محاکمه و مجازات سران رژیم تنها بر عهده خلقهای ایران است . پیرامون “ایران تریبونال”

اخیرا مطالبی‌ را از رسانه‌ها و بر روی اینترنت خوانده و می‌شنویم که سخن از محاکمهِ سران رژیم جمهوری اسلامی به جرم جنایت علیه بشریت توسط عده‌ای از وکلا و حقوقدانان ایرانی‌ و خارجی‌ در دادگاه‌های بین‌المللی می‌گویند . 

مدتیست قصد نوشتن مطلبی پیرامون این تریبونال و نیت طراحان آن و نادرستی این عمل را در سر داشتم ، که بالاخره پیام هشت دقیقه‌ای جناب سیروان قادری که عکس شش در چهار خود را که با شال گردن زیبایی‌ گرفته و بر روی صفحه ویدئو هنگام خواندن پیام قرار داده بود از “صدای کمونیسم کارگری”، شنیدم و تصمیم به نوشتن آن گرفتم .

در ابتدا باید بگویم مقاله جناب وحید صمدی نکات بسیار خوب و مهمی‌ را در رابطه با این تریبونال ، علل شرکت نکردن خود را در آن ، و نیّت برگزار کنندگان آنرا بخوبی بیان داشته‌اند . من نیز سعی‌ می‌کنم از زاویه دیگری به دلایل بر پایی‌ این محکمه بین‌المللی بپردازم . همچنین فکر می‌کنم وظیفه هر فرد انقلابی و انسان مبارزیست که نظر خود را پیرامون اینگونه محکمه‌ها و نمایشات بین‌المللی و مردود بودن آنها مطرح نماید .

اولین سؤالی که در رابطه با اینگونه دادگاه‌ها در ذهن انسان پدید میاید ، آنستکه چرا از بعد از جنگ جهانی‌ دوم که سران آلمان نازی ، با عزم و فشار شوروی سوسیالیستی به محاکمه کشیده شده و به اعدام و زندان ابد محکوم شدند ، دیگر هرگز هیچیک از سران جنایتکار کشورهای امپریالیستی بخاطر کشتن میلیونها انسان بیگناه در ویتنام ، کره ، افغنستان ، عراق ، فلسطین و… به پای میز محاکمه دادگاه‌های “حقوق بشر” کشیده و مجازات نشدند . اما کسانی‌ چون میلاسوویچ ، قذافی ، صدام ، سران جمهوری اسلامی و… که می‌باید در کشورهای خود و بخاطر عملکرد غیر قانونی و یا جنایت علیه مردم خود ، محاکمه گردیده و مجازات شوند ، به این دادگاه‌ها فرا خوانده میشوند .

آیا دادگاه‌های بین‌المللی برای جرم و جنایتهای جهانیست و یا منطقه‌ای ؟ چنانچه فردی را که مرتکب جرمی‌ در کشور خاصی‌ شده و از آنجا گریخته است ، بدان مکان بازمیگردانند تا محاکمه شود نه در دادگاه بین‌المللی . لزوم وجود دادگاه جهانی‌ همچون لاهه و هیگ برای کسانی‌ چون کیسینجر ، کلینتون ، بوش ، اوباما ، تونی بلر ، سارکوزی ، شارون ،شیمون پرز و…. می‌باشد که به جنایت و کشتار انسانهای بیگناه در کشورهای دیگر متهم میباشند و حکومتهای آنها نتنها حاضر به محاکمه آنها نیستند بلکه از آنها در مقابل قانون حمایت میکنند .

سؤالی را که از این دست اندر کاران و حقوقدانان بین‌المللیِ “حامی‌ ” قربانیان جنایتهای رژیم جمهوری اسلامی باید کرد ، آنستکه اولا چرا بعد از گذشت نزدیک به سی‌ و یک سال از کشتار بی‌ امان ده‌ها هزار انسان بی‌ گناه در سالهای ۶۰ تا ۶۷ ، بناگهان امروز به یاد آن افتاده و و در صدد مجازات عاملین آن میباشید ؟ ثانیا ، آیا در این مدت تنها رژیم ایران بوده است که دست به چنین جنایتهایی زده است . این حقوقدانان “بشر دوست” لندن ( محل جلسه اول دادگاه) کجا بودند هنگامیکه پینوشه قصاب شیلی که به جرم دستور قتل نه در شیلی بلکه در کشور اسپانیا و در زمان اقامت در انگلیس مورد تعقیب قرار گرفته بود ، خواهان دستگیری و محاکمه او شوند . چگونه است که عفو بین‌الملل در لندن بدنبال جنایتهای سی‌ سال پیش سران جمهوری اسلامی براه افتاده اما جنایتهایی که همین امروز توسط سران آمریکا و ناتو در پاکستان ، افغانستان ، یمن ، سومالی و… و یا توسط صهیونیستها علیه مردم بیگناه غزه صورت می‌گیرد هیچ عکس‌العملی نشان نمیدهد و احتمالا در خفا از آنها پشتیبانی‌ هم مینماید .

باید به برگزار کنندگان این تریبونال گفت بجای رفتن به دنبال تیلهِ محاکمه سران جمهوری اسلامی که امپریالیستها بتوانند از نتیجه آن برای زد و بند با رژیم و یا سرنگونی آن به نفع خود بهره برداری نمایند ، می‌باید به عمل واقعیِ محاکمه کسانی‌ چون پرویز ثابتی ، سازگارا ، سروش ، نگهدار و… که در شکنجه و کشتار مخالفینِ رژیمهای سلطنتی و جمهوری اسلامی دست داشته و یا با آنان همکاری کرده‌اند و امروز در کشورهای غربی “حامی‌” حقوق بشر بعنوان پناهنده و شهروند و در زیر حمایت آنها زندگی‌ و فعالیت میکنند و همچنین عده‌ای از آنها مستقیما در خدمت این کشورهای امپریالیستی قرار دارند ، بپردازند تا صداقت خود را ثابت کنند .

مساله‌ای که در رابطه با این “حامیان” حقوق بشر در ذهن هر انسان صادقی پدید میاید ، آنستکه چگونه به محض شلیک یک گلوله در لیبی‌ ، عراق ، سوریه سریعا فرمان دستگیری و تحویل قذافی ، صدام حسین ، اسد و خانواده و تمام کسانیکه در آن رژیمها فعالیت میکنند ، بجرم جنایت علیه بشریت و بدون هیچ سند و مدرکی‌ از طرف دادگاه‌های بین‌المللی صادر میشود ، اما دستور دستگیری و محاکمه سران رژیم صهیونیستیِ اشغالگر فلسطین که با پرتاب صدها بمب آتش زا و فسفری بر روی مردم بیگناه غزه که توسط نماینده و بازرس سازمان ملل طی‌ گزارش مفصّلی اثبات و افشا گردیده نتنها صادر نمیگردد بلکه صحبتی‌ هم از آن به میان نمی‌آید .

حال اگر از سخن راجع به افراد و سازمانهای بین‌المللی که هر انسان آگاه از ماهیت و حمایت کشورهای امپریالیستی از آنها بخوبی مطلع است ، بگذریم ، مساله اصلی‌ فعالیت عناصر و گروه‌های ایرانی‌ در درون اپوزیسیون ارتجاعی جمهوری اسلامی می‌باشد . امروزه از مجاهد رجوی و رضا پهلوی گرفته تا محفل‌های حکمتی تقوایی “کمونیست کارگری” همصدا با امپریالیستها تبلیغ دادگاه بین‌المللی علیه سران جمهوری اسلامی را سر داده‌اند ، اما تا کنون در هیچیک از نوشته‌ها و پیامهای خود دلایل و نتایج این محاکمه را روشن مطرح نکرده اند . اگر به گفته آنها برپایی این محکمه برای “حقیقت یابی‌” و کشف و افشای جنایتهای رژیم اسلامیست ، باید گفت اگر تا کنون کسی‌ از آن آگاهی‌ نیافته ، یا نادان است و یا این عدم آگاهی‌ در خدمت منافع او قرار دارد .

به ویدیویی در سایت ایران تریبونال نگاه می‌کردم ، مصاحبه‌گر با خانومی به نام لیلا توکلی از دست اندرکاران برپایی این دادگاه راجع به چگونگی‌ و زمان این محکمه گفتگو میکرد . در طول ۲۸ دقیقه مصاحبه خانم توکلی که نمی‌دانم از چه دیدگاه سیاسی برخوردار است ، هیچ دلیلی‌ برای برپایی این دادگاه و نتیجه‌ای که از آن برای پیشبرد مبارزات مردم ایران گرفته خواهد شد ارائه نکرد . تنها نکته‌ای را که چند بار هم تکرار کرد آن بود که جنایتهای رژیم توسط این تریبونال در تاریخ ثبت خواهد شد . تو گویی در نبود این دادگاه جنایتهای رژیم از ذهن مردم ایران پاک خواهد شد ، و یا از اینکه دادگاه بین‌المللی برای دیگر رژیمهای جنایتکار تاریخ همچون سران رژیم شاه و پینوشه بر پا نگردیده ، خلقها فراموش کرده و یا در تاریخ ثبت نگردیده است .

سؤالی که از سیروان قادری و همکاران حکمتی تقوایی ایشان باید کرد آنستکه ، چگونه هنگامیکه سخن از مبارزه با امپریالیسم ، تحریم و تجاوز و دفاع از خلق و میهن میشود ، سراسیمه وارد میدان شده و داد و فریاد برمی‌آورند که این تفکری ” ناسیونالیستی” است زیرا کارگران میهن ندارند . اما در رابطه با این موضوع یکمرتبه “کمونیستها” به فکر میهن و مردم ایران افتاده و در کشورهای غربی از حقوقدانان “حامی‌” حقوق بشر میخواهند کارگران و زحمتکشان جهان بویژه کشورهاییکه در آن زندگی‌ میکنند را فراموش کرده و برای ملت تحت ستم ایران و علیه جمهوری اسلامی دست به افشاگری بزنند .

چرا اینان که معتقدند کمونیستها و کارگران میهن ندارند بدنبال بسیج ، سازماندهی و دفاع از کارگران کشورهاییکه در آن زندگی‌ میکنند، نبوده ، و به تشکیل دادگاه‌های بین‌المللی برای محاکمه سران آنها بجرم جنایت علیه بشریت مبادرت نمی‌نمایند ؟ نکته قابل توجه دیگر آنستکه دنباله روان منصور حکمت بدنبال تریبونالی هستند که کسانی‌ چون هدایت متین دفتری بقول اینها بورژوا لیبرال بعنوان یکی‌ از مجریان دادگاه ضدّ رژیم بورژوا سرمایه دار جمهوری اسلامی می‌باشد .

در پایان به شدت و صراحت باید گفت ، محاکمه و مجازات سران جمهوری اسلامی بجرم خیانت ، شکنجه و کشتار توده‌‌ها و تمام کسانی‌ که با آنها همکاری کرده‌اند، تنها به اراده توده‌‌های زحمتکش ایران بوده و توسط دادگاه‌های خلق و بعد از سرنگونی ارتجاع امکان پذیر است .

سخن از محاکمه رهبران ارتجاعی کشورها در دادگاه‌های بین‌المللی ، توهین به اراده و شخصیت ملی‌ و انسانی‌ و ضدیّت با استقلال ملتهاست .

امپریالیسم آمریکا هیچ‌گاه حاضر به تایید دادگاه بین‌المللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت نشده و هرگز حاضر به همکاری و تحویل دادن سران خود به این ارگان نمی‌باشد .

فرهاد – م

۱۳ خرداد ۱۳۹۱