باز هم دوری “حکک» از کمونیسم کارگری

در اطلاعیه تشکیل کمیته آذربایجان توسط «حزب کمونست کارگری ایران»، به دو شرایط سیاسی ویژه در آذربایجان اشاره شده است.
۱۔ سابقه دیرینه و فعال جنبش کارگری و کمونیستی در آذربایجان.
۲۔ وجود ستم ملی و تحرکات ناسیونالیسم ترک.
اولین فاکتور ویژگی آذربایجان برای تشکیل کمیته آذربایجان سابقه دیرینه و فعال جنبش کارگری و کمونیستی ابراز شده است در آذربایجان هم مانند سایر مناطق ، جنبش کمونیسم کارگری فعال بوده اما تحزب کمونیستی زیر خاکستر جنش ملی مذهبی و سوسیالیسم خلقی پنهان مانده بود تا اینکه منصور حکمت انرا از زیر آوار بیرون کشید و آن کمونیسم مورد اشاره «حکک»در آذربایجان تشابهی به کمونسم کارگری نداشته است. رهبری «حکک» کلمات کارگر و کمونیسم را پشت سر هم آورده و پیش خیلی از خوانندگان کمونیسم کارگری تداعی میشود تشکیل کمیته آذربایجان توسط «حکک» نه تنها کمونیستی کارگری نیست بلکه در خدمت هویت تراشی ملی است این حزب با این استدلال باید کمیته های گیلان و اهواز(عرب) و بلوچستان(بلوچ) و غیره هم تشکیل دهد تا هر چه بیشتر به فدرالیسم و قومپرستی و ناسیونالیسم رسمیت بخشیده خود را قابل انتخاب تر احساس نماید .تحرکات ناسیونالیستها و ستم ملی ، جنبش کارگری و تحزب کمویستی در مناطق مختلف بوده و هست و دلیلی بر ویژگی نیست. متأسفانه رهبری «حکک» مدتهاست بخاطر عقب نماندن از ناسیونالیستها در عرصه سیاست بین‌المللی با اکتفا کردن به شمارش گامهای انقلاب ، قدم بقدم از هویت کمونیسم کارگری دور شده به هویتهای دیگر پناه برد . منتها دوری از هویت کارگری راهش سرازیر است این حزب با گذشت زمان با شتاب بازهم یشتری از هویت کارگری دور تر میشود. اگر امروز فعالیت به سبک سه ده پیش حزب رنجبران را انتخاب کرده در آینده بیشتر و بیشتر ازکمونیسم کارگری دور خواهد شد من در خاتمه این نوشته کوتاه به محسن ابراهیمی توصیه میکنم نشریه ستارخان بایراغی دوران بعد از انقلاب ۵۷ از حزب رنجبران را پیدا کرده ، بخواند تا ببیند که ویژگیهای آذربایجان را آن‌ها هم درست مثل «حکک» میفهمیدند.