قبای هیات دائمی ها کجا آویزان است؟

حه مه سور یک حرف حساب در مورد حمید تقوایی زده و ناسیونالیسمش را افشا کرده است اما قبل از اینکه به حزب حمید تقوایی بربخورد از جانب تشکیلات خودش مورد مواخذه قرار گرفت! بعدا هم با جواب “دندان شکن” دفتر مرکزی حمید تقوایی روبرو می شود.
اپوزسیون ایران از چپ و راست در انتظاری مقدس است.هر بار احتمال فرود بمبهای انقلاب از طرف آمریکا و اسرائیل کل این جریانات را به وجد می آورد تا ورود این موجود مقدس (انقلاب)را جشن بگیرند.سور و ساتی بر پا شده است و هر کس و جریانی به سهم خود در حال زنده کردن دوستیهای قدیمی هستند انگار ورود مهدی یا همان انقلاب موعود باعث زدوده شدن تمام کدورتها شده است .آتش بس اعلام نشده ایی که منفعت همه را نمایندگی می کرد و جبهه ایی مشترک که کل چپ با دقت تا چند روز پیش رعایت می کرد تماشایی بود . فیصله دادن سریع تکلیف سوریه وبه سرانجام رساندن انقلاب از طرف غرب خواست هرروزه و استراتژیک همه این جماعت است و در تازه ترین کشفیات جبهه انقلاب تقوایی روسیه و چین هم باید مورد تعرض قرار بگیرند چرا که موی دماغ غرب شده اند! معلوم نیست چگونه مردم و طبقه کارگری که بر اثر تحریم ها و گرانی سر سام آور ساخته کشورهای غربی و جمهوری اسلامی و در رقابت با چین و روسیه که دارند خورد می شوند انقلاب اینها را متحقق میکنند؟ اینها از سر شکم سیری خود نمیتوانند حتی آنچه بر این جامعه میگذرد را ببینند. کنفرانسها و نشستهای وحدت می گیرند و همه برای انقلاب ایران بعد از سوریه لحظه شماری می کنند. یکی تئوری قطبین امپریالیستی را از آستین بیرون می آورد که قطبی طرفدار انقلاب و آن دیگر ضد انقلاب.و آن دیگر قرارها در جهت ادغام کامل در این دنیای چپی به تصویب می رساند.بلبشویی است که انگار اگر سرعت عمل نداشته باشی دیگران سهمت را از انقلاب با خودشان خواهند برد.
اما دو متهم در این میان با رفتار نا مسئولانه اشان و بدون در نظر گرفتن این اوضاع و احوال خطیر این سکوت سنگین وتمام اصول و قوانین اعلام نشده آتش بس را زیر پا گذاشته اند.یکی از متهمین حمه سور است همان کسی که بدون توجه به موقعیت تشکیلات جدید و پریده از ریلش اقدام کرده است، تشکیلاتی که البته تازه از پل ،خرش گذشته است و حه مه سور بیهوده در رنگ و لعاب دادن آبرومندانه ای به آن است. مساله این است که تمام تلاشها و اقداماتشان برای گرفتن برگ ورود به “روابط دیپلماتیک بین احزاب” طوری که کسی نمیتواند این سرعت و مهارت پریدن از ریل قبلی و عاقل شدن در بازار چپ موئتلفه و قهر کرده از موئتلفین را بفهمد.البته اسناد کافی از کمیته یوتوبوری و فاصله گرفتن از “مشرکین حکمتیست و خط کورش مدرسی” و دریوزگی و درماندگی تهوع آور به طاقچه حزب اتحاد به وفور دم دست هست. برای همراه شدن با این چپ و آنهم بعنوان موجودی سرگردان بین خط و خطوط احزاب موجود و تلاش در حال فرود آمدن و آویختن قبای خود به یک یا چند تا از اینها که هر کدام بنوعی آیینه تمام قد برایشان میباشد، حه مه سور در تلاشی “خائنانه” به این پروسه عمل کرده است که اهل بیت را آنچنان آزرده کرده است که رسما شرط و شروط دریوزگی شان را باز هم رو به آنها اعلامیه کنند. حه مه سور باز هم حمید تقوایی را نشانه گرفته است و میخواهد چهره درست و واقعیش را نشان بدهد. اما برای عقب زدن این کار نابجا و این “خیانت” این مورد هم دقیقا مانند ائتلاف با حزب اتحاد نه از سر قدرتمندی و خط و سیاست کمونیستی و کارگری، بلکه دقیقا از سر درماندگی و سرگردانی موجود بین خطوط و سیاست های مختلف است که اطلاعیه محکوم کردن “خیانت” حه مه سور بطور غیر مستقیم صادر میشود و بر روابط سالم بین احزاب تاکید میکند!! غیر ممکن است که حمه سور از قرار دفتر سیاسی اشان خبر نداشته باشد که کل اقدامات حزب متبوعشان را برای پیوستن به چپ ایران قانونی می نماید و چراغ سبز بزرگی است برای پیوستن به جبهه انقلاب ناتویی. غیر ممکن است در جریان پا در میانی حزب اتحاد برای سهم بردن از انقلاب نباشد،انقلابی که تئوریسین اش کسی جز حمید تقوایی نیست ، در کل چپ ایران انسان چنین با جربزه ایی که چنین انقلاباتی را تئوریزه نماید وجود ندارد. (مصطفی صابر البته استثنا است! و فرصت طلب تر از او که اطلاعیه رسمی حزبشان دال بر “بعد از سوریه نوبت ایران است” را فراموش کرده است) حمه سور موقعیت کنونی اش را فراموش کرده است و متوجه نیست که کجای سیاست در ایران قرار گرفته است وگرنه هیچوقت حمید تقوایی را مورد نقد قرار نمی داد و اینگونه با بی مهری هم از طرف رفقای خودش و هم از طرف مصطفی صابر و امثالهم قرار نمی گرفت.بی دلیل نیست که این جماعت به ایشان اتهام می زنند که هژمونی کورش مدرسی را روی سرش هنوز احساس می کند.

نمی توان جز تاسفی عمیق کاری برای این جماعت کرد که به چنین سرگردانی در سیاست در ایران در غلطیده اند. بهتر این است که زودتر قبای خود را به جایی آویزان کنند و این راز بقایی است که بسیاری از این دوستان برای ادامه سیاست کردن” و “سیاستمدار بودن” برای خود میبینند. برای حفظ این ظاهر البته پرنسیب و آرشیو و رفتار سیاسی با نزاکت و حتی گذ شتن از سد حمه سور و قدغن کردن نوشته اش در سایتهایشان هم پیش کش! ایستگاه بعدی برای آویزان کردن قبای دوستان هیت دائمی ما کجاست؟