توطئه تروریستی حاکمان اسلامی ایران با همکاری پلیس بین الملل(اینتر پول)

پلیس بین الملل اطلاعاتی را که جمهوری اسلامی ایران در رابطه با ۱۲ نفر از شخصیتهای موثر علیه کل موجودیت حکومت اسلامی در ایران را دریافت کرده و در سایت خود قرار داده است.از جمح۱۲ نفر به غیر از من همگی از اعضای حزب حکمتیست می باشند  که تمام این رفقا بخشی از یاران عزیز بیش از ۳دهه تلاش و فدا کاری در جهت بر قراری جامعه ای آزاد و برابر ،وبدور از خشونت می باشند . اختلافات متدی یا سیاسی سر موادری از سیاسیتهای حزب حکمتیست دلیل بر عدم دفاع از شخصیت و کرامت و امنیت این رفقا بی مورد می باشد .با این مقدمه کوتاه به اصل موضوع می پردازم . 

از حاکمان جمهوری اسلامی انتظا ر هر فاجعه  و جنایتی مفروض است چرا که در طول حدود سی سال حاکمیت نکبت بارشان روز مره علیه هر نوع اعتراض مخالفینش فقط جنایت کرده اند ،دست گیری ،شکنجه،اعدام.سنگسار،وترور فیزیکی و شخصیتی ،ایجاد فضای ارعاب و ترس،فقر وگرانی ،اعتیاد وفحشا،و دهها مصیبت گریبان گیر در ایران از کارنامه فاسد حاکمیت اسلامی در ایران بوده ومی باشد،من یکی از آن فعالین معترض به کلیت این حکومت ضد انسانی بوده و هستم . با توجه به تلاشهای که چه قبل از به سر کار آمدن این جانوران علیه ظلم و ستم ونابرابری بعد از آن هم جزو یکی از فعالین شهر سنندج و روستاهای اطراف بوده ام ،چه زمانی که معلم و مدیر روستاهای اطراف سنندج بوده ام ،تازمانیکه از طرف حاکمان اسلامی از کارم بر کنار شدم و چه وقتی که در کارخانه ریسندگی شاهو شروع به کار کردم مورد اعتماد و رای مردم زحمتکش و کارگر بوده ام در دفاع از منافعشان فداکاریهایی انجام داده ام. دهها نمونه از فعا لیت هایی که در خدمت مردم به ویژه شاگردانم ،زحمتکشان وکارگران انجام داده ام ورد زبان همان مردمی است که حکومت اسلامی را قبول ندارند به همین دلیل است که از طرف دادگستری شهر سنندج مورد اتهام (خرابکاری،تروریست)قرار گرفته ام .از سال ۱۳۵۷ در ارتباط با جمعیت دفاع از انقلاب وآزادی در همین شهر فعالیت متشکل را شروع کردم و تا سال ۱۳۶۹ با تشکیلات کومله و حزب کمونیست ایران در عرصه های مختلف فعالیت داشته ام، ازسال۱۳۶۹ تاحدود ٢  سال پیش ( ۱۳۸۶ )با حزب کمونیست کارگری وحکمتیست بوده ام ،حدودا ۲ سال است که فعا لیت مشترک با جریانات سیاسی را ندارم.اما به فعالیت های سیاسی ام رو به ایران و در جامعه سوئد بی وقفه ادامه داده و می دهم .

۱۸ سال است  که در کشور سوئد زندگی می  کنم زندگی مشترکم را همین جا  تشکیل دادم و پدر ۳ فرزند  ۷ساله  و۸ و۱۵ ساله می باشم .در این جامعه مدت ۱۳ سال معلم نیمه وقت مدارس به ،زبانهای سوٸدی ،فارسی ،کردی ، و در کلاسهای متفاوت سوئدی خدمت کرده ام .رابطه های من و شاگردانم صرفا آموزش کتابهای درسی نبوده، بلکه بحثهایی از مسائل های روز دنیا از دیدگاه دیگر، دیدگاه سوسیالیستی را با دانش آموزانم در میان گذاشته ام و مورد استقبال قرار گرفته. نیمه وقت دیگر را در کارخانه مونتاژ قطعات موبایل نوکیا کار کرده در این محیط نیز عضو شورای اتحادیه کارگری کارخانه بودم. کوتاه و مختصر چکیده ای از زندگی حدود سی سال گذشته خودم را بیان داشتم .با این مختصر زندگی از طرف جمهوری اسلامی ایران و پلیس بین الملل  مورد تعقیب می باشم .در طول ۲هفته گذشته سر این ماجرا فکر کرده ام با وکلایی تماس گرفته ام خوب به طور واقعی نگرانیهای را به دنبال داشته ،در طول دو هفته گذشته تعداد زیادی از دوستان و بستگان من در گوشه و کنار دنیا با من تماس گرفته اند و جویای ماجرا شده اند ،این یکی از دلائلی بود که ضرورت نوشتن این خطابیه را در من بوجود آورد ، ،اما آیا این اتفاق خاص صرفا مربوط به این ۱۲ نفر می باشد ، آیا اگر مردم کردستان به هیچ کدام از جناح های حکومت جواب نداده اند صرفا تاثیرات فعالیت های این ۱۲ نفر بوده ؟

نقش و نفوذ صدها کمونیست و آزادی خواه در کردستان  که ما ۱۲ نفر بخشی ازآن ها بوده ایم  با مبارزات و تلاشهای پیگیر  در میان مردم در جهت آشنای آنها به واقعیات ها به منافع خودشان باعث گردید که زیر پای حکومت اسلامی در کردستان خالی باشد . جمهوری اسلامی از این اوضاع نتیجه گرفته است که با معرفی ما به اینتر پول زهر چشم از مردم بگیرد ،تا در توان داشته از هیچ جنایتی علیه مردم و احزاب و شخصیتها پرهیز نکرده است اما باز نتوانسته جایی در میان مردم داشته باشد . اکثریت مردم از دست این رژیم به عناوین مختلف آسیب دیده اند ،عزیزانی را از دست داده اند ،یا زندانی و شکنجه و یا مجبور به ترک از کشور شده اند و دهها مصیبت دیگر از دست جانوران و ماموران پرورش یافته ضد بشری متحمل شده اند. اما بازمقاوم و استوار مانند ناصر سلیمی ها  ،بابا حاجیانی ها ،برادارن  ناهید ،مصطفی سلطانی ها ،پیرخضری ها و دهها و صدها شخصیت مبارز و کمونیست دیگر که به دست جنایت کاران حکومت اسلامی شکنجه و اعدام شدند. در مقابل این حکومت ایستادند چون رژیم را ظالم ، استسمارگروضد انسان دانسته اند ، معرفی ما ۱۲ نفر به اینتر پول از طرف دادگستری شهر سنندج برنامه ریزی شده است و قطعآ به ما ۱۲ نفر ختم نمی شود و به طور یقین مسئله اطلاعات و دادگا ههای حکومت صرفا به ما محدود نمی شود اگر سد محکمی را ایجاد نکرد این وضعیت ادامه می یابد.در این خطا بیه در وحله اول از تمام جریانات سیاسی جدی ، سازمانها ،انجمنها ،شخصیتهای سیاسی ،فرهنگی،،هنری و…… انتظار دارم که در مقابل پلیس بین الملل عکس و العمل مناسب نشان دهند ،اعلام موضع کردن در سطح یک اطلاعیه کافی نیست این درد مشترکی است که در اثر سهل انگاری گسترش خواهد یافت.متاسفانه بعداز نزدیک به یکماه از این ماجرا می گذرد اما هنوز جریانات سیاسی زیادی حتی اعلام موضع هم نکرده اند ،این درد آور است انگار باید منتظر ماند تا اتفاقی بیفتد بعدا محکوم کنند. به امید اینکه این جریانات مسٸولانه تر برخورد و موضع  بگیرند. در رابطه با جامعه اروپا  شاید لازم با شد تاثیرات روحی روانی، درج اسم و مشخصات ما در سایت رسمی اینترپول را با روحیات و فر هنگ جامعه اروپا رو به مردم بیان داریم که هم خودمان و هم نزدیکانمان بعد از با خبر شدن از سایت پلیس بین المل که