در حاشیه مرگ منتظرى ٬ قهرمان سازى بر اساس جعل تاریخ ممکن نیست

مرگ منتظری همانند مرگ خمینی از جانب جنبش ملی اسلامی به یک واقعه سیاسی تبدیل شده است.

اگر در مورد مرگ خمینی کل خلافت اسلامی با همه جناحهایش میخواست ناکامی خود از صدور انقلاب اسلامی و پس لرزه های بعد از جنگ ۸ ساله با عراق را بپوشاند و فضای سیاسی کشور را به قول خودشان مدیریت اسلامی کند٬ اینبار جناح رانده شده از حکومت میخواهد قدرت خود را به رخ جناح مقابل بکشد و با کشاندن جمعیت به  مراسمهای عزاداری٬  به دنیا بگوید او پایگاه مردمی دارد و میشود روی آنها حساب باز کرد که به عنوان آلترناتیو حاکمان فعلی بحران را مدیریت کنند. اما مردم در همین مراسمها هم جواب آن‌ها را دادند و نشان دادند که به چیزی کمتر از رفتن رژیم اسلامی رضایت نمیدهند. 

رسانه های غربی به کمک جناح مغضوب حکومتی شتافته اند و از اعتراضات مردم علیه رژیم اسلامی٬ به نفع جناح رانده شده از حکومت مهندسی افکار میکنند. 

اینکه منتظری آخوند خوش خیم و مدافع حقوق بشر میشود و مدافعین این تز میخواهند همه دنیا کر و کور شود و کشتارهای بیرحمانه اوایل دهه ۶۰ و نقش همین آخوند را فراموش کند و جایگاه والای او در پایه گذاری جمهوری اسلامی را نبیند و او را گرد گیری سیاسی کنند٬  امری مربوط به امروزاست و با هدف سیاسی خاص پیش برده میشود. 

سخنگویان و فعالین جنبش ملی اسلامی میخواهند منتظری را به دلیل اعتراض به زیاده رویهای خمینی  و تیم مامور کشتار زندانیان و حمایتهای اخیر ایشان از جناح اصلاح طلب حکومتی او را قهرمان حقوق بشر و فرشته نجات مردم ایران معرفی کنند. اینها با این مهندسی افکار قبل از اینکه در مورد خود منتظری چیزی گفته باشند٬ دارند به مردم معترض و انقلابی میگویند حقتان همین آخوندهای "خوش خیم" است. میگویند آینده ای که ما به شما نوید میدهیم٬ ریاست و روش و منش کسانی همچون این آخوند حقوق بشری است. 

جریانات و رسانه هایی که میخواهند منتظری را آخوندی عدالت خواه قلمداد کنند و او را به عرش آسمانها برسانند٬ هدفشان مقابله با جوانان٬ زنان و کارگرانی است که همه اینها را به سخره گرفته و برای منتظری و موسوی و کروبی و عبادی و اعوان و انصار اینها و بویژه برای اسلام اینها تره خورد نمیکند. مردم معترض و رهبران اعتراضات خیابانی می دانند که دخالت هر درجه اسلام٬ چه خوش و خیم و چه بد خیم آن در مقدرات و زندگی آنها٬ به معنای محدودیت و سیاهی و جهنم و تحقیر و توهین به انسان است.

رسانه هایی همچون بی بی سی و صدای آمریکا به  تکرار اراجیف و خرافاتی روی آورده اند  که یک دوره در مورد خمینی گفتند. سی سال پیش در شرایطی که یک انقلاب عظیم میرفت پایه های حکومت شاه را کنده و زمینه را برای قدرت گرفتن چپ آماده کند٬ همین صف ملی اسلامی و رسانه های غربی در اواسط سال ۵۷ عکس امام خمینی شان را در ماه چسباندند٬ که مردم به آسمانها خیره شوند تا آنها بر روی زمین قدرت را قبضه کنند.

مردم باید هشیار باشند. آنچه این روزها در رسانه های غربی و جریانات ملی اسلامی تبلیغ میشود٬ ادامه خرافات قبلی و جعل تاریخ واقعی است. یک ذره حقیقت در این کارناوال که سازماندهندگانش کل جنبش ملی اسلامی و ناسیونالیسم پرو غرب هستند٬ وجود ندارد.

عبدالکریم سروش و شیرین عبادی و داریوش همایون و موسوی و کروبی و پادو هایی مثل ابراهیم نبوی و گنجی و …  همگی سخنگویان و فعالین جنبش ملی اسلامی و جنبش ناسیونالیسم پرو غرب هستند.

این طیف نه سابقه ای درخشان دارند و نه به خاطر اعمال گذشته شان از مردم معذرت خواسته اند. 

اینها حق دارند که مرگ پدر معنوی خود را عزا بگیرند. اما مردم سی سال تمام از دست قوانین اسلامی و حاکمان شرع و گله های آخوند و حزب الله جانشان به لب رسیده است و میخواهند از این قفس اسلامی بیرون بیایند و آزادانه پرواز کنند. آینده روشن در ایران٬ نه با حضور و یا حکومت اینها  و موجوداتی شبیه به منتظری٬ بلکه بدون حضور و دخالت اسلام و مذهب در حکومت و یک آینده سکولار و مدرن و انسانی خواهد بود. 

کسانی که مبدا کشتارهای جمهوری اسلامی را سال ۶۷ اعلام میکنند و میخواهند منتظری را قهرمان مخالف با آن اعلام کنند٬ آگاهانه تصمیم گرفته اند نسل کشی و توحش اسلامی ۳۰خرداد ۶۰ تا ۶۷ را محق جلوه دهند. میخواهند آغاز این دوره سیاه اسلامی را به تاریک خانه ها بفرستند. میخواهند تاریخ را جعل کنند تا قهرمانان امروزشان را معرفی کنند.

اما هر انسان منصفی میداند که کشتارهای بیرحمانه ۶۷ ادامه و نتیجه سیاست و حکومتی بود که با کشتار و نسل کشی ۶۰ تا ۶۷ خود را تثبیت کرده بود. اگر نسل کشی اوایل دهه ۶۰ اتفاق نیفتاده بود امکان کشتار ۶۷ مهیا نمیشد. ما اجازه نمیدهیم بر حافظه تاریخی جامعه پرده ساتری بکشند و در نتیجه تاریکخانه ای که احداث میکنند زمینه نسل کشیهای بعدی را فراهم نمایند. 

مغضوبان امروز و حاکمین و دستور دهندگان به قتل صدها و هزاران انسان در روزهای اول به قدرت رسیدن این حکومت نمیتوانند٬ بدون ابراز کلمه ای نقد و شرم از این جنایات٬ سوار نارضایتی و اعتراض مردم شده و برای دورانی دیگر از سیاهی و تباهی و چپاول نقشه بریزند. این بار دیگر ما نمیگذاریم این تاریخ تکرار شود. 

ما همیشه تاکید کرده ایم که جنگ جاری در ایران فقط دو طرف ندارد. این دعوای دو جناح رژیم اسلامی بخاطر رافت و خوش خیم بودن یکی و بدخیم بودن دیگری برپا نشده است. بلکه قطب سوم٬ مردم آزادیخواه و برابری طلب٬ مردمی که برای یک زندگی بهتر از ابتدای سرکار آمدن این توحش اسلامی جنگیده اند و قربانی این دستگاه مخوف کشتار شده اند٬ امروز به جایی رسیده اند که صف قاتلان را بهم ریخته و به جان هم انداخته است. 

اگر مردم از دعوای بالائیها استفاده میکنند این نه تنها حقشان است بلکه بر سکویی که خود ساخته اند ایستاده و قدمهای بعدیشان را بر میدارند. قدم بعدی انقلاب مردم٬ پس زدن همه این توهمات و همه این تقلاها برای به بن بست کشاندن مبارزات آنها است. اگر خامنه ای و احمدی نژاد بساط اشان را جمع کنند٬ این بادکنک میترکد و در آن صورت هیچ باند و دسته و جناحی که رنگ و لعاب اسلا