بحران نان و سرنگونی جمهوری اسلامی

نان، قوت لایموت کارگران هم به لیست کالاهای لوکس در جامعه اضافه شد. نان اما دیگر نه مسکن، تشکل، آزادی بیان، تحمیق مذهبی، بیمه بیکاری، قرارداد موقت، بیکار کردن، جشن و شادی، حجاب و ناامنی محیط کار و غیره نیست. نان کالای زنده نگه دارنده انسانهای فقیر است. نان را در سطح وسیعی مثل ایران امروز از مردم دریغ کردن، یعنی به کل آن جامعه اعلان جنگ دادن! در این جنگ، کارگران و مردم تهیدست بدون شک می توانند رژیم منحوس اسلامی را سرنگون کنند. تاریخ نشان داده است که عرصه مبارزه بر سر نان، یکی از قویترین سلاحها در سرنگونی همه رژیمها، از جمله رژیم جمهوری اسلامی میباشد. علاوه بر بحران نان، ماجراجوئی های جنگی و هسته ایی رژیم هم باعث تحریمهای زیادی شده که این نوع ماجراجوئی هم مستقیما و بلاواسطه زندگی مردم عادی را تباه کرده است. بحران صنایع و بیکارسازیهای وسیع، عدم پرداخت دستمزدها و غیره هم خود مزید بر علت شده و کسی هم مسئولیتی در قبال این جهنمی که برای مردم درست کرده اند، نمی پذیرد و خود را جوابگو نمی داند!

وحشت عوامل رژیم شروع شده است
خبرگزاری رژیمی فارس روز ١٩ خرداد نوشت که قیمت نان در بعضی از استانها از روز ١٧ خرداد افزایش یافته است. همین منبع روز ٢١ خرداد، به نقل از جواد کرمی، “رئیس اتحادیه نان فانتزی” نوشته بود که: “قیمت جدید نان سنگک در استان تهران ۶٠٠ تومان، نان بربری ۵٠٠ تومان، نان تافتون ٣٠٠ تومان و نان لواش ١۶٠ تومان تعیین شده است.” همانجا گفته اند که این ٣٠ درصد افزایش قیمت است. این موضوع، البته که صدای کارگران را در سطحی وسیع و رسا هم در خواهد آورد؛ اما فعلا هشدار رژیمی ها بلند شده است. فارس در همانجا می نویسد: “در پی افزایش رسمی قیمت نان، برخی نمایندگان مجلس به تصمیم دولت برای افزایش مجدد قیمت نان اعتراض کردند.” محجوب، یکی از این نمایندگان گفته است: “سفره ١۵ میلیون نفر تهدید می‌شود.” قاضی‌پور، یکی دیگر از این نمایندگان از ارومیه می گوید: “دولت می‌خواهد برای خرید گندم، مبلغ مورد نیاز را از حلقوم کارگران و مردم مستضعف و فقرا بیرون بکشد.” محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد با اشاره به گرانی نان گفته است: “وضع اقتصادی مردم خوب نیست”. علی لاریجانی، رئیس مجلس اسلامی هم گفته است: “مسئله نان و گرانی آن باید از سوی مسئولان توضیح داده شود چرا که به مسئله‌ای در کشور تبدیل شده است.” ایلنا هم هشدارهائی از عوامل خانه کارگر از جمله از “رئیس انجمن صنفی کارگران”، “مهدی تقوی، یک کارشناس اقتصادی”، “دبیر اجرایی خانه کارگر اصفهان”، “دبیر اجرائی خانه کارگر شهر ری” و “عضو هیأت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران” در رابطه با گرانی نان و ناهمخوانی این افزایش قیمت با “افزایش” حداقل دستمزد کارگران را در سال ٩١ درج کرده است.
یکی از سایتها پرورژیمی در ایران به نام “تجارت نیوز” با طرح سئوال “نان را چه کسی گران کرد؟” دنبال پرتغال فروش می گردد. این سیاه بازی بیخود است. بیخود سعی می کنند خوانندگان را دنبال نخود سیاه بفرستند. نباید راه دوری رفت. نان و به تبع آن زندگی و بقاء کارگران را همین رژیم مفتخوران اسلامی از سفره مردم برداشته و بغارت برده است. رژیم مفتخورانی که میلیونها کودک در این جامعه را از زندگی انسانی محروم کرده و زندگی بقیه را هم به گرو گرفته است.

بحران نان، رژیمها را سرنگون می کند
گرانی نان در شرایط داخلی و بین المللی ایران مبارزه برای مرگ و زندگی را در دستور جامعه قرار میدهد و فی الحال جو نارضایتی را بشدت دامن زده و اعتراضاتی شروع شده است. مردم با نوشتن شعار “نان، آزادی، برابری” بر دیوار نانوائی‌ها از هم اکنون اعتراض علیه گرانی نان را آغاز کرده اند. ١٠ هزار کارگر در ۵ استان با امضای طوماری بر علیه گرانی اعتراضات کارگری را شروع کرده اند. جمهوری اسلامی از معضلاتی که بحران نان می تواند برای رژیمی مثل رژیم ایران ببار بیاورد، بیخبر نیست. یکی از سایتهای پرو رژیمی ایران، با حساس شدن آنتشن، از “غائله نان در عصر مظفرالدین شاه” گفته است. نوشته است: “در سلخ صفر (١٣٢٣) که شاه به زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام رفت زن ها از تهران و از آنجا جلو شاه را نزدیک زنجیر بست به اجماع گرفتند و فحش زیاد به او دادند و گفتند نان و گوشت و سایر نرخ‌ها گران و نایاب است.” اما بحران نان در سطحی وسیع تر، باعث بزرگترین انقلابات شده است. دو انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب روسیه، پی آمد مستقیم گرانی و کمبود نان بودند. دولت لوئی ١۶ در فرانسه ١٧٨٩ که در حال ورشکستی بود، چاره ای نداشت جز اینکه به تئوری‌های فیزیوکرات‌ها برای عدم دخالت در بازار و غیره تن بدهد. با رها شدن افسار قیمت‌ها، قیمت‌ها چندین برابر شدند، چیزی که هم فیزیوکرات‌ها و هم مسئولین دولتی آن را پیش بینی کرده بودند (مثل حذف سوبسیدها و عدم کنترل بر قیمت کالا زیر سیطره جمهوری اسلامی). با گران شدن و از دسترس خارج شدن مایحتاج اولیه زندگی و مشخصا نان، طبقه سوم به شورش‌هائی دست زد که مورخین زیادی انقلاب کبیر فرانسه را حاصل پراتیک شدن تئوری‌های فیزیوکرات‌ها و گرانی و کمیابی نان می دانند. و باز این کمبود و گرانی نان بود که تزار را سرنگون کرد. روز ٨ مارس ١٩١٧ (با تقویم روسیه آن زمان، ٢۵ فوریه) دولت تزار، دور دیگری از سهمیه بندی نان و آرد را به مردم پتروگراد (پایتخت آن زمان روسیه) تحمیل کرد. برای هزاران خانواده کارگری این آخر خط بود. دهها هزار نفر به خیابانها ریخته و بر علیه وضعیت غیرقابل تحمل، بزرگترین انقلاب تاریخ تاکنونی بشریت را شروع کردند.
جمهوری اسلامی هم نباید از این وضعیت جان سالم بدر ببرد. نان بیخود عنوان قوت لایموت نگرفته است. امروز این قوت لایموت کارگران به گرو گرفته شده و می خواهند همین نان خشک و خالی را هم از سفره خالی کارگران بدزدند. گفتم که اقتصاد از هم گسیخته، فقر و بحران سیاسی، شرایطی را بوجود اورده است که هر آن امکان شورش مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی، میرود. ما باید برای یک چنین موقعیتی آماده باشیم. شواهد از موقعیتی ویژه خبر می دهند.
١٧ ژوئن ٢٠١٢