طرفداران پهلوی متمدن و بیمرز غیر متمدن

در سایت آزادی بیان روز چهارشنبه ۴ جولی مقاله کوتاه با قلم رفیق ثریا شهابی نوشته شده است که جای تأمل و تفکر برای نیروهای سیاسی چپ و مخصوصاً برای خود من را دارد.این مقاله را چندین بار خوانده و هر سطر آنرا مکرر بررسی نمودم .تعجب کردم به اینکه آیا این حرفها از دهان یک فرد چپ و کمونیست بیان می شود ،یا اینکه نویسنده آن یک آدم لیبرال متوهم زده به دموکراسی از نوع غربی آن می باشد،به موضوع بر می گردیم. روز ۳۰ ژوئن بنا به دعوت کمیته حمایت از زندانیان سیاسی ،میشن فیری، سازمان پناهندگان ایرانی بیمرز و چند نفر از پناهندگان مستقل و نیز حمایت بعضی از نیروهای چپ و دموکرات ،تظاهراتی در حمایت از زندانیان سیاسی در شهر استکهلم برگزار گردید.قرار بر این بود که تظاهرات از روز ۲۸ ژوئن شروع و در ۳۰ ژوئن با سخنرانی سخنرانان مختلف دعوت شده از احزاب و نمایندگان پارلمانی سوئد، سوسیال دموکرات ،حزب چپ و افراد مستقل مثل مهراد درویش پور،ماریا رشید (فعال زنان) و نمایندگان کمیته هماهنگ کننده تظاهرات پایان یابد. در اطلاعیه های مختلف از طریق رادیوها و پخش تراکتها همه احزاب و نیروهای سیاسی و مردمی به این تظاهرات دعوت شدند و در تمام اطلاعیه ها و سخنرانی های رادیویی اعلام شد که این تظاهرات صرفاً در جهت دفاع از زندانیان سیاسی می باشد و دقیقاً به این موضوع اشاره شده بود که این آکسیون برای تبلیغ هیچ حزب، گروه و رهبر سیاسی نیست ،همه می توانند با پرچم خویش و در دفاع زندانیان سیاسی دربند رژیم جمهوری اسلامی شرکت کنند. روز ۲۸ ژوئن تظاهرات در مقابل پارلمان سوئد با تبلیغ و پخش اعلامیه به زبان های مختلف شروع شد و مورد توجه توریست ها و مردم رهگذر قرار گرفت. روز ۲۹ ژوئن نیز به همین روال و موفق تر از روز قبل شروع و به پایان رسید. در روز ۳۰ ژوئن که آخرین روز و در واقع اصلی ترین روز تظاهرات بود و جمعیت زیادی به اتفاق سخنرانانی در این تظاهرات شرکت کرده بودند ،یک گروه چند نفری (گروه فشار) با علم کردن عکس رضا پهلوی در تظاهرات شرکت کردند و چنان شلوغی به راه انداختند که گویا این تظاهرات مربوط به این گروه و با سازماندهی آنان به راه افتاده است ،همین مسأله باعث شد که عده ای از سخنرانان و جمعیت زیادی از شرکت کنندگان تظاهرات را ترک بکنند.مسئولین تظاهرات مؤدبانه به این گروه گفتند که عکس ها را پایین بیاورند ،و این گروه در عکس العمل به هوچی گری و فالانژبازی روی آوردند ، البته این اولین بار نیست که این گروه با این حرکت های زننده و فرصت طلبانه در جهت دزدی و مصادره تظاهرات به نفع خود هستند . مطابق آن واحد استکهلم سازمان در اطلاعیه ای که روز بعد انتشار داد به درستی چهره زشت بانیان این حرکت را معرفی و افشا کرد و اعلام نمود که از این پس این حرکتها و فرصت طلبی ها را خنثی خواهد کرد حتی اگر از پلیس کمک بگیرد . ساکنان فارسی زبان استکهلم چند روز بعد از این تظاهرات با شرکت در رادیوها ،از جمله رادیو همبستگی این حرکت زشت از طرف این گروه فرصت طلب را محکوم که هنوز هم در سایت این رادیو موجود است افراد و شخصیت های گوناگون به طرق مختلف این گروه فالانژ را که هدفی جز فشار و مصادره تظاهرات را نداشتند ،محکوم کردند. اما زمانیکه نوبت به ثریا شهابی رسید ،تمام قضایا برعکس شد.کسانیکه اطلاعیه را می خوانند ،متوجه می شوند که ثریا شهابی از شروع تا پایان مقاله اش مرتب به سازمان ومسئولان آن هتک حرمت و بی احترامی کرده است اما یکبار نیز از گروه فشار رضا پهلوی اسمی به میان نیاورده است.ثریا شهابی ،سازمان بیمرز و مسئولین آنرا غیر متمدن ،غیر دموکرات معرفی کرده و از اینکه برگزارکنندگان تظاهرات ،جلوی فالانژ بازیهای یک عده گول خورده را گرفتند از صمیم قلب متأسف شده .واقعاً درد رفیق سابق ما ثریا شهابی از نوشتن چنین مقاله ای که فقط توهین و افترا می باشد ،چیست؟ به نظر من او با بیان اینکه” اگر توان سیاسی جایی به ضرر شماست ” !؟ (علامت تعجب و پرسش از من است) شدیداً به کاهدان زده چون کسانیکه حداقل در این چند سال در کنار این سازمان بودند، شاهدند که سازمان بیمرز از خوشنام ترین و مردمی ترین و فعالترین جریانات اجتماعی سازمان یافته سوئد در جهت دفاع از حق زنان و مردان پناهنده ، و یکی از رادیکالترین سازمان های ضد رژیم جمهوری اسلامی است. به نظر من ثریا شهابی یک جای دیگر هم کم آورده و همین امر باعث شده که چشم بسته غیب گوید و از محل سکونت خویش درآمریکا بفهمد که مسئولین این تظاهرات در استکهلم از قبل شرایط شرکت در این تظاهرات را اعلام نکرده بودند. این شانتاژ بازی او علیه سازمان صرفاً به این خاطر است که این سازمان دربست دراختیار جریانی که او متعلق به آن است قرار نگرفت و این کل موضوع و عامل اصلی این فحاشی علیه سازمان بیمرز می باشد. اما شخصاً برای خود من این همه نزول سیاسی از طرف ثریا شهابی جای تعجب و سوال داشت. اما آیا این موضع کل جریان مربوطه ایشان به این موضوع می باشد ،یا نه ؟هنوز موضوع مجهول برای خود من است ،آیا این چراغ سبزی برای اپوزسیونهای پروغرب نمی باشد؟ درهر حال آینده در این مورد قضاوت خواهد کرد.در آخر اینکه تا جائیکه من سراغ دارم در این ده ،پانزده سال ثریا شهابی فعال عرصه پناهندگی نبود، هر چند که اسم ایشان در لیست بنیانگزاران این سازمان آمده است .نتیجه اینکه ثریا شهابی بی گدار به آب زده است ،عجولانه و فرصت طلبانه موضعگیری کرده است و در نهایت اینکه این موضعگیری او شدیداً راست می باشد و آب به آسیاب نیروها پرو غرب ایرانی می ریزد. برای این رفیق سابق صحت مزاج آرزومندم ! غفور عباس نژاد – دبیر سازمان بیمرز در سوئد