از چه می ترسم؟ پارتیزان ها!
تا سراچهی نفسم دخول کردهاند،
امیدم را قاتلان در کمیناند،
از چه می ترسم؟! پارتیزان ها!
هجوم آرید اما، ترسو به جمعتان راه ندهید!
در هنگامهی یورشهای عظیم،
بر ترسِ من نیز چیره شوید.
بکوبید، این کج دار وُ مریز را
بروبید، این منِ من را
این دلخوش، این مغموم، این سرتاسر هراس را!
پارتیزانها!
کجاست انسانِ پارتیزانی؟!
کجاست آن خیزِ جمعی؟!
دنیایی سرشار از رهایی
رهایی از استثمار سرمایهداری.
از چه می ترسم، پارتیزانها؟!
از آزادترین ارتشِ دنیا
که در غیابِ شما
در این حوالی
می دهد هر دم رهایی را فراری!
از آزادترین ارتش دنیا
ترسیدم!
پارتیزان ها!
هجوم آرید!
در مقابله با ارتشِ بازار آزادی؟
کجاست انسانِ پارتیزانی؟
هجوم آرید!
۲۸/تیر/۹۱