قضیه شاهین نجفى و سر وصدایى که بر پا کرد روحانیت در سیستم حکومتى حل شده شیعه را، از نو چون عناصرى مستقل از حکومت مطرح کرد و بسیارى با  راه انداختن کمپینها و حرکتهاى  مربوط به موضوع به خیالشون حکومت را ساقط کرده اند؛غافل از  اینکه به از نو موضوعیت پیدا کردن مراجع منزوى بیشتر کمک کردند, تا به ازادى بیان.
تکلیف روشن است مراجع چرند فرمودند؛جهان چنان بى کلانتر نیست که نوچه هاشون بتوند اجراى حکم کنند؛سى سال است این حکومت بخاطر یک بوسه و یک امیزش،روزانه جمهورى فتوا و سنگسارش و به نمایش مى زاره و مراجع مرگ و جنایت از مجریان و نوابغ این حاکمیت مرگزا و مرگ اندیش بوده اند،با این فتوا پراکنى خودشونو  تازه دارند با مزه مى کنند و ناز و افاده معمم درمیارن,کى و کجا توانستند و مصلحتشون ایجاب کرد و نکردن؟
با بیان خر ا فات و خوف پراکنى از زبان مراجع در حالى که دادگاها و قضات شعب، همین مراجعند و عین فتوا را روزانه صادر مى کنند؛ مى خواهند تاثیرات حکومت در بى اعتبارى و تو هم زدایى ؛ لطمات سى سال اجراى قانون فتواى اسلامى  را بر اعتبار روحانیت بکاهند و انان را چون نهادى مذهبى و مستقل ،موازى با بیدادگاههاى اسلامى از نو مطرح کنند.
حکومت دستش به کدام فعال خارج کشورى رسید و از جونش گذشت؟بسیارى از تبعیدیان از همین فتوا هاست که خارج کشورند و امکان برگشتشون از ترس همین مر گ فتوایست که ناممکن است،این فتواها ناگفته بر هر مومن معتقدى روشن است و همین اقاى عبدى و بسیارى از اصلاح طلبان خارج کشورى،از غیر ممکن بودن تعرض به ملحدان معضبند . این دعواى جدیدى نیست بین مراجع و شاهین؛این دعواى بین ازداى و مذهب است و جدید جلوه دادنش در حالى که سالهاست هست و توهم به مذهب و مراجع اخرین نفسهاشو میکشه؛بیشتر از هر کسى به وارونه نمایى موقعیت از دور خارج شده رو حانیت کمک مى کند.
حاکمیت مى خواهد دعواى کارگران براى شرایط مناسب و گذر از حاکمیت فلاکتبارشون،دعواى زنان براى احقاق حقوق روشن و دست یافتنیشون؛دعواى جوانان براى تامین ازادى پوشش،ازادى اندیشه و زیست،دعواى ملیتها براى حق تعین سرنوشت,دعواى شرکاى سابقشون براى سهم خواهى از سیستم همه کس گریزشون،دعواى روشنفکران و هنر مندان براى ازاد گذاشتن خلاقیت و رفع سانسور را ،در دعواى مراجع دلسوز دین و دین گریزان خلاصه کرده و چنین جلوه دهند انگار ایرانى اگر به دین و خدا و امام گم و گورش اهانت نکرد جانش در خطر نیست؛انگار نه انگار روزانه در همین ایران هزاران زن و مرد خودشون ،ایمانشون و شرافتشون به خاطر همان نانى که مراجع از اخورهاى پرشون کوفت مى کنند,جان میدهند,هزاران کودک معصویتشون و کودکیشون از جانب این فاحشه هاى معمم طلف مى شود؛ کودکانى که روحشونم از این امام گم و گور خبر ندارد. نه رفقا این جنگ،جنگ زر گریست و با یک غلت کردند ساده،حالا با لحن سیاسى و اگه خواستید مودبانه تر هم جواب مى گیرد و مانور دادن بیشتر از این یک دعواى کلان را با تمام جوانبش در دعواى صرف این معممین از دور خارج شده و کسانى که همین جورى وصرفا از سر بیدینى با اقایون نمى سازند ؛خلاصه مى کند و این سیاست پو پولیستى و قدیمى اونا را کامل مى کند.
خلاصه مى خواهند با یک تیر چندین جبهه را در مقابلشون کمرنگ کنند و بایک عمامه چنان گاو بازان سیرک، گاو، دین ستیز سرکشو ،گاو باز مععم راه بیندازند .
فراموش کردن ان همه جنبش مادى ،عینى و  اجتماعى و شاخ به شاخ شدن و زیادى حساس شدن به رنگ جدید عما مشون، هیجان گاوبازانه حیله جدیدشون و بیشتر مى کنه و چون دعواى هسته اى جدیدى،جایگزین دعواى حقوق مادى و همه گیر ۷۰ میلیون ایرانى مى شود.
سلام قادرى