جانگیری تازه اسلامیستها در خاورمیانه به بهانه انتشار فیلم “ضد اسلامی محمد”

مقدمه:

“بهار خاورمیانه” که بخشی از انقلابات بر علیه نظم جهانی بوده و هنوز هم به جهت پاسخ نگفرقتن خواستهای مردم یعنی نان و آزادی هنوز آتش زیر خاکستر است، توسط موج جدیدی از عروج اسلام سیاسی بر بستر نبود آلترناتیو انقلابی و مدرن، پاسخ گرفت و نظام امپریالیستی جهانی هم به تثبیت این موج کمک فراوانی کرده و خواهد کرد.

دینامیک قدرت سیاسی در جهان معاصر، ضعف و ناتوانی سرمایه جهانی و قدرتهای سیاسی نماینده اش، جا را برای “بازی با مهره سکولار” و “آزادیخواه و لیبرال نیم بند” هم بسته است. حاکمان وال استریت نشان داده اند که شامه شان تیز است و می دانند هنوز بربریت اسلامی و مذهبی می تواند ابزار شراکت جنبش اسلام سیاسی با آنها باشد در سرکوب انقلابات مردم. اینست که از لیبی تا مصر و سوریه و یمن و هر ایران، مجبورند دنبال “رفرمیستهای اسلام سیاسی” که رنگ لیبرال هم بخود می زنند بایستند. این سرنوشت جوامعی است که نتوانند آلترناتیو مدرن و چپ خودشانرا به جلو بکشند. ارتجاعی می رود و ارتجاعی دیگر بجایش می نشیند و مردم را که در خیابانها بدنبال نان و آزادیند ، خسته و نا امید و گیج از سیاست، به خانه ها می فرستد.

عروج مجدد اسلام سیاسی، از سوی دیگر بسیاری از خوش خیالان “آته ایست قشری” را مات و متحیر کرد . آنها که فکر می کردند ، مردم خاورمیانه از بربریت اسلام سیاسی در ایران و افغانستان درس گرفته اند و محال است تن به اسلامیستها بدهند! همه دیدند که لیبی و بعدا مصر طعمه اسلامیستها شدند. زمانی که قذافی را مثل حیوان جلوی دوربینها می کشتند، عده ای سکوت کردند و “شاد شدند”. در حالیکه همان صحنه ها علامت این بود که بربریتی دارد جای ارتجاع “کلاسیک” سکولار را در خاورمیانه می گیرد.

روشن شد که با پروپاگاندها نه می شود خود را گول زد و نه تاثیری روی جامعه می توان گذاشت. نبرد بر علیه مذهب سیاسی بسیار پیچیده تر است و راهکارهای زیادی می طلبد که هنوز باید آموخت و آموزش داد.روانشناسی بازتولید مذهب را باید بهتر شناخت و شناساند و راهکارهای مبارزه با مذهب سیاسی را جدی تر گرفت. بیشتر اثبات کرد که جامعه لزوما همانگونه که ما می اندیشیم نمی اندیشد و گاها عکس العملهای دیگری نشان می دهد و در صفهای دیگری می ایستد که ما پیش بینی نمی کردیم.

در پی انتشار فیلمی “ضد اسلامی” (۱)، بلوائی در خاورمیانه شروع شد که همچنان ادامه دارد. بد نیست بررسی داشته باشیم:

(۱)انتشار فیلم محمد و شروع ماجرا:

چند روزی است که فیلم “محمد” در اینترنت می گرد(۱). این فیلم ظاهرا در مصر انتشار یافت و به سرعت در تمامی اینترنت چرخید و زمینه عروج اسامیستها و تظاهرات وسیع “ضد امریکائی ” شد. مناطق اسلام زده خاورمیانه خصوصا در افغانستان و کشورهای عرب زبان و پاکستان شاهد عروج چنین جنونهای جمعی بوده اند. قتلها و خشونتهای اسلامیستها وقتی که “کتاب قران را کسی پاره می کرد یا می سوزاند” امواج خشونت اسلامیستهای بربر را دامن می زد. از این جهت متاسفانه منطقه خاورمیانه دچار داغی بزرگ است. داغ عقب افتادگی و بربریتی زیر پوست جوامع اسلام زده.نسل جوانی که برای نان و آزادی به خیابان ریخت هم زیر پوستش این سنتهای عفب افتاده را حمل می کند و فریب می خورد.

فیلم محمد داری لایه های متعددی است. جا بجا پیوند می زند بین عملکرد اسلام سیاسی و بربریتی که در تاریخ معاصر از خودش نشان می دهد و تاریخ اسلام و مبداء اسلام. در این فیلم از متدهای هالیوودی زیادی برای تاثیر گذاری استفاده شده. اینجا قصد تحلیل این فیلم و دقت علمی و تاریخ شناسانه اش را ندارم. بعد دیگر که در این فیلم غائب است بررسی جامعه شناسانه ایست که عروج اسلام سیاسی را به رغم “غیر منطقی بودنش” و بربریتش اینقدر ممکن ساخته است. سازنده این فیلم به این موضوع مهم نپرداخته که چه شرایطی است که بربریت اسلام سیاسی عروج کرده؟ نوع “ضد اسلام” قشری و هالیوودی را این فیلم نمایندگی می کند که راه بجائی نمی برد.

(۲)باید محکم از آزادی بیان و حق آزادانه ساختن و انتشار چنین فیلمهائی حمایت کرد

صرف نظر از نقدهائی که می توان به متد برخورد چنین فیلمهائی داشت، بعنوان یک آزادیخواه و برابری طلب، بعنوان انسانی که بر علیه اسلام سیاسی و بربریتش می ایستیم، باید از حق ساختن این فیلم و از جان سازندگانش اعم از اینکه چه نیتهائی دارند حمایت کنیم. نباید گذاشت جوامع انسانی بدنبال انتشار یک فیلم و سخنرانی و یک مقاله این چنین به غوغائی ضد انسانی و خشونت آمیز کشیده شوند. این جنون وارد شده در خیابانها، جنونی ناشی از بربریت است.

(۳)تعاقب سیاسی زلزله ای که متعاقب انتشار این فیلم ایجاد شد

متعاقل انتشار این فیلم، سفیر امریکا و محافظانش در لیبی کشته شدند و تظاهرات “ضد امریکائی” در مقابل سفارتهای امریکا در لیبی و مصر و یمن شروع شد. در ایران هم گله های حزب اللهی در مقابل سفارت سوئیس تظاهرات کردند. در سوی دیگر در رسانه های امریکا ، از سیاستمداران امرکا خواستند “عذر بخواهند”! مسابقه ای جدید در محافل قدرت امریکا برای عذر خواهی و محکوم کردن عذر خواهی درگرفت که بسیار مضحک است و هنوز ادامه دارد. دو ناو بزرگ ارتش امریکا به سواحل لیبی فرستاده شد. حکومت امریکا اعلام کرد که قاتلین سفیر امریکا را رها نخواهد کرد.

حکومت امریکا از حکومتهای دست نشانده اش در لیبی و مصر خواست که “این اعمال خشونت امیز را محکوم کنند” و حفاظت سفارتهای امریکا را به عهده بگیرند. از هم اکنون امواج دستگیریها در مصر شروع شده.

همه این غوغاها از دید من نشان از دینامیک خزیدن اسلام سیاسی است. فرصتی پیدا کرده اند این اراذل و مشغول یارگیری از جامعه هستند تا سنگرهای خود را محکم کنند. “بهار خاورمیانه” را قرار است این ائتلاف بین اسلامیستها و حکومتهای غربی” طی زمان به خون بکشد و سرکوب کند.

غوغای اسلامیستها در خیابانها این روزها شوهای تهوع آوریست که قرار است در نبود و کم کاری آلترناتیو سازمانیافته انقلابی پایان دوران انقلابهای خاورمیانه را اعلام کند.آیا اینطور خواهد شد؟

دلایل زیادی هست که ماجرا اینطور که می خواهند پیش نرود. مهمتر از همه، خواستهای بلافصل جوامع انسانی است و سرمایه داری به بن بست رسیده و مستاصل. این زمینه مادی نخواهد گذاشت، قرن بیست و یکم گورستان سرمایه داری و اسلامیستها بماند. اما بدون آلترناتیو مدرن و چپ، متاسفانه شاهد این دورهای خونبار خواهیم ماند.

منابع بیشتر:

(۱)فیلمی که باعث بلوای اسلامیستها در خاورمیانه شد

http://www.youtube.com/watch?v=qmodVun16Q4&bpctr=1347713679

http://www.youtube.com/watch?v=_Kuz5PCYcQg

(۲)سعید صالحی نیا: آیا انقلاب مصر “ملاخور” می شود؟! در حاشیه اعلام نتایج اولین دور انتخابات مصر

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/8456-1390-09-11-12-35-57