حزب کمونیست کارگرى دوران منصور حکمت همواره با اتخاذ سیاستهاى انقلابى و خلاف جریانى اپوزیسیون را قطبى میکرد. تبدیل هر واقعه اى به وسیله حقانیت و پیشروى سیاست کمونیستى ویژگى این جریان بود. امروز معادله براى تتمه جریانى که این نام را بناحق یدک میکشد برعکس است.
حزب "کمونیست کارگرى" جدید در مواجهه با هر معضل و سوال سیاسى که در متن اوضاع متحول ایران جلو صحنه مى آید٬ نقش گروه فشار و توجیه گر سیاست جریانات و کمپینهاى ارتجاعى را بعهده گرفته است. جریانى که ضدیتش با اسلام و حجاب و نفى آپارتاید جنسى شهره آفاق بود٬ امروز آنچنان از کمپین محجبه شدن مردان ذوق زده شده است که "محجبه شدن همگانى" را "موثرترین راه مقابله با حجاب" در ایران و افغانستان تلقى میکند! وقتى موضع و سیاست ضد اسلامى و ضد مذهبى به سنگر "اکس مسلم" پس مینشیند٬ وقتى انقلاب کمونیستى کارگرى و برپائى جامعه سوسیالیستى به موهوماتى چون "انقلاب انسانى و حکومت انسانى" تنزل پیدا میکند٬ نباید تعجب کرد که محجبه شدن و توصیه محجبه شدن عمومى بجاى سیاست "نه به حجاب" به ابزار "مبارزه با حجاب و شکستن آپارتاید جنسى" تبدیل شود! "انسانگرائى" غیر سوسیالیستى٬ که کلمه عبور چپیدن در قطار جنبشهاى راست جامعه است٬ شکوفه جدیدى داد: حجاب گیت!
"رادیکال" باشید٬ محجبه شوید!
اعضاى رهبرى حکک بشدت از کمپین محجبه شدن مردان ذوق زده شدند. شیرین عبادى که خط و سیاستش روشن است در پیام "مادرانه" اش خوشحال بود که "پسرانس" حجاب را ننگ ندانستند. اما حکک که نه سر پیاز و نه ته پیاز این حرکت است٬ ماجراى محجبه شدن مردان را بعنوان "ابتکارى مدرن" قاپید (بیچاره مدرنیسم)٬ کاسه داغ تر از آش شیرین عبادى ها شد٬ و این حرکت را بعنوانى "تابو شکنى و اقدامى مدرن و شکستن آپارتاید جنسى" تبئین کرد!!
نه٬ اینطور نمیشود! نمیتوانید در مورد مضار حجاب و جایگاه و نقش آن یک منبر فرمایشى بروید و وقتى پیاده شدید به محجبه شدن "لبخند" بزنید و آنرا "حرکتى مدرن علیه آپارتاید جنسى" تلقى کنید! این حرکت نه مدرن است و نه علیه آپارتاید جنسى. ذوق زدگى کودکانه شما تنها محتواى "انسانى شده" و جدید "مدرنیسم و ضدیت با آپارتاید جنسى" را توضیح میدهد و نه آنچه که بطور واقعى رخ داده است. شما نمیتوانید پائى در دنیاى اسلامیون و همراهى با کمپین شان و پائى در موضع کمونیستى نه به حجاب داشته باشید. موضع امروزتان مشخص و البته بسیار کهنه است. قبلا هرچه میگفتید بجاى خود٬ امروز چیز دیگرى میگوئید. در مبارزه سیاسى افراد و جریانات را به اعتبار مواضع قبلى شان شناخته نمیشوند بلکه در هر دوره به اعتبار مواضع و سیاستهاى واقعى و اعلام شده شان شناخته میشود. به طریق اولى هیچ انسان جدى سیاسى این مواضع اسلام زده و حجاب زده شما را "ادامه" سیاستهاى رادیکال کمونیسم کارگرى نمیبیند.
موضع و سیاست انقلابى نه به حجاب و طرفدارى افراطى از آزادى زن ربطى به شما که پشت سر شیرین عبادى و طرفداران موسوى سینه میزنید ندارد. واقعیت دیروز شما و واقعیت امروز شما بهم جوش نمیخورد. "ما هموراه براى حجاب سوزان فراخوان دادیم و میدهیم" با سیاست "اگر همه مردان حجاب سر کنند آپارتاید زیر سوال میرود و حجاب فلسفه اش را از دست میدهد" جوش نمیخورد. بالاخره باید حجاب ها را پرت کرد و سوزاند و یا سفارش میدهید که تولید حجاب دو برابر شود چون قرار است آقایان هم محجبه شوند؟ شتر سوارى دولا دولا نمیشود. شما اگر سر سوزنى جدى و به حرفتان پایبند هستید٬ همانطور که گوش تا گوش "مسلمان سابق" شدید٬ باید امروز بعنوان مدافعین این سیاست دسته جمعى محجبه شوید و عکس و پوستر منتشر کنید. باید به ابتکار "مدرن" محجبه شدن همگانى رو بیاورید و در "کوتاهترین" زمان و به "موثرترین" شکل "آپارتاید جنسى را در هم بشکنید"! همینطور آقاى آسنگران اگر به منطق پفکى شان پایبند هستند٬ چرا براى مسخره کردن آخوند توصیه نمیکنند یا قطعنامه نمى آورند که "همه آخوند شوند" و خودشان جلو صف بایستند؟ اما منطق شما از فمینیست هائى که کشیش شدن زن را "پیشروى زنان" تلقى میکنند عقب مانده تر است. اگر با منطق ایشان زنان دسته جمعى یونیفرم آخوندى بپوشند٬ هم علیه آپارتاید شغلى آخوند بودن "شورش" کرده اند و هم آخوند را "مسخره" کرده اند!؟
"با پرچم آپارتاید علیه آپارتاید جنسى"
"با پرچم آپارتاید علیه آپارتاید جنسى" سیاست رهبرى حکک در رابطه با حرکت مردان محجبه است. یعنى بجاى سیاست کمونیستى و قدیمى "نه به حجاب"٬ راه تقابل با آپارتاید جنسى را "حجاب همگانى" میدانند. برخى شان بحدى دراین کشف ذوق زده اند که مثلا محجبه شدن عمومى مردان و زنان در ایران یا افغانستان را "موثرترین و کوتاه ترین راه" براى شکست آپارتاید جنسى قلمداد میکنند! بنظر آنها لابد اعتراضات توده اى مردم که اتفاقا زنان "بد حجاب" در بیشتر اوقات جلو دار جنگ با نیروى سرکوب اند٬ "موثرترین" راه شکستن آپارتاید جنسى نبوده است! میگویند "اگر همه حجاب سر کنند فلسفه حجاب دود میشود و هوا میرود"! البته توضیح نداده اند بعد از اینکه با حجاب و چادر و چارچوق همه مسلح به نشان بردگى زن شدند چطور قاطى میشوند و بعدش چه میشود؟ با این منطق به نظر میرسد باید آئیست ها و ماتریالیست ها بجاى نقد مذهب خود مذهبى میشدند٬ مدرنیست ها بجاى نقد سنت و عقب ماندگى فکرى و فرهنگى خود سنتى میشدند٬ انقلابیون بجاى مرگ بر تزار عکسهاى دیکتاتور را بلند میکردند٬ و خلاصه نسخه بردگى عمومى راه مقابله با بردگى میشد! این حت