اول مه در سنندج : بی بی سی وارونه میزند، چپ غیر اجتماعی تخطئه میکند!

مقدمه :

اول مه (روز ١٢ اریبهشت ١٣٩١) روز جهانی کارگر، علیرغم فضای شدید امنیتی، ارعاب ، تهدید و ممانعت از طرف رژیم اسلامی سرمایه داران، در ابعاد متنوعی گرامی داشته شد. بخشی ازکارگران در ماهشهر اول مه را با ده دقیقه تعطیلی در محل کار جشن گرفتند،  مراسم اول مه در حومه شهر کامیاران توسط کارگران و فعالان کارگری برگزار شد. جمعی ازکارگران در سقز به مناسب اول مه  تجمع کردند، جمعی از کارگران و خانوادهایشان در حومه شهر مهاباد اول مه را گرامی داشتند. گروههای از کارگران و خانوادهایشان در تهران و کرج به مناسبت اول مه همراه گروههای کوهنوردی مراسم اول مه را در دامنه کوههای شمال تهران بزرگ داشتند. تشکل ها و فعالان کارگری به مناسبت اول مه بیانیه ها وقطعنامه های متنوعی صادر کردند. کارگران ومردم شهر سنندج روز اول مه به خیابان ها آمدند، تظاهرات و راهپیمایی کردند.  پرچم سرخ “کارگران جهان متحد شوید” پیشتاز تظاهرات کارگران ومردم شهر سنندج شد.

 رژیم اسلامی سرمایه داران، دستگاههای سرکوبگرش را برای مقابله با تحرکات اول مه از یک ماه پیش تر آماده کرده بود. سران رژیم ، تدابیر ویژه ای را در دستور کار خود گذاشتند،خانه کارگر و دم ودستگاههای دولتی را به خط کردند که نمایش “هفته کارگر” را به صحنه بیاورند. علاوه برآن ، فعالان کارگری را زندانی کردند، دست اندر کاران اول مه را در سراسر ایران تهدید کردند ، گرفتند و از آنها خواستند که اول مه را برگزار نکنند . اما کارگران کمونیست بر برگزاری اول مه اصرار ورزیدند.

کشمکش بر سر برگزاری اول مه از طرف کارگران کمونیست و مردم آزادیخواه وبرابری طلب از یک سو و رژیم اسلامی سرمایه داران از سوی دیگر واقعیتهای  یک جدال طبقاتی اجتماعی رادر جامعه ایران بیان میکند. در این کارزار نابرابر، کارگران کمونیست و دست اندر کاران اول مه  دست روی دست نگذاشتند، در حد توان و با ابتکارات مشخص و با سازماندهی و اتکاه به قدرت اجتماعی خویش مانع ها  را از پیش پای برداشتند و راه  باز کردند.مراسم های اول مه را در چند شهر ایران برگزار نمودند، نیروهای سرکوبگر رژیم رادر میدان رویارویی عقب زدند و بطور عملی حاکمیت جمهوری اسلامی را نقض کردند. تحرک و تلاش گسترده در تدارک اول مه و گسترش خودآگاهی طبقاتی در اول مه امسال، علاوه برآن، راهپیمایی و برگزاری مراسم های اول مه ١٣٩١  در بطن اوضاع بین المللی و منطقه ای و در متن فضای سرکوب و اختناق رژیم اسلامی، برای طبقه کارگرایران، برای کمونیستهای کارگری و دست اندرکاران اول مه، یک پیشروی پراهمیت و یک تجربه درخشان است.

اول مه سنندج بی بی سی را به سخن میاورد !

بی بی سی بعد از سه دهه سکوت درمورد حرکت های اول مه درایران، بویژه مراسم های  باشکوهی که در سالهای متوالی در سنندج برگزار شده است لب به سخن پراکنی می گشاید. اول  مه ١٣٩١بی بی سی ناچار میشود که درمورد راهپیمایی و تظاهرات کارگران سنندج  به مناسب اول مه اعتراف کند . ابتدا به نقل از شاهدان عینی خبر را با حیف و میل خاصی که از ویژگیهای بی بی سی است، منتشر میکند( عین مصاحبه با کارگران حاضر در راهپیمایی را پخش نمی کند!). با صدها فعال کمونیست و دست اندر کار اول مه در داخل وخارج از ایران مصاحبه ای دراین رابطه انجام نمی دهد تا حقایق باز شود و شنونده گان و بیننده گانش بشنوند که روز اول مه در سنندج ودیگر نقاط ایران چه گذشت. بی بی سی بسیار حساب شده و از روی غرض ورزی با جنبش کمونیستی کارگری رپورتاژ و تحلیل وارونه ای را سرهم بندی می کند. تلاش میکند که  افکار عمومی را از اصل ماجرا و تحرکات جنبش کمونیستی کارگری درایران منحرف نماید. دراین جهت تحلیل گر بی بی سی عامدانه مجموعه ای از فاکت های ضد واقعیت و نادرست را کنار هم میآورد تا تصویری مخدوش و وارونه  از جنبش کارگری ، جایگاه ، نقش و رهبری چپ وکمونیزم به خواننده و گیرنده بدهد. در واقع، کارشناسان بی بی سی به مهندسی افکار عمومی  وکجراهه بردن مردم همت می گمارند. علاوه برآن ، واقعیت این است که بازتاب حرکت عظیم کارگران در سنندج به مناسبت اول مه فضای سکوت رسانه های بورژوایی را در هم شکست.  بدین علت ، گرداننده گان بی بی سی معذب از پذیرفتن وقایع  به صنعت تحریف حقایق روی آوردند. ازاین منظر ، قلم بدستان نوکر در دیوان آیت الله بی بی سی در مورد” اول مه سنندج” قلب واقعیت کردند و ورقی دیگر از تاریخ جعلی را با روایت صاحبان امتیاز و حاکمان وضع موجود نوشتند.

چرا برخی احزاب و جریانات چپ و “شبهه کارگر کارگری ” درمورد اول مه سنندج یا سکوت کردند یا تحریف کردند ؟!

فاکت ها ی موجود : اول مه ١٣٩١ در سنندج مستقل از کشمکشهای فرقه ای برگزار شد.کارگران برای اول مه امسال یک کمیته متحد بنام کمیته برگزاری اول مه سنندج تشکیل دادند. این کمیته رهبری عملی اول مه را بر اساس برنامه ریزی به عهده گرفت. از کارگران مبارز و همه فعالین کارگری و نهادهایی که خود را مدافع کارگر میدانند، دعوت کرد. بعضی از این نهادها از سر فرقه گرایی راضی به مشارکت با این کمیته نبودند.  در نتیجه پای نهادها و کمیته های دیگری در میان نبود. کمیته برگزاری اول مه سنندج متشکل از کارگران و فعالانی بود که تحت اتوریته هیچ نهاد و گروهی دیگر قرار نگرفتند. از کارگر ساختمانی تا کارگر خدماتی و صنعتی و فعال اجتماعی تحت رهبری این کمیته، تدارک مراسم اول مه را پذیرفتند. کمیته با هوشیاری ودرجه بالایی از درایت و کاردانی  با همه معضلات و دخالت های سکتاریستی و غیر اجتماعی مبارزه کرد. بحث ها و طرح های غیر عملی از دستور کار خارج کردند. کارگران و علاقه مندان را قانع کردند که اول مه را در جهت منفعت طبقاتی اجتماعی کارگران برگزار و هدایت کنند. از تمایلات انحلال طلبانه ، انفعالی ، مستاصل کننده و فرقه گرایی پرهیز کردند.  برای اول مه پلان و نقشه داشتند، راهکارهای ممکن وموانع موجود را بررسی نمودند. توده های کارگر و مردم آزادیخواه را در جریان تصمیمات و برگزاری مراسم قراردادند. بیش از هفت هزار اوراق تبلیغی(فراخوان اول مه بنام کمیته برگزاری اول مه سنندج ) بطور علنی در سطح شهر سنندج منتشر و درمیان کارگران ومردم توزیع شد. دست اندرکاران اول مه با حضور علنی وتکیه بر نفوذ اجتماعی هرگونه عکس العمل دستگاههای دولتی و کارفرمایان را که در جهت ارعاب کارگران جریان داشت، خنثی کردند. فضا برای برگزاری راهپیمایی اول مه آماده شد. تلاش آگاهانه کمیته و کارگران ناممکن ها را ممکن کرد. فضای شهر برای اول مه مطلع و مهیا شد.تجمعات کارگران در خیابانهای سنندج توسط اکیپ های گشتی و امنیتی مورد هجوم قرار گرفت. کارگران در کشمکشهای خیابانی  ودر هنگامی که یکی از رهبران اول مه در خیابان انقلاب(سیروس ) از میان کارگران فریاد زد” برخیز ای داغ لعنت خورده برخیز”! آغاز شد. کارگران ومردم معترض متحدانه فریاد برآوردند: اتحاد کارگر اتحاد، نان، مسکن، آزادی . زندانی سیاسی آزاد باید گردد …کارگران پیشرو پلاکاردهای سرخ را به اهتزاز درآوردند. تدابیر ویژه ارگانهای حکومتی ،حضور گسترده نیروهای امنیتی و انتظامی در سطح شهر که از دو روز قبل از اول مه  به حالت آماده باش در آمده بودند نتوانست مانع حضور دسته جمعی و سازمان یافته کارگران ومردم در راهپیمایی اول مه  سنندج شود.

 از ویژه گیهای مراسم امسال در سنندج میتوان به قدرت برنامه ریزی ، سازماندهی ،  توانایی انجام کار در هیئت رهبری کمیته برگزاری اول مه  و پرهیز دست اندر کاران اول مه از فرقه گرایی اشاره کرد. همچنین کارگران متشکل در کمیته به قدرت اجتماعی خویش برای پیشبرد اهدافشان واقف بودند.اعضای کمیته بااعتماد بنفس و پرتوقع به سوی اول مه گام برداشتند،از امکان برگزاری مراسم و راهپیمایی اول مه ارزیابی درستی داشتند. دراین جهت ، برای تغییر توازن دراین روزمعین به نفع طبقه کارگر در سطح علنی جامعه کوشیدند و کارکرد اجتماعی خویش را به مثابه یک نیروی دخالت گر در اول مه به ثبوت رساندند. دراین رابطه، یکی از کارگران کمونیست شهر سنندج درمورد ویژه گیهای اول مه امسال میگوید: ” یکی ازویژگیهای دیگر اول می امسال حضور یک گرایش ردایکال بود که پس از برگزاری اکسیونها و مراسمهای متفاوت و نقد روشهای غیراجتماعی درجنبش کارگری ، امسال روشها و معظلات دست و پاگیرراکنارزدند وتوانستند چنان فضا را رادیکال کنند. که در نتیجه، بدنه واکثریت اعضای نهادهای همچون اتحادیه آزاد وکمیته هماهنگی ر باخود همراه کنند. اگر نگاهی به قطعنامه وشعارهای مطرح شده درمراسم امسال بیندازیم بخوبی میشود ردپای جریانی را دید که خود را متعلق به جنبش مجامع عمومی وشوراها میداند وبا شعار برخیز ای داغ لعنت خورده به خیابان میاید. مقایسه قطعنامه وشعارهای امسال با سالهای قبل بخوبی پیشروی این جریان را درمیان کارگران نشان میدهد. در تجربه های گذشته اول مه، درجدل بر سر قطعنامه های کارگری همین شهر سنندج کسانی بودند که  از طرح مباحثی چون اعدام، سنگسار، حقوق زنان و یا تحزب کمونیستی جلوگیری میکردند وبه این بهانه که ما فعال کارگری هستیم واین مسایل به ما ربطی ندارد ویا می گفتند این مسایل را به یک فرصت درآینده بسپاریم حالا وقتش نیست، جامعه هنوز قدرت درک وهضم این مسایل را ندارند  با این تفسیر و بسادگی ازکنار قضیه عبور میکردند.”

واقعیت امر این بود که اکثر جریانات و گرایشات خارج از کمیته برگزاری اول مه  با موجودیت و ارزیابی کمیته موافق نبودند.  کسانی فکر میکردند که  برگزاری علنی اول مه امسال اصلا ممکن نیست ، «شبهه کارگر کارگریها» تبلیغ میکردند که اول مه باید فقط توسط کارگران در محل کارشان جشن گرفته شود. اینها یادشان رفته است در روز جهانی کارگر باید با صدای رسا گفت که کار و محل کار تعطیل است و این یک مطالبه دیرینه و اساسی کارگری است. بورژوازی هار اسلامی با آن موافقت نمیکند.شبهه کارگر کارگریها ازهول حلیم تو دیگ افتاده اند، همان چیزی راموعظه میکنند، که کارفرماها دوست دارند.کار فرما میخواهد که در روز اول مه، کاربطور کلی تعطیل نباشد.کارگربا دیگر هم طبقه ایهایش در سطح شهر متحد وهمراه نشود، رژه و متینگ کارگری نداشته باشد، جامعه را متوجه موقعیت خود و مطالبات خود نکند و اگر دلش هم خواست،درمحل کار برای مدت معینی کار نکند وجشن هم بگیرد. کارفرما و سرمایه داران کارگر خاموش و بی آزار میخواهند. شوراهای اسلامی و خانه کارگریها در”هفته گارگر” اسلامیشان تلاش کردند  که کارگران کارشان را تعطیل نکنند و شهر را شلوغ نکنند و در محل کارشان بماند وجشن بگیرند. تازه بجای چند دقیقه تعطیلی هم یک ساعت هم اعلام میکنند که آخوند محل اندر باب امام خمینی و دست های پینه بسته کارگر هم موعظه بلولد. آش نذری هم میدن!  تازه  این جماعت خام اندیش، آمدند با این رهنمود شان درجهت میل و نفع کارفرما تبلیغ کردند. خوبی مسئله اینجا است که در میان دست اندرکاران اول مه و کارگران گوش شنوایی برای آنها نبود.  در این مورد، این طیف ادعا میکردند که در محل کار کارگران “مشغول تدارک اول مه” هستند و با تجمع و راهپیمایی کارگران ومردم مخالف بودند.  گرایشی دیگر براین بود که اول مه را فقط نهادهای خاصی می توانند برگزار کنند و هر فعالیتی باید از کانال این نهادها باشد و غیر از آن مورد پسند اینها نبود. ارزیابی این گرایش از ناتوانی نهادو جمعشان سرچشمه می گرفت به شدت متکی به محفلی کوچک بودند و چون این جمع نمی توانست کاری انجام دهد لذا نتیجه میگرفتند که اول مه در مقیاس سراسری ممکن نیست. ازاین نظر، انفعال خویش را به کل  طبقه کارگر تعمیم میدادند. کسانی معتقد بودند که در همکاری با خانه کارگریها و برنامه های دولتی “هفته کارگر” شاید بتوان کاری کرد. این طیف امکان های دولتی را پیشنهاد میکردند.یک تمایل دیگر این بود که سنت مراسم ها غیر علنی خارج از شهرها را باید دنبال کرد و میگفتند که مراسم علنی ممکن نیست این گرایش تا آخرین لحظات مراسم اول مه در سنندج  درمیان مردم و دست اندر کاران اول مه مشغول کاشتن بذر نا امیدی بود، خودش را پشت قطع نامه ها و بیان نامه های مطرح شده در سایت های خبری و میدیا قرار میداد با گزارشات متواتر و بی اساس به رسانه ها ، بطور عملی، در برابر اقدامات ، تلاش کمیته اول مه ،  شورو شوق کارگران ومردم برای برگزاری اول مه قرار گرفت.

یکی از کارگران کمونیست در این خصوص میگوید: ” …چرائی این موضوع ازدید کسانی که دست اندرکار برگزاری مراسم بودند کاملا مشخص است. مراسم امسال دیگر جای جولان دادن جریانهای رفرمیست نیست!دیگر به کوه وکمر نمیزنیم ودر دامن طبیعت پرتقال پوست نمیکنیم!دیگر درمحلات وکوچه ها قایم نمیشویم!دیگر به اکسیونهای چند دقیقه ای آنهم با سپر انسانی متوصل نمیشویم!

امسال ما کارگران به خیابان میآیم، فراخوان علنی میدهیم همه مردم واکثریت زحمتکش جامعه را به مراسم دعوت میکنیم حاکمیت ونظام زور وسرمایه را به چالش میطلبیم ومیخواهیم پرچممان را دروسط شهر به اهتزاز دربیاوریم!”

در رابطه با مراسمهای اول مه امسال، نقش جریانات چپ غیر کارگری و غیر اجتماعی هم قابل تعمق است . بطور مشخص در مورد اول مه سنندج امسال طیف وسیعی از چپ  خود را خارج از حلقه تلاش ها و روند برگزاری مراسم  این روز می دیدند. هم ارزیابی سیاسی درستی نداشتند هم به لحاظ عملی کاری از دستشان ساخته نبود. به همین علل، قبل از مراسم بذر نا امیدی کاشتند، بعضی ها روزمراسم هواخواهانشان را کنارکشیدند، کوتاهی کردند. در برخورد به خبر وگزارش اول مه و تحلیل ابعاد این حرکت اجتماعی ماتم گرفتند. چون خود را به این تحرک اجتماعی متصل نمی دانستند لذا تلاش نمودند که واقعیت حرکت را در لابلای اخبار و گزارشات دیگری حاشیه ای کنند. برای کارگران کمونیست و دست اندرکاران اول مه، این واکنش ها قابل درک بود. به قول یکی از دست اندرکاران اول مه در سنندج :”  گرایش رفرمیستی و غیر اجتماعی در حرکت اول مه امسال شهر سنندج  پا در هوا شد.”

نگاهی کوتاه به اخبار منتشر شده از رسانه های جمعی و تحلیل های که دراین رابطه شده است به درجاتی جایگاه و منش جریانات مختلف را بیان میکند . رسانه های دست راستی حسابشان را اول مه های سرخ سنندج تو دستشان گذاشته است. اما کم کاریها و تخطئه کردن حرکت اول مه در سنندج  توسط رسانه ها و جریانات چپ برای ما کمونیست ها برای کارگران و دست اندرکاران اول مه و جنبش کارگری درایران جای تامل و دقت است. کافی است که برخورد برخی جریانات درمورد اول مه امسال را درمقایسه با عکس العمل به یک اکسیون غیر کارگری یا یک تجمع در دامنه یک کوه با هرعنوانی کنارهم بگذاریم. آنوقت متوجه خواهید شد که دنیای این چپ فرقه ای چقدرغیر اجتماعی است.عجیب و غریب است. چقدر غیر منصفانه است. چقدر عوامفریبانه است. یکی را در بوق وکرنامیکنند ودیگری را برای خالی نشدن عریضه نک می زنند و حاشیه می روند!

 بعنوان نمونه، تلویزیون پخش زنده کومه له سعی میکند تا آخرین لحظات روز اول مه از برگزاری نا کام اول مه در سنندج سخن بگوید. حتی تلفن های پی درپی شهروندان مبنی بر رویارویی در خیابانهای سنندج و برگزاری مراسم اول مه را کنسل میکند. بیشترین فکوس روی قطع نامه و گزارشات کمیته هماهنگی می شود. سایت و رسانه های جمعی این جریان علیراغم انتشار گزارشات عینی شامل: صوتی و تصویری از راهپیمایی مراسم اول مه توسط «کمیته برگزاری اول مه سنندج» از پخش و درج گزارش آن آشکارا خود داری کردند. دیگر جریانات به تبعیت ازهمین جهت گیری کمترین بحث را از اول مه سنندج آنهم بدون اشاره بنام کمیته برگزاری اول مه  به  میان آوردند یا از کنارش یواشکی گذشتند.

کم نیستند مقالات و تحلیل ها و جمع بندی هایی از اول مه امسال که میگویند اول مه برگزار نشد! یا اگر شد ناچیزبود! تازه جماعت «شبهه کارگر کارگری ها»میگویند، راهش این نبود و تظاهرات و راهپیمایی کارگران را به جایی نمی رساند. در دنیای وارونه ی خویش مدعی اند، راهپیمایی کارگران در سنندج عقب گرد بود!!!؟؟ از دهها قطع نامه و بیانیه بی ربط به کارگر و جامعه صحبت میکنند اما آماده نیستند قطع نامه مراسم اول مه سنندج را روی میزشان بگذارند. از مفاد آن که با زندگی کارگر و احاد جامعه مرتبط است سخنی به میان نمی آورند. قطع نامه ای که مطالبات سیاسی و اجتماعی کارگران را در مقیاس سراسری در بر دارد. کیفرخواستی که سرنوشت کارگران مهاجر افغانی، حقوق کودک ، زن و شهروند جامعه در آن بیان شده است و پرچم اول مه و یک حرکت حی وحاضر کارگری در جامعه است  را کنار میگذارند و به مشغله های فرا اجتماعی می پردازند.

دراینجا سوالاتی مطرح میشود : آیا  این همه مدعی کارگر وجنبش کارگری چرا نتوانستند در مقیاس سراسری و شهری فقط یک مراسم کوچک را سازماندهی کنند؟ که بعنوان نمونه و تجربه کارگران آز این به پس از آن درس و تجربه بگیرند . چرا راهکارهای غیر عملیشان را نمی توانند در میان کارگران پراتیک کنند ؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است که سیاست های منسوخ و غیر اجتماعی شان را کنار بگذارند؟ آیا تفسیر کردن و تحلیل کردن ونقد کردن  بی حاصل دیگر بس نیست؟ کارگر کمونیست و انسان آزادی خواه وبرابری طلب در جامعه، ماحصل عملی  سیاست ها وسنت های کار و فعالیت متفاوت را تجربه و مقایسه میکند.  اول مه امسال نتیجه  یک سیاست و یک سنت کمونیستی کارگری متمایز وریشه دار اجتماعی درمیان کارگران و جامعه بود.

چرا مراسم اول مه در شهرهای دیگر مانند سنندج برگزار نمی شود ؟

سابقه پربار برگزاری مراسمهای شکوهمند در سنندج و تناسب قوای مساعدتری که در این شهر وجود دارد، یک عامل مهم برگزاری مراسمهای بزرگتر و برجسته تر در سنندج است، اما همه مسئله نیست. تجربه های عملی از سازماندهی اول مه در شهرهای مثل تهران و سایر شهرها  دراین رابطه بیان کننده این واقعیت است که هرجا فعالان و دست اندر کاران مسایل کارگری و اول مه  به سنت اجتماعی کمونیزم کارگری متکی شده اند پیشرویها و دستاوردهای مهمی را بدست آورده اند. برای نمونه سال  ٨١-  ٨٢ و ٨٣ در تهران  گرایش کمونیزم کارگری بر سایر گرایشات درون جنبش کارگری غلبه پیدا کرد و توانست درمیان کارگران و فعالین کارگری  تحرکات وسیعی را سازمان دهد. مراسم های اول مه در کارخانه سایپا یدک جاده ساوه کرج یکی از این تجربه ها بود، مراسم اول مه در دانشگاه تهران، مراسم جاده چالوس و بسیاری از تجمعات و اعتراضات کارگری در مقابل وزارت کار و امور اجتماعی و مجلس تحت اتوریته و نفوذ اجتماعی گرایش کمونیزم کارگری بود و دیگر گرایشات درون جنبش کارگری در تعامل با این گرایش توانستند خود نمایی بکنند. به مراتب که نقش موثر گرایش کمونیزم کارگری به دلایلی که ازحوصله این بحث خارج است کمرنگ شد دیگر ما شاهد حرکات علنی و متشکل کارگری نیستیم. بحث ها و مسایل کارگری دوباره تحت تاثیر گرایشات رفرمیستی وغیر اجتماعی به کنج فعالیتهای غیرعلنی و محافل شبهه روشنفکری هدایت می شوند و فعالان کارگری را به خود مشغول میکنند . نهادها و محافل بیشتر سرگرم بحث های کش و قوس دار و کشمش های بی حاصل وبدون ربط با کارگر و جامعه می شوند. شبکه فعالین کارگری از پراتیک اجتماعی در میان کارگران و جامعه فاصله میگیرند.  گرایشات رفرمیستی در لباس کمیته ها و نهادها و تشکل های  خود خوانده  و غیر مرتبط با کارگران علمدار میدان می شوند. این نهادها و محافل انرژی و توانایی  فعالین کارگری و کارگران کمونیست را تحلیل بردند ودر نهایت نتوانستند هیچگاه به نهاد و تشکل قابل اتکایی برای متحد کردن و رهبری فعالیتهای توده ای کارگران تبدیل شوند. جالب توجه اینجاست که افراد و محافلی که در راس نهادها قرار گرفتند به جای پراختن به امر اجتماعی متشکل کردن کارگران و مردم در شهرهای بزرگ همانند تهران و غیره  خود را سرگرم پرداختن به اخبار و گزارش و تحلیل کارهای انجام شده در شهری مثل سنندج  وسقز کردند و از انجام رسالت اجتماعی خویش در جغرافیای فعالیت مستقیم خود بازماندند. این سنت نتوانست تاثیر مثبتی در آنچه دراین شهرها بمثابه یک نیروی مهیای اجتماعی کارگری وجود داشت بگذارد بلکه تاثیرات بازدارنده و ناکارآمد را ازخود بجای گذاشتند. فعالین کارگری و کمونیست را که به این محافل و نهادها دراین شهرها جذب شده بودند به لحاظ  اجتماعی پراکنده و منفعل شدند. با این حال یکی از عوامل مهم ناتوانی فعالین کارگری در برگزاری مراسم اول مه در شهرهای دیگر غالب شدن سنت های غیر اجتماعی درمیان رهبران و فعالین کارگری بود. تاثیرعوامل دیگری مانند اختناق و سرکوب وغیره دخیل هستند اما تنها عامل توجیه برای عدم سازماندهی درمیان کارگران و ناکامی ها در جنبش کارگری نیست. پای جهت گیری های سیاسی نا صحیح ، راهکارهای غلط  وناکارامد کارگران وفعالین کارگری را در انفعال اجتماعی قرارد داده است . فضای امنیتی و سرکوب در کردستان در واقع  بیشتر از تهران و شهرهای دیگر است. این فاکتور بتنهایی نمی تواند عدم کارایی سیاست ها و نبودن رهبری وسازماندهی درست را میان کارگران و جامعه توجیه کند.  برگزارنشدن مراسم های اول مه  در شهرهای دیگر از زاویه عدم رهبری و سازماندهی کارگری کمونیستی قابل تامل است. سنت اول مه در شهرهای کردستان قوی است  برگزاری این مراسم بعنوان یک سنت اجتماعی درمیان کارگران و مردم جایگاه ویژه ای دارد.  مراسم های اول مه علنی درشهر سنندج از سال ١٣۶۴ به بعد هر سال  در مقیاس های کوچک و بزرگی برگزار شده است. تجربه ها و آزمون های ارزشمندی از تدارک تا برگزاری در دست رهبران عملی و کارگران کمونیست موجود هست این سنت اجتماعی الهام گرفته از جنبش کمونیستی کارگری است که بطور دایم در تحولات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی جامعه منشاء اثر بوده است به هر میزان رهبران کارگری و شبکه کارگران کمونیست از گرایش کمونستی کارگری فاصله گرفته اند و  تحت تاثیر جریانات رفرمیستی و سکتاریستی  قرار گرفته اند به همان درجه افت و خیز در مسایل کارگری و سازماندهی مراسم های اول مه را میتوان دید. قدرت اول مه امسال در قدرت اجتماعی این گرایش اجتماعی کمونیزم کارگری تجلی میابد.

نقاط ضعف در امر سازماندهی و برگزاری اول مه امسال سنندج

   نقاط قدرت مراسم اول مه امسال آموزنده و بسیارند. اما فکر میکنم ، یکی از نقطه ضعف ها این بود که کمیته برگزاری اول مه در سنندج تدابیری برای به تعطیلی کشاندن همه مراکز کارگری و صنعتی در دستور کار نداشت. علاوه برآن، فراخوانی که از طرف کمیته برگزاری اول مه شهر سنندج منتشر شد صرفا خطاب به عموم برای راهپیمایی بود، درحالیکه کمیته میتوانست راهکارهای عملی تری را برای به تعطیلی کشاندن شهرکهای صنعتی و بخش خدماتی و کارگاههای کوچک و بزرگ طرح وبه اجرا بگذارد. همچنین کمیته نتوانست مراسم را از حالت یک راهپیمایی به متینگی عمومی که کارگران در آن گرد هم آیند و در مورد مطالبات خود سخنرانی نمایند و رهبران کارگری در آن اظهار وجود کنند، تبدیل کند. این که فشارها و تهدیدات و فضای امنیتی سنگین بود قابل درک است. دراین رابطه طرح راهکارهای عملی کردن یک متینگ کارگری وتوده ای وتعطیلی عمومی درسطح شهرمیتوانست کار ساز باشد.  اما دراین مورد تلاش قابل ملاحظه ای در میان نبود. باید در تجربه های آتی دراین رابطه دقیق تر شویم !

تنوع قطع نامه ها وبیانیه ها دراول مه امسال

به مناسبت اول مه   ٢٠١٢  قطع نامه های متنوعی از طرف نهادها ، تشکل ها و محافل مختلف صادر شد. جاری شدن سنت طرح مطالبات اساسی کارگران در اول مه به شکل قطعنامه ها خود دستاورد مثبتی است. اما در مورد محموعه قطعنامه های منتشر شده امسال ملاحظاتی را باید مورد توجه قرار دارد.  صرف نظر از مفاد و محتوی آنها که هرکدام بر مسایلی مهم اشاره داشتند اما برخی ازاین قطعنامه ها و بیانیه ها متکی به نیروی مادی و زمینی نبودند.  روی کاغذ و در سایت ها و رسانه های خاص وجود داشتند در محافلی خارج از دسترس کارگران  و جامعه  وجود داشتند. بیشتر به نظر میرسید بحث حول و حوش جنبش قطع نامه ها وبیانیه ها برای صادر کننده گان گرمتر از پرداختن به خود برگزاری عملی اول مه بود. از اینرو ، اکثر این قطع نامه ها و بیانیه ها در میان کارگران و مراسم های اول مه نمایندگی نشدند. برخی از این بیانیه ها از بیان مطالبات واقعی کارگران و عکس العمل به مسایل مهم جامعه  مبرا بودند. برخی از قطع نامه های صادر شده هیچ ادعا نامه ای در مورد تعرض به کارگران مهاجر افغانی در آنها نیامده بود. یا درمورد تحولات سیاسی مهم که در کشورهای عربی و خاورمیانه جریان دارد وبه سرنوشت طبقه کارگر دراین کشورها وایران ربط دارد سکوت کردند.به زعم نویسندگان این اسناد ، شاید امر کارگر ایرانی از کارگر افغانی جداست. یا اینکه درمورد مسایلی چون جنبش زنان ، دفاع از حقوق کودکان ، علیه اعدام وسنگسار در برخی از بیانیه ها خودداری شده بود. بیانیه هایی که بیشتر به انسان کارگر و جنبش کارگری  وجه  تک بعدی می دهند که گویا طبقه کارگر در قبال مسایل جامعه اش  مسئول نیست ونباید دخالت بکند ویا می گویند حالا وقتش نیست و موکول میکنند به روز قیامت! هرچند که بحث قطع نامه ها و بیانیه های روی کاغذ و بی ربط به فعل وانفعالات کارگری از طرف گرایش کمونیستی کارگری به شدت امسال مورد نقد قرار گرفت و با بی میلی دست اندرکاران و فعالین اول مه مواجه شد و بحث قطع نامه ها زیاد تعیین کننده نبود. به همین خاطر بحث  بر سر اشتراک قطع نامه ها بطور عملی رنگ باخت و به حاشیه رفت.

قطعنامه اول مه سنندج

 قطع نامه اول مه سنندج که توسط کمیته  برگزاری اول مه سنندج تدوین شده بود به این لحاظ که توسط کمیته دست اندر کار اول مه و نماینده گان بخش های از کارگران  این شهر تدوین شده بود در دسترس  کارگران و مردم جامعه قرار گرفت یکی از سند های معتبر جنبش کارگری ایران است که از تجربه عملی و تحرک اول مه ١٣٩١  نشات میگرد. مفاد این ادعا نامه حاوی مطالبات اقتصادی وسیاسی واجتماعی طبقه کارگراست. این سند میتواند بعنوان سندی آنی برای متحد کردن مبارزات کارگران در سال جاری باشد.

نتیجه گیری

کارگران کمونیست و فعالین جنبش کارگری ایران امسال نیز تلاش فراوان و گسترده ای را در تدارک اول مه تدارک دیدند. علیرغم تناسب قوای نامساعد در چند شهر و مرکز کارگری با مراسمهای خود، روز جهانی کارگر را گرامی داشتند. گام مهم دیگری در گسترش اتحاد و همبستگی کارگر برداشته شد.

 اول مه ١٣٩١ در سنندج  و دیگر شهرهای ایران  توسط کارگران کمونیست و شبکه رهبران اجتماعی درمیان کارگران و توده های مردم آزادیخواه وبرابری طلب در شرایطی بسیار سخت ، زیر تیغ رژیم هار اسلامی سرمایه داران برگزار شد. این مراسم ها، حاصل کار وفعالیت سازمان یافته و متشکل درمیان کارگران وجامعه است . ماحاصل یک سیاست و جهت گیری صحیح  و موثر در جنبش کارگری واجتماعی ایران است .  دشمنان طبقاتی ما در هیئت میدیای امپریالیستی مانند بی بی سی میکوشند واقعیات اجتماعی را در افکار عمومی  وارونه مهندسی کنند ویا به نفع طبقه خویش حقیقت ها را جعل و تخطئه نمایند. عظمت اول مه در سنندج این هیولای تبلیغاتی را به مصاف کشانده است که اعتراف کند “جنبش کارگری و چپ و کمونیستی در سنندج زنده است”. علاوه براین، گرایش کمونیستی در میان کارگران به این حقیقت آگاه است که گرایشات رفرمیستی، سکتاریستی و غیر کمونیستی کارگری در جنبش کارگری ایران نه تنها بطور عملی در خدمت متشکل کردن طبقه کارگر نیستند بلکه کارکرد این گرایشات دردرون جنبش کارگری عاملی بازدارنده در مقابل حرکت پیشتاز طبقه کارگر برای رهایی از بردگی مزدی و کسب قدرت سیاسی است. جریاناتی که این گرایشات را نمایندگی می کنند تلاش میکنند بازتاب عینی عملکرد کمونیزم اجتماعی کارگری را تخطئه و چشم پوشی کنند. بی اهمیت جلوه دادن حرکت عظیم اول مه سنندج و تحلیل های بی رونق از یک حرکت سازمان یافته کارگری اجتماعی،حربه ای در جهت تامین تمایلات فرقه ای و سکتاریستی است . به اهتزاز درآمدن پرچم سرخ اول مه در سنندج  با همه کم و کاستی هایش پاسخ عملی کمونیزم اجتماعی  است و تاهمینجا کافیست. باید شبکه رهبران کمونیست را در ابعاد وسیع اجتماعی و کارگری سازمان  داد و پیشرویهای بزرگ را برای جنبش کمونیستی کارگری فراهم کرد.

آزاد زمانی

خرداد ماه ١٣٩١