صفحه بازتاب هفته

حتما شما هم خبر رسانه های جمهوری اسلامی را در روز ١٧ آذر شنیدید که اعلام کردند یکی از فعالین دانشجویی که با چادر میخواسته است از دانشگاه فرار کند، دستگیر شده است. بعدا خیلی ها گفتند که این خبر حقیقت نداشته و این شخص بنام مجید توکلی آن زمان در زندان بوده است. بهرحال جنبه جالب توجه برای مبلغین اجیر شده حکومت، تحقیر این فرد بخاطر تن کردن لباس زنانه بود و طبعا نه تبلیغ بیشتری برای حجاب اسلامی! بدنبال این، هفته گذشته شماری از دانشجویان پسر و مردان دیگر در ایران و در گوشه و کنار جهان حجاب بر سر کردند و عکس گرفتند و عکسهایشان را روی اینترنت منتشر کردند. این اقدام در عکس العمل به تحقیری بود که در گزارش خبرگزاریهای جمهوری اسلامی نسبت به چادر سر کردن یک مرد و در آوردن خود به صورت یک زن صورت گرفته است. این اقدام فورا در رسانه های بین المللی انعکاس پیدا کرد و برخی خبرگزاریها آن را تحقیر حجاب و پاسخ دندان شکن به جمهوری اسلامی عنوان کردند. 

هرکسی امروز قاعدتا میداند که حجاب یک لباس معمول زنانه نیست. حجاب سمبل بردگی و تحقیر زنان است. حجاب زندان زنان است. حجاب به معنای اینست که زن انسان نیست و از زن بودن خود باید شرم کند و بقول یکی از فعالین دفاع از حقوق زن، خودرا در یک "زندان متحرک" زندانی کند. به همین دلیل ما همیشه تاکید داشته ایم و داریم که حجاب باید دور انداخته شود. اما وقتی مردانی حجاب سر میکنند، در واقع دارند حجاب را به تمسخر میگیرند. مرز مذهبی زن با حجاب و مرد بی حجاب را بهم میریزند. قوانین اسلامی و مذهبی را به سخره میکشند. و حتی مرد سالاری ریشه دار و تاریخی را مورد حمله قرار میدهند. میشد مثل خیلی جاهای دیگر دنیا با سینه بند و ماتیک زدن توسط مردان این کار را کرد اما در این مورد معین که تحقیر یک مرد بخاطر "فرار با چادر زنانه" توسط رسانه های حکومتی به سوی جامعه پرتاب شده بود، چندان به موضوع چفت نمیشد. اینکه مبتکرین این اقدام از نظر سیاسی چه رنگ و چه طیفی هستند به خودی خود مهم نیست. هرکه باشند این اقدامشان یک اعتراض به جمهوری اسلامی و به ریشخند گرفتن حجاب و سنتهای ضد زن است. دیدم که یکی از دوستان نوشته بود که اینها میخواهند حجاب را لانسه کنند و آنرا به عنوان یک لباس معمول زنانه جا بزنند. این ارزیابی بنظرم بیانگر یک برخورد ساده انگارانه و یک جانبه با مساله حجاب است. این به معنای ندیدن پیامی است که این اقدام دارد آشکارا به بیرون میدهد. آیا کسی میتواند تصور کند که مثلا یک آخوند با حجاب ظاهر شود؟ برای یک آخوند یا یک مرد مومن مذهبی حتی تصور چنین چیزی نیز مستوجب دادن "کفاره" است. کسی با حجاب سرکردن مردان طرفدار حجاب نخواهد شد. بلکه هر زن معترض و هر انسان شریفی که خبر را بشنود و شنیده است حتما لبخندی زده است و با خود گفته است این یعنی خاک بر سر حکومت اسلامی و ضد زن. همین. هیچ بعید نیست فردا پس فردا مردم در تهران و یا هرجای دیگری چند تا آخوند را بگیرند و چادر سرشان کنند و در خیابانها بگردانند تا مزه حجاب اسلامی شان را که سی سال به میلیونها زن تحمیل کردند، بچشند. آیا بازهم باید گفت این یعنی دفاع از حجاب اسلامی؟! 

بهر رو انقلابی در ایران برای به زیر کشیدن جمهوری در جریان است. اما این انقلاب تنها علیه جمهوری اسلامی نیست. تا آنجا که به این جنبه از بحث مربوط میشود، انقلابی برای جارو کردن تمام سنتها و قوانین مذهبی در جامعه است. انقلابی منحصر بفرد است که نه فقط اسلام سیاسی و حاکم را جارو خواهد کرد، بلکه کل سنتهای کهنه و قدیمی زن ستیز را که اساسا ریشه در مذهب دارد نیز جلو خواهد کشید و جارو خواهد کرد. هیچ تردیدی در این نباید داشت. هرچقدر هم طیفهای ملی اسلامی و "مسلمانان لیبرال" و امثالهم تلاش کنند گوشه ای از این قوانین و سنتها را نگه دارند، باید مطمئن بود که با سرنگونی جمهوری اسلامی با قدرت انقلاب مردم، چیزی از این سنتها و قوانین در جامعه باقی نخواهد ماند. میگویم "در جامعه" و منظورم اینست که حتما در پستوی معدودی از خانه ها برای روز مبادا این سنتها حفظ خواهد شد اما آن بحث دیگری است. حرکت "مردان محجبه" از هر زاویه ای که نگاه کنیم عملا یک دهن کجی به شیوه ای طنزگونه به قوانین و سنتهای ضد زن مذهبی و حکومت توحش اسلامی، و حتی یک تابو شکنی در برابر مرد سالاری شرقی – اسلامی است.*