زلزله و لاقیدی مصرانه رژیم اسلامی

در جریان زلزله آذربایجان رزیم اسلامی با اصرار شگفت انگیزی سعی در نمایش لاقیدی خود نسبت به این حادثه داشته است. از عدم پخش خبر زلزله در مدیا و رادیو و تلویزیون تا نفرستادن نیروهای امدادی پس از ساعتها از وقوع زلزله، از نفرستادن پیام تسلیت تا اعلام پایان کمک رسانی به مردمیکه زیر آوار مانده بودند….، همه بخشهایی از سیاست رژیم اسلامی در عکس العمل به زلزله اذربایجان بوده است. جمهوری اسلامی همه توان خود را بکار گرفت تا این لاقیدی را برخ مردم بکشد. در تمام دنیا با هر نوع حاکمیت سیاسی، در چنین مواقعی حکومت در مناطق زلزله زده امداد رسانی میکند و تلاش میشود تصویر کمکهای دولتی حتی بزرگتر نشان داده شود. اما رزیم اسلامی کاملا برعکس عمل نمود، سوال این است که چرا رژیم اسلامی بر لاقیدی خود اصرار دارد؟ 

– نوع عکس العمل جمهوری اسلامی به زلزله، ادامه سیاست چگونگی برخورد به مردم قبل از زلزله است. به کلام دیگر، چه نوع رابطه ایی بین مردم و رژیم اسلامی در شرایط کنونی و تا روز قبل از زلزله برقرار بوده است؟ جمهوری اسلامی دیگر در پی ایجاد “مشروعیت” بین مردم نیست. این دیگر شدنی نیست. سال ۸۸ پایان مشروعیت جمهوری اسلامی در میان مردم بود. نه بدین معنا که قبل از ان مردم جمهوری اسلامی را میخواستند، بلکه عمدتا بدین مفهوم که مقوله جمهوری اسلامی بعنوان “دولت یک کشور” حالا دیکتاتور و جنایتکار، نزد مردم در خیزش ۸۸ محو شد و از بین رفت. در روانشناسی سیاسی جامعه امروز، جمهوری اسلامی نه یک ساختار سیاسی و حکومتی، بلکه باندهای تبهکاری میباشند که جامعه و مردم را به گروگان گرفته اند. اینرا در عکس العملهای روزانه مردم هم میتوان دید. بطور مثال ماموران گشت “ارشاد” و یا نیروهای انتظامی در چشم مردم، تجسم تجاوز و شکنجه میباشند. دستگیری هر زنی در خیابان، بلافاصله مسله تجاوز جنسی را به ذهن مردم ناظر صحنه میآورد. از این نظر، ذهنیت سیاسی در جامعه بطرف یک “کشور بی حکومت” شیفت کرده است. با توجه به این نوع رابطه سیاسی در جامعه، جمهوری اسلامی تنها در زمانی در شمایل یک ” حکومت” ظاهر میشود که بیم اعتراض و انفجار بلافاصله مردمی از آن برود. جمهوری اسلامی پس از وقوع زلزله ابتدا دهها هزار نیروی نظامی خود را در مناطق زلزله زده مستقر نمود، از ورود مردم داوطلب به این مناطق جلوگیری نمود و بگونه ای این مناطق را به مخاصره نظامی دراورد. اینکه به چه میزان کمک رسانی میشود، اینکه چه بلایی بر سر مردم امده است، اینکه مایحتاج دارویی و غذایی مردم این منطقه چیست، هیچکدام مسله جمهوری اسلامی نبوده و نیست. ” اعمال حاکمیت سیاسی” در منطقه زلزله زده در قامت اعزام نیروی نظامی و کنترل منطقه، برای جمهوری اسلامی معنا پیدا میکند. به چند روز اخیر نگاه کنید: داشجوف گروه های مردمی، هنرمندان، ورزشکاران ….، هر کدام جداگانه سعی در جمع اوری کمک و رساندن مستقیم انها (و نه توسط ارگانهای دولتی) بدست مردم زلزله زده میباشد. حادثه زلزله یک مولفه مهم و بزرگ سیاسی در جامعه را به سطح اورد: مفهوم دولت و حاکمیت سیاسی نزد مردم دیگر محلی از اعراب ندارد.
– حوادث سوریه و پی امدهای عنقریب ان، در فیگورهای سیاسی جمهوری اسلامی در یکسال اخیر، نقش بزرگی ایفا میکند. یکی از علل نشان دادن لاقیدی نسبت به حادثه زلزله از جانب رژیم اسلامی، نشان دادن ظرفیتهای مخرب و جنایتکارانه خود در برخورد به مردم و ایجاد رعب و وحشت در جامعه است. جمهوری اسلامی میداند که شورش مردم، تنها مسئله ای مربوط به زمان است، وقوع ان حتمی است. کل حرکات و سکنات رژیم را باید با اتفاقی که در راه است، سنجید. استراتژی “زمین سوخته” ( انچه از دست میدهی نابود کن و مخروبه به نیروی مقابل تحویل بده) در سوریه مستقیما توسط فرماندهان سپاه پاسداران اتخاد و به اجرا گذاشته شد. پی امد این سیاست این بوده که رژیم اسد ماندن خود را در تخریب هر بیشتر جامعه و راه انداختن جنگهای مذهبی و قومی، میبیند. به مخیله چه کسی خطور میکرد که روزی اسد شهرهای کردستان سوریه را با هدف عروج نیروهای قومی و شعله ور ساختن هر چه بیشتر جنگ داخلی، رها سازد؟ جمهوری اسلامی در حادثه زلزله همین سیاست را تمرین نمود. میخواهد به مردم نشان دهد که اینبار نه بعنوان “دولت” بلکه در قامت “نیروهای مسلح” در مناطق تخریب شده نتنها امدادی به مردم نمیرساند، بلکه از کمک رسانی هم جلوگیری خواهد کرد. جمهوری اسلامی پیام ارعاب امیز برای مردم فرستاده است. لازم به ذکر است که شرایط سیاسی جامعه ایران تا انجاییکه به حضور جنبشهای اجتماعی برمیگردد، شباهت چندانی به سوریه ندارد، اما رژیم اسلامی گزینه دیگری بغیر از سرکوب و تخریب ندارد و به روزش قطعا تلاش خواد نمود تا شرایطی مشابه سوریه را به جامعه تحمیل نماید. تمام بحث این است که در ایران ماتریالی فراهم است که قبل از وقوع چنین سناریویی، میتوان جمهوری اسلامی را سرنگون نمود. نکته اخر اینکه محل زلزله یعنی آذربایجان، در اصرار لاقیدی جمهوری اسلامی نسبت به زلزله هم تاثیر داشته است. بی جهت نیست که نیروهای پراکنده قومی همگام و همراه با رژیم اسلامی راه افتاده اند و لاقیدی رژیم را بعنوان “شوینیسم فارس” جار میزنند. اینها در این سناریو ” بال دوم” رزیم اسلامیند. جمهوری اسلامی سیاست فردا را امروز تمرین میکند.