تقدیم به یاد رفیق دوست داشتنی
رفیق صالح کیفی
با تفاخر، اراده و امید
قلم نبود
قلب نگاشتت رفیق
کاغذ بلندای وجودت را کم آورد،
آبیدر هجرتت را آه کشید؛
تا بتپد تاپ،تاپ
در قلب سنندج امید،
تا بدمد سرخ،سرخ
آتشکده ی فرزندان جهان وطن شهر
پرچم سرخ کارگری
از آبیدر همیشه رو سفید.
خانه و خیابان
جدا جدا
قدمهایت را،که دونده یشان بود
دستهایت را ،که دیگر در نمی زنند
از روزگار گله می کنند.
حک شده بر قلبهای به عزا نشسته
تو را، و
آنها را که یادگارشان بودی
به رخ دشمن می کشیم
با تفاخر، اراده و امید
سلام قادری