پیروزی مبارزات کارگران پتروشیمی / مصاحبه کارگر کمونیست با شهلا دانشفر

کارگر کمونیست: پس از گذشت بیش از ١۵ ماه از آغاز مبارزات کارگران پتروشیمی های منطقه ماهشهر، در تاریخ ١٠ خرداد وزارت نفت طی بخشنامه ای با عنوان “فوری” به مدیران مجتمع های پتروشیمی دولتی در منطقه ماهشهر، دستور انعقاد قرار داد مستقیم با این کارگران را در تمامی سطوح و سوابق کاری صادر کرده و خواسته است که از ٢۵ خرداد لیست تمامی کارگران و کارکنان شرکتهای پیمانکاری در اختیار نهادهای مربوطه قرار گیرد. روشن است که این یک موفقیت برای این کارگران است. اهمیت این موضوع را چه می بینید و مستقیم شدن قراردادها چه تاثیری در وضعیت کارگران دارد.
شهلا دانشفر: این یک موفقیت بزرگ برای کارگران پتروشیمی ماهشهر ویک پیشروی مهم برای همه کارگران است. قبل از هر چیز به این کارگران و فعالین و رهبران کارگری که این ١۵ ماه مبارزه را متحد و قدرتمند جلو بردند، تبریک میگویم.
نگاهی به مبارزات کارگران پتروشیمی درسها و آموزشهای بسیاری از جمله بکارگیری ابزار قدرتمند اعتصاب و اشکال متنوعی از مبارزه برای پیگیری خواستهایشان، جایگاه مجمع عمومی و نمایندگان منتخب آن در حفظ اتحاد کارگران، خنثی کردن سیاست های تفرقه افکنانه حکومت و دهها مورد دیگر از همین دست برای همه کارگران دارد. ضروریست که فعالین و رهبران این اعتراضات تجربیات خود را از بیش از ١۵ ماه اعتراض و مبارزه در این مجتمع بزرگ کارگری را بنویسند تا همچون الگویی به بخش های مختلف کارگری منتقل گردد.
طبعا اولین نتیجه چنین موفقیتی برای کارگران پتروشیمی ماهشهر بهتر شدن شرایط کار و زندگی این کارگران است. قطع دست پیمانکاران از مجتمع های مختلف پتروشیمی ماهشهر و استخدام مستقیم آنها، مستقیما بر سطح دستمزد و مزایای شغلی این هزاران کارگر تاثیر خواهد گذاشت و با تحقق این خواست، دستمزد آنان نیز در سطح حقوق و دستمزد کارگران قرارداد رسمی افزایش خواهد یافت و این خود دستاورد بزرگی برای آنان خواهد بود. اما برای توضیح جایگاه و اهمیت چنین اعتراضاتی و نقش و تاثیرش بر فضای جنبش اعتراضی کارگری و کل جامعه لازمست به جنبه های عمومی تر این مساله اشاره کنم.
اولا نفس اینکه امروز وزارت کار جمهوری اسلامی ناگزیر به صدور چنین بخشنامه ای میشود یک عقب نشینی بزرگ است. از نظر من این یک اتفاق سیاسی مهم است. ببینید. در شرایطی که ما با موجی از بیکارسازیها روبرو هستیم. کارخانه پشت کارخانه به تعطیلی کشیده میشود، خودشان از سونامی بیکاری دارند سخن میگویند، وزارت کار جمهوری اسلامی ناگزیر به تصویب چنین بخشنامه ای آنهم در یک مرکز کلیدی کارگری وابسته به صنعت نفت شده است. این اتقاق جایگاه و نقش اعتراضات قدرتمند کارگران پتروشیمی ماهشهررا به روشنی نشان میدهد.
دوما یک جنبه مهم اعتصابات کارگران پتروشیمی ماهشهر طرح خواست تعرضی کوتاه شدن دست پیمانکاران و استخدام مستقیم کارگران توسط خود پتروشیمی است. این خواست، موضوع اعتراض بخش عظیمی از کارگران ایران است و به گفته خود دولت هشتاد درصد کارگران در ایران به شکل موقت و پیمانی به کار اشتغال دارند. زیرا یک سیاست مهم جمهوری اسلامی از همان بدو روی کار آمدنش شقه شقه کردن صنعت نفت و صنایع وابسته به آن و مجتمع‌های بزرگی چون ایران خودرو و ذوب آهن و دیگر بخش‌های کارگری و سپردن هر بخش آن به یک پیمانکار بوده است.
به عبارت روشنتر جمهوری اسلامی با اتخاذ این سیاست عملا بر پای بخش عظیمی از کارگران، آنهم در مراکزی بزرگ و کلیدی زنجیر بست. کارگران پتروشیمی ماهشهر بعد از ١۵ ماه مبارزه متحدانه، با خواست کوتاه شدن دست پیمانکاران از محیط کارشان و تبدیل آن به بخشنامه رسمی وزارت کار، گام بزرگی در پاره کردن این زنجیر به جلو برداشته اند. کارگران پتروشیمی ماهشهر با این کار بطور واقعی الگوی موفقی از مبارزه در مقابل کارگران نفت و دیگر مجتمع های پتروشیمی و مجتمع های بزرگ کارگری و همه مراکزی که با همین معضل روبرویند، قرار دادند. این جنبه دیگر اهمیت و جایگاه مبارزات کارگران پتروشیمی ماهشهر است.
سومین جنبه، اهمیت سیاسی این اتفاق است. این یک موفقیت سیاسی برای کارگران پتروشیمی ماهشهر و کل کارگران در ایران است. این موفقیت میتواند سرآغازی برای به میدان آمدن متحدانه کارگران در مراکز کلیدی بزرگ کارگری، در نفت و پتروشیمی ها و مجتمع های بزرگ کارگری نه تنها با خواست کوتاه شدن دست پیمانکاران بلکه با تمامی خواستهای فوری شان باشد.
خصوصا اینکه این موفقیت را باید در متن اوضاع سیاسی امروز جامعه و جنب و جوش اعتراضی وسیعی که در میان کارگران بر سر خواستها و مطالباتشان و علیه فقر و گرانی در جریان است نگاه کرد، تا بیشتر جایگاه و اهمیتش را دریافت.
از جمله همین الان خبر از طومار اعتراضی ده هزار کارگر از ۵ استان کشور علیه فقر و گرانی و با خواست افزایش فوری دستمزدها و دخیل شدن نمایندگان منتخب مجامع عمومی کارگری در تعیین حداقل دستمزدها، منتشر شده است. این ده هزار کارگر به تهاجم رژیم به زندگی و معیشت کارگران تحت عنوان طرح اصلاح قانون کار اعتراض کرده، خواهان کوتاه شدن دست پیمانکاران از محیط های کار شده و صدای اعتراض خود را علیه تعویق دستمزد کارگران بلند کرده اند و خواهان پیگرد قضایی کارفرمایانی شده اند که از پرداخت بموقع دستمزدها سرباز میزنند. این حرکت نشانگر سازمانیابی سراسری کارگران حول خواستهای سراسری شان است که دارد حول خواستهای مهم و فوریشان شکل میگیرد. این طومارها با اعتراض به گرانی و فقر، عملا خواستهای کل جامعه را نمایندگی میکنند.

حال شما موفقیت کارگران پتروشیمی ماهشهر را به طومارهای اعتراضی ای که در میان کارگران در جریان است و به اعتراض ده هزار کارگری که دست به این حرکت زده اند، داده اند وصل کنید، می بینید که براستی اتفاقات بزرگی در جریان است. اتفاقاتی که بطور واقعی وزن و مکان جنبش اعتراضی کارگری را در اوضاع متحول سیاسی امروز نشان میدهد.

کارگر کمونیست: گسترش شرکتهای پیمانکاری نه تنها موجب سقوط هر چه بیشتر معیشت کارگران شده، بلکه این شرکتها تلاش کرده اند با تقسیم بندی های مختلف، اتحاد کارگران در محیط کار را تضیف کنند. مبارزه با پدیده پیمانکاری و طرح مطالبه حذف شرکنتهای پیمانکاری از محیط کار، چه اولویتی در مبارزه کارگران دارد؟ آیا حذف پیمانکاری میتواند بخشی از پلاتفرم کارگران برای بهبود دستمزد خود در یک مبارزه سراسری باشد؟
شهلا دانشفر: درست است. من در سوال قبلی اشاره ای به موضوع مورد بحث شما داشتیم.
ببینید جمهوری اسلامی سالهاست که با قراردادهای پیمانی محیطهای کار را شقه شقه کرده است. از جمله در صنعت نفت و مراکز وابسته به آن اجرای این سیاست تحت عنوان طرح ساختار صنعت نفت در سال ٧٧ تصویب و در همان مرحله اول اجرایش خودشان خبر از بیکارسازی ۴٠٠٠٠ کارگر در این صنایع را دادند. با اجرای این طرح، بخش هایی از کارگاههای تولیدی صنعت نفت به بخش خصوصی و به پیمانکاران واگذار گردید و طی مراحل مختلف اجرایش به اخراج تعداد زیادی از کارگران قراردادی و پروژه ای شاغل در این مراکز، منجر گردید. بعد از بازسازی صنعت نفت نیز رژیم اسلامی از استخدام کارگران بصورت رسمی و دایمی خودداری کرده و اساسا از نیروی کار کارگران پروژه ای و موقت استفاده کرده است. بدین ترتیب شکل استخدامهای موقت و پیمانی، به شکل رایج استخدام ها در این مراکز تبدیل شده و شرکت های خصوصی نیز دستشان در اخراج کارگران کاملا باز گذاشته شد. این وضعیت از کار هرگونه ایمنی شغلی را در میان کارگران از بین برده و به شرایط برده وار و سخت کار دامن زده است. بویژه واگذاری بخش های مختلف نفت به شرکت های پیمانی باعث شد که کارگران در پیگیری مطالباتشان بین وزارت نفت و پیمانکاران مختلف پاسکاری شوند و به خواستهایشان پاسخی داده نشود. در واقع جمهوری اسلامی این سیاست را در پیش گرفت چون نقش کارگران نفت در انقلاب ۵٧ را دیده بود و تجربه کرده بود و میخواست جلوی تکرارش را بگیرد به قول شما با این کار جلوی اتحاد کارگران در محیط کار را بگیرد .
رژیم اسلامی این سیاست را نه تنها در صنعت نفت و پتروشیمی ها و دیگر صنایع وابسته به آن بلکه در مجتمع های بزرگی چون ایران خودرو ، ذوب آهن اصفهان و در بسیاری از مراکز کارگری و حتی در میان معلمان و پرستاران به اجرا گذاشت. بدین ترتیب جمهوری اسلامی با سپردن هر بخش از کارخانه ای به پیمانکاری و پاسکاری کارگران بین دلالان و مدیریت شرکت ها و مقامات دولتی، تلاش کرد مبارزات کارگران را پراکنده و متفرق سازد. بطور مثال می بینیم که در یک کارخانه معین، بخش جوشکاری به یک پیمانکار و کار برق به پیمانکاری دیگر سپرده شده است و در میان پیمانکاران نیز گویی نقشه ای برنامه ریزی شده وجود دارد. از جمله هر پیمانکاری در روز معینی از ماه حقوق کارگران را پرداخت میکند تا حتی مبادا دستمزدها همزمان پرداخت شود و اعتراضی متحد بر سر نازل بودن سطح آن و شرایط کاری بین کارگران شکل گیرد. بدین ترتیب می بینیم که استخدامهای موقت و پیمانی شکل برده واری از کار است که به گفته خودشان د رحال حاضر ٩٠ درصد استخدامها را در بر میگیرد. در این شکل برده وار کار، کارگران بطور واقعی بطور دوبله توسط دلالان و سرمایه داران استثمار میشوند. دستمزد آنان بسیار نازل است و چماق اخراج نیز همواره روی سر کارگر قرار دارد. در میان این کارگران، کسانی هستند که سالها با این شکل از استخدام، کار کرده و همچنان از هرگونه تامین شغلی ای محرومند. بعلاوه اینکه در این جنگل سرمایه، بسیاری از حق و حقوق کارگران نیز سلب میشود و ما شاهد آنیم که چند ماه چند ماه مزد او را پرداخت نمیکنند و به هر شکلی که میتوانند از مزایای شغلی کارگر میزنند و پولش را بالا میکشند. همانطور که اشاره کردم این وضعیتی است که مثل زنجیری بر پای کارگر صنایع کلیدی مانند نفت و مجتمع های بزرگی چون پتروشیمی ها و غیره بسته شده است. رژیم اسلامی این سیاست را نه تنها در صنعت نفت و پتروشیمی ها و دیگر صنایع وابسته به آن، بلکه در مجتمع های بزرگی چون ایران خودرو ، ذوب آهن اصفهان، صنایع فولاد و در بسیاری از مراکز کارگری دیگر و حتی در میان معلمان و پرستاران به اجرا گذاشته است. تازه این تمام تصویر نیست، در کنار این وضعیت جهنمی کار، رزیم اسلامی تلاش کرده است که با استقرار بسیج و حراست و نیروهای سرکوب خود در محیط های کار، جلوی هر حرکت و اعتراضی را خصوصا در صنایع بزرگ کلیدی و مجتمع های بزرگ کارگری بگیرد.
مبارزات با شکوه کارگران پتروشیمی ماهشهر تعرضی به این شرایط برده وار کار بود. کارگران پتروشیمی ماهشهر با مبارزاتشان کل این ساختار را زیر حمله و تعرض خود قرار دادند.
با تصویری که دادم روشن است که مبارزه برای کوتاه شدن دست پیمانکاران جایگاه بسیار مهمی در متحد شدن کارگران در محیط های کارگری دارد و به همین اعتبار، پایان دادن به این شرایط برده وار یکی اولویتهای فوری جنبش کارگری است.

از همین روست که خواست کوتاه شدن دست پیمانکاران یک خواست سراسری کارگری است. همین الان یکی از محور های مهم طومار اعتراضی که در میان کارگران جریان دارد و هزاران کارگر دورش جمع شده است و در پاسخ به سوال شما باید بگویم که، این خواست در واقع همین الان بصورت یک پلاتفرم سراسری مبارزاتی برای کارگران در آمده است.

کارگر کمونیست: به نظر شما قدم بعدی مبارزه برای کارگران پتروشیمی چیست. با توجه به جایگاه مبارزات کارگران صنایع کلیدی مانند نفت و پتروشیمی در جنبش کارگری، این پیروزی چه تاثیری بر بخشهای دیگر کارگران میگذارد. کلا تاکیدات ما بر سر این موضوع چیست؟
شهلا دانشفر: اولین تاکید من اینست که برای تضمین اجرای بخشنامه ای که وزارت نفت داده است، کارگران پتروشیمی باید با تشکیل منظم و هفتگی مجمع عمومی شان، صف خود را متحد نگاهدارند و از طریق آن و نمایندگان منتخب خود، پیگیر انجام قطعی این کار باشند.
بعلاوه امروز کارگران پتروشیمی ماهشهر با موفقیتی که بدست آورده اند، در موقعیت قدرتمند تری قرار دارند و میتوانند با اتکا به این موقعیتشان، باقی خواستهایشان را پیگیر شوند. از جمله همانطور که بالاتر اشاره کردم هم اکنون طوماری با خواستهای فوری کارگران و در راس آن خواست افزایش دستمزدها در مراکز مختلف کارگری در جریان است و در ۵ استان کشور بیش از ده هزار کارگر آنرا امضا کرده اند، هزاران کارگران پتروشیمی ماهشهر با پیوستن به این حرکت میتوانند نقش مهمی در شکل گیری یک صف سراسری اعتراض علیه گرانی و فقر حاکم بر جامعه داشته باشند. و انتظار میرود که این کارگران به حرکت کارگران قزوین و این ده هزار کارگر و طومار اعتراضی آنها بپیوندند.
اما اجازه بدهید توضیح مختصری هم در مورد بخش دوم سوالتان و تاثیر پیروزی کارگران پتروشیمی ماهشهر در دیگر محیط های کارگری بدهم.
بالاتر نیز اشاره کردم که خواست کارگران پتروشیمی ماهشهر، یعنی کوتاه شدن دست پیمانکاران، مطالبه بخش عظیمی از کارگران در ایران است. بنابراین با توجه به مکان و جایگاه مبارزات و مطالبه کارگران پتروشیمی ماهشهر، امروز هر نوع پیشروی و موفقیت و پیروزی این کارگران بر روی مبارزات کارگران در صنایع نفت و دیگر پتروشیمی‌ها و در مجتمع‌های بزرگی چون ایران خودرو با بیش از ٣٠ هزار کارگر و مجتمع ذوب آهن اصفهان با هجده هزار کارگر و دیگر مراکز کارگری که در شرایط مشابهی به کار اشتغال دارند، تاثیر خواهد گذاشت و در مقابلشان راه قرار میدهد. به این اعتبار میتوانم بگویم این اتفاق میتواند سرآغاز تحولی مهم در جنبش کارگری باشد و این خود فاکتور مهمی است که بیش از بیش اهمیت و جایگاه مبارزات کارگران پتروشیمی ماهشهر را نشان میدهد.
خلاصه کلامم اینست که موفقیت کارگران پتروشیمی ماهشهر باید الگوی راه و نقطه اتکای کارگران در مراکز کلیدی کارگری و برای همه کارگران باشد. از همین رو اولین تاکیدم اینست که این موضوع باید به بحث روز مجامع عمومی کارگری همه کارخانجات و مجتمع های بزرگ که با معضل استخدامهای پیمانی روبرو هستند، تبدیل شود. نکته مهم اینجاست که با اتکا به موفقیت کارگران پتروشیمی ماهشهر، تلاش کنیم که با مطالبه کوتاه شدن دست پیمانکاران و قراردادهای دسته جمعی از طریق مذاکره با نمایندگان منتخب مجامع عمومی کارگری جلو بیاییم و این پیروزی را گسترش داده و برای همیشه و در سطحی سراسری به این شکل از استخدامهای برده وار کارگر خاتمه دهیم. مجامع عمومی کارگری در متحد نگاهداشتن چنین صفی از اعتراض در سطحی سراسری، نقشی کلیدی دارند.
دومین تاکیدم و در واقع شاید بهتر است بگویم فراخوانم به همه کارگران در مراکز کلیدی کارگری و در سراسر ایران اینست که به طومار اعتراضی ای که هم اکنون در محیط های کارگری در شهرهای مختلف به راه افتاده است، بپیوندند. همانطور که بالاتر اشاره کردم تا کنون ده هزار کارگر حول این حرکت گرد آمده اند و اتفاقا یکی از خواستهای مهم آن همین خواست کوتاه شدن دست پیمانکاران و افزایش فوری دستمزدهاست. این حرکتی است که اساسا بر علیه فقر و فلاکت بیسابقه ای که بر جامعه حاکم شده، براه افتاده و به نظر من میتواند بستری برای سازمان یافتن اعتراضات کارگری با خواستهایی سراسری باشد. گام برداشتن در این راستا میتواند تحول جدیدی هم در جنبش اعتراضی کارگری و هم در اوضاع سیاسی جامعه ایجاد کند. از همین رو چنین حرکتی میتواند جنبش اعتراضی کارگری را در موقعیتی قرار دهد که در فضای انفجاری امروز جامعه بتواند نقش سیاسی خود را ایفا کند. به نظر من باید با چنین چشم اندازی به همه این اتفاقات نگاه کرد.

کارگر کمونیست: شهلا داانشفر، پیروزی کارگران پتروشیمی ونوشتن طومارهای اعتراضی کارگران در مورد مسئله دستمزدها، نماینگر ورود جنبش کارگری به یک دوره جدید است؟
شهلا دانشفر: ببینید این سوال شما در واقع به ارزیابی من از مبارزات کارگران پتروشیمی ماهشهر و موفقیت و دستاوردش صراحت بیشتری میدهد. به نظرمن کل این اتفاق یک فاز جدیدی در جنبش کارگری بود. ما این را در همان شروع اعتراضات کارگران پتروشیمی ماهشهر، وقتی هزاران کارگران این مجتمع بزرگ و کلیدی کارگری دست به اعتصاب زدند، اعلام کردیم. اکنون به راه افتادن جنبشی حول طومار اعتراضی کارگران با هزاران امضا، ابعادی دیگری به این مساله میدهد. و همه این اتفاقات میتواند زمینه ساز اعتصابات سراسری کارگری و قد علم کردن طبقه کارگر در راس خواستهای جامعه باشد. به این اعتبار، بله به نظر من ما وارد دوره جدیدی از مبارزات کارگری شده ایم و دیدن این موضوع و پیشروی هایمان در شرایط پر تلاطم سیاسی امروز جامعه، اهمیت بسیاری دارد. طبعا همین جا لازمست تاکید کنم که یک فاکتور مهم برای پاسخگویی به این شرایط متحد بودن صف اعتراض کارگران است. از همین رو همانطور که در قطعنامه کنگره هشت نیز تاکید کردیم، تشکیل مجامع عمومی کارگری و دامن زدن به این جنبش در سطحی سراسری و گسترده٬ یک گام حیاتی در سازمانیابی توده ای کارگران و ایفای قدرتمند آنان در اوضاع سیاسی متحول امروز است. به نظر من باید همه این مسایل که اینجا در موردش بحث کردیم، موضوع بحث و تصمیم گیری مجامع عمومی کارگری برای عمل متحد کارگران در سطح سراسری باشد. ضمن اینکه طومار اعتراضی کارگران بر سر مساله دستمزدها، طوماری که بالا تر نیز به آن اشاره کردم و اکنون هزاران امضا گردش جمع شده است، میتواند آن پلاتفرم اولیه ای باشد که همه کارگران در همه کارخانجات و در سراسرایران حولش جمع شوند که این خود زمینه را برای حمایت بخش های مختلف جامعه از این حرکت اعتراضی علیه فقر و گرانی، مهیاتر خواهد نمود.