آیا ایران با وجود جمهوری اسلامی یک کشور امن برای زنان و جوانان و بچه ها میباشد؟

یکی از شعارهای محوری جریانات و سازمانهای پناهندگی و از جمله سازمان سراسری پناهندگان ایرانی (بیمرز) تأکید و تفسیر شعار ایران یک کشور ناامن برای اکثریت ساکنین آن با وجود رژیم اسلامی در آن میباشد.هدف این نوشته توضیح مختصر بر روابط و ضوابطی که بعد از حاکمیت ناحق رژیم اسلامی در ایران و تأکیدی بر وضعیت ناهنجار و فلاکتبار مردم در نتیجه قوانین حاکمه و وجود یک قشر وسیعی از مفت خوران در پوشش عاملین مختلف رژیم در مراکز مختلف و تشکیل قشر وسیعی از عناصر لُمپن و زالوصفت که تمام مراکز قدرت و بخشاً مراکز تحصیلی و علمی را احاطه کردند و سرانجام نتیجه گیری از آن میباشد.
قبل از قیام شکست خورده بهمن ماه سال ۵۷ با وجود یک رژیم دیکتاتور نظیر شاه،زنان وجوانان و بطور کلی جامعه از مختصر آزادی فردی و اجتماعی برخوردار بود،زنان مجبور به پوشیدن رداهای اسلامی و حجاب نبودند،جوانان در خیلی از مراکز آزاد بودند و کلا ً اینکه جامعه در خیلی از مسائل منهای سیاست آزادی داشت،سکولاریزم در حرف (نه در عمل) در گاهی موارد مجبور به دفاع از خیلی مدنیّت ها میشد و گاهاً علیه افکار مرتجع بود.
اگر خلاصه بکنیم،جامعه در سالهای قبل از انقلاب از یک امنیت (نه سیاسی) مختصری برخوردار بود و این باعث میشد که توده های مردم و مخصوصا جوانان(پسر و دختر) از نوعی تفریحات رایج مثل رقص و شادی و غیرهبرخوردار باشند و همانطور که قبلا گفتم، رژیم مجبور بود و میشد که از این نوع آزادیها و در برخی موارد علیه مرتجعین ضد آن ایستادگی کند.
بعد از سال ۵۷ تا یک دورۀ نه طولانی به لحاظ رادیکالیسم انقلابی و تغییرو تحولات بعد از آن و عطش مردم و جامعه برای بدست آوردن آزادیها و دست آوردهای بیشتر رژیم تا مدتی عاجز از هرگونه سرکوب و حمله و بیان احکام بغایت ارتجاعی خود بود و این دوران کوتاه تنها دوران آزادی بود که مردم در نتیجه احکام انقلاب ناتمام از آن برخوردار شدند.
از اواخر سال ۵۸ تمام عوامل مرتجع رژیم از آخوندها و پاسداران و کمیته چیها و دولتیها و رئیس جمهور مخلوع گرفته تا هواداران فرصت طلب که یک شبه مسلمان دو آتیشه شده بودند دست به دست هم دادند تا یک سناریوی سیاهی را برای ایران و اکثریت ساکنین آن درست بکنند.
پاکسازی دانشگاهها به بهانه انقلاب فرهنگی به قیمت قتل عام صدها دانشجوی مبارز،حمله به کردستان به بهانه پاکسازی و سرکوب ضدانقلاب،اسید پاشی به زنان به منظور ارعاب آنها و پوشاندن چادر سیاه به تن آنها در سایه ضرب و شتم، شروع آن سناریوی سیاه بود که به قدمت عمر رژیم اسلامی ادامه دارد و خواهد داشت.و طنز تلخ تاریخ این است که امروز قشری از آن جریان مرتجع و باندهای سیاسی که شروع کننده این سناریوی ضدانسانی بودند،اکنون بعضاَ خود به منتقدین آن تبدیل شدند و بعضی نیز از آن دوران به نام دوران طلایی عصر امام خمینی یاد میکنند.زهی بیشرمی و زهی خیال باطل!
تاریخ و وجدان بیدار انسانها آنهمه جنایت و سرکوب و آدمکشی را نه از یاد برده و نه خواهند برد!
شروع جنگ همانطور که خمینی بیان کرد،نعمتی برای رژیم بود. (دنباله دارد)