وظایف معلمان ودانش آموزان کمونیست در اوضاع کنونی جامعه ایران

زندگی میلیونها نفر از مردم ایران آماج فقروفلاکت، تهدید و ناامنی است. از یک سو  تورم ، گرانی ، اختناق و سرکوب،نابرابری های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی توسط رژیم هاراسلامی سرمایه داران بر مردم تحمیل شده است. ازسوی دیگر، تنگ کردن محاصره اقتصادی، افزایش تهدید به جنگ ازطرف دول امپریالیستی و ارتجاعی وجود دارد و عمق این مشقت را تشدید میکند. در وضعیت موجود، گرانی وتورم بیداد میکند، طبقات فقیرجامعه قدرت خرید مایحتاج عمومی خویش را ندارند. سیاست های اقتصادی دولت برای مهارکردن گرانی وتورم کارایی ندارد، بیکاری و اخراج وتعدیل نیروی کار در حال افزایش است. دستمزد و حقوق کارگران بسیار نازل است وبرای تامین معیشت آنان کفایت نمی کند. بیکاران،کارگران، کارمندان، پرستاران، معلمان ودانش آموزان طبقه ی مزدبگیر اولین حلقه های آسیب پذیر در جامعه هستند. امکان برآمد های توده ای وجود دارد. میلیونها انسان از فقر وگرانی به تنگ آمده اند وبه نجات فکر میکنند. جنبش اعتراضی توده های مردم برای کسب حقوق و آسایش در حال تغییر وتحول است. اعتراضات اجتماعی متنوع تر میشوند. نارضایتی ها ی اجتماعی در زمینه های مختلف ، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی بهم ربط پیدا میکنند. زمینه های گسترش مبارزات و مطالبات فرا صنفی و رشته ای مهیا است، اعتراض طبقه کارگر برای تامین خواست هایش اکنون با مطالبات معلمان و پرستاران و مردم فقیر جامعه در یک جهت معنا پیدا میکند. برای مثال: گرانی عمومی است، قدرت خرید اکثریت زحمتشکان جامعه پایین است ونمیتوانند نیازمندیهایشان راتامین کنند. دستمزدها و حقوق پرداختی ازسوی دولت و کارفرمایان کفایت نمی کند. اعتراض برای افزایش حقوق و دستمزدها، تامین معیشت، امنیت، آسایش ودرجهت تغییر وضع موجود یک تمایل وسیع توده ای است. درچنین شرایطی، معلمان و دانش آموزان یک بخش بسیار مهم از مبارزات و حرکت های توده ای جامعه هستند. مبارزات معلمان ، دانشجویان و دانش آموزان در سالهای گذشته فرازها ونشیب های را پشت سر نهاده است. نقاط ضعف و قوت آن مبارزات را باید آموخت. تجربه های تا کنونی در در توانمند کردن فرایند سازماندهی و رهبری جنبش اعتراضی معلمان و دانش آموزان بسیار با اهمیت است . بنا به ضرورت های سیاسی واجتماعی، جنبش اعتراضی معلمان ودانش آموزان فاز نوینی از رهبری ، هدایت وسازماندهی را می طلبد. ندانم کاریها را باید کنار زد. تجربه های ناموفق را باید کنار گذاشت. بجای تشکل های نا مناسب، فرمایشی و نا کارآمد ، باید تشکل های فراگیر، مدرن و متکی به اراده وسیع و اجتماعی معلمان ودانش آموزان برپا کرد. دراین عرصه، وظیفه ونقش معلمان ودانش آموزان کمونیست برای جنبش آزادیخواهی وبرابری طلبی درجامعه ایران بسیار مهم وحیاتی است.

اعتراضات معلمان از سال ١٣٨٠ فرازها ونشیب ها

سال ١٣٨٠ مقطعی قابل تامل درجنبش معلمان ایران است. اعتراض ونارضایتی معلمان در اشکال اجتماعی از ابتدای سال تحصیلی ٨٠-٨١ در بسیاری از مدارس کشور خودنمایی میکند.افزایش ٢۵ درصدی حقوق،پرداخت نکردن کمکهای غیرنقدی ومشکل مسکن فرهنگیان از مطالباتی بود که معلمان را دور هم متحد کرد و به اعتراض در اشکال جمعی سوق داد. در اواسط دیماه آن سال، معلمان دبیرستانها منطقه ٨ تهران درمقابل اداره آموزش وپرورش تجمع کردند.  در ٢۵ دیماه همان سال بیش از ٣٠٠٠ معلم با فراخوان “سازمان معلمان تهران” در مرکز تربیت معلم خیابان حافظ ، تالار رودکی گرد آمدند. هدف سازمان معلمان بهربرداری سیاسی به نفع یکی ازجناحهای رژیم اسلامی بود. معلمان مستقل ازسیاست این نهاد بر خواست ومطالبات صنفی و سیاسی رادیکال خود پا فشاری کردند، شعارهای رادیکال را طرح و خواستهای خود را طلب کردند.  معلمان پیشرو و رادیکال دراین تجمع همدیگر را دیدند و با اعتماد به نفس بیشتری سراغ فعالیتهای سراسری و جمعی خویش درآن موقع رفتند. روز ٢٧ دیماه بیش از ١٠٠٠٠هزار نفراز معلمان بهمراه دانش آموزان و مردم درمیدان حر و خیابانهای اطراف تجمع وتظاهرات کردند. یازده روزتجمع واعتراض، از ٢۵ دی ماه تا ۶ بهمن ماه تداوم پیدا کرد، شبکه ای از معلمان پیشرو با طرح مجموعه ای از مطالبات به سازماندهی اعتراضات گسترده و پرشور درتهران وشهرستانها اقدام کردند. این اعتراضات به زودی فضای سیاسی واجتماعی جامعه را تحت تاثیر خود قرارداد. روز سه شنبه ٢ بهمن در تهران حدود ٧هزار نفر در مقابل مجلس تجمع ودرمقابل دانشگاه تهران راهپیمایی کردند. اعتراضات گسترده در تهران و شهرستانها دولت خاتمی و دستگاههای سرکوبگرحکومتی را سراسیمه کرد. نهادهای وابسته به جناحهای حکومتی قادر به مهارکردن حرکت  سراسری معلمان نبودند. دولت خاتمی ناچار شد اقدام به تشکیل ” کمیته ویژه برای پیگیری مطالبات معلمان ” بنماید.

روند اعتراضات، عدم تشکل فراگیر و کارآمد

از اوایل دهه ٨٠ شمسی تا امروز ، مبارزات و تلاش معلمان در اشکال مختلف : انجمن صنفی معلمان ، شورای صنفی معلمان ، جمعیتها ، انجمنها ودر راس آنها کانون تشکل های صنفی فرهنگیان ادامه دارد. هر سال این نهادها در یکی از شهرها گردهم میایند ومجمع مشورتی برگزار میکنند، درمورد چگونگی پیشبرد کار وفعالیت نهادیشان و مبارزه ای متحدانه باهم رایزنی میکنند. در مواردی، بیانیه ی مشترک صادرمینمایند که براتحاد معلمان و پیگیری مطالبات آنها تاکید کرده است. این مجامع بطور مکرر توسط نیروهای امنیتی رژیم مورد تعرض قرار گرفته اند. نیروهای سرکوبگر، سازمانده گان این تجمعات را مورد اذیت وآزار قرار داده اند، برای شرکت کننده گان پرونده سازی کرده اند. تجمعات معلمان را سرکوب و به هم زده اند .صدها نفر را دستگیر و روانه زندان نموده اند. برای بیش از ٧٠٠ معلم پرونده قضایی تشکیل و آنها را محاکمه کرده اند. تعدادی از ملعمان معترض و شخصیت های با نفوذ این تشکل ها در تهران و شهرستانها بازداشت، محاکمه، تبعید وزندانی شده اند. این روند نشان میدهد. فشار رژیم از یک طرف و ناتوانی نهادهای معلمان در سازماندهی وسیع معلمان ازطرف دیگر، مبارزات و حرکت های اجتماعی معلمان را محدود و ناکام کرده است.

 علاوه برآن، هر سال پس از آن،  انجمن های صنفی معلمان به بهانه روز معلم و یا دیگر مناسبات،برای درخواست مطالباتشان در برخی از نقاط تهران و در شهرستانها در مقابل آموزش و پرورش تجمع میکنند. این تجمعات پراکنده و محدود هستند. تحت فشار نیروهای امنیتی ودولتی قرار دارند و براحتی پراکنده می شوند، سازمان دهندگان آن مورد تعقیب قرارمیگیرند و برای آنها پرونده سازی می شود. مطالبات معلمان متحقق نمی شود. این روند باعث دلسردی نسبت به کارایی این نهادها درمیان معلمان شده است. کار وزندگی فعالین متشکل در راس این تشکل ها با خطر روبرو بوده است. هنگام دستگیری و اخراج وتبعید رهبران این نهادها از حمایت وسیع معلمان ودانش آموزان برخوردار نبوده اند. در نتیجه برخی از شخصیتها و فعالین این نهادها ناچار شده اند که از فعالیت کنار بکشند.

واقعیت این است که علیراغم تلاش دست اندرکاران در جهت بهبود شرایط ، انجمن های صنفی نتوانسته اند دربرگیرنده توده وسیع معلمان درمحل کاروفعالیت اجتماعی خویش باشند. به مرور زمان انجمن ها وتشکل های موجود به محافل کوچک ترتبدیل شده اند. برخی از آنها با جناحهای درون حاکمیت کنار آمده اند و عملا در مبارزات معلمان نقش ایفا نمی کنند.نهادها یی که هنوز بر اهداف و مطالبات صنفی و اجتماعی معلمان اصراردارند از تبدیل شدن به ظرف فراگیر معلمان بازمانده اند. زیرا بطوراساسی این نهادها به قدرت وسیع توده ای و اجتماعی معلمان متکی نیستند.

برپایی مجامع عمومی وتشکیل شوراهای معلمان و دانش آموزان

 تشکل های صنفی معلمان علیراغم تلاش و زحمات دست اندرکاران ورهبران آنها، مکانیزم مناسبی برای متشکل کردن در مقیاس محلی و سراسری معلمان نیستند. معلمان پیشرو و رهبران جنبش اعتراضی معلمان درقالب این نوع تشکل ها محدود می شوند و قادر به انجام فعالیتی فراتر از ظرفیت موجود نیستند. نیازها و ضرورت های جنبش اعتراضی معلمان ابزاری اجتماعی تر و فراگیر تر از ابزارها وتشکل های موجود را می طلبد. ابزاری که قدرت بسیج توده ای معلمان و دانش آموزان را درخود داشته باشد، بتواند خواست ومطالبات اجتماعی ورادیکال آنها را نمایندگی و رهبری کند. محدود به چند نفر یا محافلی کوچک از معلمان نشود. در پرتو راه یابی به یک شرایط بهتر در امر تشکل یابی و برای چیره شدن بر وضعیت موجود وتوسعه جنبش اجتماعی معلمان ودانش آموزان در مقیاس سراسرسی یک سازمان فراگیرومدرن اجتماعی ضروری است. رادیکال ترین، مدرن ترین و ساده ترین تشکل فراگیر شورا است. اتکا به سیستم شورایی است. تنها راه برون رفت از این حلقه ضعیف و آسیب پذیر که معلمان پیشرو در آن قرار گرفته اند و به مرور،توسط دستگاههای دولتی ونهادها ارتجاعی ایزوله می شوند، مراجعه به دخالت مستقیم معلمان و دانش آموزان است. تلاش و کوشش در جهت برپایی گسترده و منظم مجامع عمومی و تشکیل شوراهای دانش آموزی و شورای معلمان در محل کار وکلاس آنها یک راهکار ممکن و مناسب است.

معلمان ودانش آموزان کمونیست،

معلم یا دانش آموز کمونیست، رهبر ، سازمانده ، مبلغ و مروج اجتماعی در میان معلمان و دانش آموزان است. به افقی فراتر از فعالیتهای صنفی و رسته ای می اندیشد. اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وسیعی را برای خود در قالب مانیفیست کمونیست وبرنامه یک دنیای بهترترسیم وتدوین کرده است. از آنها الهام میگیرد، برای آزادی وبرابری ورهایی از وضع موجود تلاش نمی نماید. به ایجاد یک جامعه بهتر، آزاد وبرابر فکر میکند. دراین جهت، کاروفعالیت پایه ای و اجتماعیش را درمیان دانش آموزان و معلمان دنبال میکند. به امر سازماندهی اجتماعی بر اساس ایده های جمعی و سوسیالیستی می پردازد. سازو کارها وفنداسیونهای سازماندهی توده ای را برای گسترش یک مبارزه اجتماعی وفراگیر بخوبی میشناسد. در جهت گسترش مبارزات اجتماعی و توده ای طبقه کارگر وانسان زحمتکش جامعه علیه وضع موجود به امر تبلیغ، ترویج وسازماندهی می پردازد. به ابزارهای قدرتمند اجتماعی برای کسب حقوق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توده های مردم دست می برد. تشکیلات را برای اعمال قدرت اجتماعی به مثابه نیروی پیش برنده مبارزه برای بهبود وتغییر شرایط موجود و کسب قدرت سیاسی میخواهد. در تقابل با نهادها،احزاب متشکل سیاسی واجتماعی درنظام حاکم، الگوهای سازمانی و اجتماعی دارد. ابزارهای توده ای وحزب مدرن سیاسی دارد. ابزارهای موثر و مدرن را برای پیشبرد فعالیت و مبارزه جستجو میکند وبکار میگیرد. ستاد رهبری دارد، تکیه گاه اجتماعی قدرمند را دارد و برای تقویت آن میکوشد. ازاین زوایه یک معلم کمونیست ، یک دانش آموز کمونیست همانند یک کارگر کمونیست در اتفاق با حزب پیشرو و کارمتشکل سیاسی واجتماعی ازاعتماد به نفس بالایی برخوردار است .

معلم یا دانش آموز کمونیست، رهبرآگاه وپیشرو جنبش اجتماعی معلمان ودانش آموزان است. چهره محبوب اجتماعی در میان معلم و دانش آموز است. یار قابل اتکا برای مبارزه و کار جمعی است. قابلیت رهبری، هدایت ومتحد کردن را ازخود نشان میدهد. مورد اعتماد جمع معلمان و جمع دانش آموزان است. توانای کار وفعالیت جمعی است.سخنگو و پیشتازمبارزات اجتماعی است. ابزارهای مبارزه اجتماعی را می شناسد. نهادهای زرد وارتجاعی را می شناسد رفتارهای آنان را در سازش وتبانی با حاکمیت و نیروهای ارتجاعی  را تشخیص میدهد. سنت ها ونهادهای باز دارنده را می شناسد.  تفاوت کاروفعالیت را در قالب نهادها وتشکل های گوناگون تشخیص میدهد. چنین فردی به مثابه یک رهبردر مبارزات اجتماعی معلمان ودانش آموزان پیش برنده است. ابتکار فعالیت ها موثر را در دست دارد. در هنگام مبارزه به نیروی اجتماعی حوز فعالیتش یعنی ملعلمان یا دانش آموزان متکی است. مورد حمایت جمعی است.  از زاویه برخورداری از قدرت اجتماعی به مبارزه برای کسب مطالبات واهدافش میرود. انعطاف پذیر است. در تصمیم گیری جدی است با صمیمیت ورفاقت به رفع و رجوع کارهای اجتماعی می پردازد. مجموعه این خصوصیات و تواناییها  هویت اجتماعی یک رهبر کمونیست را شکل میدهند و دایره نفوذ وتاثیرش را تقویت میکنند.

وظایف معلمان و دانش آموزان کمونیست،

 سازماندهی مبارزه هدفند، متشکل و موثر در شرایط کنونی وظایف معینی را در مقابل، معلمان ودانش آموزان کمونیست قرار میدهد:

١.  ایجاد شبکه های از رهبران اگاه ، معلمان ودانش آموزان پیشرو در محل کارومدارس

٢. تبلیغ ، ترویج وسازماندهی علنی مجمع عمومی و شورا بعنوان ابزارهای دخالت مستقیم واجتماعی

٣. آسان کردن وفراخوان برپایی مجامع عمومی در محل کاروزندگی معلم ودانش آموز. از طریق  جمع شدن دورهم، مشورت وتصمیم گیری بر سرمسایل متنوع اجتماعی وصنفی، بدون انجام تشریفات دست وپاگیر، بدون نیاز به کسب مجوز ازهر مرجع رسمی وغیررسمی .

۴. تعیین نمایندگان،هیئت اجرایی، سخنگوی مجمع عمومی و شورا، وکلاء وانتصاب افراد متخصص برای انجام کارهای روتین از طریق رای مخفی ودخالت مستقیم شرکت کننده گان در مجمع عمومی.

۵. ایجاد واعلام علنی شوراهای معلمان و دانش آموزان حول مسایل و مطالبات اجتماعی آنها

۶. افشای عملکرد نهادهای وابسته به حاکمیت و تشکیل مجامع عمومی دانش آموزان و معلمان برای اعلام انحلال آنها

٧. آموزش وتوجیه مزیت برپایی مرتب مجامع عمومی، بعنوان رکن حیاتی تداوم کار شوراها

٨. برپایی مرتب مجامع عمومی ، تصویب و به روز کردن قوانین ومقرارت وتنظیمات لازم در مجامع عمومی و بررسی عملکرد نمایندگان مجمع عمومی بطور آنی و درصورت نیاز عزل وانتصاب آنها.

برپایی مجامع عمومی و ایجاد شوراها درمیان معلمان و دانش آموزان تنها امکان رادیکال برای متشکل و متحد کردن مبارزات توده ای واجتماعی آنهاست. شورا ظرف موثر ودمکراتیک برای اعمال دخالت مستقیم دانش آموزان و معلمان در سرنوشت خویش و جامعه است. تقویت و گسترش این جنبش وظیفه فعالین جنبش کمونیستی کارگری است .

آزاد زمانی

١٨ شهریور ١٣٩١