معمای خونین انقلاب سوریه!(۱)

معمای خونین انقلاب سوریه!

(۱)

انقلابی که مجبور شد چهره اش را پنهان کند!

محسن ابراهیمی

ebrahimi1917@gmail.com

انقلاب ۸۸ در ایران در اوج خود همراه با چهره هایش و در مقابل چشمان مردم جهان رخ داد. اشتباه نکنید. چهره های این حرکت تاریخساز، موسوی و کروبی ۔ شخصیتهای محبوب سی ان ان و بی بی سی و طیف ملی اسلامی بومی ۔ نبودند. سیمای آن انقلاب را باید در ندا آقا سلطان دید که صدها زن و مرد جوان به خاک افتاده در آن حرکت شور انگیز تاریخی را نمایندگی کرد.

آنگاه که سرکوب خشن اسلامی انقلابیون شجاع را مجبور کرد پشت به دوربینها تظاهرات کنند دیگر دیر شده بود. زنان و جوانانی که در مقیاس میلیونی در مقابل یک نظام اسلامی که حتی به هیچ استاندار سرکوب کلاسیک هم پایبند نبود شجاعانه ایستادند، توانسته بودند چهره  های مصمم و گرم و انسانی خود را به جهان نشان دهند و عمیقترین و گسترده ترین احساس همبستگی رانصیب خود سازند. جهان در مقابل آنها کلاه از سر برداشته بود و به احترامشان بلند شده بود. علیرغم همه اینها، وقتی انقلاب مجبور شد چهره خود را پنهان کند، خود نشانی از تغییر توازن به نفع ضد انقلاب حاکم بود. انقلاب یک پدیده علنی است و همین که مجبور شود خود را مخفی کند، نشان از تحمیل عقب نشینی جدی است.

انقلاب تونس و مصر، مخصوصا مصر، در مقایسه با همه اعتراضات معاصر، در این مورد خود ویژه است. در مصر حتی بیشتر از مورد ایران، نسلی که علیه نظم حاکم عصیان کرده بود با چهره زنان و مردان جوانی که آنرا پیش بردند ظاهر شد. آن انقلاب هم ۔ مثل مورد ایران۔ تحسین جهانیان را برانگیخت و الهام بخش انقلابات در منطقه و اعتراضات در سطح جهان شد.

سوریه از این نظر متفاوت است. انقلاب سوریه قبل از اینکه بتواند خودش را آنچنانکه هست به جهان نشان دهد به دلیل سبعیت کم سابقه رژیم بعث بشار اسد ۔ رژیمی که همه تجربیات حکومت اسلامی، حمایت مادی و معنوی روسیه و چین و بی تفاوتی ناشی از پراگماتیسم فاسد دول غرب را پشت سر خود داشت ۔  مجبور شد پشت به دوربینها ظاهر شود. از یک طرف نفرت عمیق از نظام حاکم وعزم به پایین کشیدن هیولای خونخوار حاکم هنوز مردم را در خیابان نگه داشت؛ از طرف دیگر بیرحمی و قساوت و سبعیت کم سابقه طبقه حاکم سوریه انقلاب را مجبور کرد درعین حالیکه خیابان را ترک نکرد با چهره پنهان و پشت به دوربینها کارش را پیش ببرد.

این تمایز فقط یک مشاهده ساده در نحوه ظاهر شدن انقلابها نیست. این یکی از خودویژگیها و مزیتهای انقلابات معاصر بود که به یمن رسانه های اجتماعی توانسته بودند مرزهای تفاسیر رسمی رسانه حاکم را در هم بشکنند و روایت خود را از انقلابشان به جهانیان عرضه کنند. انقلاب سوریه خیلی سریع از این امتیاز جهان معاصر محروم شد و میدان را برای تفاسیر سراپا دروغ و حسابگرانه و پراگماتیستی رسانه های سر به دول درگیر ۔ از حکومت اسلامی تا دول غرب ۔ باز کرد.

اگر در انقلابات ایران و تونس و مصر و به درجاتی لیبی، این رسانه های اجتماعی بودند که دست بالا را داشتند و تفسیر مردم جهان را شکل میدادند؛ در انقلاب سوریه این معادله دیگر مثل سابق نبود. در سوریه، علیرغم شجاعت و جسارت مصممانه نسلی که علیه نظام حاکم به میدان آمده اند، کسی دیگر نمیتواند چهره های مصمم زنان و مردان جوانی را ببیند که تصمیم گرفته اند از شر دهه ها تحقیر و بیحقوقی و فساد طبقه حاکم و رژیم بعثش خلاص شوند. انقلاب سوریه کم سابقه ترین و خونین ترین سرکوب را تجربه میکند و کم سابقه ترین جسارت انسانی را از خود نشان میدهد اما در عین حال، در مقایسه با انقلابات معاصر، در تاریکی کامل خون میدهد و جان میدهد و سرکوب میشود. مردم جهان که شبانه روز ویدیو کلیپهای جنازه های تکه پاره شده کودکان را می بینند از لحاظ سیاسی فقط از طریق مفسران سر به وزارت خارجه آمریکا و دول غرب اوضاع را دنبال میکنند. مفسرانی که با وقاحت تمام حقایق سیاسی را با دقت تمام در بسته بندیهای سیاسی مورد نظر استراتژیها و تاکتیکهای دول غرب تحویل مردم میدهند.

اگر چه کمتر کسی جز جمهوری اسلامی و روسیه و چین وجود دارد که به ادعاهای رژیم خونخوار بشار اسد تره خرد کند که گویا اپوزیسیون این رژیم تحت نفوذ مافیای تروریستی القاعده است اما از طرف دیگر حتی یک ذره حقیقت در تفاسیر رسانه های سر به وزارت خارجه آمریکا و دول غرب و سی ان ان و بی بی سی هم وجود ندارد که همه تجربیات یک قرن همکاری با ارتجاعی ترین رژیمها را بکار میبرند تا از شکاف میان مردم ستمدیده و کارگران و زنان وجوانان سوریه از یکطرف و رژیم تا استخوان فاسد و خونخوار بشار اسد از طرف دیگر نمدی برای کلاه خود دست و پا کنند.

حقایق انقلاب شجاعانه مردم سوریه را نه در پروپاگاندای همکیشان و همرزمان و همکاران و هم سرنوشتها و پشتیبانان فاسدش در جمهوری اسلامی و کرملین و پکن میتوان پیدا کرد و نه در پراگماتیسم فاسد دولت آمریکا و دول غرب. حقایق این انقلاب را باید از پشت ویدیو کلپیهای بی چهره و در میان سطور سراپا دروغ رسانه های رسمی دنبال کرد.

تورنتو، ۱۴ ژوئن ۲۰۱۲، ۲۵ خرداد ۱۳۹۱