ما مثل مردمک چشمانمان از کارگران زندانی دفاع میکنیم!

کارزار دفاع از کارگران زندانی دارای پیشینه نسبتا طولانی شاید نزدیک به سه دهه است. این کارزارها اساسا  بعد از انقلاب ۵٧ و در متن موقعیت طبقه کارگر در تحولات طبقاتی ـ اجتماعی جامعه در ایران، و عین حال در دل رو در رویی طبقه کارگر با دولت و کارفرماها و صاحبان ثروت، شکل گرفته است.

از خود ویژگی این کارزارها، ابراز وجود سیاسی ـ اجتماعی کارگران بشکل علنی است. که امروز در شکل تعیین بخشی به کارگران و فعالین و رهبران آنها تجسم پیدا کرده و به فاکتور جدی در اوضاع فعلا موجود در جامعه تبدیل شده است.

اگر در گذشته های دور نام افراد و شخصیتهای سیاسی و یا مذهبی و نویسدنگان و شاعران در میان محافل روشنفکری از چپ و راست در جریان بود. اکنون نام ده ها و صدها نفر از فعالین کارگری، فعالین جنبش برابری زنان و فعالین حقوق کودک در صحنه سیاسی ایران دیده میشود. اگر قبل از قیام، کانون وکلا در مرکز ثقل تحرکات سیاسی و از جنبه حقوقی وجود داشت، و اگر قبل از قیام، این طیف شاعران و نویسندگان انقلابی بودند که شب های شعر و فستیوال های هنری را برای تقویت جنبش توده ای برای سرنگونی و جمع کردن مردم، انجام میدادند، اما، امروز این تحرک و کارزارهای بین المللی و داخلی کشوری کارگران  است که، به یک قطب سیاسی در تحولات آتی و فعلا موجود تبدیل شده است و مهر خود را بر آن میزنند.

تاکید و مکث بر روی  فاکتور ابراز وجود علنی فعالین کارگری و تلاش برای توجه جدی به تعیین بخشی فعالین و رهبران کارگری و وصل شدن این فعالین و مبارزات و اعتصابات و تجمع های آنها با یک حلقه بسیار محکم حمایتی در خارج از ایران و گذاشتن دست آنها در دست هزاران نفر از رهبران و متخصصین کارگران، امروز بیش از هر دوره ای ضروری و گسترش و تحکیم این رابطه ها به امری فوری تبدیل شده است.

سنتا اتحادیه های کارگری در اروپا در شبکه های خود در ارتباط با مسائل و معضلات و موقعیت طبقه کارگر در سایر کشورها و بویژه کشورهای در حال رشد صنعتی و متروپل، فعال بوده اند. اینها در ارتباط با فعالین و رهبران جنبش کارگری در افریقا و کشورهای آسیایی و خاورمیانه، همسویی و در راستای ارتقا حقوق سندیکایی و اتحادیه ها با جنبش های کارگری این کشورها همکاری های موثری انجام داده اند.

در سالهای قبل از قیام ۵٧، این احزاب سیاسی از جمله حزب توده بود که در شکل بسیار محدود در ارتباط با بلوک شرق قرار داشت و تعدادی از فعالین سندیکاها و آکتیویستهای جنبش کارگری در ایران را مورد حمایت قرار میداد. با انقلاب سال پنچاه و هفت و با رشد اعتراضات کارگری از یک طرف و با مهاجرت اجباری تعداد زیادی از فعالین و رهبران آکتیو در درون جنبش کارگری از جمله از صنایع نفت و چاپ به خارج از کشور از جمله اروپا و کانادا و امریکا از طرف دیگر، چهره و موقعیت جنبش کارگری وارد فاز جدید و نوینی میشود. ما از سالهای ١٣۶٠ ببعد در شکل نسبتا وسیع، شاهد رشد کمیته های همبستگی با کارگران در کشورهای زیادی در کانادا، امریکا و اروپا هستیم.

این کمیته های همبستگی و فعالیتهای از آن سالها ببعد تا امروز در شکل کارزار و حمایت های بین المللی، رو به گسترش است و از توان و ارتقا و قدرت بالایی، تاکنون برخور دار شده است. به یقیین میتوان گفت که این پدیده به یک نقطه قدرت برگشت ناپذیر برای جنبش کارگری و به وزنه سنگین و قابل توجه در تحولات آتی سیاسی ـ طبقاتی در اوضاع سیاسی پیشا رو، تبدیل شده است.

به موازات رشد اعتراضات کارگری، ابراز وجود طبقه کارگر، جنبش زنان، مدافعین حقوق کودک و مدافعین کارگران افغانی و عراقی که در مناسبات کار و سرمایه در ایران قرار دارند، ارتباط و حمایت و در آغوش کشیدن فعالین کارگری توسط افکار عمومی و اتحادیه و سندیکاهای قدرتمند در خارج از کشور، ارتقا یافته است.
در یک کلام، امروز جنبش کارگری در ایران در حمایت شبکه های وسیعی از اتحادیه های کارگری و سندیکاهای قدرتمند با صدها هزار عضو قرار گرفته است. احزاب سیاسی بویژه چپ و کمونیست در تقویت و سازماندهی و ارتقا بخشی به این عرصه از مبارزات، سنگ تمام گذاشته اند. به همین دلیل هر ساله جمهوری اسلامی در سازمان جهانی کار و در محافل بین المللی با مشکلات عدیده ای روبرو میشود و زیر منگنه فشار افکار عمومی و سندیکا و اتحادیه ها قرار میگیرد.

از اول ماه مه سال ١٣٩٩ ببعد، ما شاهد بالاترین تحرک از جانب طبقه کارگر در ارتباط با ریاضت کشی اقتصادی و مقاومت در مقابل حملات سبعانه به حقوق و معیشت خانواده های کارگری و مزدبگیران جامعه هستیم. اگر مزدوران جنایتکار جمهوری اسلامی با حکومت نظامی اعلام نشده در شهرهای مهم از جمله  تهران، مانع برگزاری مراسمهای اول ماه مه وسیع و قدرتمند شدند، در مقابل، کارگران با یک اقدام ابتکاری، علیه قطع یارانه ها اقدام به جمع آوری پنچ هزار امضا کردند. این کارزار هم اکنون در شکل سراسری با پیوستن ده هزار نفر از کارگران واحدهای صنعتی قزوین و تعداد دیگری از واحدهای صنعتی در حال رشد و گسترش است. دو مطالبه اصلی مخالفت با قطع یارانه ها و اصلاح قانون کار، محور رو در رویی و کشمکش دولت و کارفرماها با طبقه کارگر، به مساله اصلی تبدیل شده است. جمهوری اسلامی و ماشین جنگی و سرکوبگرش برای زهر چشم گرفتن از کارگران و بویژه تشکلهای کارگری، به منظور فشار آوردن و به حاشیه راندن مطالبات رادیکال کارگران، هر روزه به سیاست سرکوب و دستگیری و گروگان گرفتن فعالین کارگری متوسل میشود.

حمله و شبیخون به تجمع کارگران در کرج که به منظور برگزاری مجمع عمومی سالانه کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در ظهر جمعه ٢۶ خرداد تشکیل شده بود، وبه  دستگیری ٩نفر از شرکت کنندگان انجامید، پاسخ مستاصلانه جمهوری اسلامی به تلاش کارگران برای متشکل شدن و مبارزه  برای خواستهای عادلانه آنها میباشد. اما جمهوری اسلامی و مقامات ریز و درشت جنایتکارشان خوب میدانند، که کارگران در ایران در حلقه ای حمایت وسیع و صمیمانه و مبارزه جویانه در میان جنبش کارگری در ایران و خارج از کشور قرار دارند. این اقدام رذیلانه هر چند ضربه سنگینی به این تجمع و فشار روحی و انسانی سنگینی را بر شرکت کنندگان و دستگیر شدگان میگذارد اما، در سریعترین زمان ممکن، با زیر پوشش قرار دادن این اخبار در محکومیت این حملات جنایتکارانه، فوری در سطح بین المللی به یک کارزار وسیع در ابعاد جهانی تبدیل شد. بیش از دو هفته است که در کشورهای اروپایی، کانادا و امریکا این کارزار در دفاع از کارگران دستگیر شده و برای آزادی فوری آنها و در محکومیت اقدامات سرکوبگرانه جنایتکاران جمهوری اسلامی، ادامه دارد.

روز ٣٠ ژوئن این کارزار با حمایت وسیع بخشهای مختلف ایرانیان ساکن این کشورها و با حمایت احزاب سیاسی برگزار شد. ما در این آکسیونها اعلام کردیم که از کارگران دستگیر شده مثل مردمک چشم حمایت میکنیم. آنها را تنها نمیگذاریم و جمهوری اسلامی را زیر فشار افکار عمومی در بیشتر قرار خواهیم داد و به انزوا خواهیم کشاند.
ما اعلام کردیم، به این دنیای وارونه که امروز با حاکمیت سرنیزه و تفنگ به کارگران حمله میکنند جواب محکم میدهیم، و در شرایطی که کل نعمات و ثروت جامعه از قبل کار و دسترنج کارگران تولید میشود و این ثروت در دست مشتی ملا و آخوند و سرمایه دار است، کارگران برای برگزاری یک مجمع عموی ساده ناچارند در نقاطی بدور از چشم این جنایتکارها مجمع عمومی خود را برگزار کنند، به آنها شبیخون میزنند و دستگیرشان میکنند، پایان خواهیم داد.

کارگران دستگیر شده، زندانیان بی نام و نشان نیستند. اینها فعالین کارگری هستند که به چهره های شناخته شده تبدیل شده اند.

بیایید با هم این کارزار را تا آزادی کارگران زندانی ادامه دهیم.

حملات سبعانه جمهوری اسلامی علیه طبقه کارگر در عرصه اقتصادی و تحمیل ریاضت کشی و فقر و فلاکت تا زمانیکه اینها حاکمند ادامه خواهد داشت. مبارزه و رو در روئی و جنگ طبقاتی ما هم هر روز در شکل تازه و جدیدی در جریان است، اوضاع سیاسی در ایران در آستانه تحولات جدیدی قرار دارد، هر اقدام انسانی و مبارزاتی در دفاع از تشکل و آزادی تشکل کارگران و در دفاع از اعتصاب یک عرصه مهم از فعالیتهای ما برای جلب افکار عمومی است.