“پاسخی کوتاه به نادر بکتاش در رابطه با آزادی بیان”

نادر عزیز،
مسئله ای که شما عنوان کردید در رابطه با “آزادی زنان” بمثابه معیار بودن آزادی در کل جوامع، هنوز روشن کننده سئوال مورد نظر ما نمی‌ باشد. به اینگونه که آزادی جامعه را مربوط و مشروط به آزادی همه زنان دانستن، تنها یک بیان “سمبولیک” از آزادی می‌ باشد، و نه بمفهوم بیان کننده واقعیتها و یا ابراز خواسته واقعی‌ انسانها به همان شکل ظاهری آن.
تضمین آزادی یک جنس بطور مشخص هیچگاه در هیچ جامعه ای نمی‌ تواند تضمین کننده کل آن جامعه باشد، همانطوریکه بعنوان مثال تضمین آزادی حیوانات و یا همجنسگراها نیز نمی‌ تواند لزوما تضمین کننده آزادی در تمام روابط آن جامعه باشد. زنان در طول تاریخ انسانی‌ به دلایل مختلف، از جمله داشتن جثه نسبتا کوچکتر و ظریفتری از مردان، مورد تبعیضات و ستم بیشتری از مردان قرار گرفته ا‌ند. اما این به این مفهوم نبوده که مردان از ظلم مبرا بوده ا‌ند. همه می‌ دانیم که مردها هم به انواع و اقسام مختلف چه در گذشته، و چه در زمان حال در تقریبا هر جامعه سرمایه داری امروزی، مورد ستم قرار گرفته و می‌ گیرند.
می‌ توان جامعه ایرا تصور کرد که در آن معادله کاملا برعکس باشد و در آن بجای مردان زنان دست بالا را داشته باشند. اصولا چنین موضوعی در دورانهای بسیار قدیم در مناطق آفریقایی زمین وجود داشته، و زنان درآنها نقش تصمیم گیرنده و مهمتری از مردان را داشته ا‌ند. تصور چنین دنیایی امروز ممکن است بدلیل تجارب ما دشوار باشد، اما امکانپذیر است.
هنگامیکه در بسیاری از جوامع امروزی این عبارت ذکر شده در بالا را بکار می‌ برند، بطور سمبلیک اشاره به درجه ستم زنان، و تقریبا غیر ممکن بودن آزادی کامل آنها در حضور سیستم کنونی می‌ کنند، و اینکه تا زمانیکه ستم هست و سیستمهای سرمایه پابرجا هستند، ستم به زنها هم اجتناب ناپذیر می‌ باشد.
اما آیا واقعا می‌ توان تصور کرد که در چارچوب سیستمی‌ که ما در آن زندگی‌ می‌ کنیم، زمانی‌ فرا رسد که در آن مبرا بودن مردان از ستم میسر شود؟ مثلما چنین اندیشه ای نیز از واقعیات بدور خواهد بود.
واضح است که در جامعه فردا، در دنیای برابری که ما خواستارش هستیم، زنان آزاد خواهند بود؛ اما آزادی کل جامعه را تنها می‌ توان در واقعیتهای آن جامعه، در تمام روابط مهم اجتماعی، فرهنگی‌ و سیاسی آن – چه برای زنان و چه مردان – جستجو کرد و ملاک قرار داد.
پس من هنوز هم بر این باورم که:
تضمین آزادی بیان، مثل هر آزادی دیگری، فقط و فقط در موجودیت آن و در “حضورش” در واقعیتها، برای همه و بطور برابر امکانپذیر است.

منابع دیگر:
در پاسخ به سؤالات مربوط به آزادی بیان – نادر بکتاش:
http://www.rowzane.com/index.php/vije/177-1391-04-27-18-09-19/10505–q-q-
“پاسخ من به سئوال رابطه معیار، آزادی، آزادی بیان و آزادی کمونیستها” – سعید صالحی نیا: http://www.rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/10490-b
“جواب به سیمین عبادی” – نادر بکتاش:
http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/172-1391-02-25-20-08-06/10460-1391-04-19-12-47-46
“آیا ‘آزادی کمونیستها’ معیار آزادی بیان جامعه است؟ سوالی از سوی یک نو آموز” – سیمین عبادی:
http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/111-misc/10419-b
“آزادی کمونیست‌ها معیار آزادی بیان و آزادی جامعه و سیاست است” – نادر بکتاش:
http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/172-1391-02-25-20-08-06/10350-1391-04-09-22-02-17