه در جامعه و ایجاد دنیایی بهتر است. نیروهای سرنگونی طلب لازم است از هم اکنون فضای سیاسی جامعه را حدادی کنند و در مورد مسئله انتخابات ریاست جمهوری در ایران که ۹ ماه دیگر اتفاق خواهد افتاد باید دخالت فعال نمایند. وظیفه ما آگاهی دادن به جامعه، تلاش برای ایجاد تشکل حول این مسئله و نیز تقویت حرکت و اعتراضات کارگران و مردم آزادیخواه و برابری طلب برای به زیر کشیده جمهوری اسلامی است.