پلاتفرم ناسیونالیسم کرد , پلاتفرم تفرقه قومی است نه راه حل ستم ملی و مسئله کرد

پلاتفرم مشترکی که حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان زحمتکشان منتشر کرده اند٬ با تاکید بر “فدرالیسم ملی – جغرافیایی” پلاتفرمی برای تفرقه قومی است. سیاست این جریانات در جهت رفع ستم ملی و یا راه حل مسئله کرد نیست. قبل از هر چیز این دو جریان با این پلاتفرم آمادگی خود را برای معامله و بند و بست از بالای سر مردم کردستان با دیگر جریانات راست و مقبول شدن نزد دولتهای دخیل در منطقه اعلام کرده اند. این تلاشی برای طرف معامله شدن در کردستان و دارای وزن شدن نزد دولتها و نیروهای مورد نظر آنها است. 
قدرت انقلابات مردم در کشورهای منطقه و تحولات جاری٬ اگر مردم ستمدیده و کارگران و جنبش سوسیالیستی در کردستان را امیدوار کرده است که تعرضشان را به جمهوری اسلامی سرعت و وسعت ببخشند و راه رهایی قطعی خود از نابرابریهای موجود را بجویند٬ همین تحولات جریانات سیاسی راست و ناسیونالیستهای کرد را به تکا پو انداخته است که بازاری برای فروش کالای خود در میان دولتهای غربی و منطقه پیدا کنند. پلاتفرم حزب دمکرات و سازمان زحمتکشان تابلویی است که قرار است دولتهای دخیل در منطقه و اپوزیسیون راست جمهوری اسلامی را قانع کند که این جریانات را در کردستان طرف حساب خود بدانند.
آرزوی کسب حمایت دولتهای غربی و امید به بوجود آمدن جمعهایی در اپوزیسیون راست جمهوری اسلامی شبیه “شورای ملی سوریه و لیبی” این دو جریان را وادار کرده است که در کنار همدیگر بایستند. آنها میدانند در جامعه ای که مردم با انقلاب و مبارزه انقلابی خود جمهوری اسلامی را سرنگون کنند و بتوانند اراده مستقیم خود را اعمال کنند٬ این نوع جریانات راست در تحولات سیاسی آینده ایران جایگاه جدی ای نخواهند داشت.
اما اگر بعد از سرنگونی صدام حسین و لشکر کشی آمریکا به عراق ناسیونالیسم کرد در ایران در توهم تبدیل شدن به طالبانی و بارزانی کردستان ایران بودند و اعلام آمادگی کردند که همراه تانکهای آمریکایی حاضر به هر نوع خوش خدمتی هستند٬ امروز در شرایط دیگری باز هم با همان اتوپی میخواهند با این پلاتفرم مشترکشان آمادگی خود را برای عضویت در مجمعی شبیه “شورای ملی سوریه و لیبی” در جمع اپوزیسیون راست جمهوری اسلامی اعلام کنند.
این جریانات طرح فدرالی کردن ایران را مطرح کرده اند. در کشوری مثل ایران طرحهای فدرالیستی نه راه حل معضل مسئله کرد و رفع ستم ملی٬ بلکه دامن زدن به تفرقه قومی و ایجاد شکاف در میان مردم منتسب به ملیتهای مختلف است. آنطور که خودشان گفته اند “فدرالیسم ملی-جغرافیایی” طرحی است که قرار است با اتکا به آن٬ این جریانات سهم خواهی خود را بیان کنند. طرح فدرالی کردن کردستان دائمی کردن مسئله کرد و دامن زدن به تفرقه و دشمنی در میان مردم منتسب به ملیتهای مختلف است.
جریانات ناسیونالیستی و قومپرست میدانند که با رفع ستم ملی و حل مسئله کرد فلسفه وجودی خود را از دست میدهند و ناچار میشوند موجودیت خود را باز تعریف کنند و دلایل دیگری برای ادامه حیات خود پیدا کنند. به همین دلیل طرح و برنامه آنها نه در جهت حل مسئله کرد و رفع ستم ملی٬ بلکه برای دائمی کردن و نهادینه کردن تفرقه قومی است. نمونه کردستان عراق در این زمینه بسیار گویا است. بیش از ۲۰ سال است که در آن جامعه ستم ملی وجود ندارد. دولتی که بخواهد و یا بتواند ستم ملی را اعمال کند هنوز شکل نگرفته است. احزاب ناسیونالیست کرد حاکم بلامنازع در کردستان عراق هستند. اما مسئله کرد همچنان لاینحل مانده است. سرنوشت و آینده کردستان عراق همچنان ناروشن است. زیرا مردم کردستان هنوز آزادانه تصمیم نگرفته اند که بخشی از یک کشور با حقوق مساوی باشند یا دولت مستقل خود را تشکیل دهند. به این معنی مسله کرد تنها وقتی حل خواهد شد که مردم کردستان در یک رفراندم آزادانه تصمیم بگیرند که میخواهند بخشی از کشور عراق باشند و یا دولت مستقل خود را تشکیل دهند. تا هنگامیکه این رفراندم انجام نگرفته و مردم تصمیم نگرفته اند که چگونه سرنوشت خود را تعیین کنند٬ مسئله کرد همچنان مورد مناقشه خواهد بود و موضوع تفرقه قومی از دو طرف ناسیونالیسم کرد و ناسیونالیسم عرب همچنان ادامه خواهد یافت. ادامه این معضل و حل نشدن آن اگر از یک طرف زندگی مردم این منطقه را با نا امنی و ناروشنی مواجه میکند٬ از طرف دیگر فلسفه وجودی جریانات ناسیونالیستی را توجیه میکند.
مردم کردستان عراق با توجه به بیش از دو دهه حاکمیت احزاب ناسیونالیست کرد در این منطقه نه تنها به حقوق از دست رفته خود نرسیدند و زندگی بهتری عایدشان نشده است٬ بلکه مشکلات و معضلات زندگی این مردم بیشتر هم شده است. علیرغم اینکه ستم ملی در آن جامعه وجود ندارد اما ناروشنی و عدم اطمینان به سرنوشت و آینده این جامعه یک معضل لاینحل مانده است. فقر و بیحقوقی و عدم دخالت مردم در سرنوشت اجتماعی خود و نقض هر روزه آزادیهای سیاسی و اجتماعی مردم کردستان همچنان ادامه دارد. تنها تفاوت این است که قبلا حاکم و دیکتاتور صدام حسین عرب زبان بود٬ امروز ناسیونالیستهای کرد زبان و یا به گفته مردم کردستان عراق “فرعونهای” کرد هستند. مردمی که قرار بود در تعیین سرنوشت اجتماعی و نحوه زندگی و اداره جامعه خود تصمیم گیرنده باشند و برای رسیدن به این حقوق اولیه خود در مقابل رژیم بعث ایستادند٬ همچنان بی اختیار مانده و با فقر و نداری و عدم امنیت زندگی میکنند.
ناسیونالیسم کرد با توجه به تجربه ناموفق کردستان عراق نمیتواند مردم کردستان ایران را متوهم کند. نه تنها این در کردستان ایران جنبش چپ و کمونیستی یک جریان اجتماعی و ریشه دار است و چنین امکانی به ناسیونالیسم کرد نمیدهد. مردم کردستان ایران بویژه نسل جوان مطلع تر و آگاه تر از آن هستند که جریانات عقب مانده و سنتی بتوانند آنها را دنبال طرحهای تفرقه افکنانه قومی بفرستند. این جریانات عقبمانده و سنتی در کردستان هنوز متوجه نشده اند که مردم کردستان رعیت نیستند که احزاب سنتی و متکی بر مردسالاری بتوانند از بالای سر آنها نقش شیخ و آخوند و خان را برایشان بازی کنند. این جریانات نه تنها نپذیرفته اند که مردم در تعیین سرنوشت اجتماعی خود دخیل باشند بلکه علیه اعمال اراده مستقیم همین مردم در سرنوشت خود٬ چنین پلاتفرمی را طرح کرده اند.
برخلاف سیاست و پلاتفرم حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان زحمتکشان٬ مردم کردستان میخواهند و حق دارند مستقیما در سیاست و اداره جامعه و تعیین و تصویب و اجرای قانون و سرنوشت خود دخیل باشند. اما پلاتفرم این دو جریان طرحی برای مقابله با این خواست آگاهانه و حقوق ابتدایی مردم است. دخالت مستقیم مردم در تعیین سرنوشت جامعه و زندگی خود از حقوق ابتدایی مردم کردستان است که این جریانات از همین حالا آنرا نادیده گرفته اند. طرح و پلاتفرم مشترک این جریانات مدل حاکمیت احزاب ناسیونالیست کردستان عراق را میخواهد به مردم کردستان ایران تحمیل کند.
راه حل کمونیستها و چپ در کردستان در تقابل آشکار با راه حلهای تفرقه افکنانه جریانات قومی و ملی است. ما همچنان تاکید میکنیم که مردم کردستان برای رفع ستم ملی باید از حقوق مساوی همانند دیگر شهروندان ایران برخوردار باشند. با این حال میدانیم که رفع ستم ملی بلا فاصله به معنای حل مسله کرد نیست. همچنانکه در کردستان عراق عدم وجود ستم ملی مسئله کرد را حل نکرده است. راه حل کمونیستها برای حل مسله کرد این است که مردم با رای خود در رفراندمی آزاد تصمیم بگیرند که میخواهند با حقوق مساوی در کنار دیگر شهروندان ایران زندگی کنند و یا خواهان استقلال کردستان هستند.
اما ناسیونالیسم کرد با طرح فدرالیستی کردن کردستان نه تنها راه حلی برای رفع ستم ملی و پایان مسئله کرد ندارد بلکه میخواهد وجود ستم ملی و مسئله کرد را به ابزاری برای معامله و سهم خواهی و شریک شدن در قدرت نزد دیگر جریانات راست از نوع سلطنت طلبان و اصلاح طلبان تبدیل کند. بدون توجه به این حقیقت که کردستان ایران مسیر متفاوتی از کردستان عراق طی کرده است. این تفاوتها محدود به یک دوره معین هم نیست. هم تاریخا و هم تحولات جاری و نقش نیروها و جنبشهای اجتماعی در چند دهه گذشته در تعیین مسیر سیاست در کردستان ایران قابل مقایسه با کردستان عراق نیست. یکی از فاکتورهای مهم در کردستان ایران این است که جریانات ناسیونالیست کرد نتوانسته و نمیتوانند یکه تازی کنند. کمونیسم و جنبش سوسیالیستی در کردستان یک قدرت و نیروی اجتماعی است که اجازه نمیدهد جریانات قومی طرحهای تفرقه افکنانه خود را به جامعه تحمیل کنند.
با این حال تحرک ناسیونالیسم کرد را باید در متن تحولات سیاسی در ایران دید. واقعیت این است که ایران در آستانه تحولات جدیی قرار گرفته است و جنبش های دست راستی و کسانی که در آرزوی ساختن یک حکومت دیکتاتوری دیگر با القاب و افراد دیگری هستند٬ سعی دارند در آینده سیاسی ایران نقش بازی کنند و در این زمینه جنب و جوشی در میان آنها دیده میشود. ناسیونالیستها و قوم پرستان در این میان با این نوع پلاتفرمها میکوشند شریکی برای جریانات دست راستی باشند. این سناریو برای مردم ایران خطرناک و علیه خواست و آمال کارگران و مردم زحمتکش و تحت ستم است. علیه مردمی که برای یک زندگی بهترو برای رفاه و آزادی و برابری مبارزه میکنند است. سناریو لیبی و سوریه وعراق و … ایده آل جریانات راست و ناسیونالیست در آرزوی قدرت است. اما ایران مسیر دیگری را طی کرده است و جنبش کمونیستی و چپ با اتکا به نیروها و جنبشهای انقلابی در این جامعه اجازه نمیدهد که جریانات راست و مرتجع سناریوهای ارتجاعی خود را به مردم تحمیل کنند.
ما همه مردم آزادیخواه و جریانات چپ و جنبشهای انقلابی کردستان را فرامیخوانیم که در مقابل طرحهای تفرقه افکنانه قومی بایستند. نباید اجازه داد با طرحهای فدرالیست چیها ستم و بیحقوقی مردم کردستان در مسیر لاینحل و خطرناک دیگری بیفتد. چپ و جنبشهای انقلابی در کردستان نشان داده اند که توان و پتانسیل اینرا دارند که جامعه کردستان را در مسیری انقلابی و آزادیخواهانه هدایت کنند و میدان مانور ناسیونالیستها و قومپرستان برای ایجاد تفرقه قومی را سد کند.
حزب کمونیست کارگری در جهت اتحاد مبارزاتی مردم و در دفاع از حقوق مردم کردستان برای اعمال اراده مستقیم مردم و تعیین مسیر جامعه با اتکا به اراده آزادانه همه شهروندان در مقابل هر گونه تفرقه افکنی از جمله تفرقه قومی ایستاده و اجازه نمیدهد فدرالیست چیها آن جامعه را به میدان اختلافات قومی تبدیل کنند.
محمد آسنگران
دبیر کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران
اول سپتامبر ۲۰۱۲