چرا شیرین عبادی برای دفاع از مردان محجبه خودش حجاب به سر نمیکند؟

در کارناوالی که در حمایت از جنبش مردان محجبه به بهانه اعتراض به دستگیری مجید توکلی براه افتاده است، اشخاص متفاوتی را می بینید که جملگی آشنا هستند. اشخاصی که اعضاء دائمی و غیر قابل تغییر یک ارکستر سیاسی غیر قابل تغییر و تکراری همیشگی در صحنه سیاسی مملکتند. نفس دفاع خود اینها از این جنبش، باید به هر انسان سیاسی ثابت کرده باشد که ماجرا از چه قرار است.اینها محال ممکن است خودشان را برای یک اعتصاب کارگری جلو بیندازند. محال ممکن است در صف دفاع از یک تحرک سیاسی پیشرو در دفاع از حقوق کودک و حقوق زن بایستند.

کلیه دفاعیات سیاسی اینها همیشه دو ستون ثابت دارد. یکم نزدیکی این حرکت به لایه هایی در درون حاکمیت، دوم نزدیکی آن به اسلام و قوانینش! جلو این کارناوال هر حرکتی را بگذارید که یک سرش به نق زدن درون حکومت و سر دیگرش به اسلام وصل باشد دفاع میکنند. فرق نمیکند چه باشد! این کارناوالی است که پشت سر رفسنجانی به بهانه "سازندگی" حرکت کرده است، این کاروانی است که برای خاتمی رای جمع میکرد، این کارناوالی است که دوم خرداد را پوش و حمایت میکرد، این کارناوالی است که دنبال موسوی افتاده دستبند سبز به دست کرد، این کارناوالی است که همین مدت جلو چپ را گرفت شعارهای ضد مذهبی و ضد حکومتی ندهد. همه اعضاء این ارکستر و کارناوال ارتجاعی و ملی اسلامی شناخته شده هستند. یکی از اعضاء معروف این جنبش و این کارناوال سیاسی شیرین عبادی است. هر جا صحبتی در باره نجات اسلام در میان باشد، شیرین عبادی آنجاست. هر کجا صحبت بر سر جلوگیری از ابراز وجود جنبش انتقادی و اعتراضی رادیکال، چپ، ضد مذهبی و ضد رژیمی باشد، ایشان آنجا حاضر است. زیر پای ایشان صندلی گذاشتند، به گردنش جایزه انداختند که در مقابل میکروفونهای رسانه های بین المللی دم از الگوی زن مسلمان بزند. در مصاحبه با نیویورک تایمز بلافاصله بعد از کسب جایزه نوبل اعلام کرد که ایشان خواستار یک حکومت اسلامی منتهی از نوع میانه رو و حقوق بشری میباشد. در قلب پاریس وقتی در گاردین نظرش را در باره حجاب پرسیدند، اعلام کرد که حجاب فرهنگ زن مسلمان خاورمیانه است. حجت الاسلام شیرین عبادی در کشور فنلاند بلندگوی رادیوی محلی این کشور را در اختیار گرفت تا ثابت کند که در کشوری که شش ماه در سال تاریک است چگونه باید روزه گرفت! اینها جزو فعالیتهای "درخشان" کارنامه شیرین عبادی است که بویژه در این ده سال اخیر به نظر من کارنامه ای تمامن سیاه است. به نظر من شیرین عبادی از هر جنبشی دفاع کند باید رفت و دید ایراد کار آن جنبش کدام است. آخرین برگ این کارنامه سیاه ایشان حمایت و آتش گذاشتن زیر یک جنبش لمپنیستی ارتجاعی به اسم جنبش مردان محجبه است. نفس دفاعیات شیرین عبادی برای افشا کردن خود این جنبش کفایت میکند. شیرین عبادی که خود را مادربزرگ دو خردادیها میداند در روز آن لاین میگوید: پسران عزیزم، فرزندان دلبندم که چادر مادر و روسری خواهرتان را ننگ ندانسته و با افتخار آن را سر کردید….. فرزندانم، شما با حرکت نمادین خود نه تنها از دوست دربندتان، بلکه از "زن" بودن دفاع کردید.
این لب کلام یکی از معماران و مدافعین چنین حرکات سمبلیک ارتجاعی و ضد انسانی است. به نظر من همین چند جمله کافی است تا کسانی که به غلط به اسم ترقیخواهی از این جنبش ارتجاعی حمایت کردند نوشتجات خود را پنهان کنند و دفاعیات خود را تا دیر نشده پس بگیرند. اگر تا الان هم نمی فهمیدند ترقیخواهی در مملکت به چه معناست، با این سخنان شیرین عبادی در روز آن لاین میفهمند جدال بر سر چیست.
شیرین عبادی حرفی را که هشت سال پیش به گاردین در باره حجاب گفته بود، قشنگ و بدون وجدان درد اینجا در دفاع از جنبش ارتجاعی و لمپنیستی مردان محجبه تکرار میکند. تمام این مدت ما گفتیم و نوشتیم که این جنبش بر سر لغو حجاب و اعتراض به حجاب و حتی اعتراض به دستگیری کسی نیست. مجید توکلی بهانه است. این جنبشی است که دست برقضا بر علیه و در مقابل جنبش لغو حجاب برپا شده است. اینها از ترس به آتش کشیدن حجاب در همین ماه محرم و بوسیله زنان بعد از پاره کردن عکس خمینی به میدان آمده اند. چادر سرشان میکنند تا جلو زیر پا انداختن چادرها و رژه رفتن روی آن را بوسیله خود زنان بگیرند. سخنان امروز شیرین عبادی به همه میگوید که حق با ما بود. ایشان به آنها میگوید آفرین به شما که حجاب را ننگ ندانستید و سرتان کردید! دقت کنید! یک کسی که جنبشش ادعا میکند برای مقابله با حجاب و نظام، روسری سر مردان کرده است در دفاعیه ای که برای این جنبش مینویسد اولین کاری که میکند آبکش کردن خود همان روسری و حجاب است. اعلام میکند که خوب کاری کردید که برای حجاب مادر و خواهرتان آبرو خریدید! خوب کاری کردید که حجابی را که بحق ننگ شمرده میشود سرتان کردید و ننگ نشمردید و در کمال وقاحت اعلام میکند که این یعنی زن بودن!
اگر جمهوری اسلامی ادعا کرد که مجید توکلی روسری سر کرده و "زن شده" است، که در فرهنگ لمپنیستی اسلام، زن موجودی تحقیر شده است، کمپینی که از طرف هم خانواده ایهای رژیم در اپوزیسیون حاشیه آن شکل گرفت درست بر اساس همین مشتقات مشترک، زبان به سخن گشود. حرف شیرین عبادی با جنتی و کیهان شریعتمداری چه فرقی دارد؟ آنها میگویند مجید توکلی چادر به سر کرد و "زن شد" اینها میگویند زن یعنی چادر سر کردن! حالا دفاع از زن چه ربطی به دفاع از حجاب دارد؟ باید رفت و در دیدگاه توده ایها، دو خردادیهای ورشکسته و سبزهای جدید دنبال این حقیقت گشت. یک رژیمی کسی را دستگیر کرده و به اعتبار روسری سرش زنان این مملکت را تحقیر میکند، یک جنبش کپک زده دفاع از زن را زیر گرفته و با کمال افتخار دفاع از حجاب را روی دوش خودش گذاشته است. این نمایش آخوندی را هم به عنوان اعتراض پیش فروش میکنند.
به نظر من شیرین عبادی این حرفها را آگاهانه میزند. هر کسی نداند شیرین عبادی میداند که دست بر قضا برای مادر و خواهر همین پسران وی، حجاب مدتهاست ننگ است! بله حجاب مدتهاست میدان جنگ با نظام است. شیرین عبادی دست بر قضا میداند که در ایران حقوق زن یعنی دور انداختن حجاب و