مهتدی به اپوزسیون مجاز پیمود،ناسیونالیزم مایه شرم انسانیت

NEHAYAT_1917@YAHOO.COM

بگذار مرتجعین و فرصت طلبان زوزه بکشند

انچنان که میبینم اوج و تداوم انقلاب است "چه"

 

توهم به نمایشی بودن انتخابات دوره دهم مدت زمانیست که گرایش راست را همانند دورهای پیشین انتخاب"انتخاب شدگان"،از چاله به چاه انداخته و زمینه شد که لیبرالها،ناسیونالیستها سیر اکتیو انعطاف پذیری استراتژی و تاکتیک را بیش از پیش نمایش بگذارند تا که از نعمات بزرگان بورژواهای غربی     "حافظان استراتژیک کمربند سبز حاکمیت جهل بورژوا مذهبی" لیسه ای به کاسه سود و ارزشهای هنگفت اضافه ای بزنند که ناشی از مناسبات ضد انسانی و نابرابر سرمایه داریست. تقلب خواندن نتیجه انتخابات و همراه شدن با جنبش خودبخودی و سبز یکبار دیگر نقش مخرب و ضد انقلابی استراتژی و تاکتیکهای ناسیونالیستها، لیبرالها،به عنوان اپوزسیونهای مجاز که ماندنشان درغًربت بیشتر بنفع رژیم سرمایه است را اثبات کرد.

اکنون تشدید اعتراضات بر ضد تمامیت حاکمیت جهل و سرمایه ارزوهای پان ایرانیستها و جمهوری خواهان طرفدار جناح موسوی و ناسیونالیستهای کرًد را بر باد داد و یکبار دیگر ظرفیت خیانت انها به توده های مردم زحمتکش بخصوص جنبشهای اکتیو رادیکال کارگری،زنان،و دانشجویی را بنمایش گذاشت. درماهیت سیستماتیک حاکمیت اسلام شیعه تلاش همه جناحها ظاهری و هردو برای تثبیت و قدرت و تطبیق دادن نوعی جمهوری اسلامی تازه برای ماندگاری بیشتر است.

در این میان عبدلله مهتدی از تنگی قافیه چه عجایباتی سر هم میکند؟ سوال باید اینطور طرح شود که مهتدی با نوشتن مقاله(راهی که باید تا پایان پیمود) کجای طیف سیاسی و به کدامین طبقه در حال صعود است؟ بر این مبنا که مهتدی در این نوشته به انحرافات زیادی و بعبارتی دگر به تحریف مقولات کلیدی در تحلیل جامعه مرتکب و معترف شده و با تعمق در رد نظرات بیان شده هر مقوله به تحریف کشیده شده توسط مهتدی به مقاله ای جدا نیاز دارد که من بصورت کلی به برخی موضوعات میپردازم چونکه در حوصله این مقاله خارج است

شناخت افراد و جریانات نه تنها از روی برنامه بلکه سیاستهای روزمره و تاکتیک و گفتار هم امکان پذیر است. بیانات مهتدی بهر اندازه سطحی،عمیق،اگاهانه یا ناگاهانه باشد معیار و شاخص تعیین کننده برای قضاوت اجتماعی و تاریخی و حال این جریانی است که اقای مهتدی در صدر ان قرار دارد. در این شرایط حساس و روبه رشد برای سرنگونی کامل رژیم با حذف هر دو جناحش نه با تکیه  بر منافع کنونی بورژوازی بین المللی بلکه با اتکا به نیروی معترض و سرنگون خواه برای دستیابی به جامعه ای که احقاق حقوق دمکراتیک اولیه انسانی از مطالبات روزمره است که در این وضعیت عبدلله مهتدی برای شکستن رکورد شنا در رقابت" با حزب دمکرات،پژاک،موسوی،شالگونی، همایون،..) نمایندگان مدرن پوزیسیون در اپوزسیون" در صحرای کربلا برای حقانیت دادن به سوگواری منتظری تمرین قدم زنی"دمکراسی"می کند.

 تشابه پیام قاسملو به خمینی و پیام مهتدی در سوگ منتظری در شرایط حساس مبارزات توده ای مردم برای سرنگونی کامل نظام جهل و سرمایه چقدر می تواند متفاوت باشد؟ قاسملو و مهتدی در دیپلوماسی دو روی یک سکه اند! ( قاسملو :روزنامه کیهان۱۳۵۸٫۱۰٫۱۵ : رهبریت قاطع امام خمینی برای خلق کٌرد و ملت ایران مورد تایید بوده و هست و خلق کٌرد همیشه و هر وقت و هر زمان از دستورات سازنده امام پیروی کرده و خواهد کرد………

کافیست ماهیت ناسیونالیستی مهتدی را اینبار با اناتومی "اسلام دمکراتیک تعمیق شده" در مقاله (راهی که باید تا پایان پیمود) مخلوط کنیم و بمعنای واقعی در تاکتیکها و استراتژی اتی مهتدی تعمق کرد تا که تفکرات ناشی از بخار معده روشنفکران بورژوا و استدلال فریبانه در ورای تسلیت مرگ منتظری جلاد فروریزد و سازمانش را بدرستی جنبش ملی؟اسلامی؟ انالیز کرد و نام بٌرد. چنین سازمانی کجای طیف سیاسی قرار دارد؟

شناخت اندیشه،سیاست،استراتژی و سازمانی فردی که "راهی که باید تا پایان، با شعارهای یا حسین میرحسین،مرجع تقلید ما الوداع الوداع، جدایی دین از دولت با درک منتظری (پیمود) می پیماید، دیگر در این اوظاع و احوال اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران و انشعابهای تاکتیکهای رادیکالی که از اعتراضات جناح سبز شده ساده است.

اقای مهتدی که سیر رشد و نمو تفکرات خود را با استعدادی نه چندان دماگوژانه و صد چندان ریوزیونیستی، از استراتژی بلشویکی حزب کمونیست ایران به حول استراتژی تغیر از بالای امریکا و دول غربی"مزاکره،انتظار،جنگ" و مزاکرات مخفی با چند پاسدار ولایت فقیه و بلاخره استراتژی جناح سبز و دمکراسی؟ خواهی؟ که با هزاران ترفند و تنوع بیرقها و زبان لوس پوپولیستی تا اینجا کش داده، شناخت روئیاهای گذشته،حال و اینده اش و تحلیل کردنش در سیر مبارزات رو به رشد طبقاتی ( بی کم و کاست با ماهیتی سرنگون خواهانه) چندان کار مشکلی نیست.

منتظری پدر روحی و معنوی جناح سبزو پوزسیون و اپوزسیونهای مجاز، دوست و همسنگر حیوان درنده دشت کربلا خمینی بود و بدون اغراق هر دو حامی و متفکرو جلاد " کشت و کشتار،جنگ و ترور،جهل و خرافه بودند و دوستان دروغین مردم هم در به ابهام کشاندن این جنایات توسط منتظری و در ثنای این واپسگرای دینی، صدها عبارات فریبانه و قهرمان سازانه بیان داشتند. انگار که این منتظری ست که جنایات جمهوری جهل و سرمایه را در سالهای ۵۷ تا ۶۷ را فاش نموده و تنها این اخوندک منتقد احکام ضد انسانی اعدامهای دسته جمعی بوده است!

چندی پیش زمانی که این طلبه قم و معمار جمهوری اسلامی زنده بود و جایزه دفاع از حقوق؟بشر؟ به این جلاد کهنه پرست داده شد، در(روژهه لات تی وی) ریپورتاژی به همین مناسبت تهیه شده بود که در واقع انعکاس مقاله سوگواری مهتدی تحت عنوان  راهی که باید تا پایان پیمود، بود. این نوشته مهتدی تلاشی در جهت جدا سازی شخصیتی منتظری از پسمانده های جهل و قرون وسطایی جمهوری اسلامی است.

گامی جدید برای انتخاب استراتژیک جدید.

در این نوشته چنان خبر مرگ منتظری را در ابعاد ایرانی و جهانی ترسیم میکند که به موافقان و مخالفان نظام حاکم هم توصیه می کند که مقالاتی در ارزیابی و سنجش نقش موثر و م