چند کلمه بیاد نعمت رحمانی( وی سه ر)

متاسفانه اطلاع یافتم رفیق نعمت رحمانی”معروف به نعمت وی سه ر” روز دوشنبه ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲ همراه چند نفر از دوستانش که به  تفریحگاهی در شمال فنلاند رفته بود، در حین شنا کردن غرق شده است. این تنها خبر اولیه است. جنازه نعمت اکنون در پزشک قانونی است نتیجه تحقیقات به اطلاع عموم خواهد رسید.
مرگ نابه هنگام وی مرا همچون سایر دوستانش بشدت متاثر کرد و وادار نمود که بیاد نعمت عزیز  نکاتی را در مورد آشنائی و شخصیت او بنویسم..
تابستان سال ” ۱۳۶۵ شمسی” همراه گردان شاهو بعد از یک گشت سیاسی نظامی در منطقه کامیاران که حرکتی پرماجرا وتلفات زیادی را بر دوشمان نهاد و رفقا  “عبدلله قادری یه مینان، بیژن حمزه معروف به محمود سنه، فرج الیاسی معروف به فرج بیساران و صلاح خورشیدی معروف به صلاح که چه له ”  در جریان درگیری  با نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی در” کوه های شاخ شه کن و روستای سرشیلانه ” را از دست داده بودیم به منطقه ژاورود که به نسبت منطقه کامیاران کمتر اشغالی و بعضا تعدادی از روستاها از جمله” روستای وی سه ر”  تحت کنترل رژیم نبود، باز گشته بودیم. واحد ما بطور علنی و در روز به آن روستا رفتیم و مورد استقبال گرم مردم روستا قرار گرفتیم. در منازل مردم جهت صرف غذا و استراحت تقسیم شدیم و بعد از استراحت چندین ساعته نزدیکی های سحر برای ترک روستا آماده شده بودیم، متوجه شدم چندین نفر جوان دختر و پسر آن روستا تصمیم به پیوستن به صفوف کومه له گرفته اند. حرکت آن جوانان پرشور برای ما یک دستاورد بود و یکی از آن جوانان نعمت رحمانی بود که در آن زمان جوانی ۱۶ الی ۱۷ ساله با قدی نسبتا معمولی و لاغراما بسیار آرام، خونگرم و صمیمی در میان آن گروه ازجوانان بود که تصمیم گرفته بودند به صف ما بپیوندند. همراه واحد ما از روستا خارج شدند و مدت زمان کمی همراه واحد ما بودند. و بدلیل اینکه “گردان آریزدر منطقه ژاورود” فعالیت میکردند گروه مزبور را تحویل گردان آریزداده و به آنان ملحق شدند. و…
نعمت بعد ازپایان دوره آموزشی در گردان آریز سازمان داده شد و همچنان آرام، متین، صمیمی وبعد از مدت زمان کمی از فعالیتش به رفیقی قابل اعتماد در گردان آریز و رفقای منطقه جنوب کردستان تبدیل شد. او انسانی عمیق و با اعتقاد و قابل اعتماد بود. و…  نعمت سال ۱۹۹۲ چند ماه بعد از من بعنوان پناهنده سیاسی از طرف یو ان به کشور فنلاند و به شهر تامپره منتقل و ساکن آنجا شد.
نعمت در سالهای اخیر دیگر درگیر فعالیت حزبی نبود. اما همچنان صمیمی، آرام، قابل اعتماد باقی ماند و به سوسیالیسم و برابری اعتقاد عمیقی داشت. او چپ و کمونیست را دوست داشت و چندین بار به حزب حکمتیست و کمیته کردستان کمک مالی کرده بود.
طی ۲۰ سال زندگی مان در فنلاند. متاسفانه بدلیل دوری محیط جغرافیائی بجز چند دیدار تصادفی و گاها تماس های تلفنی جهت احوال پرسی امکان تماس و مراوده و کار مشترک بیشتررا نداشتیم. و… مرگ نابه هنگام نعمت من را هم مانند تمام رفقایش متاثر و غمگین کرد. صمیمانه به فرزند عزیزش و تمام اعضای خانواده ورفقایش تسلیت میگویم و خود را در غم و اندوه همه آنها شریک میدانم.
یادش گرامی باد!
رضا کمانگر
۲۷ ژوئن ۲۰۱۲