در تقدیر صراحت مظفر محمدی

مظفر محمدی، از رهبران حزب حکمتیست، بخش کورش مدرسی، در نوشته ای تحت عنوان “دوستان مردم کیانند؟” تقریبا صریحا به نقد نظرات منصور حکمت پرداخته و در این نقد هم، مثل دیگر رهبران آن حزب چپ و کمونیسم و برابری طلبی را به تمسخر گرفته است. می گوید: “در ٣٠ و چند سال اخیر عمر جمهوری اسلامی همواره مقاطعی وجود داشته اند که از نظر مخالفین و اپوزیسیون بورژوایی و حتی بخش بزرگی از چپ می بایست به حیات این رژیم پایان می داد.” و کمی پائین تر هم باز در همین چهارچوب می گوید: “از دیدگاه این اپوزیسیون، جمهوری اسلامی رژیم مطلوب بورژوازی ایران نیست، رژیم آخوندی است، از عهده بحران های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اش بر نمی آید، توانایی سازمان دادن سیاست، اداره جامعه و اقتصاد ایران و جذب سرمایه و ورود به بازار بین المللی را ندارد… در نتیجه سرنگونی و یا جابجایی قدرت لازم و حتمی شده است.” هر کسی که مثل دیگر رفقای مظفر محمدی در احزاب حکمتیست، حزب کورش و حزب رحمان و همچنین حزب کمونیست کارگری ایران و عراق و کردستان، حزب اتحاد کمونیسم کارگری، دهها محفل دیگر طرفدار منصور حکمت و همچنین تمام چپ ایران و عراق و کردستان و افغانستان که به نحوی از انحاء از منصور حکمت تأثیری پذیرفته، منصور حکمت را می شناسند، می دانند که مظفر محمدی دارد منصور حکمت را نقد می کند، تحت نام “چپ”. من یکی بیشتر تقدیرتان می کردم که با همان عنوان “نقد نظرات منصور حکمت” این کار را می کردید. و به همین خاطر که جرأت نکرده اید بگویید نظرات منصور حکمت را نقد می کنید، می گویم که شما “تقریبا” صریح دارید این کار را می کنید.
اما جالبی مسئله این است که با دادن تصویری شکست ناپذیر از جمهوری اسلامی و بورژوازی در ایران، جنش و سرور هم به پار کرده است. می گوید: “اما بر خلاف این ارزیابی ها و انتظار و توقعات و پیشبینی ها، جمهوری اسلامی تا کنون بیش از سه دهه به حیات خود ادامه داده و بحرانهایش را یکی پس از دیگری پشت سر نهاده و چه بسا قدرتمند تر از آن بیرون آمده است. روند تحولات درون جمهوری اسلامی گاها به جایی رسیده که مخالفین خود را از سرنگونی طلبی پشیمان کرده و به تمکین و حتی همراهی با خود و سیاستهایش واداشته است. بخش بزرگی از اپوزیسیون از چپ و راست، ناسیونالیسم وعظمت طلبی ایرانی از جانب دولت احمدی نژاد را ستودند و بوجد آمدند و یا بی اما و اگر به جنش سبز و جناحی از رژیم در مقابل جناح دیگر پیوستند و الی آخر.” در این رابطه البته حق سوزی کرده اید. کسی در بین اپوزیسیون جمهوری اسلامی، که واقعا نمی دانم شما را هنوز هم اپوزیسیون جمهوری اسلامی بخوانم یا نه، با برنامه های احمدی نژاد به وجد نیامد. کسی در این مدت جز شما، از سرنگونی طلبی پشیمان نشده است. حق دیگران را نسوزانید.
در پایان دوست دارم یادآوری کنم که منصور حکمت جائی درباره کتابی از ایرج آذرین گفته بود که اگر نمی شود جمهوری اسلامی را سرنگون کرد و یا برابری طلبی و کمونیسم آرمانهای پوچی بیش نیستند، لازم نبود که کتابی با ١٣ فصل در این رابطه هم بنویسد. درباره شما هم این صدق می کند. اگر نمی شود، بهتر است دیگر بخودتان زحمت ندهید: اما من فکر می کنم که شما برای راندن مردم و مخالفین از مخالفت کردن با جمهوری اسلامی است که دست از سر مخالفین بر نمی دارید.

١۵ مرداد ١٣٩١
rashid.yousefi@yahoo.com
http://rashidxan.wordpress.com/