باور کنید که مردم شعور دارند!

   اخیرأ فردی بی نام و نشان عکس وفیلمی از من را در یک تجمع سیاسی مربوط به پناهندگان کمپ اشرف و لیبرتی در عراق، درحال دست دادن با نماینده حزب جمهوریخواه امریکا، از طریق ایمیل منتشر کرده است و حول آن دست به تحریکاتی، از جنس افشاگریهای جریانات اسلامی، زده است.  این “شبنامه”، بدون ذکر کمترین اطلاعات و جزئیاتی در مورد عکس، این “کفر” و “گناه” کبیره را به شیوه “حکام شرع” افشا و علیه من و یک حزب سیاسی، دست به تحریکات جمهوری اسلامی پسندانه زده است.

  صاحبین این کمپین، هویت خود را پنهان کرده اند. جسارت آن را نداشته اند که نام و امضایشان را پای این پرونده سازی کثیف بگذارند، تا همگان ندانند که پشت این چنین پروژه هایی چه کسانی قرار دارند.

  تا اینجا هدف فرد یا گروه حامی آن، چیزی نیست جز پرونده سازی برای شخص من و در عین حال و از این کانال با انتصاب کردن من به حزب حکمتیست و کورش مدرسی٬ تلاش برای شانتاژ علیه این حزب.

   بدنبال انتشار این شبنامه موجی از یاداشت پراکنی علیه من و حزب حکمتسیت، توسط تعدادی از مخالفین سیاسی این حزب، در فضای مجازی اینترنت و فیس بوک ارسال شده است.

 این اتفاق و این درجه سقوط و فرصت طلبی جای تاسف بسیار دارد. کسانی که تلاش میکنند که ناتوانی شان در نقد مواضع و پراتیک یک حزب سیاسی مخالف خود را با مستمسک قرار دادن چنین پرونده سازی های کثیفی، و با ترور شخصیت، به اصطلاح جبران کنند.   قرار است با پرونده سازی و براه انداختن شانتاژ علیه من، اهداف  حقیر و شخصی پشت آن، را پنهان کنند. تا دوری سیاسی من از خود را با کینه توزی و انتقام گرفتن شخصی از من، پاسخ دهند.

    نمی خواستم به یادداشت اولیه این شبنامه پاسخ دهم. اما هنگامی که دیدم که این روش حقیر، از طرف تعدادی مستمسک حمله شخصی به من و یک حزب سیاسی شده است و از آن برای تسویه حسابهای سیاسی دیگری سو استفاده میشود، لازم دانستم که پاسخی به این پرونده سازی داده باشم.

  اول: با همه احترامی که برای حزب حکمتیست و شخص کورش مدرسی قائل ام، من عضو حزب حکمتیست نیستم. لذا مخالفین کورش مدرسی و حزب حکمتیست بهتر است از سرمایه گذاری بر این پرونده سازی شخصی برای من٬ جهت “زدن” حزب حکمتیست٬ دست بکشند و راه متمدنانه ای در پیش بگیرند.

 دوم: من به عنوان یک فعال سیاسی٬ به عنوان یک فعال عرصه پناهندگی٬ تا کنون با بسیاری از رهبران٬ شخصیتها و مقامات دولتهای مختلف غربی٬ در جهت ایجاد تسهیلات برای پناهندگان در کشورهای مختلف و کمک به انتقال آنها به کشوری غربی تماس گرفته ام. دیدار کرده ام. به پارلمانها و دفاتر آنها رفته ام. و تمام این تلاشها بسیار علنی و آشکارا صورت گرفته است، و در آینده هم ادامه خواهد یافت. لذا لازم نیست کسی عکس “مخفی” از من کشف کند که ثابت کند که “در جائی با کسی” دست داده ام!

 سوم: تا جائی که به فعالین مجاهدین و همه کسانی که به اسم این سازمان در کمپ اشرف، و در جهنم عراق، گیر کرده اند باز میگردد، من در چند سال گذشته از هیچ تلاشی جهت حمایت و کمک به آنها دریغ نکرده ام. بدون اینکه یک بار هم به فکر اختلاف جدی سیاسی خود با سیاست ها و خط مشی سازمان مجاهدین افتاده باشم. بدون اینکه به این فکر کرده باشم که با این انسانها چه فاصله سیاسی دارم، به روال همیشه به عنوان یک پرنسیب سیاسی در دفاع از پناهندگان و برای نجات جان هزاران انسان که اپوزیسیون جمهوری اسلامی هستند، و امروز زیر دست یک حکومت عشیره ای – فآشیستی در عراق گیر کرده اند٬ تلاش کرده ام.

  قبول کنید که برخلاف سنت شرقی و عقب افتاده و آخوندی، در مراجعه به سازمان ملل٬ پارلمان اروپا٬ دولتهای اروپایی و آمریکائی و پناهنده پذیر٬ و در تماس با وکلا و نهادهایی که خود را مدافع حقوق بشر میدانند٬ با آدم ها روبرو خواهید شد، صحبت خواهید کرد، و دست خواهید داد! و بعنوان فعال و مدافع حقوق پناهندگی، انتظارات خودت را با این دولتها٬ احزاب٬ شخصیتها و نهادها در میان خواهید گذاشت.

  به کسانی که میخواهند از این نوع رابطه ها، برای خود سرمایه سیاسی بسازند و اهداف سخیف دیگری را دنبال کنند، اطمینان میدهم که این فعالیت در دفاع از پناهندگان ادامه خواهد یافت. من نه تنها به اینگونه فرهنگ و سنت اسلامی، مبارزه سیاسی به سبک عشیره و قبیله وقعی نمینهم، که در کار خود راسخ تر خواهم شد.

  من مسئول فعالیت های خود هستم. هر اقدام و فعالیتی که در چهارچوب موازین و پرنسیپهای انسانی من بگنجد، در امر پناهندگی و برای نجات جان انسانها، انجام خواهم داد.  بگذارید تعدادی هم از این بابت برای خود کسب و کار حقیری براه اندازند. مردم، متمدن تر و باشعور تر از این نوع اپوزیسیونهای ارزان  و مافیایی هستند.

مینو همیلی ٩ جولای ٢٠١٢