تحریم، جنگ و طبقه کارگر!

تهدیدات نظامی گاه و بی گاه اسرائیل علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی، و هم­چنین حضور دایمی و خودنمای گُزینه­ حمله­ نظامی بر روی میز ریاست جمهوری آمریکا، این خطر را – چون شمشیری بر فراز ایران برافراشته است.این وضعیت خطیر، اما، فقط ناشی از حضور آمریکا و اسرائیل در صحنه­ این نمایش نیست و صرفا منافع سرمایه­ داری این کشورها را شامل نمی­شود. وضعیت حاضر، یک بازی­گر اصلی دیگر نیز در صحنه­ نمایش دارد، که به همان اندازه – و نه کم­تر از بازی­گران دیگر- در شکل دادن به این وضعیت خطیر و هول­ انگیزی­ سهم است: رژیم سرمایه­ داری جمهوری اسلامی!تحریم­ های اقتصادی غرب – که به تدریج گستره­ افزون­ تری از دولت­ های اعمال کننده­ این تحریم­ ها علیه جمهوری اسلامی را در اقصی نقاط جهان در بر می­گیرد­- و تهدیدات جنگی اسرائیل و آمریکا – که با حجم انبوهی از تبلیغات میدیای سرسپرده­ی آن­ها هم­راه است­- به ظاهر به بهانه­ ی خطر ٬ و نقض توسط جمهوری اسلامی، سیاست گذاری و اجرایی می­شوند. خطر و نقض توسط جمهوری اسلامی، اما، به هیچ رو بنیان­های واقعی این سیاست­ ها را توضیح نمی­دهند و بر آن­ها مترتب نیستند. همین بس، که یک دوجین از این دولت­های ، و ، خود ناقضین ، جنایت­کاران جنگی، عاملین قتل عام میلیون­ها زن و مرد و کودک، و صاحبین مدرن­ ترین سلاح­های کشتار جمعی – از جمله بمب­ های اتمی و…­- می­باشند.شبح تحریم­ های اقتصادی هر دم فزاینده و گرم نگه داشتن تنور جنگ علیه جمهوری اسلامی، در واقع یک حربه­ی دولت­ های سرمایه­ داری غرب در جهت سیاست استراتژیک کاهش و حل تناقضات بنیادین سیاسی و اقتصادی خود – چه در غرب و چه در این گُستره­- و نیز تامین هژمونی بر سایر بلوک­های سرمایه­ داری است.در جهان متحول و نابسامان پس از جنگ سرد، اعمال هژمونی دولت­های سرمایه ­داری غرب، و در راس آن­ها دولت آمریکا، تنها با ایجاد رُعب و وحشت، به کارگیری تحریم­ های اقتصادی، و توسل به میلیتاریسم و لشکرکشی میسر می­شود. افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، نمونه­ های زنده و پیش روی این سیاست ارتجاعی هستند. اما، تاوان بحران­ های اقتصادی سرمایه­ داری، و رقابت­های لجام گسیخته­ بلوک­های آن جهت کسب هژمونی، برای توده­ های کارگر و محروم این جهان یا تل­های اجساد خاکستر شده بر اثر بمباران­های وحشیانه­ ی ارتش­ های قلدر و تا بُن دندان مسلح دولت­های سرمایه ­داری است؛ یا شکنجه و مرگ روزمره بر اثر بی دارویی و بی غذایی ناشی از تحریم­ های اقتصادی؛ و یا استثمار مشدد و برده­ وار میلیون­ها انسان آرزومند – از زن و مرد و کودک­- در کارخانه­ ها و کارگاه­ ها و معدن ­ها با سخت­ ترین شرایط کار، نازل­ترین دست­مزدها، و کم­ترین امکانات بهداشتی و تامینی! این، حقیقت آشکار و به همان اندازه هول­ انگیز جهان حاضر است. اما، ریشه­ ها و بنیان­های واقعی سیاست­های جاری چه­ ها هستند و بازی­گران این ماجرا، هر یک، در پی کدام منفعت سیاسی و اقتصادی ایفای نقش می­کنند؟! آیا حق وحقوق دیگران که درزیر خط فقر هستند باید همینطور مثل گذشته پایمال شود؟آیا جزء استثمار وبه فقر نشاندن طبقه کارگر هیچ چیز دیگری نباید جوابگوی مطالبات آنها باشد؟به اختصار به این بازی­گران و منافع سیاسی و اقتصادی آن­ها می­پردازیم. کمونیسم طبقه کارگر، تنها بدیل اوضاع کنونی در متن این شرایط بحرانی و هول­ انگیز، تنها کمونیسم طبقه­ کارگر است که می­تواند – با اتکا به نیروی عظیم طبقه­- دریچه­ ای به سوی نجات از این مهلکه­ جهنمی و آینده­ ای بهتر فرا روی جامعه بگشاید.اقشار و طبقات دیگر، همگی، نشان داده اند که سیاست­ ها و راه­ کارهای آن­ها – در هر حالت و صورتی- نه تنها مصایب طبقه­ کارگر و توده­ ای مردم محروم را پایان نخواهد برد، که در اساس در خدمت دور تازه­ ای از نظم سرمایه­ داری و استثمار مشدد این توده­ انبوه انسانی قرار خواهد گرفت. بقای جمهوری اسلامی، حتا به شکل تضعیف شده و توام با تغییراتی در آرایش صفوف آن، تنها بر متن تداوم اختناق خونین و سرکوب جامعه و استثمار وحشیانه­ طبقه­ کارگر و توده­ ای مردم محروم ممکن خواهد بود؛ و از سوی دیگر، سرنگونی احتمالی جمهوری اسلامی، و روی کار آمدن هر جناحی از بورژوازی ایران نیز جز با ادامه­ همین سیاست ارتجاعی میسر نخواهد گشت. امید به زندگی بهتر و آینده­ روشن­تر، در شرایط حاکمیت سیاسی و اقتصادی هر جناح و دار و دسته­ای از بورژوازی – آن هم در شرایط بحران عمیق اقتصادی سرمایه­ د اری جهانی­- فقط یک سراب است؛ سرابی که طبقه­ کارگر، و هم­راه با آن کُلیت جامعه، را تا قعر نیستی هم-راهی خواهد کرد.در مقابل این شرایط بحرانی و هول­ انگیز، و آن چه که از راه خواهد رسید، سلاح ما، تنها اتحاد و تشکل ماست؛ و بدیل و راهنمای ما، مبارزه­ ضد سرمایه­ داری در جهت الغای کار مزدی و مالکیت خصوصی بورژوازی! در این راه سخت، ما تنها خود را داریم و هم­بستگی طبقه­ کارگر جهانی را! اما، چه برای تامین اتحاد و تشکل خود و چه تضمین هم­بستگی طبقه­ کارگر جهانی با مبارزه­ی خود، از هم اکنون باید به تلاشی عظیم و بی وقفه روی آوریم. شعار نیست، واقعیت است که نه زندگی بهتر و آینده­ ای روشن­تر ما و فرزندان ما، که حتی حفظ همین جامعه و هر دستاورد انسانی آن، به شکست کشاندن هر تهاجم و تعرض یا توحش­ بار جمهوری اسلامی و سرمایه­ داری ایران و جهان، تثبیت هر گام کوچک در برقراری آزادی­های سیاسی و مدنی، همه و همه، تنها در گرو اتحاد و تشکل ماست! و این جز با درایت و فعالیت هدف­مند و پیگیر کمونیسم طبقه­ کارگر ممکن و میسر نخواهد شد. راه سخت و مشکلات بسیار است، اما مگر زندگی در این جهنمی که اربابان جامعه برای ما به ارمغان آورده­ اند، سخت و مشکلات بسیار نیست!پس یک بار وبرای همیشه شعار سرنگونی جمهوری اسلامی شعاربرا ییک دنیای بهتر را به اوج خود برسانیم وزنجیر وار برای سرنگونی رژیم جهل وخرافه وسرمایه حلقه های فولادین درست کنیم تابه زور اسلحه باتوم وقمه وشمشیر نتوانند مارا ازهم گسسته کنند وباید جداناپذیر باشیم وهمصدا وهم رزم درمیادین مبارزه برای تشکل ویک انقلاب انسانی تا رسیدن به آرمانهای والای انسانی که خواست وآرزوی هر انسان شرافتمند ومتمدن امروزی است به پیشروی ادامه دهیم واین بار برای همیشه وتغیی وسرنگونی باید همراه باشد ما زیادیم ونماینده اکثریت دردستان ماست پس میتونیم وخواهیم توانست تغییر دهیم تشکل یابیم وپیروزی ازآن ماست!!!
مرگ برنظام دیکتاتوری وجمهوری اسلامی
زنده باد انقلابی نوین باآرمانهای انسانی
زنده بادحزب کمونیست کارگری ایران!
هه ژار علی پور