برای آنان که زندگی ، کارو حرکتشان سرودی گرم و رسا برای رهایی کلِ جامعه می باشد

این شعر و مقدمه را از صمیم قلب و با تمام وجودم ، به کا رگران در بند وفعالین کارگری آزاده شده* از اسارت ، تقدیم میکنم. آزاد ه گان و مرواریدهای صیقل خورده و کمیاب و با ارزشی که با کارو مبارزۀ خود ، سازندگانِ بیدریغ و مسلم تاریخ وبو جود آورندگان تمامی نعمات جهان و پیش بَرنده جبر تاریخ در مصاف نهایی مبارزۀ طبقاتی و برنده اصلی میباشند. برای گلها ی سرخِ دردانۀ کار و تلاش و آزاد ه گی در کرانه های دورِ پر خطر. برای عزیزانِ دلاورو مقاومی که با پای و دستِ در **غل و زنجیردر اسارت میباشند و تجسم واقعی و زنده این سخنان درخشانِ نوشته شده در مانیفست حزب کمونیست را که برای اولین بار در۲۱ فوریه ۱۸۴۸منتشر شد و بر نامۀ تمام کمونیستها در سراسر جهان میباشد ، گردید ” بگذارطبقات حاکم در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند.کارگران در این میان چیزی جز زنجیرهای خود را از دست نمی دهند، اما جهانی را به دست خواهند آورد . ” صحت و درستی این جملات مانیفست حزب کمونیست ،هنوز پس از گذشت بیش از ۱۶۰ سال از انتشار این سندِ درخشان به قوت خود باقی است ونه تنها اعتبار خود را از دست نداده است ، بلکه با توجه  به بحرانهای مهلک و روز افزون سر مایه داری و با وجود افزایش فقر و فلاکت و اسارت و استثمارروز افزونِ طبقه کار گردر ایران و سایر نقاط جهان ، هر روز شاهدِ اعتراضات و جوش و خروش استثمار شدگان به این  وضعیت فقر و فلاکت در رابطه عملکرد سیستم سر مایه داری میباشیم . بحران سر مایه داری از یک طرف و بالاگرفتن مبارزات از طرف دیگر درست بودن این احکام مانیفست کمونیست را هر چه بیشترو قطعی تر به اثبات رسانده و می رساند . طبیعتا تا زمانیکه تضاد آشتی ناپذیر کار و سر مایه وجود دارد ، احکام علمی مطرح شده در مانیفست حزب کمونیست نیز باقی خواهند ماند

طبقه کارگردر عین حال به دلیل خصلت نهادیی انتر ناسیو نالیستیِ خود و مبارزه جهانی و داخلی اش در مقابل و علیه سر مایه داری ، قطعتا مرزهای ساختگی بورژوایی را در می نوردد و در نهایت  اهدافی فراتر از ملیت و نژاد و جنسیت را در پیش روی دارد. زیرا که طبقه کارگر، یک طبقه جهانی است با  یک هدف مشترک که آنهم برهم زدن نظم بورژوایی و نابودی  سیستم استثمار ی سر مایه داری و بر قرارکردن جامعه سو سیالیستی و در ادامه بنا نهادن جامعه کمونیستی میباشد. آری ، کارگرانند که سازندگان واقعی تاریخند و رقم زنندگان آیندۀ روشن بشریت . بدون شک آنها در زیر و رو کردن  این سیستم استثماری ،“چیزی بجززنجیرهای خود را از دست نخواهند داد”.  کارگرانی که کار و تلاششان ، به مثابه خونِ سرخ و گرم و جاری در رگِ حرکتِ رو به جلو تاریخ می باشد. و نیز سپاس از همراهان صادق و صمیمی اشان . تقدیم به رفیقِ آگاه وسرخ و بی بدیلم  که همچنان استوار و مصمم و صادقانه به حرکت و پویایی ادامه می دهد وخستگی ناپذیر به پیش میرود. با درود به رفیقانِ بیشمارم که همگی تلاش گران مصمم ومبارزان پیگیر طبقاتی هستند و در کنار طبقه بالنده در کرانه های پر خطرِ دور دست از پا نمی نشینند

کرانه های دور

ببین ***

رفیقِ بیدریغِ من

که من

چگونه در دوردستهای دور

ز شاخه گشته ام جدا

زِ آن سَرا

در این کران

میان سختی و سکون

به یاد آن ستارۀ دیر پایِ –

روشنِ گریز پا

ستارگا ن روشنِ شب ستیز

کنون در این دیارِ دور

به یاد او

به یاد تو ، شما

 سرا پا شور گشته ام

بیاد عطرِ گل

غرورِ گل

لطافتش

طراوتش

و جانِ سر کشش

بیاد سرخیِِ گَلم

بیاد آنان که در دوردست

ز بیکرانه های دور

صدای ما میشوند

ببین

که من _

ما

سراپا شور میشویم

به یاد تو_

شمایان

در این دیار دور_

همراه آن پرنده

در اوجِ غربتی عظیم

بسانِ تو

رفیقِ پاکان میشوم***

ببین

که ما،

نظیرشیفتهِ جانهای پاک-

چگونه بیدریغ-

کنار تو ،  شما

سرود خوانان فردا میشویم . همراه آفتاب میشویم

*برای کارگران وفعالین کارگری شر کت کننده و دستگیر شده در نشست سالانه کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری در تاریخ ۲۶ خرداد  ۱۳۹۱ در شهر کرج

 **  کارگران دستگیر شده وهنوز در بند اسارت ، عزیزان  مقاوم و محبوبمان جلیل محمدی و علی رضا عسگری میباشند

*** الهام بخشِ نوشتن این شعربرای من و جوشش نا خودآگاه  آن ، آزادی کارگران دستگیر شده در کرج و مشاهده عکس دو کارگر زندانی  دلیر، با غل وزنجیر و به پا و دست آنها بود. در ادامه آن  بناهگاه و بطور خودجوش در ذهنم ، شعر بینظر فروغ فرخزاد به نام ” نگاه کن” جوشید . این شعرفروغ از کارهای فو ق العاده لطیف وعاشقانه و امید بخش او میباشد ، شعری با وزن و آهنگی موزون و موسیقی وار، تخیل آفرین ، با تو صیفها وبا بیان احساسا ت  و عواطف فو ق العاده غنی. فروغ در این شعر، موفق شده است که رابطۀ بسیار نزدیک و عاطفی و بی واسطه ای با خود وبا مخاطب شعرش بر قرار کند .خوانندۀ این شعر،همراه فروغ “به اوج میرسد ” در عین حال شعر از قدرت تخیل و ایجاز قوی وبینظری بر خوردار است. در هر تکه ای از این شعروهر لحظه شور و شعفی فو ق العاده به مخاطب می بخشد . بالاتر از همه عشق است وشعف و امید که شاخص این شعر میباشد. و ایده  پرواز و اوج و رهایی که دراین شعر وجود دارد نیز چشمگیر میباشد.. ” نگاه کن” ، پیامی مملو از امید ، اوج ، پرواز، ، روشنی و بهتر شدن آینده را در خود نهفته دارد. و رشد و بالندگی. بسان آیند ۀ روشنی که پیشروی طبقه کارگر برای همه جامعه به ارمغان خواهد آورد

بنفشه کمالی

 banafshekamali@gmail.com

 ۱۴ آگوست ۲۰۱۲ برابر با ۲۴ مرداد ۱۳۹۱