رژیم جمهوری اسلامی ، رژیم ترور، رژیم گرسنگی!

رژیم جمهوری اسلامی ایران از بدو سر کار آمدنش تا به امروز با خون و شمشیر زنده بوده و با کشتار های وسیع توانست پایه های قدرت خود را محکم کند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران برای آنکه صدای آزادی خواهی وانقلابی مردم را در آستانه پیروزی انقلاب(سال ۱۳۵۷ ) مردم بر علیه رژیم ستم شاهی را خفه کند و از حرکت های انقلابی و رادیکال مردم ممانعت کند با ایجاد دستجات اوباش سیاه جامگان و نیروهای سپاه پاسداران ، سازمان های انقلابی و مردمی را منحل و محارب معرفی کرد و شورا های کارگری را سرکوب و رهبران کارگری را بازداشت نمود.
رژیم جمهوری اسلامی ایران به مردم کردستان و ترکمن صحرا حمله ور شد و در سنندج جنگ ۲۴ روزه را به مردم انقلابی کردستان تحمیل کرد و از زمین و هوا مردم بی دفاع در شهر سنندج را مورد تهاجم قرار داد و صد ها نفر از مردم بی گناه در این حمله کشته و یا زخمی شدند.
در دهه ۶۰ رژیم آخوندی کشتار وسیعی از مبارزین و کمونیست ها و کارگران و بطور کلی تمامی حزبهای مخالف را سازماندهی و آغاز کرد و هزاران انسانهای بی گناه از احزاب دمکرات، کومله و بهائیان را اعدام و در گور های دسته جمعی دفن کردند که نمونه آشکار آن گورستان خاوران می باشد. در حاکمیت رژیم اسلامی ایران زنان به عنوان انسان هویتی اجتماعی ندارند و زن جزء مایملک مرد قرار دارد و زن را ضعیفه و ناقص الاعقل می دانند.
در ایران آزادی بیان معنی واقعی ندارد و مطبوعات و روزنامه ها و رسانه های تصویری همه تحت نفوذ ارگان های سرکوب و سانسور همچون وازرات ارشاد و اراده اطلاعات ایران می باشند .
در ایران آمار تن فروشی هر روز بیشتر می شود و سن تن فروشان به ۱۲ سال رسیده است.
تعداد کودکان کار و خیابان به دلیل فقر و فلاکت ناشی از حاکمیت سرمایه داری بیشتر شده و بر اساس آمار رسمی ایران سه میلون و ۵۰۰ هزار کودک کار در ایران وجود دارد . این کودکان از امکانات آموزشی و تحصیلی محروم هستند و در شرایط سخت و با دستمزد های بسیار ناچیز ناچار به کار کردن هستند. فرشید یزدانی در گفتگو با ایلنا اظهار کرد: حدود ۴/۵ درصد کودکان کار و خیابان به ویروس ایدز آلوده هستند که این رقم ۴۵ برابر متوسط کشوری است و می‌تواند با شیوع این بیماری در میان زنان ویژه برابری کند. عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان، در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به نتایج پژوهش جدیدی که در مقاله‌ای توسط دکتر محرز ارائه شده است، گفت: کودکان در سنین بین ۱۰الی ۱۴سال و۱۵الی ۱۸سال بدلیل عدم توجه والدین شروع به استفاده مواد مخدر و مشروبات الکلی می کنند که بررسی‌ها نشان داده ۶۰ درصد از کودکان کار استعمال دخانیات را تجربه کرده‌اند که سیگار و سایر مواد دخانی را شامل می‌شود. این فعال حقوق کودکان افزود: طبق این پژوهش ۲۰ درصد از کودکان کار تجربه استفاده از مواد مخدر را دارند و ۴۰ درصد نیز مشروبات الکلی را تجربه کرده‌اند.

رژیم جمهوری اسلامی ایران اعدام را به هر بهانه ای حق مشروع خود می داند و تحت عناوین مختلف مخالفان سیاسی و یا مجرمین را به اعدام محکوم می کند . این اعدام ها در ایران بیشتر جنبه سیاسی دارد و به این وسیله می خواهد با ایجاد رعب وفضای ترس بر حاکمیت خود ادامه دهد. با توجه به گزارش سالانه سازمان حقوق بشر ایران درسال گذشته حداقل ۶٧۶ نفر اعدام شدند؛ از تعداد ۶٧۶ تن اعدام شدە ۴١۶ مورد( %۶۲ ) توسط مقامات ایرانی اعلام شدە است؛ ۶۵ تن از این تعداد در ملاءعام اعدام شدەاند کە این بیشترین تعداد اعدام سالانه در ملاءعام در ١٠ سال اخیر است؛ در سال ٢٠١١ دست کم ۴ زندانی نوجوان؛حداقل ١۵ زن(اعدام ١۲ تن از این زنان توسط مقامات ایرانی اعلام نشده است) همچنین دست کم ٣ مرد جوان بجرم لواط؛ یک مرد به بجرم “ارتداد” اعدام شدند. %۸۰ از افراد اعدام شده به جرائم مربوط به مواد مخدر محکوم شده بودند؛ تنها %۹ از کسانی که رسما به اتهام قاچاق مواد مخدر اعدام شدند با اسم و مشخصات کامل قابل شناسایی هستند؛ و بر اساس آخرین آمار منتشر شده تنها در اریبهشت ماه امسال ظرف یک ماه ۳۵ نفر در ایران اعدام شده اند

هم اکنون افراد زیادی در زندان های جمهوری اسلامی در بازداشت می باشند ، از اقلیت های مذهبی گرفته تا فعالین جنبش دانشجویی، حقوق بشری، جنبش زنان ،نویسنده گان و اقتصاد دانان منتقد وده ها کار گر و فعال کارگری همچون محمد صدیق کبودوند، رضا شهابی ، شاهرخ زمانی ، محمد جراحی ، علی نجاتی ، بهنام ابراهیم زاده که به دلیل دفاع از حق قانونی خود و دفاع از تشکل های کارگری ، و مخالفت با فقرو بیکاری دستگیر و روانه زندان شده اند.

امروز جمهوری اسلامی ایران هر صدای مخالف را به نام محارب بازداشت می کند . محارب در دستگاه فکری رژیم ایران مستوجب مرگ است .
در جمهوری اسلامی سانسور و اختناق از نوع حکومت دینی وجود دارد و هیچ کسی در بیان نظرات خود آزاد نیست و صدور احکام مرگ تحت عنوان فتوا ی شرعی در ایران از زمان خمینی با صدور حکم قتل سلمان رشدی شروع شد ه و تا به امروز ادامه دارد.
آخرین نقض آشکار آزادی بیان را میتواند در فتوای قتل شاهین نجفی دید که چگونه آخوند های جاهل جمهوری اسلامی ایران حکم قتل شاهین نجفی را تنها به این دلیل که افکار خود را در قالب ترانه بیان کرده است صادر و برای به قتل رساندن آن جایزه تعیین کرده اند.
امروز فقر و بیکاری و نا امنی شغلی و گرانی سرسام آور ، همراه با فحشا و اعتیاد ، اعدام های روز افزون وحاکمیت دیکتاتوری مطلق مذهبی، زندگی را بر توده های میلیونی مردم ایران تنگ کرده است و این رژیم برای تداوم حاکمیت خود اختناق و سرکوب بیشتری را به مردم ایران تحمیل کرده است . این حکومت باید توسط توده های میلیونی مردم زحمتکش به زیر کشیده شود تا مردم بتوانند به سرنوشت خود حاکم شوند و برای همیشه به حاکمیت زور و ستم ، به نابرابری ها ، وبه تبعیض ها پایان داده شود.

مرگ برجمهوری اسلامی ایران
مسعود خانی

خرداد ۱۳۹۱