رضا پهلوی باید جواب بدهد

در اوائل دهه پنجاه شمسی برادرم توسط ساواک دستگیر شد و عوامل پدر رضا پهلوی او را به زندان انداختند. رسولی ساواکی معروف ساعت هفت صبح به خانه آمد، در تهران من و برادر و مادر بزرگ مان بودیم. انصاف است که بگویم در مقایسه با آنچه امروز آدم از جریان تهاجم جانوران وحشی مسلم به مردمان می شنود، برخوردش «انسانی» بود. در مقابل مادربزرگم که از این ملاقات زودگاه متعجب شده بود، شروع به صحبتی دوستانه کرد تا او را نگران تر نکند.

دادگاه به او سه سال حبس داد، اما فقط در انتهای چهار سال او را آزاد کردند. دوره ای بود که پدر رضا پهلوی از چریک ها می‌ترسید و برای ارعاب بی آزارترین مخالفین هم احکام دادگاه های مزدوران خودش را زیر پا می گذاشت.

هیچ وقت فراموش نمی‌کنم که پدرم به دستشویی می‌رفت تا در پنهان و در خفا از مادرم گریه کند؛ اما صدای هق هق گریه‌اش را نمی‌توانست خفه کند. وقتی که بالاخره برادرم آزاد شد، مادرم به اندازه هزار سال جوان و زیبا شد.

رضا پهلوی مسئول آدم کشی های پدرش نیست. اما باید صریحأ و صادقانه به سؤالات در مورد عملکرد پدرش جواب بدهد. اگر داشت زندگی شخصی اش را می کرد، کسی کاری با او نداشت، اما داعیه ایفای نقشی در حیات سیاسی ایران دارد. نمی‌تواند طفره برود.

باید بگوید و توضیح بدهد که راجع به میلیاردها دلار ثروت کنونی میراث پدری اش چه فکر می کند. باید بگوید و تو ضیح بدهد که فرقش با مجتبی خامنه ای چیست.