سلام
حتماً بخاطر داری که سال ۲۰۰۵، کوتاه زمانی بعد از تاسیس اکس مسلم در سوئد، ما تو را در اولین کنفرانس این سازمان دعوت کردیم. کنفرانس ما با اعلام فتوای قتل تو به دلیل کشیدن طرح سگیکه تو او را محمد پیامبر مسلمانان خواندی همزمان شد. من با تو تماس گرفتم و توضیح دادم که ما تو را نمیشناسیم ولی برای دفاع از آزادی بیان مایل هستیم که در این کنفرانس شرکت کنی. کوتاه توضیح دادم که اکس مسلمها چه کسانی هستند و چطور فکر میکنند. گفتم ما پیرو آزادی بیقید و شرط بیان هستیم، عقیده داریم که هر انسانیبایستی حق داشته باشد عقیده اش را آزادانه بیان کند. هر مسالهای چه اجتماعی، چه دینی، چه ایدئولژیکی و چه سیاسی بایستی جای مطرح کردن داشته باشد بدون اینکه اشخاصی که این مسائل را مطرح میکنند مورد تهدید، آزار و اذیت قرار بگیرند. تو در کنفرانس شرکت کردی. این کنفرانس بسیار جنجالی شد. به دلیل تهدید تو و پیشبینی پلیس که شاید کنفرانس مورد حمله سازمانهای اسلامی قرار بگیرد، جای کنفرانس که قرار بود در ساختمان رادیو و تلوزیون دولتی سوئد باشد، به سالن بزرگی در همان نزدیکی منتقل شد تا امنیت بیشتری داشت. اسلامیستها هم آمدند، آنجا نماز خواندند و از میکروفنی که در اختیار آنها گذاشتیم تا حرفشان را بزنند دوباره تو را و حاضرین را تهدید کردند. این کنفرانس بحث بر سر آزادی بیان در جامعه سوئد را هر چه بیشتر دامن زد. مقالات زیادی نوشته شد و از طریق رادیو و تلویزیون و جراید به انحاء مختلف مورد بحث و بررسی صاحبنظران قرار گرفت. همانوقت سعیما در این بود که چهره اسلام سیاسی را هر چه بیشتر افشا کنیم. تاکید همیشگی ما این بوده و هست که بگوئیم اسلام در قدرت، با مسلمانان فرق دارند. مسلمانان معمولیمذهب را امر خصوصی میدانند، صلح طلب و خودشان قربانی وحشی گریهای اسلام سیاسی هستند و بایستی حمایت شوند و به هیچ وجه نباید اسلام در قدرت را و سازمانهای اسلامی را با مردم مسلمان یکیدانست.
مردم آزادیخواه با مبارزاتشان در طول تاریخ در اروپا آزادی بیان کسب کرده اند که قابل تقدیر است و با کشورهایی که تحت سلطه دیکتاتوری هستند، قابل مقایسه نیست. ولیاین آزادیها هم نیم بند است. سر و دمش زده میشود و اگر واکنش جامعه و مبارزه مردم علیه محدود کردن آزادیها وجود نداشت مسلما چیزی از آن باقینمانده بود. دولتهای غربی هم علاقه زیادی به آزادی بیان ندارند. با آن معامله میکنند، مورد بند و بست سیاسی قرار میگیرد و مشاهده میکنی که برای علایق اقتصادی حتا از اینکه آزادی بیان در مملکتشان وجود دارد، عذر خواهی کرده و برای خوشایند سازمانهای اسلامی از یک بحث و جدل طبیعی و آزاد در جامعه جلوگیری میکنند.
عروج اسلام سیاسی در ۳۳ سال قبل در منطقه خاور میانه یک عقبگرد کامل به قرون سیاه وسطا بود و با خود بربریت و نگونبختی هر چه بیشتر برای مردم تقریبا همه این کشورها در بر داشت و اثراتش را بر تمامی جوامع در دنیا گذاشت. سیاستمداران و دولتمردان در کشورهای اروپایی میتوانستند در جهت افشا و طرد اسلام سیاسی، این جریانات جنایتکار، مرتجع و آدم کش از هیچ وحشی گری و کشتار جنون آمیزی برای کسب قدرت و پر کردن جیبهایشان دریغ نکردند، موثر باشند. ولیراه سازش و مماشات و به قول خودشان دیالوگ را در پیش گرفتند و این نیروهای مرتج را نماینده مردم مهاجر در اروپا خواندند، مساجد و نیروهای اسلامی را پشتیبانی کردند و هر صدای مخالفی را به اسم اسلامو فوبیا یا ترس از اسلام سعیکردند خاموش کنند.
هنوز بعد از فتواهای صادره از جانب اسلامیست ها، باورش مشکل است که در قرن ۲۱ انسانها را به خاطر داشتن عقیده متفاوت تهدید به قتل میکنند و میکشند. علیه تو به خاطر کشیدن یک طرح، حکم فتوا صادر شد ولی مقاومت تو تحسین برانگیز بود. با وجود وحشتناک بودن این حکم تو مرعوب نشدی، به کارت ادامه دادی و در سمینارها و کنفرانس های مختلفی برای آزادی بیان شرکت کردی و از این طریق به این بحث مثبت در جامعه سوئد و حتی در کشورهای دیگر کمک کردی. ولی شرکتت در کنفرانسی از جانب سازمان دست راستی، افراطی- مذهبیسیون تو را و راهت را برای ما و جامعه زیر سوال میبرد. چطور میتوانیدر کنفرانسی شرکت کنی که بنیانگزارانش الهام دهنده آندرش بهرینگ بریویک است که سال گذشته ۶۹ نوجوان را به طرز فجیعی در جزیره ای در نروژ به قتل رساند؟ عقاید این سازمان تقریبا همان هایی است که در مانیفست معروف بریویک مکتوب است. شرکت در این سازمان ضّد مردمی و نژاد پرست باعث میشود مردم تو را جدی نگیرند. تو علاوه بر اعتماد مردم، پشتیبانی تعداد زیادی از کسانی را که از تو و آزادی بیانت حمایت کردند را از دست خواهی داد. تو میتوانستی تریبونهای زیادی را از آن خودت کنی ولی با شرکت در این کنفرانس تریبون بسیاری از نهاد های آزادیخواه و انساندوست را از دست خواهی داد.
ما در سازمان اکس مسلم به تلاشمان برای تحقق آزادی بدون قید و شرط بیان و عقیده ادامه خواهیم داد. به مبارزه خود علیه اسلام سیاسی و افشای سیاستهای مماشات طلبانه دولتهای غربی با این نیروی ارتجاعی ادامه خواهیم داد. محور ما در این مبارزه انسان است جدا از مذهبش، رنگ پوستش، ملیتش و عقایدش.
جنس سازمان سیون که در کنفرانس آن شرکت کردی از همان جنس تروریستهای اسلامی است که علیه تو فتوا صادر کردند. هر دو متعلق به دست راستی ترین وایدئولوژیک ترین جریانات راست و ضد انسان هستند. همانطور که در مقابل اسلامیست ها قد علم کردی به همان اندازه هم باید در مقابل دست راستی های نوع دیگرش بایستی. امیدوارم بتوانی ارزیابی و تجدید نظر دقیقی از این اقدام خودت بکنی و در کنار مردم برای آزادی بیان و یک جامعه بهتر تلاش کنی.
با احترام / افسانه وحدت