در خصوص تورم شعر و شاعری در دنیای مجازی و آزادی زن

امروزه روز به نظر میاد که در فضای مجازی سیلی از شعرهای “عاشقانه” و پر از “حس و احساس” جاریه و نویسندگان و خوانندگانشون را هم قالباً یا خانمها (در تمامی رده های سنی، اعم از مجرد و متاهل) و پسرهایی که حریصانه به دنبال “اولین” دوست دخترشون در دنیای مجازی می گردن، تشکیل میده! 
با دیدنشون (نه خوندنش، چون تنها یه نگاه گذرا کافیه!) دل پیچه ای بهم دست میده و از خودم میپرسم، آخه این دسته از زنای جامعه ما، که کم هم نیستن، کی قصد دارن به “بلوغ احساسی” برسن؟ چون تیپ پسرا، از آنجایی که جامعه محدودشون کرده “بی تقصیرن”!!!

به ظاهر همه شعر میگن، ولی “از دید من” این تنها تورم الفاظ و افراط و اغراق در حسه، انقدر شاخ و برگش را زیاد میکنن که آدم “گل” نه به چشمش میاد و نه به یادش میافته!
آخه تنها “حس و فرم” نیست که شعر را میسازه! اگر اینجوری بود که قیمیت جنس چینی و تایوانی با اصل آلمانی و … توفیری نداشت! داشت؟

خواننده اگر شعر کوتاه “نلی ساکس”، که برنده جایزه نوبل شده را بخونه شاید بهتر متوجه منظورم بشه!

این را به عنوان یک فعال و مبارز برابری حقوق زن و مرد میگم که قصد نداره از طریق “آوانس” دادن به زنان به اهدافش برسه

خلاصه اینکه شاید نوشتن سطور بالا راجع به شعر و شاعری مجالی به من داد که یه تلنگوری به “بخشی” از زنان جامعه مون بزنم و بگم بیدار شید، طلب حق کنید و در بروز احساساتتون کمی صداقت به خرج بدید و انقدر عقده ها و کمبودهای دوران نوجوانی را لابلای گل و بلبل و عشق و … پنهان نکنید! تلاش کنید، خودتون را آزاد کنید، رهائی این جامعه و هر جامعه ای دیگه ای در رهایی شما زنهاست!!!
تنها یک انسان آزاده که میتونه طعم شیرین عشق و خوشبختی را بچشه! مطمئن باشید، با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه! باید دستتون را دراز کنید و خواسته هاتون را فریاد کنید و نظام و فرهنگ حاکمی که سد راهتونه به زیر بکشید…
بعضی وقتا بهتره به جای شعر گفتن در سکوت و انزوا، از در بیرون بزنیم و در جمع بلند بلند شعار بدیم!!!
… و ما مردا هم اگر واقعاً بخوایم خودمون و جامعه مون را از بندهای مذهب و استثمار، که اولی آزادی را به دام می اندازه و دومی به معرض فروش میذارتش، رها کنیم و بنای انسانیت و برابری را پی ریزی کنیم، قبل از هر چیز آزادی شما را معیار قرار بدیم

روزبه اسماعیلی